به گزارش «سدید»؛ عرصه تبلیغ دین یکی از عرصههای پربحث و چالش در جامعه جهانی کنونی است و ادیان مختلف به رغم اینکه ابزارهای گستردهتری نسبت به گذشته برای تبلیغ دین در اختیار دارند، با چالشهای متعددی در این حوزه مواجه هستند.
یکی از مشکلاتی که تبلیغ دین در جامعه معاصر با آن مواجه شده، تداوم تبلیغ سنتی دین از سوی مبلغان سنتی در فضای سنتی است. این مسئله در حالی اتفاق افتاده که عرصه تفکر، تبادل اندیشه و فکر، بحث و مطرح کردن سؤالها و شبهات فکری متعدد به فضای مجازی کشیده شده است و همه جوانان برای یافتن خط فکری خود بیش از فضای حقیقی در فضای مجازی سیر میکنند.
در چنین شرایطی برای معرفی مبانی و اصول اصیل دین اسلام و پاسخگویی به شبهات چه باید کرد؟ برای یافتن پاسخ، باید ابتدا اشتباهاتی که در عرصه ترویج دین صورت گرفته را بررسی و سپس به ارائه راهکار پرداخت. با همین هدف با عاطفه سعیدینژاد، مدیرکل امور بانوان سازمان تبلیغات اسلامی گفتوگو کردیم.
در حوزه تبلیغ دین چه خلأهایی وجود دارد؟
یکی از مشکلاتی که امروز بیش از گذشته خود را نشان میدهد عدم تطابق ظرفیتهای تبلیغی و فعالیتهای فرهنگی تبلیغی با نیازها و اقتضائات معمول جامعه است. این خلأ، فاصله و شکاف طی سالیان متمادی جدی و جدیتر شده است.
هم اکنون علیرغم استفاده مردم از فیلترشکنها حجم استفاده از اینستاگرام پایین آمده است و مردم به سمت نرمافزاهای داخلی رفتهاند. باید کمی بازار را متوازن کنیم و به شبکه داخلی فرصت دهیم. یک زمانی در این کشور به نام شبکه ملی اطلاعات یکسری سرورها وارد شد اما به جای اینکه به نرمافزارهای داخلی تعلق گیرد، در اختیار نرمافزارهای خارجی قرار گرفت و باعث رشد بیش از پیش آنها شد.
باید این تصمیمات نادرست را تصحیح کنیم و البته به قول مقام معظم رهبری وقتی به قله رسیدیم دیگر این تخاصمها تمام میشود و تازه به فضای متوازنی میرسیم که به دشمن بگوییم حرف تو چیست و حرف من چیست. آنجاست که میتوان بازار آزاد را معنا کرد. در چنین فضایی است که حرفی که آنها برای مردم ما دارند و حرفی که ما برای مردم آنها داریم را میتوانیم مطرح کنیم.
البته باید این فرصت را فراهم کنیم. اکنون در فضایی هستیم که دشمن میخواهد فقط ما را نفی و از هستی ساقط کند و مسئله او قاعدتاً مسئلهای مثل حجاب نیست بلکه مسئله او این است که ما هستیم و پرچمی را بلند کردهایم که نظام استکباری را زیر سؤال ببریم. باید ارزش چیزی را که در جامعه جهانی خلق کردهایم بدانیم و اگر این را نبینیم، این خطای محاسباتی خسارتهای بزرگی برای ما ایجاد میکند و خباثتهایی که میبینیم بیش از گذشته میشود. ما تاکنون برای نظام استکبار هزینه زیادی ایجاد کردهایم و باید بدانیم که آنها از این هزینههایی که ما برای آنها ایجاد کردهایم نمیگذرند.
باید حواسمان باشد طرف حساب ما کیست. جمهوری اسلامی یک حرف مهم داشته و شاید مهمترین حرف که جزو منطق و مبانی اصلی است نیز این باشد که مردم همه کاره انقلاب هستند.
