گروه فرهنگ و رسانه «سدید»؛ایمان عرفانمنش: یکی از اقتضائات جامعهشناسی خانواده در هزاره سوم، گذار از نگرش «موضوع محور» به سمت نگرش «مسئله محور» است. درآمیختن مسائل نهاد خانواده با تغییرات فرهنگی جدید، امکان تحلیل مسائل نوظهور را فراهم آورده است. همچنین، رویکرد چرخش فرهنگی سبب تمرکز بر مسئله «ارائه و نمایش قدرت» در ساخت اجتماعی و کنشهای روزمره عاملان اجتماعی شده است. در میان تغییرات جدید در نهاد خانواده ایرانی، تأثیرات فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی جدید بر مناسبات کنش اعضای خانواده است. فنآوری دیگر صرفاً یک شیء یا ابزار مصنوع و بشر-ساخته نیست، بلکه علاوه بر کارکردها یا پیامدهای آشکار و پنهان اجتماعی و فرهنگی، ابزاری هویتساز یا توسعهدهنده هویت است. در میان گروههای سنی، نوجوانان و جوانان تأثیرپذیری بیشتری دارند.
فنآوری و تغییر چشمانداز کنشگری فرد: نمایش قدرت در زندگی روزمره
خانواده در جنبههای مختلفی (مانند کنترل باروری، مناسبات و توزیع قدرت، حقوق زنان و کودکان، ازدواج و طلاق، ارزشها، هویت و اوقات فراغت) از فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی تأثیر میپذیرد. دراینبین، فنآوریها میتوانند منجر به بازتعریف قدرت فردی شوند. قدرت در خانواده با متغیرهای متعددی (ازجمله دینداری، فاصله سنی، منابع قدرت، تحصیلات، زیبایی و تمکّن مالی) مرتبط است. تبدیلشدن فنآوریهای جدید به نیاز و لوازم شخصی، آنها را از حریم عمومی خانواده به حریم خصوصی کشانده است و بالطبع، نظارت خانواده را دشوارتر کرده است.
یکی از اقتضائات جامعهشناسی خانواده در هزاره سوم، گذار از نگرش «موضوع محور» بهسمت نگرش «مسئله محور» است.
ازنظر مارتین هایدگر، ماهیت فنآوری نوین به انضباط درآوردن انسان و طبیعت است، زیرا فنآوری اختصاصات و فرهنگ خود را بر محیط اجتماعی و طبیعی تحکّم میبخشد (بنگرید به: Flores ۱۹۹۸). بهطور مثال، فیلیپ برتون از «آیین اینترنت» بهعنوان پدیدآورنده نوعی اجتماع و انسان جدید در عصر اطلاعات سخن میگوید که بیانگر تغییر موضع هستی شناسانهای است که اینترنت بهطور بالقوه میتواند نگرشها نسبت به انسان و جامعه را دگرگون سازد. در این میان، جوانان مخاطب و حاملان اصلی چنین ایدهای تلقی میشوند (برتون ۱۳۸۲، ۱۷-۱۱؛ ۱۱۷). اساساً، کسانی که تحولات ارتباطی جدید را پذیرفتهاند، در سطح کنش اجتماعی فعالانهتر عمل میکنند. یکی از عرصههای تأثیرپذیری آنها، نحوه تعریف و نگرش نسبت به روابط جنسی (Sexuality) است.
«رهیافت دیالکتیکی» این بینش را فراهم میکند که هر تعادل و توازنی در خانواده حالتی ناپایدار و گذرا داشته و همواره عوامل خاصی وجود دارند که این تعادل را بر هم میزنند؛ و باعث ایجاد تغییراتی در آن میشوند. تأثیرپذیری خانواده در چارچوب وسیعتری از تغییرات، نیازها یا فشارهای اجتماعی رخ میدهد. هلموت شلسکی معتقد است خانواده قدرت انتخاب دارد؛ بهگونهای که میتواند با شرایط پیشآمده در بستر تغییرات اجتماعی و اقتصادی جامعه، خود را انطباق داده یا مقاومت کرده و کارکردهای خود را ادامه دهد (اعزازی ۱۳۷۶، ۷۹-۷۶).
