گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ نازنین جوادی: مدرسه آزاد روزنامهنگاری در دومین جلسه از سلسلهنشستهای اکران فیلم مستند برای اهالی فرهنگ و رسانه، به پخش مستند «برای آزادی» - ساخته حسین ترابی - و نقد و بررسی این فیلم با حضور محمدتقی فهیم پرداخت. در این نشست که با حضور تعدادی از خبرنگاران، روزنامهنگاران و اهالی رسانه و فرهنگ برگزار شد، پس از تماشای فیلم، گفتگوهایی پیرامون تاریخ و سیاست و البته پیوند این مضامین با مستند «برای آزادی» شکل گرفت.
«برای آزادی» یکی از ده مستند مهم دنیاست!
محمدتقی فهیم درباره مستند «برای آزادی» ساخته حسین ترابی گفت: مستند «برای آزادی»، در سطح جهانی بهعنوان یکی از ده فیلمی مطرح است که دنیا را تکان داده! این میزان از تأثیرگذاری، صرفاً بهخاطر موضوع این مستند نبوده و نیست؛ بلکه فیلم، به لحاظ فرمی نیز بهخوبی ساخته شده و از قدرت تأثیرگذاری بالایی برخوردار است. همچنین حکایتی که ترابی از رویدادهای انقلاب اسلامی میکند، حکایتهایی نادر است. مستند «برای آزادی» از نظر موضوعی تنها مستندی است که تا حدودی دربرگیرنده گوشههایی از اتفاقات انقلاب اسلامی است. این مستند تبدیل به اثری شده که از فرم قابلتوجهی برخوردار بوده و در کنار آن محتوای خوبی هم دارد و همین راز ماندگاری این مستند است.
چرا «برای آزادی» از قبرستان آغاز و در قبرستان پایان مییابد؟
در حاشیه این جلسه نقد و بررسی، یکی از حضار سؤالی پیرامون چرایی آغاز و پایان مستند از قبرستان پرسید. فهیم در پاسخ به این سؤال گفت: «آزادی بهراحتی اتفاق نمیافتد و هزینهبر است. کارگردان به دنبال آن است که نشان دهد هزینه آزادی، شهادت است. در ابتدای نوشته فیلم، حسین ترابی ذکر میکند که اگر ملتی نخواهد شهید داشته باشد، آزاد نخواهد بود؛ بنابراین ملت ایران به پیشواز مرگ میروند و فیلم «برای آزادی» با نمایش پلان مرگ و قبرستان شروع میشود و با مرگ و قبرستان نیز به پایان میرسد. اما درعینحال، فیلمی ناامیدکننده نیست. تماشای آن باعث سرخورده شدن نمیشود. فیلم یک بازه زمانی را در برمیگیرد که با حضور مردم شروع شده و به پیروزی انقلاب ختم میشود. حکومتی که سیستم و نخستوزیر انتخاب کرده و نهایتاً با رأی و پشتوانه مردم، سیستم سیاسی را اجرایی میکند. مردم نترسیدند و مسلح شدند. وقتی ملتی تصمیم به تغییر حکومت گرفت و از تریبونهای حاکمیتی و مخالف عبور کرده، نهایت تلاش خود را در راستای پیروزی انقلاب میکند. در هیچ یک از انقلابهای بزرگ دنیا همچون روسیه در اکتبر ۱۹۱۷، فرانسه، کوبا و... که منجر به پیروزی شده، مرگ ضدارزش نیست! چون که آزادی بدون ریختهشدن خون امکانپذیر نیست. در عصر حاضر انقلابهای خونین مفهوم خود را از دست داده و با تغییراتی مواجه شده است، اما پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان بزرگترین انقلاب مذهبی تلقی میشود.»
