بررسی نهادینه کردن حجاب در جامعه در گفتگو با ملیحه موسوی تهرانی؛
انجام فعالیت‌های فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب ضرورتی غیر قابل انکار است که به نوعی ضمانت اجرایی برای رعایت اجتماعی حجاب محسوب می‌شود.

به گزارش«سدید»؛ برای نهادینه کردن حجاب در جامعه لازم است فعالیت‌های فرهنگی صحیح و به موقعی انجام شود تا مردم جامعه اهمیت و ضرورت آن را درک کرده و حجاب را به عنوان بخشی از ضروریات زندگی خود بپذیرند و به اجرا بگذارند. هرچند کار فرهنگی در زمینه عفاف و حجاب ضروری است، اما به عقیده بسیاری از کارشناسان اجتماعی و دینی نمی‌توان و نباید به بهانه نداشتن درک عده‌ای از ضرورت حجاب، از اجرای آن در سطح جامعه عقب‌نشینی کرد. 

در گفتگویی با دکتر ملیحه موسوی تهرانی، کارشناس دینی و اجتماعی، به بررسی روش‌ها و لوازم فرهنگ‌پذیر کردن حجاب و عفاف در سطح جامعه پرداخته شده است.

اگر حجاب اجباری نباشد...

درباره تدوین و تصویب قانون حجاب مطالب بسیاری عنوان شده و در حال حاضر این بحث در مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان مورد بررسی قرار گرفته است. اما در این زمینه پرسش‌هایی مطرح می‌شود، از جمله اینکه اگر حجاب در کشور ما قانون نباشد، چه اتفاقی می‌افتد؟

این سؤال بسیاری از مردم است که اگر حجاب قانون نباشد و هیچ نکته‌ای هم درباره آن بیان نشود و به قول معروف آزاد و رها باشد که هر کسی هر نوع لباس و پوششی می‌خواهد استفاده کند، چه اتفاقی می‌افتد؟ حتی بعضی این طور مطرح کردند که در برخی کشورها هیچ قانونی راجع به پوشش وجود ندارد و مردم چه کسانی که مسلمان هستند حجاب خاص خود را رعایت می‌کنند و چه کسانی که حجاب را نمی‌خواهند آزادی دارند که هر نوع پوششی که خواستند،  بپوشند. یعنی آزادی برای پوشش وجود دارد.

اتفاقاً موضوع بر سر همین مسئله است که باید نوعی لباس و پوششی را برای عرف جامعه خود قبول کرده و آن را رعایت کنیم. یعنی صرف نظر از نگاه دینی و اسلامی که حجاب را ضروری می‌داند، لازم است در جامعه نوعی حجاب حداقلی تعریف شود و مردم چه مرد و چه زن، از این دایره و محدوده تعیین‌شده خارج نشوند.

می‌توان در یک تعریف رویکرد اسلامی را در جای خود نگه داشت، اما به مردم بگوییم نوعی پوشش حداقلی برای حضور در جامعه تعریف شده که کسی نباید از این خط قرمز عبور کند. اگر شما به مستند شریعت یا مستند قوانین الهی، این فرم خاص و نوعی اونیفرم را قبول نکنید، بقیه فرم‌ها و لباس‌هایی که پیشنهاد بدهید مبتلا به همین مشکل است. یعنی دیگر برای حضور در فلان اداره، مدرسه، دانشگاه و سایر جمع‌ها نمی‌توان به مخاطب قبولاند که باید برای حضور در این جمع به نوع خاص پوشش آن ملزم شود.

کاهش جرم و جنایت در اثر رعایت پوشش

حال اگر جوامعی را بررسی کنیم که حداقلی برای پوشش تعریف نکرده‌اند و مردم را آزاد گذاشته‌اند، چه نتیجه‌ای به دست می‌آوریم؟

با بررسی این نوع جوامع، محدود می‌شوند در همان موقعیت که افرادی که می‌خواهند بنیان اجتماعی آنها محفوظ بماند، دایره رفت و آمد را محدود می‌کنند تا افرادی که قائل به پوشش درست نیستند در جمع آنها راه پیدا نکنند و امنیت و سلامت اخلاقی را بر هم نریزند.

حتی در جوامعی که برهنگی یا بی بند و باری‌های اخلاقی و رفتاری وجود دارد، هنوز مردم بر اساس آن گرایش‌ها و میل‌های فطری که دارند، با این قضیه کنار نیامده‌اند.

موضوع لباس و پوشش با بسیاری موضوعات فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. مثلاً آمار اعلام می‌کند که در کشورهایی که حجاب درستی ندارند، در فصل زمستان آمار جنایت و خشونت به خصوص علیه زنان به شدت کم می‌شود؛ چون در جامعه می‌بینیم زن و مرد لباس‌های پوشیده‌تری بر تن می‌کنند.

اگر ما بحث حجاب را در نظر بگیریم و حدی از آن قانونی باشد، طبیعتاً افراد آن را در نظر می‌گیرند و به خاطر قانون هم که شده، مسائلی را رعایت می‌کنند که نتیجه آن آرامش در جامعه به واسطه کاهش آمار جرم و جنایت‌هاست.

جدیت مسلمانان کشورهای غربی در رعایت حجاب

پرسش دیگری که در این زمینه مطرح می‌شود آن است که با وجودی که در کشور ما اعلام می‌شود که حجاب باید رعایت شود، اما برخی معتقدند نتیجه‌ای که از پوشش در سطح شهرها دیده می‌شود با حجابی که زنان مسلمان در کشورهای دیگر دارند مقداری فاصله دارد. دلیل این مسئله چیست و چرا زنان و دختران در کشور ما آن جدیت زنان در کشورهایی که حجاب ممنوع است را برای رعایت حجاب ندارند؟

این موضوع عوامل مختلفی دارد که باید بررسی شوند. یک نکته این است که مسئله حجاب از یک اجبار قانونی که برای تنظیم اجتماعی مثل همه قوانین به یک هنجار عرفی تبدیل نشد. توجه کنید که قضیه حجاب تا چه اندازه در جمع خانواده، دبستان، راهنمایی، دبیرستان و دانشگاه به عنوان فرهنگ مورد بررسی قرار گرفته و کودک و نوجوان و یا حتی جوان ما آموزش داده شده است؟ چقدر ما برای فرهنگی کردن و عرفی کردن حجاب کار کرده‌ایم؟ چیزی غریب به صفر است.

ما فقط در حد تعلیم احکام کار کرده‌ایم، آن هم در شرایطی که جامعه به سمت بدحجابی و بی حجابی می‌رود، یعنی با وجود رسانه‌های مختلف ماهواره‌ای و حتی رسانه‌های داخلی و به خصوص رسانه‌های تصویری در این خصوص به موضوع بدحجابی و بی حجابی دامن زده‌اند. این در حالی است که فرهنگ‌سازی حجاب به نوعی ضمانت اجرایی رعایت اجتماعی آن است.

در این شرایط چه دلیل موجهی برای حجاب دختران دارید که یک دختر نوجوان و جوان که درچنین فضایی زندگی کرده، فرهنگ و حکمت حجاب را درک کند؟

علاوه بر تمام اینها ما می‌بینیم که جنبه سیاسی و نماد مبارزاتی حجاب هم برای افراد معرفی نمی‌شود. چون وقتی جریانی شود، انسان‌ها از باب حب الوطن و حب به اعتقادات یک تمامیتی برای خودشان می‌خواهند که برای تمامیت مبارزه می‌کنند و این تمامیت نیست، چرا نیست؟ به جهت اینکه گرایشات سیاسی بسیاری از جوانان تضعیف شده. گویا نوعی بی‌تفاوتی و یک جریان خنثی کننده در بین برخی جوانها به وجود آمده و گاهی وقت‌ها فکر می‌کنم در حالی که مقام معظم رهبری این همه تأکید می‌کنند راجع به اینکه بینش سیاسی افراد بالا برود، به خاطر این است که هدف‌های اصیل برای خود در نظر می‌گیرند و به امور جدی‌تر فکر می‌کنند.

اما اگر بینش سیاسی و فرهنگی جوان ما ضعیف باشد، از مسائلی که حیاتی است فاصله می‌گیرد. یعنی جوان فکر می‌کند آینده و مسائل مهمتر و جدی‌تر وجود دارد. وقتی حجاب را از نقطه نظر شرعی، اخلاقی، عرفانی و سیاسی ببیند، طبیعتاً با این مطلب متفکرانه برخورد می‌کند.

اعتماد به نفس و صلابتی که منجر به رعایت حجاب می‌شود

جایگاه قوت و ضعف شخصیتی در رعایت یا عدم رعایت حجاب چقدر است؟ فکر می‌کنید این موضوع که به نوجوان و جوان یاد بدهیم که قدر خود را بداند، چقدر در رعایت حجاب اثر دارد؟

یکی از جهاتی که باعث می‌شود دختران ما از حجاب فاصله بگیرند همین مسئله ضعف شخصیت است که در بعضی از جوانان به خاطر اشکالات تربیتی والدین و مربی، مقداری رایج و اپیدمی شده است. یعنی همیشه طوری که نخبگان از نظر شخصیت اجتماع را می‌سازند میزان تربیتی متأسفانه در بسیاری از خانواده‌های متوسط به بالا که به سمت رفاه و تعیش و راحتی و آسایش می‌روند، باعث شده که شخصیت جوانان رو نشود و معلوم نشود. آنها خودشان را نمی‌شناسند و طبیعتاً از آن سلامت شخصیت برخوردار نیستند. چون برخوردار نیستند، موضوع حجاب را عقب می‌زنند.

در نتیجه به خاطر اینکه همرنگ جماعت شوند، جور دیگری زندگی می‌کنند. برخی جوان های ما به خاطر همان نگاه سؤال برانگیز اطرافیان بعد از مدتی بدحجابی، برایشان سخت است که حجاب کامل داشته باشند.

درواقع دختر جوان به خاطر نگاه‌های سؤال برانگیز چادر سر نمی‌کند و بدون آرایش بیرون نمی‌رود. دنیا همان دنیاست و مردم همان مردم هستند و محیط همان محیط است. برای هر دو نفر که حجاب دارند یا ندارند، هیچ چیز تغییر نکرده. فقط در دختری که حجاب را رعایت می‌کند، صلابتی ایجاد شده که هر چه اتفاق می‌افتد، او جریان زندگی را با اراده و میل خود و با پوشش درست جلو می‌برد. در این حال او به یک شخص متفکر و تصمیم‌گیر تبدیل شده است.

به همین دلیل بدون اینکه برایش دغدغه باشد که مردم بدحجاب یا بی حجاب چه فکری می‌کنند، او خودش تصمیم می‌گیرد و با اراده و صلابتی که به دست آورده، با حجاب کامل در جامعه ظاهر می‌شود. درواقع قوی بودن شخصیت در میان جوانان ما باعث می‌شود بتوانند خود را از منجلاب‌ها بیرون بکشند. در حالی که ضعف شخصیتی در نهایت موجب غرق شدن در چاله‌ها و چاه‌های انحراف می‌شود.

 

منبع: تسنیم

ارسال نظر
captcha

بی‌حجاب‌ها از کاربرد امر دینی ناآگاهند

رمان نوین ایران حاصل تاریخ‌ شفاهی مقاومت است

میهن‌دوستی مومنانه

موضع روحانیت درباره فلسطین خط امام است

چگونه سواد رسانه به منفعت عمومی تبدیل می‌شود؟

فقه مقاومت و تبیین دکترین هسته‌ای

«تلفیق مفهومی» راهکار امتدادبخشی به فلسفه اسلامی

عدالت آموزشی در برهوت بودجه

نتفلیکس علیه یک تمدن

مواجهه شاعران نامدار ایرانی در برابر حملات مغول

۲۰۰ سال مانده تا ظهور!

احیای هنر مینیاتور با الهام از ادبیات فارسی

اشتغال‌زا و عدالت‌گستر یا خطای بزرگ و عدالت‌ستیز ؟

فضاسازی برای پنهان کردن ترو‌رها و جنایت‌ها خصیصه رژیم صهیونیستی است

آسیب به آینده‌سازان در نبود راهبرد فرهنگی

کنش‌های متقابل به واسطه تلفن‌های همراه فرازمینی شده است

داستان تأسیس دانشکده معقول و منقول در ایران

امام جماعت باید پیگیر امور اجتماعی محله باشد

ناتوانی قوانین بین‌المللی در جلوگیری از تکرار نسل‌کشی

مسجد نهادهای متعدد دارد؛ اما متولی ندارد!

پرونده ها