بررسی روایت‌های مختلف پیرامون افغانستان در گفتگو با محسن اسلام‌زاده؛
امروز انگلیسی‌ها به‌صراحت چنین سخنی را مطرح می‌کنند که افغانستان را باید با ایران درگیر کرد. البته این دفعه می‌خواستند در این منطقه جنگ نیابتی درست کنند چرا که دفعه قبل با وجود حضور بیش از شصت کشور، شکستی مفتضحانه را متحمل شدند. الآن می‌خواهند با کمک جریان نفوذ جنگ نیابتی راه بیندازند تا کشور ما را درگیر کنند و منطقه را به هم بریزند. آن‌ها می‌دانند که اگر افغانستان بی‌ثبات باشد چقدر بر روی منطقه و ایران تأثیر خواهد گذاشت. ما باید این هم سرنوشتی خود با مردم افغانستان را درک کنیم.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ امروز در دوره‌ای به سر می‌بریم که واقعیت رسانه‌ای یک موضوع بر حقیقت خارجی آن نیز غلبه دارد. مسئله رابطه میان مردم ایران و افغانستان و مهاجرانش نیز از این موضوع مستثنی نیست. متأسفانه باید گفت این رابطه تحت‌تأثیر جنگ شناختی که دشمن طراحی کرده، مخدوش شده است و این موضوع آسیب‌های جدی را متوجه کشور ما خواهد کرد. در این باره با محسن اسلام زاده، کارگردان و مستندساز جنگ که آثار فاخری همچون «تنها میان طالبان» را ساخته است به گفت‌وگو نشسته‌ایم تا بتوانیم روایتی درست از حقیقت رابطه ملت و دولت ایران را با ملت و دولت افغانستان به دست بیاوریم.

 

یک روح در دو پیکر

به عنوان سؤال نخست؛ شما نسبت ملت افغانستان را با مسیری که ملت ایران در سال ۱۳۵۷ شروع کردند چگونه ارزیابی می‌کنید؟

اسلام‌زاده: هیچ‌کس در این موضوع شکی ندارد که ما و ملت افغانستان نزدیک‌ترین ملت‌ها به یکدیگر هستیم؛ هم به لحاظ دینی، هم به لحاظ زبانی، فرهنگی و... مرزهای مشترکی داشته‌ایم و داریم. رفت و آمدها و کمک‌هایی که به یکدیگر در لحظات حساس کرده‌ایم و مجموع اشتراکات دو ملت باعث می‌شود تا به عقیده بنده به نوعی هم سرنوشت باشیم. انقلاب مردم افغانستان علیه نظام کمونیستی چند وقت بعد از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شروع شد و اخراج ارتش سرخ نزدیک به قبول قطعنامه و پیروزی ما در دفاع مقدس بوده است؛ لذا هیچ‌کس درباره نسبت حساس دو ملت برای یکدیگر شک ندارد اما مسئله آنجایی شروع می‌شود که متأسفانه افغانستان برای قدرت‌های جهانی گویی جذابیت‌های زیادی دارد. در گذشته جنگ‌های مختلفی بین افغانستان و انگلیس رخ‌داده، بعدها روس‌ها و اخیراً نیز آمریکایی‌ها دو دهه این کشور را اشغال کردند. علاوه بر حضور اشغالگران جنگ‌های داخلی هم مزید بر علت شده که این مردم طعم تلخ مهاجرت و آوارگی را بچشند. آنها هم برای حفظ جان و خانواده‌شان، یکی از جاهایی که به آن امید داشته‌اند، ایران ما بوده است. خصوصاً با حضور امام خمینی (ره) و شعارهای اسلامی ایشان و نگاه‌های امت محوری که رهبران انقلاب اسلامی داشته‌اند این انتظار بیشتر می‌شود. این مهاجرت‌های از سر اجبار مقارن با مسائل و مشکلاتی مثل جنگ تحمیلی، تحریم اقتصادی و...که پیش روی ما بوده، شده است. در چنین شرایطی که خود مردم دارای مشکلات هستند، طبیعی است که نگاه منفی به حضور برادران افغانستانی در ایران داشته باشند.