نگرشها به خانواده: نهاد خانواده فراتر از دوگانه فرد-جامعه
مسئله روابط جنسی با نوع نگرش به خانواده در هم تنیدهاند. خانواده دقیقترین و شفافترین نهاد اجتماعی است که حوادث بزرگ و تاریخی جهان را انعکاس میدهد. تردیدی نیست که زندگی خانوادگی کلید پیریزی ساخت اجتماعی و حفظ نظم اجتماعی است. «ایدئولوژی خانوادگی» بهموازات سن و جنسیت و ابعاد وسیعتری همچون قدرت، اقتدار، حرمت و احترام به روابط انسانی ساخت میدهد (برناردز ۱۳۹۳، ۶۹). در تعالیم اسلامی، خانواده نهادی مقدس و سنگ بنای جامعه تلقی شده است. در رویکردهای نظری جامعهشناسی (کارکردگرایی، سیستمی، تکوینی، تضاد، کنش متقابل نمادین، مبادله و غیره)، به زوایای گوناگون خانواده توجه میشود، اما درمجموع بهجز برخی شقوق از رویکردهای فمینیستی، در سایر رویکردها اصل نهاد خانواده انکار یا به چالش کشیده نمیشود. البته در نگاه بسیاری از جامعهشناسان غربی، خانواده دارای ساختار واحد و مشخصی نیست. مثلاً جبر گابریوم و جیمز هولشتاین اعلام کردند که خانواده بیشتر یک تصور یا انگاره است تا یک امر خارجی (Gubrium and Holstein ۱۹۹۰, ۱۶۳). جان برناردز از افزایش تنوع خانوادهها سخن گفته (برناردز ۱۳۹۳، ۳۶) و معتقد است آنچه اهمیت دارد؛ فرآیند حفظ زندگی خانوادگی و نه ساختار یا عنوان رسمی آن است (همان، ۳۰۵).
خانواده در جنبههای مختلفی از فنآوریهای ارتباطی و اطلاعاتی تأثیر میپذیرد. دراینبین، فنآوریها میتوانند منجر به بازتعریف قدرت فردی شوند.
آنتونی گیدنز وضعیت موجود را با مفهوم «روابط جنسی تجسّمی» (Plastic Sexuality) توصیف کرده است که طی آن هر فرد به روابط جنسی خود قالبی میدهد و این به معنای فاصله گرفتن رابطه جنسی از کارکرد تولیدمثل است (Giddens ۱۹۹۲). در حل این مسئله و به باور ویلیام گاردنر، خانواده طبیعی متشکل از زن، مرد و فرزندان است که با پیوند زناشویی تشکیل میشود، اما خانواده اجتماعی میتواند دربرگیرنده انواع خانوادههای جدید ازجمله همخانگی باشد. او صرفاً خانواده طبیعی را معتبر میداند (گاردنر ۱۳۸۶، ۷۹ و ۸۰). پس، باید زوایای بیشتری از قدرت فرد در ساخت دادن به روابط جنسی بررسی شود.
دنیای فنآوری و قدرت سازندگی فرد: شاکله مجازی-واقعی روابط جنسی
ازنظر آنتونی گیدنز، «فرد» در دوره مدرن متولد شد و پیش از آن تبلور نداشت. آنچه فرد را میسازد وابسته به اَعمال و رفتارهای سازندهای است که فرد در پیش میگیرد (گیدنز ۱۳۹۲). گیدنز معتقد است برخلاف نظریهپردازان «جامعه ذرهای (تودهوار) -Mass Society-» که ذرهای شدن انسان را به جامعه کنونی نسبت دادهاند، در بسیاری از اجتماعات پیش از مدرن، انسانها بیشتر بیاختیار بودند، زیرا چیرگی آداب و شیوههای سنتی زندگی اغلب هرگونه تغییر وضع را ناممکن و انعطافناپذیر میساخت (همان، ۲۶۹). گیدنز تصریح میکند که عاملان انسانی نسبت به محیط اجتماعی در موضع تملک یا تخصیص قرار میگیرند و آن محیط را توسط اَعمال خود میسازند و بازسازی میکنند. از این طریق میتوان به درک چیستی قدرت آدمیان نائل آمد. زندگی اجتماعی جدید در همان حال که عمل انفرادی را تضعیف میکند، تملک امکانات تازه را تسهیل مینماید (همان، ۲۴۷). بر این اساس، گیدنز به پارادوکس اقتدار در برابر تزلزل در دنیای جدید اشاره میکند که چگونه در شرایط کنونی، مراجع اقتدارِ گذشته که رفتار انسانها را نظارت میکردند، تضعیفشدهاند و تنها شکلی از میان شکلهای اقتدار اجتماعی محسوب میشوند (همان، ۲۷۵-۲۶۸). تحولات اخیر در جهان، باعث توجه بیشازپیش به فرد و خصایص او شده که قدرت در سطح کنش یکی از آنهاست (Cavanagh ۲۰۰۷, ۱۴). فنآوریهای جدید از عوامل و زمینههای شکوفایی ابعاد گوناگون فرد هستند.
