به گزارش «سدید»؛ نزدیک به سه ماه از اعمال محدودیتهای دسترسی به تعدادی از شبکههای اجتماعی در کشورمان میگذرد. وقتی این شبکههای اجتماعی و پیامرسانها فیلتر شدند، تب فیلترشکنها نیز بالا رفت و امروز کمتر کسی را پیدا میکنید که بر روی دستگاههای دیجیتال خود فیلترشکن نداشته باشد، چراکه برخی کسب و کارها در شبکههای اجتماعی دنبال میشد و برخی نیز به استفاده از پیامرسانهای اجتماعی عادت کرده بودند و ترک این عادت برایشان سخت بود، بنابراین روی به استفاده از فیلترشکن آوردند و در فضای بدون فیلتر قرار گرفتند. بسیاری از نوجوانان نیز برای دانلود بازیهای موبایلی ناچارند فیلترشکن دستگاهشان را روشن کنند، بنابراین آنها نیز ممکن است ناخواسته در معرض محتوای نامناسب اعم از تبلیغات ناهنجار وسط یک بازی آنلاین، صحنهای غیرمنتظره حین تماشای یک فیلم در VOD، تصویری مستهجن در جستجوی تصویری یک کلیدواژه در گوگل و ... قرار گیرند.
در کشورهای توسعهیافته برای دسترسی کودکان و نوجوانان به برخی محتواهای فضای مجازی، قوانین سختگیرانهای وجود دارد، اما این مسئله هنوز در کشورمان چندان مورد توجه نیست. در حالی که در شرایط کنونی خانوادهها باید هر چه بیشتر نسبت به دسترسی فرزندانشان به این فضاها نظارت داشته باشند؛ زیرا آنها سواد رسانهای کافی ندارند و ممکن است دچار آسیب شوند.
برای بررسی ابعاد استفاده از فیلترشکنها و آسیبهای ناشی از آن به سراغ تعدادی از کارشناسان رفته و مسئله را از آنها جویا شدهایم.
حسین حقپناه، کارشناس ارشد مطالعات جوانان اظهار کرد، فیلترینگ را یک راهحل موقتی و حداقلی میداند و بر آموزش خانوادهها و کودکان و نوجوانان تأکید دارد و معتقد است: اگر بخواهیم مسئله فیلترینگ را با نگاه به فضای خانوادهها به ویژه تمرکز روی کودک و نوجوان درنظر بگیریم، باید به این موضوع دقت کنیم که ایجاد ممنوعیت حتماً یک راهحل از مجموعه راهحلهای مواجهه با محتوای ناسالم و دسترسیهای ناامن است. چون در فرصتی که ما فیلتر یا ممنوع میکنیم یک فرصت طلایی و کوتاه آموزش، ترویج و فرهنگسازی وجود دارد که در آن فرصت، کاربران به ویژه خانوادهها اعم از والدین، معلمان و مربیان میتوانند به ضرورت خودکنترلی، نظارت و محدودیت پی ببرند و خودشان مختارانه و انتخابگرانه این محدودیتها و نظارتها را اعمال کنند.
این کارشناس سواد رسانهای تصریح میکند: پس از حدود سی سال از گسترش فضای مجازی در میان عموم مردم کماکان فیلترینگ به عنوان راهحل اصلی استفاده میشود و هنوز که هنوز است، ضرورت آموزش و ترویج کمتر وجود دارد و نتیجهاش نیز این شده است که هم مخاطب و کاربر از محدودیت، گریزان و بیزار شده و هم ابزارهای محدودکننده ناکارآمد شدهاند.
ناکارآمدی فیلترشکنها
وقتی قرار است سد فیلترینگ با ابزاری به نام vpn شکسته شود، این فیلترینگ چه معنا و مفهومی دارد. البته به نظر میرسد قبحشکنی استفاده از فیلترشکن و ناکارآمدی فیلترینگ را باید در میان برخی از دولتمردان و مسئولان که خود عامل فیلتر برخی شبکههای اجتماعی بودهاند، جستجو کرد. آنها در همان شبکهها پیج فعال دارند و پستهای متعددی هر روزه از آن انتشار میدهند. بنابراین هر فرد عادی هم دسترسی به برخی سایتها و شبکههای اجتماعی را حق خود میداند.