این منتقد سینما در توضیح شیوه تهیه و انتشار این مستند از سوی ترابی و تیم همکارش نیز افزود: فیلم برای نمایش در سینماهای کشور ساخته شده بود و با وجود اینکه حسین ترابی خود سمتی در تشکیلات سینمایی کشور در زمان پهلوی دوم داشت، اما موفق به نمایش عمومی نشد. دلایل این امر را من نمیدانم، امّا میدانم که فیلم در همان دوران و با وجود ممنوعیت در ایران، در خارج از کشور به نمایش گذاشته شد. در اینجا با این دوگانگی مواجهیم که چطور گاهی یک سیستم، تصویرهای دوگانهای برای خود قائل است که یکی مصرف داخلی و دیگری مصرف خارجی دارد. این نیز همانند جایگاه فیلم در سیر تاریخ سینمای مستند ایران و شباهتها و تفاوتهای آن با دیگر فیلمهایی که درباره انقلاب ساخته شدند، میتواند موضوع پژوهشهای دیگری باشد.
نقطهضعف مهم برای آزادی چیست؟
فهیم درباره اهمیت نقد آثار مستند اجتماعی - سیاسی در فضای سینمای ایران و خصوصاً با جلوداری اهالی رسانه اینطور گفت: فیلم تا به نقد نرسد، ماندگار و دیده نمیشود و فیلمهایی ماندگار هستند که نقد شوند. متأسفانه نسبت به فیلم مهم حسین ترابی کمالتفاتی شده و این فیلم هیچگاه وارد پروسه نقد نشده است. این فیلم باید بر روی میزهای نقد تلویزیونی قرار بگیرد تا عیارش مشخص شود.
همچنین یکی دیگر از مولفههای مهم این مستند در نظر این منتقد سینما، برخورداری از یک آرشیو کمنظیر تصاویر از رویدادهای انقلاب است. فهیم درباره این مسئله میگوید: با توجه به برخورداری فیلم از راشهای بسیار زیاد، در بخشهایی از آن، ریتم فیلم بالا میرود. مخاطب همراه این نمایش میشود، اما میتوان اینطور گفت که نیازی به نشاندادن همه تظاهرات نیست! البته ویژگی مهم حسین ترابی در نمایش این پلانها و جذابیت آن برای مخاطب، همراهی در ترسیم این قابها و استفاده از فنون سینمایی برای تلطیف این فضاست. جایی که دوربین آقای ترابی از پلان بسته بر مهمترین نماد انقلاب اسلامی در همه گزارشهای تصویری و غیر تصویری وارد میشود، یک پلان بسیار تأثیرگذار است. این پلان، ساختمان نیمه سازی بود که در میدان حر تهران قرار داشت و مردم زیادی به آن ساختمان رفته بودند و علیه شاه شعار میدادند! هیچکس فکر نمیکرد که از بالای ساختمان جان سالم به در ببرد؛ اما اتفاقی نیفتاد و شعاردادنها ادامه یافت. فیلم بعد از اینکه در همینجا کات میخورد، میتوانست به آن ریتم دهد و کاری کند که مخاطب امروزی بتواند با فیلم همراه شود. بهطوریکه پلانها را کوتاهتر میکرد و دوربینها نیز آنقدر طولانی بر روی شعارها متمرکز نبود؛ اگرچه تا نیمههای فیلم، این ابزار کاربرد خوبی دارد، اما بخشی از آن برای مخاطب خستهکننده است و این یک نقطهضعف مهم در مستند برای آزادی است.
اثرگذاری مستند «تاریخ انقلاب اسلامی»
محمدتقی فهیم در ادامه نقد و بررسی مستند «برای آزادی» افزود: در فضای نقد، ما از دو نقطه ثقل در نقد آثار مستند باید بهره بگیریم: نخست، «چگونگی» و دوم «چه بودن». اگر هر دوی اینها در ساخت یک مستند بهخوبی مورد پردازش واقع شوند، حتماً اثری در شأن روی پردههای سینما میآید. این درست همان مسئلهای است که باعث اهمیت و اثرگذاری در فیلم میشود. ساخت، موسیقی، تدوین، مولفههای فیلمسازی و... از مهمترین مصادیق این چگونه و چه بودن است. حسین ترابی در پردازش «چه بودن» از «چگونگی» خوبی بهره گرفته است. او در پلانهایی که امام خمینی (ره) را به مخاطب نشان میدهد - اگرچه شیفته امام است - اما طوری از ابزارهای سینمایی استفاده میکند که مخاطب را دچار دلزدگی نکند و این یکی از مهمترین ویژگیهای مستندسازی حرفهای است.