در مقدمه قانون اساسی آمده است که حکومت اسلامی برای تحقق این آیه شریفه آمده است: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ؛ به راستى [ما] پيامبران خود را با دلايل آشكار روانه كرديم و با آنها كتاب و ترازو را فرود آورديم تا مردم به انصاف برخيزند».(آیه ۲۵ سوره حدید). خدا توفیق داد که انقلاب اسلامی بتواند مسیری را فراهم کند تا مردم برای قسط قیام کنند. پس حواسمان باشد مردم باید قیام کنند و ما آمدهایم که مردم بتوانند قیام کنند و خواست مردم مهم است.
خواست مردم مهم بود که حضرت آقا برجام را پذیرفتند؛ امروز برجام را خواستیم، ببینیم برجام چه آوردهای دارد؟ و درست تحلیل کنیم حتی کاستیهای مملکت را درست تحلیل کنیم تا بتوانیم قدم بعدی را درست برداریم. فهم اینکه مردم همه کاره هستند مهم است و اتفاقاً امروز مردم همه کاره هستند، یعنی مردم بفهمند واقعیت مسائل چیست و چطور باید مسیر پیشرفت کشور را باز کنیم.
جایگاه مردم در تبلیغ دین کجاست؟
مقام معظم رهبری بحث حلقههای میانی را در بیانیه گام دوم مطرح کردهاند. ما در مسیر انقلاب اسلامی، حکومت اسلامی، دولت اسلامی و در نهایت جامه اسلامی هستیم. این مسیر را پیش میرویم و اکنون در فرایند دولت اسلامی و جامعه اسلامی هستیم؛ یعنی حکومتسازی، دولتسازی و جامعهسازی که دولتسازی و جامعهسازی خیلی به هم گره خوردهاند. مقام معظم رهبری بعد از بیانیه گام دوم سخنرانی مهمی در جمع دانشجویان داشتند که بحث حلقههای میانی را مطرح کردند. حلقههای میانی یعنی چطور ظرفیتهای مردمی را برای حل مسائل مختلف درگیر کنیم.
مقام معظم رهبری در تفسیر حلقه میانی از هستههای مقاومت معمول که هستند، فعالان مردمی تا به جنسی از حلقههای میانی که اکنون عنصر مفقودی است و اکنون در جامعه نیست و مورد نیاز است، اشاره میکنند. تعریف ایشان این است که ما به حلقههای میانی نیاز داریم که برای جریانهای مردمی موجود به سمت حل مسائل راهبر و هدایتبخش باشند.
یکی از مشکلات ما این است که هنوز چشممان برای حل مسائل به حاکمیت است، در صورتی که جامعه جهانی به این سمت رفته است که باید مردم را در حل مشکلات دخیل کرد.
این مسئله را هم باید خاطرنشان کنم که مردمی بودن انقلاب اسلامی و جمهوری بودن انقلاب یک پز یا تبعیت از غرب نیست بلکه جمهوریت نظام از اصل اسلامیت نظام آمده است. ما به جّد به مردمی بودن قائل هستیم و معتقدیم این غرب است که اصلاً نمیتواند از مردمی بودن صحبت و در این خصوص ادعایی داشته باشد، کما اینکه در فیلمهایی که خودشان میسازند هم دموکراسی را مسخره و تبانیهایی که در پشت پرده میشود را نشان میدهند.
واقعیت جامعه امروز ما هم این است که برای حل مسائل مختلف راهی نداریم به جز اینکه مردم فعال شوند. هر جا مسائل را به مردم سپردیم مسئله حل شده از جمله جنگ، نهضت سوادآموزی و حتی کرونا، اما هر جا مسئله را به حاکمیت سپردیم به تعبیر حضرت آقا دچار فرسایش شدیم.
یکی از اشتباهات مهم ما در دوران سازندگی بعد از جنگ این بود که برای حمایت از محرومان، کمیته امداد و بهزیستی را با ساختار عریض و طویلی ایجاد کردیم که اکنون در تأمین هزینههای خود ماندهاند. نگاههای سازمانی که بخواهیم کل مسئله را در سازمان حل و از مردم مسئله را بگیریم، اشتباه مهمی بود که ما مرتکب شدیم.
