گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ دکتر حمید هوشنگی: انقلاب اسلامی ایران با گذشت یک چلهی پرافتخار بدون خیانت به آرمانها، اکنون وارد مرحله دوم از خودسازی، جامعهپردازی و تمدنسازی شده است. صدور بیانیه گام دوم انقلاب از سوی مقام معظم رهبری (ره) سرآغاز حرکتی جدید به سوی این اهداف بلند است. در این حرکت علاوه بر توجه به آنچه در چهل سال پیشین بر کشور گذشته است، باید به اقتضائات و لازم نیل به این اهداف در گام دوم توجه نمود و فصل جدیدی را در نظام حکمرانی آغاز نمود. بر اساس آنچه در بیانیه گام دوم انقلاب بدان اشاره شده است، جمهوری اسلامی ایران ضمن پایبندی به اصول و ارزشهای انقلاب با تکیه بر نظریه نظام انقلابی و فهم منازعه اسلام و استکبار، باید برای رسیدن به تمدن نوین اسلامی به جامعهپردازی بپردازد. در این مسیر پرفراز و نشیب، باید وجود تنوعات هویتی بویژه تنوع قومی مورد توجه قرار گیرد، زیرا کشور ایران جزء کشورهایی به شمار میرود که دارای تنوع قومی است. مسئله قومیت در ایران حداقل از دو جهت دارای اهمیت است؛ اول فرصتانگاری تنوع قومی در اندیشه امامان انقلاب و اسناد بالادستی برای بالندگی فرهنگ و توسعه همهجانبه کشور و دوم بستر بهرهگیری نخبگان قومی و کشورهای معارض برای فشار به جمهوری اسلامی ایران؛ بنابراین سیاستگذاری نحوه مدیریت تنوع قومی، متناسب با شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و بینالمللی کشور و با تکیه بر نظریه نظام انقلابی، در گام دوم انقلاب ضروری است. جامعه ایرانی از دیرباز جامعهای متنوع بوده است و این تنوع به شکلگیری فرهنگی غنی در طول سالیان متمادی کمک کرده است؛ بنابراین جامعهپردازی به عنوان گامی اساسی برای حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی، با مدیریت تنوعات فرهنگی اعم از قومی و مذهبی در کشور ممکن میگردد. به نظر میرسد، مدل ۳ وجهی تکثرگرای وحدتمحور دینمدار به عنوان مدل مطلوب برای مدیریت تنوع قومی در گام دوم انقلاب باشد. از سوی دیگر نحوه مدیریت تنوع قومی در گام دوم انقلاب و تحقق مدل ۳ وجهی مذکور، باید به صراحت بر مبانی نظام انقلابی استوار گردد، زیرا جمهوری اسلامی "به اصول خود بشدّت پایبند" است. طبیعی است ابتدا مبانی مدیریت تنوع قومی در گام دوم انقلاب ذیل مبانی نظام انقلابی شناسایی گردد. بررسی بیانات رهبر معظم انقلاب و اسناد بالادستی نشان میدهد توجه به جایگاه دین در سیاستگذاری و وحدتبخشی به جامعه، پذیرش تنوع قومی و رویکرد فرصتی به آن، اصل برابری اقوام مبانی نظام انقلابی برای مدیریت تنوع قومی است. ریشه این رویکرد را باید علاوه بر نقشآفرینی دین، در تاریخ حضور و اثرگذاری اقوام ایرانی در روند شکلگیری هویت ایرانی جستجو نمود. البته این مسئله بدون اخذ هستیشناسی، معرفتشناسی و روششناسی متناسب با مدل تنوع قومی و مبانی نظام انقلابی، قابل شناسایی نیست. فهم دقیق از نحوه مدیریت تنوع قومی در گام دوم انقلاب، شناسایی اهداف نظام انقلابی در این مدیریت را ضروری مینماید. نیل به تمدن نوین اسلامی اصلیترین هدف نظام انقلابی در گام دوم است بنابراین میتوان ادعا نمود این هدف، به عنوان هدف کلان، اهداف مدیریت تنوع قومی را تحت پوشش قرار میدهد بویژه اینکه تمدن نوین اسلامی دارای ابعاد متعددی است که لازم است در طراحیها بدان توجه شود. بالتبع اهداف مدیریت تنوع قومی به عنوان بخشی از اهداف نظام انقلابی برای نیل به سوی تمدن نوین اسلامی، باید ابعاد مختلف از جمله سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی و... را در نظر داشته باشد. از سوی دیگر در بیانیه گام دوم به صراحت بیان شده است که "جمهوری اسلامی، متحجّر و در برابر پدیدهها و موقعیتهای نو به نو، فاقد احساس و ادراک نیست" بنابراین باید نسبت به آسیبشناسی و بررسی موانع پیشرو برای مدیریت تنوع قومی اقدام نماید تا در گام دوم انقلاب، مشکلات چهل سال اول انقلاب در این حوزه تکرار نگردد. این موانع در سطوح مختلف از جمله ساختاری، کارگزاری و اندیشهای قابل شناسایی است. با عنایت به قرار گرفتن "آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری" به عنوان شعارهای انقلاب، این مولفهها به صورت مستقیم یا غیرمستقیم باید در نحوه مدیریت تنوع قومی نمود پیدا نماید. بایستهها و سیاستهای پیشنهادی برای مدیریت تنوع قومی در گام دوم انقلاب، به نوعی پوشش دهنده این شعارها در سطح کلان هستند. همچنین برای تضمین آینده نظام انقلابی که "بیشک در آینده، با حضور نسل جوان مؤمن و دانا و پُرانگیزه، با قدرت بیشتر طی خواهد شد"، باید در سیاستگذاریها به نسل جوان توجه ویژه داشت و این امر محقق نخواهد شد مگر اینکه "مدیریتهای جهادی الهام گرفته از ایمان اسلامی و اعتقاد به اصل «ما میتوانیم» که امام بزرگوار به همه ما آموخت" مبنای عمل در مدیریت تنوع قومی قرار گیرد.
/انتهای پیام/