 

راه‌حل گره مسئله اتباع، گفتگوی اجتماعی است

پس از طرفی ما به لحاظ باورهای عقیدتی و سرنوشتی که انتخاب کرده‌ایم با یکدیگر شریک هستیم و از طرفی واقعیت‌های عینی و در صحنه ما را به واگرایی سوق می‌دهد، در چنین شرایطی راه‌حل چیست؟

 اسلام‌زاده: در اینجا ما باید گفتگوهای اجتماعی را رقم بزنیم و با مردم صحت کنیم. باید به آن‌ها بگوییم که برخی از مهاجرین افغانستانی بیش از چهار دهه است که در ایران حضور دارند. خیلی از این‌ها برای کشور ما جان‌فشانی کرده‌اند. به واسطه فشارهایی که در دفاع مقدس روی ما بود، روس‌ها شرطی برای ما گذاشتند که شما کاری به افغانستان نداشته باشید تا ما از صدام حمایت نکنیم، حضرت امام یک سخن تاریخی دارند که می‌فرمایند ما بر سر مسئله افغانستان معامله نمی‌کنیم. این موضع‌گیری خیلی دل مردم و مجاهدین افغانستانی را روشن کرد؛ به‌گونه‌ای که تعدادی از آن‌ها مبارزه با شوروی را رها کرده و گفتند وظیفه اصلی ما حفظ ام‌القری - یعنی ایران - است؛ لذا در جبهه‌های ما حضور یافته، از خاک ما دفاع کردند و در این راه به شهادت رسیده یا جانباز شدند. خیلی از این‌ها هم بدون پرونده و... به افغانستان بازگشتند. من در سفرهای مختلف به افغانستان این‌ها را دیده‌ام، کسانی که برای انقلاب و دفاع مقدس ما قطع عضو شده‌اند و الآن بدون هیچ‌گونه چشمداشت و پرونده‌ای در افغانستان زندگی می‌کنند. در بجستان یک شهید افغانستانی داریم که اصلاً خانواده‌اش مشخص نیستند، اما مردم این شهر از او حاجت خود را می‌گیرند و برایشان مقدس است. این موضوعات خیلی مهم هستند، این‌ها ریشه‌های مستحکم ارتباط میان ما و افغانستان است. البته این موضوع از ناحیه ما هم بوده است. من در مناطق مرکزی افغانستان رفته بودم، در شهر کج‌آب اگر اشتباه نکنم، در آنجا قبر یک شهید ایرانی را دیدم که در دهه شصت برای این ملت جنگیده بود. خب ما نتوانستیم برای هر دو ملت خدمات متقابل را درست روایت کنیم. ما به طور یک سویه تنها اخبار منفی را منتشر کرده‌ایم؛ اخبار تجاوز، دزدی و حوادث را تنها پیرامون این مهاجرین منتشر کرده‌ایم. اما نگفته‌ایم که این‌ها چه خدماتی به بخش‌های مختلف این کشور ارائه می‌کنند. کسانی که با کمترین دستمزد و امکانات در مشاغل خدماتی و ساخت‌وساز مسکن حضور دارند. از طرف دیگر در ذهن مخاطب مانده است که افغانستانی تنها یعنی کارگر! کارگری خیلی شغل شریفی است و اگر همین برادران افغانستانی نباشند خلأ آن‌ها احساس خواهد شد. من نمی‌خواهم این شغل را تحقیر کنم ولی ما مفاخر بسیار زیادی از این ملت نیز داریم؛ از آقای محمد کاظم کاظمی تا سید ابوطالب مظفری و... در این ملت کم نیستند. خب ما این‌ها را برای مردم روایت نکردیم.

 

ژئوپلیتیک حساس منطقه و لزوم روابط ایران و افغانستان

پرسشی که وجود دارد آن است که روابط گرم با ملت و دولت افغانستان تا چه اندازه برای ما اهمیت دارد؟ برخی معتقدند غرب درصدد است تا از طریق ناامنی در افغانستان به ما ضربه بزند. شما این موضوع را تا چه میزان جدی می‌دانید؟

اسلام‌زاده: این هم سرنوشت بودن که عرض کردم واقعی است. الآن ایام دومین سالگرد اخراج آمریکا از افغانستان است. خیلی‌ها سعی کردند میان این دو ملت جنگ درست کنند. همین الآن انگلیسی‌ها به‌صراحت چنین سخنی را طرح می‌کنند که افغانستان را باید با ایران درگیر کرد، البته این دفعه می‌خواستند در منطقه جنگ نیابتی درست کنند؛ چراکه دفعه قبل با وجود حضور بیش از شصت کشور، شکستی مفتضحانه را متحمل شدند. الآن می‌خواهند با کمک جریان نفوذ، جنگ نیابتی راه بیندازند تا کشور ما را درگیر کنند و منطقه را به هم بریزند. آن‌ها می‌دانند اگر افغانستان بی‌ثبات باشد چقدر بر روی منطقه و ایران تأثیر خواهد گذاشت. ما باید این هم سرنوشتی خود با مردم افغانستان را درک کنیم.

 

شما روابط با طالبان را چگونه توجیه می‌کنید؟ به هر صورت طالبان در میان ما ایرانیان نام خوش آوازه‌ای ندارد.