در حوزه تبلیغ دین چه راههایی را به خطا پیمودیم؟
ما مرتکب یک اشتباه بزرگ شده و تبلیغ را در قشر مبلغ حوزوی و شکل خاص منبر و وعظ منحصر کردیم و اصولاً فکر میکنیم مبلغان، همان قشر حوزوی و طلبه هستند و مدل خاص خطابه را باید داشته باشند که تبلیغ کنند و وظیفه تبلیغ بر گردن هیچ کس دیگری نیست. یک دستگاه حاکمیتی نمیتواند پیامهای انقلاب و اینکه در چه اوضاعی هستیم و واقعیت و ظرفیتها چیست و چه کار باید کرد را به مردم برساند. امروز وقتی صحبت از جهاد تبیین میشود، یعنی تبیین شرایط امروز وظیفه همه است. بحث این است که عموم جامعه به ویژه جامعه مذهبی نسبت به اینکه افراد محیط پیرامون خود را آگاه کنند وظیفهای دارند.
هر کدام از ما در فضای اقوام و دوستان آدمهایی داریم که شاید به جهت سیاسی شبیه به ما نباشند، منی که امروز با منابع و مصادری که پیام انقلاب را روایت میکنند و حرفهای اصیل به ما میرسانند، دسترسی دارم باید بدانم که وظیفه و مأموریت دارم تا این پیامها را به جامعه اطرافم برسانم. امروز صحبت از تبلیغ مردمی است؛ صحبت از مشارکت عموم مردم در عرصه تبلیغ و جهاد تببین است.
امروز جهاد ما جنگ نرم است و در جنگ نرم قدرت با کسی است که بتواند افکار عمومی را مدیریت کند و در چنین جنگی مدیریت افکار عمومی از سوی همه مردم باید جدی گرفته شود. هر کدام از ما ظرفیتهایی پیرامون خودمان داریم که اتفاقاً حاکمیت امروز دستش به آنها نمیرسد. ما با پدیدهای با عنوان محاصره تبلیغاتی مواجه هستیم. شاید در ظاهر ما با آدمهای اطرافمان حشر و نشر داریم اما واقعیت این است که تا زمانی که تصمیم نگیریم پیامی که در تلفن همراه ما است را به آنها برسانیم، تبیینی اتفاق نمیافتد. حتی ممکن است خواهر یا برادر ما صدا و سیما را نبینند و با منابعی که ما با آنها ارتباط داریم، مرتبط نباشند. برای این افراد دنیای دیگری تصویر شده است. با برخی از افرادی که با صدا و سیما مرتبط نیستند، اگر صحبت کرده باشید انگار که در یک عالم دیگر هستند و این تصور را دارند که واقعاً حکومت براندازی شده است و حتی در شهرهای مرزی که کمتر از صدا و سیمای ملی استفاده میشود این مسئله بسیار جدی است.
رسانههای معاند صحنههایی را شکل داده و آن را دهها برابر انعکاس میدهند به نحوی که همه ما صحنههای مشخصی را دیدهایم و التهاب ایجاد میکنند که این صحنهها در حال تکرار است اما حواسمان باشد فضای حقیقی واقعی اکنون در دست دشمن نیست. فضای مجازی در دست دشمن است و مشکل این است که بسیاری از هموطنان ما بیشتر در فضای مجازی حضور دارند تا در فضای حقیقی.
در فضای حقیقی بسیاری از قشرهای مذهبی که دلشان برای انقلاب و دین میسوزد، میتوانند با افرادی که چندان با این فضاها مرتبط نیستند، ارتباط بگیرند. امروز جهاد تبیین به صورت خاص وظیفه این افراد است که بتوانند مسیر رساندن پیامهای انقلاب باشند. حرف این است که قرار است واقعیتهای انقلاب گفته شود و آنچه واقع است به مردم بیان شده، دروغنمایی نشود، بزرگنمایی نشود و واقعیتها گفته شود تا همه بدانیم واقعاً چه شد که دشمن اکنون چنین مسائلی را طراحی کرد تا مشغول این اتفاقها بشویم.