قدرت دگرگونسازی اجتماعی فنآوری در وهله اول از طریق ایجاد یا بستن فرصتها برای انسان به جریان میافتد (داتن ۱۳۸۴، ۲۹). ازنظر جریس هنسون و اوما نارولا، مفهوم «فنآوری اجتماعی» به معنای ادغام جنبه اجتماعی فنآوری در شیوه زندگی افراد و نظام اجتماعی است. فنآوری اجتماعی به موضوعاتی ازجمله تأثیر فنآوری بر کیفیت زندگی، روابط و فعالیتهای خانوادگی، جنسیت، آگاهی، اوقات فراغت و تغییرات در منافع، مشارکت و کنترل اشاره دارد (هنسون و نارولا ۱۳۸۱، ۲۸-۲۵). اساساً، ورود فنآوری به زندگی اجتماعی به ساختار زدایی یا ساختاریابی مجدد میانجامد (لادریر ۱۳۸۰، ۸۴). پس، روابط جنسی مشمول باز-تعریف و بازنگری خواهد شد.
فنآوری قادر است آزادی یا احساس قدرت را خارج از چارچوب یا درون خانواده برای فرزندان به وجود آورد.
ازجمله نقشهای فنآوریهای جدید ساختن هویت افراد، لذت بخشیدن به زندگی و ساخت دادن به زندگی روزمره است (گیبینز و ریمر ۱۳۸۱، ۷۳-۷۰). به باور میشل دوسرتو، افراد آگاهی باز اندیشانه بیشتری از خود بهعنوان سوژههایی باقدرت اراده، با هویت و مایل به حرکت در جهت خاصی بهدست میآورند (بنت ۱۳۸۶). در زندگی اجتماعی معاصر، ساختن خود به شکل تازهای از اقتدار تبدیلشده است که اشکال سنتیتر اقتدار نظیر اقتدار خانوادگی را تضعیف کرده و فضای بیشتری برای شکلهای نوین هویت فردی گشوده است (همان، ۹۷). وفور مواد رسانهای میتواند افراد را از ابزار کاوش بدیل زندگی به شیوهای نمادین یا تخیلی برخوردار سازد و آنها را با تأمل در بدیلها و راه و روشهای متفاوت بهرهمند سازد (تامپسون ۱۳۸۰، ۲۵۹). چنین خیالپردازیها و آزادیهایی، کنشها و رفتارها را در سطح خُرد اجتماعی حمایت و تشویق میکند. بی ساخت بودگی روابط جنسی در قلمرو مجازی بهطور بالقوه استعداد ورود به فضای واقعی را تسهیل میسازد.
بهعنوانمثال، تلفن همراه بهصورت عاملی مهم و تعیینکننده درزمینه پیوند نوجوانان با جامعه تبدیلشده و به استقلال آنها کمک کرده است (موسوی ۱۳۸۹، ۱۳۴). این فنآوری هوشمند این ظرفیت را دارد که قلمروی استقلال جدیدی از فردگرایی را منعکس نماید (عاملی ۱۳۸۹، ۴). فردگرایی برآمده از این فنآوری به معنای افزایش انتخابگری فرد است (عاملی ۱۳۸۵). پیگیری یا مواجهه با امور جنسی در فضای تلفن همراه بهمنزله یک فرا-فضا، دنبال نکردن یا اجازه دنبال نکردن این امور در فضای واقعی را تا حدی جبران میکند. بنابراین، روابط جنسی به سمت شاکلهای مجازی-واقعی حرکت میکند. ازنظر دیوید نوود و جیل آتما، در جهان مجازی یا زندگی دوم، همواره قلمروهای خالی برای تصرف وجود دارد. نوجوانان علاوه بر رفع کمبودهای خود در جهان واقعی یا زندگی اول، میتوانند به تصرف آن قلمروها اقدام نمایند. چنین فضاهایی دارای مقررات موجود در جهان واقعی نیست. این فرآیند میتواند سلسلهمراتب اجتماعی را تغییر دهد (Nood and Attema ۲۰۰۶). فنآوری قادر است آزادی یا احساس قدرت را خارج از چارچوب یا درون خانواده برای فرزندان به وجود آورد.