حقپناه میگوید: به دلیل ناکارآمدی ابزارهای محدودکننده، بچهها به راحتی به سایتهای غیرمجاز و محتواهای ناسالم دسترسی پیدا میکنند. چون دسترسی به هر محتوایی را حق مسلم خود میدانند و ضرورت و علت آن محدودیتها را هم چندان درک نمیکنند. در چنین شرایطی که اتفاقاً پلتفرمهای اصلی که مالکیت دادهها را در اختیار دارند، امکان محدودسازی و فیلترینگ هوشمند را پدید آوردهاند. به این معنا که میتوانند با استفاده از انواع ابزارها، محتواهای خاصی را به مخاطبان خود عرضه و برخی از هشتگها را حذف کنند و تحت عنوان قوانین آزادی بیان برخی از محتواهای مستهجن را در دسترس قرار دهند و بسیاری از محتواهای مفید و آموزشی را به اشکال مختلف از دسترس دور نگه دارند و یک نوع توهم انتخابگری در مخاطب خود پدید بیاورند.
این کارشناس سواد رسانهای راهکار را در تقویت قدرت حکمرانی فضای مجازی در کشورمان با تمرکز روی قوی شدن در لبه فناوریهای دیجیتال، زیرساختهای فضای مجازی، ابزارهای تنظیمگری نرم و اجتماعی و در نهایت محتوا میداند؛ به طوری که به جای تمرکز روی تولید محتوای جذاب و سالم باید روی همه لایههای شبکه ملی اطلاعات و فناوریهای دیجیتال متمرکز شد. همچنین باید یک نگاه آیندهنگرانه باشد. اگر ابزارهایی را هم برای تنظیمگری و محدودیت میخواهیم بکار بگیریم، باید ببینیم با توجه به مسائلی که از اینترنت اشیا و واقعیتهای ترکیبی و مجازی، اینترنت ماهوارهای و ... پیشبینی میشود، این ابزارهای محدودکننده هم کارآمد باشد.
وی افزود: به جای اینکه روی رسانههایی که روز به روز مدیریتناپذیرتر میشوند، تمرکز کنیم، باید روی مدیریت فردی و اجتماعی وقت بگذاریم که تربیت رسانه در ساحت فردی و رسانهای رخ دهد و باید توجه کنیم که خانوادهها و کاربران در این زمینه توانمند شوند و تا وقتی خانواده، معلم و مربی این ضرورت و نبرد نابرابر را درک نکند، احساس ضرورت هم نمیکند که کودک و نوجوان را در مواجهه با فضای مجازی صیانت کند. اگر پشتوانه اجتماعی و جمهور مردم از این تصمیمات حاکمیتی و این نگاهها حمایت نکنند، هر ابزار تنظیمگری و محدودسازی عمر چندانی نخواهد داشت.
فیلترشکن و بیاعتبار شدن قانون
مسعود گلچین، جامعهشناس نیز تشریح کرد استفاده از فیلترشکن را نوعی دور زدن قانون دانست و گفت: این مسئله باعث بیاعتبار شدن قانون، اخلاق و ضوابط رفتاری میشود. هر چند ممکن است کودکان تصویر واضحی از قانون نداشته باشند، اما تأثیر دور زدن قانون در آینده نوجوانان و جوانان قابل بررسی است و باعث حتی بیاعتبار شدن جایگاه نهادهایی مثل خانواده و آموزش و پرورش میشود.
وی افزود: وجود ارتباطات باز در فضای مجازی میتواند آثار مثبت و منفی داشته باشد. واقعیت این است که از یک سو باعث گردش آزادانه اطلاعات میشود و از سوی دیگر نمیتوان تهاجم رسانهای و جنگ شناختی را انکار کرد.
گلچین درباره اینترنت پاک و شبکه ملی اطلاعات نیز گفت: هر چه انحصار، ایزوله بودن و فیلترینگ بیشتر باشد، فرصت برای ارتباط با جهان دیگر از دست میرود و با سرعت و شدت بیشتری پس زده میشود و در نهایت ما نسلی تربیت میکنیم که پاستوریزه هستند و در معرض هیچ آسیبی قرار نگرفتهاند و به محض اینکه زمینهای برای آنها ایجاد شود، به طور شتابانه به سمت مخالف میروند. در واقع وقتی ممنوع میکنیم و میخواهیم از طریق کنترل مصرف مشکل را حل کنیم، انگار این مسئله جاذبه بیشتری پیدا میکند و کسانی که درگیر آن میشوند، تصور میکنند این موضوع به زندگی آنها معنا بخشیده است. اگر این کنترل از طریق فرایند طبیعی اجتماعی شدن و آگاهی و با اشراف بزرگتر و حفظ حرمت و جایگاه آنها باشد بهتر است.