اینکه دشمن مواجه خود را از جریان سیاسی به جریان اجتماعی آن هم در موضوع زن تغییر داد را باید یک فرصت بدانیم. اتفاقاً در موضوع زن، غرب رسواست. عاقبت آنچه برای زن غربی رخ داده مشخص است و خود تحلیلگران غربی میگویند اینهایی که زن غربی را ترویج میکنند چه عقدهای از زن ایرانی دارند که ما را بزک کرده و جور دیگری روایت میکنند. برای جامعه ایرانی هنوز عناصری مثل حیا، آرامش اجتماعی و ... مهم است و وضعیت زن غربی شرایطی نیست که جامعه ایرانی آن را بپذیرد. خیلی از واقعیتها در زندگی زن غربی مغفول است و این آنها هستند که به دنبال گمشده میگردند.
اتفاقاً ما در حوزه زنان حرف داریم و البته کوتاهی کردهایم. در اسلام بانوانی مثل حضرت زهرا(س) و حضرت معصومه(س) را داریم. حضرت معصومهای که عالمان ما به محضر ایشان میروند و خاکساری میکنند و در اوج خضوع خودشان را قرار میدهند تا ایشان به آنها عنایت کند؛ یعنی مقام زن تا این حد عالی است.
ما روایت داریم که ائمه(ع) فرمودهاند، ما حجت خدا بر مردم هستیم و حضرت فاطمه(س) حجت خداست بر ما. این جایگاه واقعی و تکوینی حضرت زهرا(س) با تعریفی که از زن در غرب وجود دارد بسیار متفاوت است و فاصله دارد و ما در این فضا حرف برتر را داریم اما در بیان آن کوتاهی کردهایم.
ما در گذشته یک عرصه سنتی تبلیغ چهره به چهره داشتیم که قابلیت وسیعی داشت و پیروزی جمهوری اسلامی مرهون همین جنس تبلیغ بود؛ تبلیغی که روحانیت در فضای مساجد و محلات شکل دادند و موجب خیزش اجتماعی شد و مردم را پای کار نهضت انقلاب اسلامی آوردند. به مرور زمان نیازهای مختلفی در جامعه شکل گرفت ولی ما تبلیغ را متناسب با نیازها به روز نکردیم. انقلاب اسلامی بعد از تشکیل حکومت فرصتهای مختلفی را در اختیار داشت، فرصتهایی مثل فضای دانشآموزی، مساجد و ... تا بدون تهدید و مشکلاتی که قبل از انقلاب وجود داشت، در عرصه تبلیغ دین فعالیت کند، اما به صورت کارآمد از این فرصتها استفاده نکردیم و کمکم مسائل دینی را فرع و به عنوان امور متفرقه در مسائل زندگی مردم پیگیری کردیم و این اشتباه بزرگی بوده است.
ورود فضای مجازی چه تأثیری در تبلیغ دین گذاشت؟
همزمان با فرایندی که نتوانستیم تبلیغ سنتی را به روز و کارآمد کنیم، فضای مجازی وارد شد، میدانداری کرد و روز به روز عرصه تبلیغ در فضای مجازی بیش از گذشته توسعه پیدا کرد. در ادامه ماجرای کرونا هم میدان وسیعی را برای توسعه فضای مجازی در زندگی مردم ایجاد کرد. این اتفاق خاصی بود که میدانداری تبلیغ را رسماً به فضای مجازی سپرد. در آن فضا هم که ما خیلی دستی نداشتیم و با ورودهای حداقلی، میدانداری با نگاه انقلاب اسلامی و جریانی که بخواهد دین مکتبی را بر زندگی حاکم کند، نبود.
فضای مجازی، فضای مهم و گستردهای است که شاید امروز بیشتر تهدید باشد، اما حتماً فرصتهای بزرگی را میتواند برای جامعه ما به خصوص بانوان ایجاد کند. آموزش در فضای مجازی فرصتی را فراهم کرده است که موجب میشود تعابیر برخی از روایتها را بیشتر درک کنیم. در روایتی آمده است: «زنان در آخرالزمان در منزل خود هستند اما مجتهده میشوند».