حضور شخصیتهای سیاسی در این فیلم، ارزش نیست!
این ناقد سینما راجع به مستند «برای آزادی» میگوید: ارزش این فیلم تنها به اعتبار تصاویر مستند آن نیست. فیلم ساختار استواری دارد؛ ساختاری که در وهله اول، از یک ترتیب تاریخی تبعیت میکند. وقایع به ترتیب وقوع تاریخی آن نقل میشوند، اما درعینحال در گذار از فصلی به فصل دیگر، در استفاده از صدا و موسیقی و در کوشش برای حفظ یک نگاه منسجم و حتیالامکان بیطرفانه خود را نشان میدهد. مهمترین نکته با وفاداری به آنچه در شروع فیلم گفته، این است که «برای آزادی»، فیلمی درباره مردم است و حضور شخصیتهای سیاسی در آن - به جز خود امام که مظهر مردم است - تقریباً هیچ است. این یک انتخاب ساختاری است. تقابل خیابانها با آنچه در دربار شاه میگذرد، آگاهانه کار شده و بهخوبی برای مخاطب پیداست.
وی افزود: البته نمیتوان گفت فیلمسازی بیطرفانه، مطلوب یا اصلاً ممکن است! من به نوبه خودم، مخالف فیلمسازی بیطرفانه هستم. اگر این فیلم قبل از انقلاب تدوین میشد، حتماً شکل دیگری به خود میگرفت و بعد از انقلاب شکل دیگری دارد. گروه تدوین و ساخت مستند «برای آزادی» توسط حسین ترابی، مستندسازان انقلاب نبودهاند. آنان کارمندان اداره هنر بودند که موظف به تهیه و مستند این راشها شده، البته در جریان کار به دلیل علاقه و جذابیتی که ثبت این تصاویر برایشان داشت، تمامقد پای مشکلاتش هم ایستادند. خاطرم هست در جلسهای، حسین ترابی از مشکل نداشتن فیلم صحبت میکرد و گفت: وقتی به من حلقه فیلم نمیدادند، مجبور شدم درب انبار را بشکنم و هشتاد حلقه برای ثبت راشهایم بردارم! اما این نکته نیز درست است که اگر انقلاب پیروز نمیشد و این راشها در اختیار وزارت فرهنگ و ارشاد قرار نمیگرفت، اتفاق دیگری رقم میخورد. حسین ترابی برای ساخت این فیلم، حزباللهی، تودهای و منافق نبوده است. بلکه بهعنوان کارمندی ساده، برای مأموریت به فیلمبرداری رفته و بعد تصمیم گرفته این مستند را بسازد. این مسئله در تعیین موضع حرفهای فیلمساز تأثیر زیادی دارد. او بلندپرواز و ماجراجو بوده و به همهجا سرک کشیده است. فیلمساز، پژوهشگر است و بخشهایی را در مواقع فیلمبرداری و تدوین گزینش میکند که بستگی به موضع یا باورهایش دارد.
فهیم اضافه کرد: فیلمسازان به دنبال حقیقت هستند؛ بنابراین گزینش باید به شکلی باشد که به حقیقت نزدیک شود. این فیلم به حقیقت نزدیک میشود و بخشهایی را هم نادیده میگیرد. اورجینال بودن در نوع ساخت فیلم از اهمیت بالایی برخوردار است. مستند و سینمای سیاسی، مبتنی بر بحرانها و حوادث است و فیلم «برای آزادی» ساخته آقای حسین ترابی، الگویی در این زمینه است. موضع را میتوان در ساخت فیلمها کمرنگ کرد، اما حذفکردنی نیست. این در فیلم ترابی کاملاً پیداست.
گفتنی است که اکران و نقد و بررسی مستند «برای آزادی»، در روز چهارشنبه ۲۰ دیماه ۱۴۰۲ به میزبانی مدرسه آزاد روزنامهنگاری برگزار شد.
/انتهای پیام/