قانونشکنی با فیلترشکن
یک مسئله مهمتر در رابطه با استفاده از فیلترشکنها این است که وقتی استفاده از این ابزار در میان فرزندان به ویژه نوجوانان رایج شود، والدین باید چگونه بر استفاده فرزندانشان از فضای مجازی و اینترنت نظارت کنند. چه باید و نبایدهایی را به آنها بیاموزند تا کمترین آسیب متوجه آنها شود.
فرزانه طهماسبی، دکترای روانشناسی تربیتی با اشاره به این موضوع گفت: در شرایط کنونی کشورمان و سوق دادن خانوادهها به استفاده از vpn احتمال اینکه فرزندان در حین استفاده از بازیهای جذاب اینترنتی و سایتهای کودکانه ناخواسته به دام سایتهای مخرب با محتوای جنسی و یا بازیهای نامناسب بیفتند، وجود دارد. در این زمان باید به والدین گفت اگر فرزندتان مطلبی در اینترنت دیده و باعث ناراحتیاش شده، او را به گفتوگو تشویق کنید. به او بگویید که در صورت گزارش مشاهده محتوای نامناسب، مجازات نخواهد شد یا دسترسیاش به اینترنت قطع نخواهد شد. به کودکانتان بیاموزید اگر مورد نامناسبی از طریق اینترنت برایشان ارسال شد، بهترین واکنش این است که پاسخی ندهند و آن را سریعاً به والدین گزارش دهند.
طهماسبی افزود: به والدین توصیه میکنم که هر از چند گاهی گوشی تلفن همراه فرزند خود را در اختیار گرفته و اینترنتگردی کنند تا بر نحوه عملکرد و یا با مواردی که کودک جستجو میکند آشنا شوند و در برخورد با کودکی که در معرض مطالب نامناسب قرار گرفته سعی کنند تا با او درباره تجربهای که کسب کرده و اضطرابی که به آن مبتلا شده صحبت کرده و او را آرام کرده و روش استفاده درست از اینترنت را بیاموزند و با گوشزد کردن قوانین استفاده از اینترنت به او یادآور شوند که چطور میتواند از خودش در مقابله با خطرات احتمالی محافظت کند.
با توجه به اینکه برخی معتقدند استفاده از فیلترشکنها(vpn) باعث قانونگریزی فرزندان در بزرگسالی میشود، اما طهماسبی این مسئله را بیاساس دانست و گفت: اینکه استفاده از ویپیان سبب تابوشکنی و قانونگریزی فرزندان شود، طرحی بیاساسی است؛ مانند شرایطی که استفاده از ویدئو در کشور جرم بود. آیا سبب قانونگریزی مردم و افزایش جرم شد؟ پاسخ منفی است. دیدگاه و نظرات محدودکننده عامل قانونشکنی و قانونگریزی افراد میشود. اینکه بخواهیم برای شخص چارچوب قرار داده و او را تحت فشار بگذاریم، کاری که میپسندیم را انجام دهد و کاری که نمیپسندیم را انجام ندهد، اتفاقاً سبب قانونگریزی فرد و ایجاد بزه در جامعه میشود. همین محدود کردن فضای مجازی و اینترنت بود که مردم را به استفاده از فیلترشکن سوق داد در صورتی که هنوز بستری مشابه این فضا در کشور مهیا نشده بود.
همانطور که حسین حقپناه، کارشناس سواد رسانهای و مسعود گلچین جامعهشناس معتقد بودند باید در تربیت رسانهای خانواده و فرزندان تمرکز کرد. فرزانه طهماسبی، دکترای روانشناسی تربیتی نیز بر همین مسئله صحه گذاشت و تأکید کرد: استفاده از فیلترشکن را نباید به عنوان آسیب اجتماعی بزرگنمایی کرد، لذا صورت مسئله محدود کردن فرد است که میتواند به جامعه آسیب وارد کند. قطعاً والدین سختگیر و محدودکننده بیشترین آسیب را در ابتدا به فرزند خود میزنند، زمانی که فرزند رشد کرد و وارد جامعه شد، این آسیب را به سایرین میزند. در نهایت نباید فراموش کرد که عادات و روشهای رفتاری در سنین کودکی و نوجوانی تأثیر بسزایی در عملکرد افراد و انتخابها و حتی آینده شغلی و اجتماعی آنها در روزگار جوانی و بزرگسالیشان خواهد داشت.
منبع: ایکنا