امروز میبینیم با جنس کارآمد فضای مجازی خیلی خوب میشود در خانه و با حداقل ارتباطهای بیرونی به بسیاری از محتواها دست یافت و به توانمندی رسید؛ اما متأسفانه سرمایهگذاری لازم را نکردهایم و البته برای سرمایهگذاری در این عرصه باید اقتضائات خاص آن را در نظر گرفت و فضای مجازی را شناخت. باید بدانیم که این جنس سختافزارها هیچگاه خالی از محتوا، نرمافزار و فرهنگ نیست و ما اگر به این دانش مسلط شویم، بر اساس همان حدیثی که فرمودهاند: «علم سلطان است»، میتوانیم مقتدر و جریانساز باشیم، اما متأسفانه ما فضای مجازی و فناوریهای همراه با آن را خیلی جدی نگرفتهایم.
البته تهدیدهای موجود، در دولت حزباللهی و جماعت انقلابی بیداری ایجاد کرده و ما را به سمتی میبرد که بخواهیم این جنس فناوریهای را نه تنها به دست آورده و به آن مسلط شویم بلکه بتوانیم در مسیر مقاصد خودمان از آنها استفاده کنیم.
بهرهمندی از فضای مجازی و اعمال فیلترینگ چه نسبتی با هم میتواند داشته باشد؟
باید فیلترینگ را درست معنا کنیم. فیلترینگ هیچگاه به معنای صفر کردن ارتباط با جریان بیرونی نیست. خیلی وقتها فیلترینگ با هدف جهتدهی و ایجاد فرصت برای تولیدکنندگان داخلی ایجاد میشود. نظام لیبرال در قاعده و سیستم اقتصادی وقتی صحبت از بازار آزاد میکند، عملاً آن بازار آزاد محقق نمیشود. این تفکر که هر کسی کالای خود را متناسب با بازار و تقاضا عرضه کند، با ورود شرکتهای بزرگ عملاً محقق نمیشود و کنشگران اقتصادی خرد نمیتوانند در رقابت با شرکتهای بزرگ موفقیتی به دست بیاورند.
در مسئله پیامرسانی و تبلیغ در فضای مجازی هم با چنین مغالطه بزرگی مواجه هستیم. اگر درهای کشور ما در بحث فضای مجازی باز باشد به معنای وجود فرصت یکسان برای پیامرسانهای داخلی و خارجی نیست. ما در یک بازار متقارن حضور نداریم، پس نیاز داریم برای تولیدکنندگان داخلی فرصتسازی کنیم.
همین مسئله در خصوص فعالیت بانوان نیز مطرح است. همانطور که همیشه گفته میشود خانمها و آقایان برابر هستند اما در تصدی مشاغل مختلف خلائی را در فضای بانوان میبینید که امکان رشد ندارند و لذا سهمیه و امتیاز ویژه برای مشارکت بانوان در نظر گرفته میشود. پس برای فرصتسازی نیاز به فیلترینگ داریم. فیلترینگ میتواند این معنا را داشته باشد که برای تولیدکنندگان داخلی فرصت فراهم کنیم.
از هر ۱۰۰ پیامی که در روز به دست مردم ما میرسد، ۹۹ پیام از داخل و یا حداقل مبتنی بر فهم صحیح جریان انقلاب اسلامی و شکل دادن ایران قوی نیست و میخواهند مردم را ناامید کنند و خیلی وقتها روایتهای نادرستی از وقایع امروز بیان میکنند. پس ما در شرایطی نیستیم که هر کسی هر چیزی میبیند را بگوید؛ خیر؛ جنگ، جنگ روایتهاست و خیلی مواقع اتفاقهایی رخ میدهد که فکر میکنیم موجب تنبه است اما یک روایت نادرستی که ضد آن ماجرا بوده به مردم تحویل داده میشود.
وقتی که ۹۹ پیام ضد حرفی که وجود دارد را به شما میگوید، شما باور میکنید و این مهندسی پیام و فناوری رسانه است که غرب در دست دارد و ما نداریم و در چنین فضایی برای اینکه موازنه ایجاد کنیم و میدانی فراهم کنیم که به نفع مردم و فهم مردم از دستاوردهایشان باشد و حالشان خوب شود احتیاج داریم دست به فیلترینگ بزنیم.