اسلام‌زاده: آیا شما می‌دانید که اگر طالبان زمین بخورد چه سرنوشت تلخی برای کشور ایران رقم خواهد خورد؟ از مهاجرت بگیرید تا ناامنی و... در صورت نابودی طالبان باید توان زیادی برای حفظ مرز و بازگرداندن امنیت صرف کنیم. ما همسایگان خود را انتخاب نکرده‌ایم و این یک جبر جغرافیایی است. ما نمی‌توانیم بگوییم که می‌خواهیم با اروپا و... همسایه باشیم. این همسایه با ما بوده است و بالاخره باید بتوانیم با او کارکنیم و مشکلاتمان را با هم حل کنیم. در غیر این صورت تلاطمی اگر در افغانستان رخ دهد مطمئن باشید به ما نیز سرایت می‌کند و مشکلات بزرگ‌تری را ایجاد خواهد کرد.

 

طالبان و جنگ رسانه‌ای علیه ملت افغانستان

اگر ممکن است پیرامون طالبان بیشتر توضیح دهید. یکی از محورهای جنگ شناختی علیه اتباع و ملت افغانستان همین کلیدواژه طالبان است. در ذهن برخی از مردم ما متأسفانه ملت افغانستان همان طالبان فرض می‌شوند، لذا تمام بار منفی که در پشت این واژه خلق‌شده است را به این ملت منتسب می‌کنند. طالبان چیست و چه نسبتی با مردم افغانستان دارد؟ از طرف دیگر چه نسبتی با ما می‌تواند داشته باشد؟

اسلام‌زاده: به نظر من بسیاری از این سوءبرداشت‌ها از عدم شناخت حاصل شده است. خود افغانستانی‌ها قومیت‌های مختلفی دارند. متأسفانه یکی از مشکلات جدی ما در افغانستان همین قوم‌گرایی است. پشتون‌ها، هزاره‌ها، قزلباش‌ها، ازبک‌ها، تاجیک‌ها، سادات و... هر کدام یک قوم هستند. مسئله در اینجا خیلی پیچیده است، هر افغانستانی را نمی‌توان به طالبان متصل دانست. بسیاری از کسانی که در طی دو سال گذشته به ایران مهاجرت کرده‌اند به‌خاطر حضور طالبان آمده‌اند. پس نمی‌توان آنان را به طالبان منتسب دانست. ضمن اینکه طالبان نیز با آن تصوری که ما داریم دارای تفاوت است و باید بدانیم که طالبان داعش نیست. طالبان هر نقطه ضعفی که دارد باید بدانیم که تکفیری نیست، طالبان با داعش فرق دارد و تفاوت آن خیلی هم زیاد است. طالبان نگاهش به درون جغرافیای خودش هست، حکومت را می‌خواهد و عملیات برون‌مرزی را متوقف کرده است. تکفیر نمی‌کند، خیلی از اعضای طالبان اهل ذکر هستند. شما محرم سال گذشته و امسال را نگاه کنید؛ با هر چالشی که بود برگزار شد. البته امسال دو نفر در درگیری با مأموران حکومت شهید شدند؛ اما نه پارسال و نه امسال هیچ عملیات تروریستی انجام نشد و عزاداری‌ها برقرار بود. بله، امسال چالش‌هایی وجود داشت اما در کل از دوره جمهوری قبلی، عزاداری‌های محرم بهتر تشکیل شد.

طالبان به دنبال ثبات است. طالبان در پازل آمریکایی‌ها نیست و سعی دارد در پازل شرق کار کند. تلاش دارد تا به‌جای کشورهای غربی با چین، روسیه و ایران کار کند؛ چراکه بالاخره یک‌بار طعم این موضوع را چشیده و فهمیده که در غرب خبری نیست. در بسیاری از موارد در برخورد با داعش همکاری مشترک با ما داشته است. تا همین حالا چندین بار طالبان داعش را نزدیک مرز ما زده است. در شهر زرند و در استان هرات که نزدیک ماست با داعش درگیری داشتند و آنها را زدند. این‌ها همه نقاط بسیار مثبت طالبان است که باید قدر دانسته شود. بله اقداماتی نیز انجام می‌دهد که کاملاً غیرقابل‌دفاع است؛ مانند محدودکردن زن‌ها و محروم‌کردن آنان از کار و تحصیل، اما وقتی این را در رسانه وایرال کنید، دیگر هر چیزی را به طالبان نسبت دهید مردم باور می‌کنند. طالبان اکنون واقعاً در حال مبارزه با مواد مخدر است. این یک اقدام مثبت و رو به جلو در منطقه است و مبارزه طالبان با مواد مخدر علنی است. هر چند شاید نتواند این موضوع را ریشه‌کن کند؛ اما اکنون دیگر مواد مخدر از ویترین محصولات افغانستان خارج‌شده و به صورت قاچاقی کشت و صادر می‌شود. باید به آن‌ها کمک کرد و طالبان را تقویت نمود. امروز که افغانستان در دست یک گروه قرار گرفته از شرق تا غرب امن شده و این موضوع قابل تقدیری است. در گذشته در هر نقطه‌ای از افغانستان مسئله‌ای رخ می‌داد شما نمی‌توانستید مسئولیت آن را متوجه کسی کنید، چراکه گروه‌های مختلفی در آنجا حضور داشتند.

من سال گذشته به شرق افغانستان رفتم و امسال هم به بدخشان و بعد هم قندهار و هلمند سر زدم و در کابل چرخیدم. الحمدلله همه جا امن است.

طالبان جدید، دیپلمات‌تر شده است. من این را از خود مردم پرسیده‌ام که تفاوت طالبان جدید و قدیم چیست؟ همه می‌گویند طالبان جدید کمتر به مردم کار دارد و به آن‌ها سخت‌گیری کمتری می‌کند. دفعه قبل طالبان خیلی سخت‌گیری داشت و به خاطر همین منجر به درگیری و کشت‌وکشتار می‌شد، طالبان نسبت به دفعه قبل بهتر عمل کرده و اگر یک سفر به کابل بروید متوجه تعامل او می‌شوید.

 

افغانستان را باید در نقشه‌ای جامع دید

در آخر به نظر شما ملت و دولت ایران روابط خود با اتباع و همچنین دولت افغانستان را چگونه باید تنظیم کند؟

اسلام‌زاده: مقام معظم رهبری در خصوص افغانستان کلام آخر را فرمودند که ما نگاهمان به مردم افغانستان است، حکومت‌ها می‌آیند و می‌روند. ما باید به مردم افغانستان نگاه کرده و روابط خود با آنان را تقویت کنیم. شاید برای شما جالب باشد که بدانید اگر نسبت بگیرید میان جمعیت اتباع افغانستان و جرائم آن‌ها، اتفاقاً نتیجه وضعیت خوبی را نشان می‌دهد. به هر صورت یک جمعیت چندمیلیونی وقتی در جایی ساکن باشد درصد محدودی از میان آنان اهل جرم و جنایت نیز خواهند بود. این ربطی به اتباع ندارد. شما یک جمعیت هفت یا هشت میلیون نفری از اتباع را در اینجا دارید، انتظار نا به‌جایی است که بخواهید هیچ یک از این جمعیت عظیم مرتکب جرمی نشوند. ما باید برخوردهای صفحه حوادثی با مردم افغانستان و اتباع را کنار بگذاریم و ظرفیت محور به آنان نگاه کنیم.

البته برخی ممکن است شاکی باشند و بگویند در حاشیه شهر تهران کلاس‌های درس شلوغ است، امکانات کمتر شده و... اما باید خدماتی را که می‌دهند هم در کنار این مسائل دید. همه چیز که اقدامات مجرمانه و کم‌شدن امکانات نیست. باید دید چقدر این‌ها به کشور ما کمک کرده‌اند. واقعاً بخشی از بازار و مشاغل را این‌ها خوب اداره کرده‌اند. با سخت‌کوشی و ساده‌زیستی خود واقعاً در برخی مشاغل مفید و خوب عمل کرده‌اند. به قول معروف هیچ‌کس در قیمت نمی‌تواند با افغانستانی‌ها رقابت کند. این موضوع خوبی است که حضور آن‌ها برخی بازارها را برای ما مقرون به‌صرفه‌تر کرده است.

ما باید نگاه خود را اصلاح کنیم و به مردم افغانستان قدری فرصت محور نگاه کنیم. حتی در شرایط جدید، ما الآن باید به فکر کریدور ارتباطی و به فکر مراودات اقتصادی با افغانستان باشیم. الآن باید به فکر بازارهای این کشور باشیم. چرا ملا برادر به‌جای ایران باید به ترکیه سفر کند؟ چرا باید به عربستان سفر کند اما به کشور ما نیاید؟ در حالی که ما می‌توانیم منافع زیادی را از حضور در بازار این کشور به دست بیاوریم. افغانستان بسیاری از کالاهای خام را می‌تواند به ما عرضه کند، پنبه، کنجد، گوشت، مواد معدنی و... زیادی در این کشور وجود دارند که می‌تواند به ما کمک کند.

 

/انتهای پیام/ 

ارسال نظر
captcha