به گزارش «سدید»؛ اولین مفهوم و فضایی که بعد از شنیدن واژه سینما و فیلم سینمایی در ذهن متبادر میشود، سالن بزرگ و تاریک سینما و پرده نقرهای جادویی آن است. درواقع ارتباط اصلی میان مخاطبان و تولیدات سینمایی، سالن سینما است و مهمترین زیرساخت این بخش محسوب میشود. درواقع این نظام صنعتی-هنری عظیم با این گردش مالی فوقالعاده، بدون وجود سالن سینما قابلتصور نیست و بدون آن، عملا این ساختار عظیم، فروخواهد پاشید. بنابراین سرمایهگذاری برای ساخت و تجهیز این سالنها، حرکتی حرفهای و هوشمندانه، هم در بحث اقتصادی و هم در بحث هنری محسوب میشود. درکنار این موضوع و با توجه به بالا رفتن هزینهها، مدتی است حرکت جدیدی با عنوان بازسازی سینماها، اوج گرفته که سازمان سینمایی حوزه هنری یکی از فعالترین بخشها در این موضوع بوده و در چند فاز تعداد زیادی از سینماهای قدیمی را بازسازی و تجهیز کرده است. ولی آیا این اقدامات برای کمک به این صنعت که پس از پاندمی کرونا، لطمات جدی و سختی نیز خورده است، کافی هستند؟ برای بررسی بیشتر این موضوع با سیدضیاء هاشمی، تهیهکننده و عضو شورای مرکزی مجمع تهیهکنندگان فیلم ایران که اتفاقا از آغازکنندگان حرکت بازسازی سینماها در حوزه هنری در سالهای نهچندان دورتر بوده است، به گفتوگو نشستیم.
طی سالهای اخیر شاهد بازسازی و بهسازی سالنهای سینما در نقاط مختلف کشور هستیم. این روند با نظرات مثبت زیادی همراه بوده است ولی بعضا نقدهایی هم به این رویه و نوع اجرای آن وارد میدانند و شاید اهمیت این حرکت را جدی تصور نمیکنند. نظر شما درباره این موضوع چیست؟
تعداد سالنهای سینمایی ما نسبت به جمعیت و وسعت کشورمان و تعداد شهرهایی که در ایران داریم، قابلمقایسه با استانداردهای جهانی نیست، یعنی هیچ محاسبهای ندارد و به همین دلیل میتوانیم بگوییم که کمبود در حد فاجعه است. اخیرا تعدادی سالن ساخته و تعدادی بازسازی شده، که این جزء کارهای بسیارخوب است و باید انجام میشد، اما ما 1100 شهر داریم، البته میدانیم جمعیت بعضی از این شهرها بسیار کم هستند. اندازه جهانی استاندارد جمعیت شهری برای داشتن سالن سینما، 25 هزار نفر است، اما معیار را روی شهرهایی که حداقل 50 هزار نفر جمعیت دارند، میگذاریم. این شهرها حتما باید ابزارهای فرهنگی مثل سالن سینما و سالن تئاتر داشته باشد. اهمیت این ابزار در حدی است که به نظر من، حسینیه و مسجد میتوانند برای مردم یک شهر ارزشمند باشند، سینما هم یک پایگاه مهم محسوب میشود تا جایی که حتی خود علما این موضوع را قبول دارند. تاثیری که یک فیلم در جامعه میتواند بگذارد و حرفهایی را که میتواند به مردم بزند، حتی یک سخنرانی هم نمیتواند منتقل کند. از این باب این اتفاق خیلی نیفتاده است.
با وجود اینکه این حرکت به نظر کار نویی میآید ولی سابقه آن در حوزه هنری زیاد است. بهعنوان یکی از کسانی که در آغاز این روند سهیم بودهاید، داستان از کجا شروع شد و هدف اصلی چه بود؟
ما در دورهای در حوزه هنری، یک سینما بیشتر نداشتیم که همان سینما بهمن در میدان انقلاب تهران و تنها سالن سینمایی بود که میشد آثار و تولیدات حوزه هنری را همراه با مردم ببینیم. پساز آن کمکم شروع به در اختیار گرفتن سینماهای بیشتری کردیم. سینماهای آسیبدیده و نابودشده در شهرهای مختلف را بازسازی میکردیم. در آن زمان ساخت مجتمع هم خیلی مرسوم نبود و هدف ما فقط راهاندازی و احیای خود سینما بود؛ بهویژه در شهرهایی که فاقد سالن سینما بودند، این موضوع بیشتر انجام میشد. با این حرکت توانستیم 10 یا 15 سالن سینما داشته باشیم که البته همین مراحل بازسازی هم کاری زمانبر بود اما مردم آن شهرها از اینکه تنها سالن شهر ملایر بعد از چندینسال، دوباره بازسازی و راهاندازی شده است، خوشحال میشدند. در سنندج، کاشان و شهرهای دیگر نیز این اتفاق رخ داد. این موضوع برای فرهنگ کشور ما بد است که شهرستانی مانند کاشان که باید هفت یا هشت سالن سینما یا حداقل یک مجموعه هفت، هشت سالنی داشته باشد و مرتب در آنها فیلم اکران شود، از داشتن این امکانات محروم است. اینها میتوانست به تولید کمک کند و ظرفیت تولید ما را بالا ببرد؛ تولیدی که اینقدر وضعیت نابسامانی دارد، البته الان بحث ما نیست.
میتوانیم بگوییم که در این 1100 شهر، حداقل چیزی حدود 300 شهر فاقد سالن سینما داریم که ظرفیتهای لازم را دارند، یعنی در این 300 شهر هیچ سالن سینما وجود ندارد، بنابراین ما در حوزه هنری که با این هدف پا پیش نهاده بود، آنچه در توان داشتیم، با استفاده از بعضی کمکهای صورتگرفته از سوی برخی نهادها در برخی از این فعالیتها انجام دادیم. اما باز هم حوزه هنری نتوانسته از آن ابزار مهم استفاده لازم را ببرد. همان سالنهای سینمایی را که در اختیار بود، با وجود هزینه و زحمت زیادی که این کار برای آنها داشت، بازسازی کردند، حتی بعضی از سینماهای یکسالنی را به چندسالنی ارتقا دادند و درواقع ظرفیتهای نمایشی را بالا بردند. هرچند ظرفیت تعداد بیننده و صندلی تغییری نکرد اما به اهمیت ظرفیتهای نمایشی توجه و سبب شد امکان اکران آثار کوچکتر هم برای ما ایجاد شود. این نگاه متوسط و اولیهای بود که پدید آمد.
یعنی فقط باید با این دیدگاه جلو برویم که این موضوع صرفا وظیفه حوزه هنری است و تمام بار این اقدامات را باید بهتنهایی بر دوش بگیرد؟
نگاه بعدی این بود که تمام شهرهای بزرگ، از طریق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات کل آن و احیانا سازمان تبلیغات اسلامی از طریق حوزه هنری یا دفاتر آن در شهرهای مختلف، سالنسازی را راهاندازی کنند. قطعا شهرداریها، نهادها و افراد خیّر و فعال در این بخش، میتوانند کمک کنند تا در شهری که بالای 50 هزار نفر جمعیت دارد و فاقد سالن سینماست، سالن ساخته شود. اما متاسفانه این اتفاق رخ نداده است. ما در این بخش در سطح کشور حدود 300 شهر فاقد سالن سینما داریم. البته درمجموع شهرهای بدون سالن سینما خیلی بیشتر از این تعداد است اما آنهایی که بضاعت این موضوع را دارند، 300 شهر هستند و این اصلا تعداد کمی هم نیست. حالا اگر همه آنها دارای سالن سینما شوند، ظرفیت نمایش ناگهان 300 واحد افزایش پیدا میکند. این درحالی است که تعداد کل ظرفیت حالحاضر کشور در حدود 300 و اندی سالن است. این موضوع باعث افزایش مخاطب میشود و با افزایش مخاطب قطعا دستوبال تولیدکنندگان باز شده و زیرساختهای فنی برای نمایش آثار در سالن سینما و هم برای تولید، بالا خواهد رفت که متاسفانه این موضوع در هیچکجا اتفاق نیفتاده است.
یعنی تمام ساختوسازهایی که همراه با سالن سینما هستند، حرکت مثبت و تاثیرگذاری محسوب میشوند؟ اصلا به نظر شما فقط باید به ساختن اکتفا کرد؟
برخی کارها انجام شده است که به سینما ربطی ندارد. درواقع سالنهای سینمایی ساخته شدهاند که برای خود و در مجموعهشان ساختهاند که گاهی اوقات در آن کارهای فرهنگی - هنری با عنوان نمایش سینما انجام میشود اما این گزینهها بهدلیل ساختار کلی مجموعهها که بیشتر پایه و اساس تجاری دارند، اصلا ظرفیت سینمای ما را تغییر نمیدهند؛ چراکه کارهای «گاهی از اوقاتی» هستند و «گاهی از اوقات» به درد مجموعه و برنامهریزی نمیخورد.
بنابراین بهنظر میرسد جایی مثل حوزه هنری و حتی سینمای شهر باید درجاهایی که سالن سینما وجود ندارند، حمایت و کمک کنند. نه اینکه فقط سالنی را بخرند و تجهیز کنند، بلکه از ظرفیتهای موجود آنها استفاده ببرند. اسپانسرهایی هستند که پای کار هستند و کمک میکنند تا یک مجموعه ساخته شود و بعد میتوان هر سالن را به اسم یک اسپانسر برای مدت زمان مشخصی، نامگذاری کرد. درواقع در این بخش، امکان جذب سرمایهگذاری بسیار بالا است.
با توجه به اینکه بخشی از این کمبودهای زیرساختی، رویه و عادات زندگی فرهنگی را برای ساکنان این مناطق شکل داده، به نظر ایجاد تغییرات اینچنینی و راهاندازی سالن سینما، شاید حرکات زودبازدهی نباشند. روند افزایش پردههای سینمایی و درنتیجه افزایش جذب مخاطب چه تاثیری دارد؟
اصلا تردید نداشته باشیم که افزایش تعداد سالن سینما تا مدتی- مگر اینکه در فیلمسازی و جو سالنهای نمایشی ما تغییرات جدی بهوجود بیاید (که به نظرم فعلا عملی نیست)- تاثیر ملموسی نخواهد داشت و باکیفیت موجود و تولیدات بهتر با همین امکانات فعلی و خلاقیت فعالان این عرصه، بهجرات میتوانم بگویم که حداقل تا 10 سال آینده، هیچ اتفاق خاصی برای سالنها نمیافتد. اما آنچه بهوجود میآید، برای صنعت سینما مفید است، یعنی برخلاف نظر بعضی از دوستان که اعتقاد دارند سینما تمام شده است، تمام نشده و هم کار وجود دارد و هم مخاطب.
قطعا انقلاب دیجیتال جهان امروز، مجموعه تولید ما را خیلی دگرگون میکند و باعث میشود ما در تولیداتمان کاری صنعتی با سرعت بیشتر و باکیفیت بالاتر انجام دهیم. اما یادمان باشد که رفتن سینما یکسری رسوم و برنامه است، یعنی باید برای آن برنامهریزی صورت بگیرد؛ چراکه کسی اتفاقی به سینما نمیرود. همین فیلم مدنظر را اگر در تلویزیون یا VOD ببینیم ممکن است از رفتن به سینما منصرف شویم، چون راحتتر است و امکان انجام هر کاری مثل تلفن زدن یا رسیدن به دیگر کارها، بهطور همزمان وجود دارد. اما سینما اینگونه نیست. برای سینما مخاطب باید زمان تعیین کند، بلیت بخرد، مسافرت درونشهری داشته باشد و بعد از آن هم اگر خانوادگی به سینما رفته باشند، احتمالا رستوران میروند. درواقع سفر سینمایی مخاطبان، نهتنها اقتصاد خود سینما که مجموعه اقتصادی مرتبط با آن را حرکت میدهد.
وقتی حجم و تعداد نمایشهای فیلمها بالا برود و افزایش درآمد رخ بدهد، دیگر نگرانی سرمایهگذاری در تولید وجود ندارد، چون میدانیم حداقل 300 سالن دیگر هستند که قرار است ظرف مدت کوتاهی پدید بیایند.
این موضوع برای ما چه ظرفیتی را پدید میآورد؟ چه تاثیراتی بر خود صنعت سینما دارد و آیا این تاثیر روی اکوسیستمهای مشابه دیگر مثلVODها هم قابلمشاهده خواهد بود؟
البته نباید انتظار داشته باشیم که سالن یک شهر 50 هزارنفری، یک مالتپلکس با 10 یا 15 سالن باشد. اصلا نیازی به این کار نیست. شاید حتی دو سالن کوچک با ظرفیتهای محدود کافی است اما باید «سالن سینما» باشد، نباید به اسم سالن سینما، سوله درست کنیم.
این موضوع قطعا میتوان اثر خوبی بگذارد، یعنی تعداد نمایشها بالا میرود و درآمدها افزایش پیدا میکند. از سوی دیگر ظرفیت نمایش هم روی تولید اثر میگذارد و هم قواره سینمای ما را تغییر میدهد. این تغییر قواره در دنیا اتفاق افتاده اما در ایران هنوز اتفاق نیفتاده است؛ بااینحال به برکت وجود دنیای دیجیتال، این اتفاقات بهزودی در سینمای ما هم رخ میدهد. بهویژه اینکه گرانیها و افزایش قیمتها در بخشهای مختلفی وجود دارد، یعنی شاید بعضی از فیلمها (نه همه آنها) نیاز به حضور 70 نفر سر صحنه تولید نداشته باشند. فقط کارگردان و بعضی عوامل اصلی حضور فیزیکی داشته باشند و انجام الباقی کارها به کمک هوش مصنوعی صورت گیرد. این موضوع باعث خواهد شد تا اتفاقات عالی رخ بدهد. اما تضمین موضوع این است که سالن سینما را داشته باشیم. اگر نداشته باشیم، در VODها هم این موضوع را نمیتوانیم ببینیم. درکل پدیده VOD درحالحاضر میتواند 50 درصد کمک داشته باشد، اما بعدها این کمک چون ابزارهای دیگر هم وارد ماجرا میشوند، تا 30 درصد هم کاهش مییابد، بنابراین اصل را باید بر سالن نمایش در سینماها بگذاریم.
به نظر من این اتفاق بسیار خوب است اما نیاز به همت دارد و همینطور نیرویی که هموغم خود را مثل انجام یک وظیفه شرعی، برای ساختن سینما در شهرهایی بگذارد که فاقد سالن سینما هستند.
انتظار شما بهعنوان کسی که خودش از پیشگامان بازسازی و ساخت سینما در حوزه هنری بوده، در ادامه راه و روند فعلی چیست؟ آیا فقط باید بهصورت شهربهشهر به این حرکت نگاه شود یا لازم است با توجه به اینکه ما در ایران کلانشهرهای زیادی داریم، کمی جزئیتر هم به این موضوع دقت کنیم و حتی در حد محلات و بخشبندیهای جغرافیایی هم شرایط و نیازها را بررسی کنیم؟
به این دلیل که خودم بنیانگذار این حرکت بازسازی سالنها در حوزه بودم، بسیار تمایل دارم تا این حرکت خیلی بزرگتر و وسیعتر انجام شود؛ چون حوزه هنری نهادی است که همانگیزه دارد و هم میخواهد و میتواند تولید داشته باشد. البته طی چندسال اخیر تولیدی نداشته، که این بسیار حیف است و امیدوارم با حضور حمیدرضا جعفریان، مدیرعامل سازمان سینمایی حوزه هنری مقداری بهسمت تولید حرکت کنند و فیلمهایی برای نمایش در سینما بسازند. اما درباره حرکت انجام شده و ساخت و بازسازی در دوفاز که نزدیک به 160 سینما در سراسر کشور است، باید بگویم، اگر بهسمت ساخت مجتمعهای تجاری نظیر آنچه در چند جای تهران وجود دارند و با شکل سینمایی ساخته شدهاند، برود و روی اینگونه مراکز سرمایهگذاری یا در آنها حضور پیدا کند و همچنین سالنهای سینما در اختیار بگیرد، بینظیر است.
بااینحال باز هم آن حرکت انقلابی درباره ساخت سینما در شهرهایی که سالن ندارند و جمعیت آنها بهسمت شهرهای بزرگتر مثل مراکز استان یا تهران کشیده میشوند، حرکت بزرگی خواهد بود وگرنه دیگر حرکات هم برای ما مهم و فوقالعاده است، حتی میتوانند یک واحد را برای این کار بگذارند اما چون ظرفیتش وجود دارد، اساس را برای ساختن سالن در شهرهایی که سالن ندارند، بچینند و در برنامه داشته باشند و حتما از ظرفیتهای خود آن شهرها هم استفاده کنند. بههرحال شهرداری، استانداری، فرمانداری و دیگر بخشها و نهادها، امکاناتی برای همراهی در این امر دارند و همه پای این کار میآیند. وقتی شهری سینما نداشته باشد همه باید کمک میکنند و حوزه هنری هم با استفاده از امکانات آنجا، میتوانند سالن بسازد.
قطعا برای کارهایی که تا الان انجام دادهاند باید به آنها دستمریزاد گفت. گویا 125 سالن دیگر در برنامه فاز سوم برنامه آنهاست که بسیار عالی و بینظیر است. به این شکل و با ساخت سینما در شهرهای محروم، این حرکت تکمیل خواهد شد.
فکر میکنم این موضوع باسابقهای که طی این سالها داشتیم، تاثیر بسیار خوبی خواهد گذاشت. بهویژه جوانان با سینمای جوان بسیار ارتباط برقرار میکنند.
درباره «سینما شاهد» خاطرم هست که جای خوبی بود، اما فقط یک سالن داشت و این بار بازسازی بسیارخوبی روی آن صورت گرفته و با ساختن 6 سالن، مدرنتر شده است. این حرکت برای آن منطقه بسیارخوب است. اینگونه نگاهها خوب هستند اما باید به یک نکته مهم هم توجه کنیم که کل تمرکز، روی مرکز شهر نباشد و به مناطقی در شهر که سینما ندارند هم توجه شود. بهدلیل فعالیتی که بچههای «بهمن سبز» میکنند، باید به آنها خسته نباشید گفت و امیدوارم با همین حمیّتی که دارند، پیش بروند و البته مثل شهرهای بیسالن، به شرق تهران هم نگاه کنند. جمعیتی مجتمعی در شمال شرق تهران ساکن هستند که کافی است تا یک مجموعه کمپلکس آنجا داشته باشیم. حوزه هنری در زمینه سینماسازی انصافا دستخالی بسیار خوب عمل کرده است.
منبع: فرهیختگان