به گزارش«سدید»؛ شخصیت وسبک زندگی و الگوی مبارزانی میثم تمار، آن برده و خرمافروشی که به درجه یاران خاص سه امام رسید، و مورد سفارش موکد پیامبر اکرم قرار داشت، قابل تامل و تحقیق است.
اولین درس زندگی و شخصیت آن مرد فهیم، اهل علم، اهل مبارزه با حاکمان جور، و فدایی در راه امام و رهبری خویش، میتواند، این باشد که در مکتب اهل البیت، خاص شدن، خاص بودگی نمیخواهد، راه و مسیر برای بی نامان و نامداران هر دو گونه باز است، فقط انگیزه خالص، معرفت درست، عشق وافر و عمل بهنگام و قاطع نیاز دارد.
دومین درس زندگی و شخصیت میثم خرما فروش، نشان میدهد که صفای دل، روشن ضمیری و زیست مجاهدانه، در سایهی دل بریدگی حقیقی از مال و منال و قدرت و شوکت و منزلتهای اجتماعی صوری و بدلی به راحتی قابل وصول است و نیازی به چلههای آن چنانی، و ریاضتهای مرسوم در حکمت نظری عرفان هم ندارد، اگر چه آن هم مسلک و راهی است، مجرب، اما میان برهایی هم وجود دارد که تاریخ دفاع مقدس و شهدای دفاع از حرم و حریم و امنیت در دوره فعلی و تاریخ زندگی امثال میثم تمار بخوبی آن را ثابت میکند.
نکته و درس سوم، توجه ویژه و خاص پیامبر اکرم و توجه سه امام معصوم در تکریم شخصیت و عظمت میثم تمار است و گویای این مطلب است که در فرهنگ اهل البیت علیهم السلام، معرفت و عشق دوطرفه است، و قطعا اگر کسی یک قدم به سوی آنان بردارد آن اربابان علم و معرفت و عمل و عشق صدها قدم و بلکه کیلومترها به سمت آنان برخواهند داشت، زیرا بر اساس معارف اسلامی ما، امامان وسیله، راه، نردبان و طریق میان زمین و آسمان هستند؛ و منابعی سر شار و بی پایان و خطا ناپذیر و مصون از علم و عشق و جاذبه اند که به دنبال خرده آهنهای کوچه بازارها میگردند. تا از ذره، خورشید بسازند. امروز سالروز شهادت میثم تمار است، شخصیتی ممتاز و برجسته که در حق گویی، صراحت لهجه، بی پروایی در مبارزه، شجاعت در زبان و رفتار، وفاداری به امام خویش، زهد و ساده زیستی، معرفت وعشق به امیرالمؤمنین علی علیه السلام، امام حسن و امام حسین علیهما السلام ممتاز و برجسته و کم نظیر بود.
اگر چه یکایک یاران خاص امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین هریک برجستگیهای خاص خود را داشتند که در تاریخ ثبت است، اما وقتی ما سرگذشت میثم تمار را بررسی میکنیم، که چگونه از بردگی به آزادگی رسید، و چگونه بی پروا، اما بر مبنای معرفت و عشق و مسیولیت اجتماعی و تعهد دینی و انقلابی و ولایی خود یک تنه خود رسانه شد، یک نفره لشکری شد که دستگاه پرطمطراق و با ابهت معاویه و یزید با آن خوی آدم کشی و جنایت گری، نتوانست ذرهای از حق گویی صریح و بی پرده و بی پروای آن مرد الهی و عاشق رهبران خویش بکاهد.. در طول تاریخ هم همیشه، آزادگی مدیون آزادد مردان است، شرافت هم مدیون انسانهای شریف است، و همینطور نجابت، اخلاق، معنویت، علم، و... همه مدیون بزرگ زنان و مردانی هستند که خود، نقطه کانونی در تولید، نجابت، علم و معرفت و آزادگی بودند و این سنت خداوند است. همان گونه که حقارت، بردگی، جهل، دنیاگرایی، ظلم، بی عدالتی و. نیز محصول زنان و مردانی است که در نقطه کانونی تحقیر فرهنگی و تاریخی ملت خویش قرار میگیرند. در مرکز ثروت اندوزی و قدرت طلبی و بی عدالتی جامعه خود قرار میگیرند، زیرا از کوزه همان تراود که در اوست. وضعیت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جهان کنونی نیز فارغ و جدای از این سنت نیست، از بانیان و منادیان تفکر و تمدن سکولاریسم، امانیسم، ابژکتیویسم، ماده گرایی، همبن میتراود که میبینیم؛ و از بانیان و تفکر و نظام فکری و سیاسی خمینی و در تداوم آن خامنهای نیز همین میتراود که شاهدش هستیم. اولی در حال تولید و باز تولید جنگ و غارت و بی عدالتی است، و دومی در حال مبارزه و جهاد با جنگ و غارت و بی عدالتی.
/انتهای پیام/
منبع: عطنا