ایران پیشرفته و در مسیر پیشرفت به خیلی از اهداف خود رسیده و البته با شرایط مطلوب فاصله جدی دارد. ما کشور آرمان طلبی هستیم و بر روی آرمان طلبی خود هم تأکید جدی داریم. ما برای بسیاری از آرمانهای بزرگ و توحیدی خود انقلاب کردیم؛ اما اگر امروز را درک نکنیم و دچار خطای محاسباتی شویم نمیتوانیم از این نقطهای که هستیم برای رقم زدن پیشرفتهای بعدی استفاده کنیم.
مهمترین اتفاق این است که اکنون دچار خطای محاسباتی نشویم، اشتباهاتمان را به درستی بفهمیم. بسیاری از مواقع اشتباهات ما درست تحلیل نمیشود؛ در صورتی که میتوانیم از اشتباهاتمان برای رسیدن به فرصتها و موفقیتهای بعدی استفاده کنیم که یک تحلیل واقعی داشته باشیم و دشمن این را نمیخواهد.
رخدادهای اخیر در کشور را چگونه تحلیل میکنید؟
در یک سال گذشته اتفاقات روبه جلویی افتاده است که من و شما از آن بیاطلاع هستیم و به صورت حداقلی در معرفی موفقیتها و دستاوردها ورود شده است. چیزی که روشن است این است که دشمن با ایران قوی مشکل دارد و این ایران قوی فصل مشترک همه مردم ایران است. این ایران پیشرفته نیاز به جراحیهای بزرگ دارد. ما اشتباهات و البته دستاوردهای بزرگ داشتهایم و کشوری انقلابی هستیم و مسائل بزرگی داریم. بزرگی مسائل را باید به اندازه خودش ببینیم و برای آن راه حل پیدا کنیم. در چنین شرایط یکی از مشکلات این است که خوب تحلیل نداشته باشیم.
اولین موردی که امروزه به بحث فرهنگ آسیب میزند، مسائل اقتصادی است. برای اصلاحهای بزرگ اقتصادی نیاز به جراحیهای بزرگ داریم. برای مثال یکی از جراحیهای بزرگ این است که نرخ بنزین به قیمت واقعی نزدیک شود. این تصمیم بزرگی است و باید بدانیم در دو سال بعد اثر مستقیم بر معیشت مردم دارد. یعنی قیمتی که در هدر رفت بنزین در داخل داریم و ضرری که به کشور از بابت قاچاق بنزین وارد میشود، در حدی است که اگر منتفی شود، هر خانواده ایرانی به ازای هر دو سال پول این هدر رفت میتواند یک خودروی خارجی از دولت بگیرد.
کشور ما پر از ظرفیت است. برخی از استانهای ما به جهت وسعت و جنس آب و هوا مشابه چند کشور اروپایی هستند اما چرا نمیتوانیم برای افق ۴۰ سال بعد چنین رشدهایی برای خودمان تصور کنیم؟ ما مانند فردی هستیم که یک صندوق گنجیه دارد اما در آن را بسته، بر روی آن نشسته و دارد گدایی میکند.
بسیار مهم است که بدانیم چه ظرفیتی داریم و مبتنی بر این ظرفیت چه صعودی میتوانیم داشته باشیم. مثلاً خراسان جنوبی میتواند قطب زعفران دنیا باشد و اگر سرمایهگذاری شود نه تنها مسائل اقتصادی و اشتغال این منطقه حل میشود بلکه مسائل فرهنگی نیز حل خواهد شد. مسئله دشمن اصلاً حجاب نیست بلکه ایران قوی است. اگر امروز ما درگیر حاشیه شویم اتفاقاتی که ما را از حرکت روبه جلوی جامعه و حرکتی که به سمت ایران پیشرفته باید داشته باشیم باز میدارد.
در چنین شرایطی است که باید مفهوم فیلترینگ درست معنا شود و کمک کنیم که خیلی از واقعیتهای اجتماعی صحیح به جامعه منتقل شود و ما فرصت برای رسیدن حرفها به مردم ایجاد کنیم.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا