به گزارش«سدید»؛ این دوره از جشنواره، قصهگویان روایتگر رنجها و ستمهایی هستند که هزاران کودک و نوجوان غزهای متحمل شدند و آن را در قالب قصههایی برای بچهها تعریف میکنند؛ قصههایی که باید هم دلنشین و گرم باشند و هم بتوانند روح آزادگی و مقاومت کودکان غزه را در بطن هجوم ویرانگر دشمنانشان تصویر کنند.
بیست و پنجمین جشنواره بینالمللی قصهگویی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با شعار «با قصه لبخند بسازیم» با حضور قصهگویانی از سراسر ایران و جهان از ۲۷ تا ۳۰ آذر به میزبانی یزد برگزار میشود. در کنار بخشهای همیشگی جشنواره، امسال چهار بخش جدید هم اضافه شده که یکی از آنها تأملبرانگیز است؛ بخش قصهگویی با محوریت کودکان غزه. حالا قرار است در این دوره قصهگویان روایتگر رنجها و ستمهایی باشند که هزاران کودک و نوجوان غزهای متحمل شدند و آن را در قالب قصههایی برای بچهها تعریف کنند؛ قصههایی که هم دلنشین و گرم باشند و هم بتوانند روح آزادگی و مقاومت آنها را در بطن هجوم ویرانگر دشمنانشان تصویر کنند. فرهاد فلاح، رئیس این دوره نیز از ثبت یک رکورد تازه در جشنواره قصهگویی میگوید و در ادامه این گفتگو درباره افزوده شدن بخش غزه و مناسبات و ویژگیهای قصهگویی با موضوع جنگ غزه برای کودکان نکاتی را مطرح میکند که در ادامه مشروح آن را میخوانید.
فلاح با اشاره به اینکه بیست و پنجمین دوره جشنواره بینالمللی قصهگویی امسال با ۱۷ هزار شرکتکننده برگزار و برای نخستین بار رکورد مشارکت در این جشنواره شکسته شده، اظهار میکند: سابقه برپایی جشنواره قصهگویی بین ما و کشور سوئد است و گمان نمیکنم تاکنون چنین مشارکتی در این سطح وجود داشته باشد. ضمن اینکه آمار شرکتکنندگان نسبت به دوره بیست و چهارم جشنواره نیز دستکم دو برابر شده است.
وی با اشاره به برپایی مرحله استانی در روزهای پایانی آبان ماه، به موضوعات جشنواره اشاره کرده و میگوید: قصههای آزاد، قصههای قرآنی، دینی و مذهبی، قصههای نامداران (روایت اسطورهها) و روایت اراده از بخشهای این دوره جشنواره بوده است. علاوه بر این جشنواره چهار رویکرد مهم داشته از جمله اینکه قصهها باید با زاویه دید جدید روایت شوند، قابلیت لبخند داشته باشند و بتواند ایمانآفرین و امیدآفرین باشند. در حال حاضر در مرحله ارزیابی راهیافتگان به بخش ملی و بینالمللی هستیم و این دو بخش از ۲۷ تا ۳۰ آذرماه در شهر یزد به عنوان پایتخت قصه و قصهگویی ایران برگزار میشود و اختتامیه همزمان با شب یلدا خواهد بود.
فلاح در توضیح جوایز ویژه امسال میگوید: امسال در یک اتفاق تازه نخستین جایزه جهانی قصهگویی را به یکی از برگزیدگان جشنواره اهدا خواهیم کرد، همچنین جایزه ویژه سردار سلیمانی و جایزه ویژه لبخند را هم داریم.
روایتهایی از غزه با هدف تکریم و همدردی
معاون فرهنگی کانون با اشاره به افزوده شدن بخش غزه به این دوره جشنواره میگوید: به دلیل شرایطی که در غزه پیش آمد بخش ویژه قصههای غزه را هم اضافه کردیم که در استانها ارائه شد و منتخبان این بخش به صورت غیررقابتی در بخش ملی و بینالمللی حاضر هستند.
وی در توضیح دلایل غیررقابتی بودن این بخش تأکید میکند: هدفمان بیشتر ابراز همدردی و تکریم بوده نه رقابت. ضمن اینکه اگر این بخش رقابتی بود بنا به قواعد جشنواره، شرکتکنندگان نمیتوانستند در بخشهای دیگر هم حضور داشته باشند.
رئیس جشنواره قصهگویی در پاسخ به چرایی افزودن چنین بخشی برای مخاطبان کودک و حساسیتهای حقوق کودکان در برابر آسیبهای روحی ناشی از اخبار جنگ تصریح میکند: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان مأموریت دارد پدیدههای اطراف کودکان و نوجوانان را براساس مهارتهایی که دارد به صورت ادبی، هنری و فرهنگی به آنها منتقل کند تا بچهها درک درست و دقیقی از آن داشته باشند. اینکه برای بچهای که همیشه در خانه خودش زندگی میکند بتوانید این قصه را روایت کنید که بچه دیگری خانهاش را از دست داده و اکنون چه حس و حالی دارد موجب میشود یک حس مشترکی با بچههای غزه پیدا کند. این خودش یک رویکرد است و قصهگویان ما گزارههایی را ارائه میکنند که بچهها بتوانند درک مناسبی از شرایط داشته باشند.
بچهها باید ابراز همدردی را یاد بگیرند
فلاح با بیان اینکه جهان کودکان متأثر از جهان بزرگترهاست و نمیتوان تفکیکی میان آنها قائل شد، ادامه میدهد: همین قدر که شما نگران حس و حال و روحیه بچهها هستید که خدای ناکرده تحت تأثیر این وقایع تلخ قرار نگیرند، هزاران کودک در غزه دارند به خاک و خون کشیده میشوند و برای آنها دیگر از مرحله روحیه گذشته است! باید بتوان روایت سادهای ارائه کرد که در خلال آن بچهها با این نسل آشنا شوند و ابراز همدردی را یاد بگیرند و بدانند این صلح و آرامشی که در آن زندگی میکنند میتواند مورد تهدید قرار بگیرد. اینها گزارههایی است که به صورت تجربی در اختیار قصهگویان قرار گرفته و آنها به تشخیص خودشان برشهایی به روایتها میدادند که خوشبختانه بازخوردهای خوبی هم از آن گرفتیم. اینکه بتوانید از زیست صلحآمیز کودکان استفاده و از آن دفاع کنید در واقع مأموریت قصهگویی غزه است. در اعلامیه حقوق بشردوستانه هم این را میبینید که جنگها نباید زندگی کودکان را تحت تأثیر قرار بدهند، اما اگر جنگی زندگی کودکان را تحت تأثیر قرار داد شما هم به عنوان یک قصهگو باید وظیفهات را انجام بدهی و از حقوق کودکان دفاع کنی.
دچار زندگی فردگرایانه مبتنی بر منفعت شخصی نشویم!
وی در ادامه صحبتهای خود در واکنش به ضرورت آگاهی برای بچهها در اتفاقهای غزه به شعری از فردوسی اشاره میکند و ادامه میدهد: همان طور که فردوسی هم میگوید «بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار». مهمترین چیزی که به نظرم میآید این است که دچار یک زندگی فردگرایانه مبتنی بر منفعت شخصی نشویم و باید حس مسئولیت بچهها را تقویت کنیم که به عنوان یک انسان نمیتوانند نسبت به پدیدههای اطراف خودشان چه مثبت و منفی بیتفاوت باشند. این واکنش میتواند در حوزه محیط زیست و حیوانات هم باشد. چرا ما نسبت به حقوق حیوانات این قدر برای بچهها تبلیغ میکنیم، اما وقتی پای ظلم به کودکان و نوجوانان (صرف نظر از غزه) به میان میآید، این ظلم به یک رویه عادی بدل میشود و حساسیتش را از دست میدهد و هیچ کس هم به آن واکنش نشان نمیدهد؛ با این اوصاف چطور ما میتوانیم واکنشی نداشته باشیم؟
پس ضروری است که این مسئله برای ما به یک موضوع برجسته تبدیل شود، اما باید همه اقتضائات مربوط به شرایط سنی و روحی بچهها، ضرورتها و مقدمات آن را در نظر بگیریم. اگر قرار باشد در لاک دفاعی برویم که بچهها با این گزارهها آشنا نشوند پس باید از محرم و حادثه کربلا و مباحث این چنینی هم چیزی نگوییم، چون ممکن است بوی خون و شمشیر بدهد؛ اما هزاران صحنه زیبا در کربلا وجود دارد که آن را برش میزنیم و این مأموریت مربی است که بتواند زاویههای جدید را کشف کند و متناسب با آن به بچهها یاد بدهد.
وطندوستی بچههای غزه را روایت میکنیم
فلاح در پاسخ به چگونگی این روایتها تأکید میکند: ما در مورد اتفاقهای غزه میتوانیم این را به بچهها یاد بدهیم که با وجود ظلمی که رخ داده، اما خانوادههایشان حاضر نشدند خانه و زندگی خود را ترک کنند، عِرق به خانه، خانواده، زمین و وطن و ایستادگی پای این ارزشها، سرفصلهای مهمی است. این جنگی است که اگر در هر کشور دیگری اتفاق میافتاد همه در همان ساعات اولیه خانههایشان را ترک میکردند، اما چرا کودکی که دارد به شهادت میرسد انگشتان خودش را به نشانه پیروزی بلند میکند؟ اینها صحنههایی است که میتواند با نگاه هنری و تربیتی برای بچهها طرح شود و نباید نسبت به این مسائل بیتفاوت بود، اما در عین حال به این معنا هم نیست که بچهها را با تمام صحنههای خشن جنگ روبهرو کنیم و باید مطالبهگر حقوق اولیه کودکان و زندگی باآرامش آنها باشیم.
فلاح در پاسخ به این پرسش که آیا این بخش منافاتی با شعار جشنواره «با قصه لبخند بسازیم» ندارد؟ این طور توضیح میدهد: نه قطعاً ندارد. ما میخواهیم جهانی برای بچهها بسازیم که به حقوقشان برسند و لبخند بزنند و از آنجایی که کسی هم مانع لبخند آنها شده باید از حقشان دفاع کرد تا لبخند بر لبانشان جاری شود؛ در عین حال همین کودکان غزه هستند که در اوج جنگ و گرفتاریها لبخند بر لب دارند و در غزه زندگی میکنند.
/انتهای پیام/
منبع: قدس