واکاوی زمینه تاریخی: شکسته شدن هرم قدرت سنتی و تغییر در اجتماعی کردن روابط جنسیدر طول تاریخ، ساختار خانواده عمدتاً پدرسالار بوده که وجه مشخصه آن عبارت از اقتدار نهادی شده مردان بر زنان و کودکان در خانواده بوده است (کاستلز ۱۳۸۵، ج.۲: ۱۷۵). در مقابل، خانواده مساوات طلب (Egalitarian Family) ساختاری متأخر است، زیرا در جامعه جدید مفهوم و معنای جنسیت به لحاظ اجتماعی در حال دگرگونی بوده و نوعی آزادیِ بیشتر برای دختران و زنان شکلگرفته است (کاستلز و اینس ۱۳۸۴، ۱۱۲ و ۱۱۳). از اینرو، جامعه شاهد بازنگری بنیادین در روابط میان زنان، مردان و کودکان و بنابراین، خانواده، جنسیت و شخصیت است (کاستلز ۱۳۸۵، ج.۱: ۲۹). نسلهای جدید، فرآیند اجتماعی شدن را بیرون از الگوهای سنتی خانواده پدرسالار میگذرانند. فرآیند نوین اجتماعی شدن تا حدودی هنجارهای نهادی خانواده پدرسالار را کمرنگ و نقشهای درون خانواده را متنوع کرده (کاستلز ۱۳۸۵، ج.۲: ۲۸۶) و الگوهای جدید جامعهپذیری در حال شکل گرفتن است (کاستلز، ج ۳، ۱۳۸۵: ۴۳۱). مانوئل کاستلز مدعی است حتی در شرق، باوجود حس قوی هویت جمعی و وابستگی سنتی و فرهنگیِ فرد به خانواده، جستوجو برای خویشتن نوین در جریان است (کاستلز ۱۳۸۵، ج.۱: ۵۰). فردی شدن روابط درون خانواده به تأکید بر اهمیت خواستههای شخصی در برابر قواعد نهادی انجامیده است (کاستلز ۱۳۸۵، ج.۲: ۲۸۶).
در غرب، در پی فرآیند فردگرایی و سنت زدایی، تفکر «خانواده دلخواه» یا «خانواده انتخابی» شکلگرفته است که بر اساس آن، افراد برای انتخاب اعضای خانواده و روابط جنسی خویش آزادند. بهتدریج، خانواده از شکل لنگرگاه و محل آرامش به ایستگاهی شلوغ و مشوش تبدیل میشود.
یک پیوند دیگر از روابط جنسی به فرآیند جامعهپذیری مربوط میشود. اجتماعات انسانی همواره به دنبال اجتماعی کردن روابط جنسی یا قالب اجتماعی دادن به این امور طبیعی هستند. بهطورکلی، جامعهپذیری مستلزم همنوایی با هنجارها و ارزشهای مسلط است (Reber ۱۹۸۵, ۷۰۸). مناسبات جامعهپذیری در خانواده مشتمل بر روابط اجتماعی، روانی و اخلاقی است و دلالت بر مجموعهای از مؤلفههای ارتباطی میان والدین و فرزندان دارد: ۱. اقتدار والدین؛ ۲. روابط عاطفی؛ ۳. کمیت و کیفیت گفتوگوهای روزانه؛ ۴. فهمپذیری مشترک و درک متقابل (مفاهمه)؛ ۵. وجود حداقل تنشها و اختلافات؛ ۶. انتقال آموزههای ارزشی، اجتماعی، تربیتی، آموزشی و بهداشتی؛ ۷. احساس حمایت و امنیت.
منابع جامعهپذیری متکثرند: خانواده، نظام تعلیم و تربیت (مدرسه و دانشگاه یا مراکز دینی و عبادی)، مؤسسات آموزشی یا ورزشی یا تفریحی (مانند کانونهای زبان یا موسیقی، باشگاه، کافینت و گیمنت)، رسانههای ارتباطجمعی (مانند تلویزیون، ماهواره، رادیو و مطبوعات)، فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی جدید (مانند شبکههای اجتماعی تلفنهای همراه و اینترنت)، گروه همسالان و دیگران مهم (مانند شخصیتها، اسطورهها یا الگوهای ورزشی یا علمی ملّی یا بینالمللی).
منابع جامعهپذیری میتوانند روابط متعددی ازجمله رقابت، تضاد یا تکمیلکنندگی با یکدیگر داشته باشند. بهعنوانمثال، ازنظر هانس گسر، نوجوان با استفاده از تلفن همراه، زودتر از موعد به روند خود-جامعهپذیری داخل میشود (Geser ۲۰۰۶). ازاینرو، قدرت خانواده در جامعهپذیری فرزندان و ارائه تجارب و هنجارهای مناسب با آنها بیشازپیش مختل میشود. درنتیجه، خود (نو) جوان سهم بیشتری نسبت به نسلهای گذشته بهدست میآورد تا کیفیت اجتماعی کردن روابط جنسی را سازماندهی کند. تنوع قدرت، تفکر خانواده سنتی از قدرت را که تنها قدرت را برآمده از منابع مادی میدانست، به چالش کشیده است. دنیای جدید این امکان را به فرد میدهد تا خود را از برخی تعلقات و وابستگیها رها ببیند. درنتیجه، روابط دموکراتیکتر و فردیتر شده و افراد قدرت جدیدی بهدست میآورند (Garcia-Montes et al. ۲۰۰۶). بهطور مثال، روابط اینترنتی سرمایه اجتماعی نوجوانان را افزایش میدهد (Best and Krueger ۲۰۰۶). فنآوری های نوین بهمنزله نیروی آزادکننده جوانان، ابزاری برای پشت سرنهادن نفوذ محدودکننده خانواده بر آنها و وسیلهای برای خلق اشکالی جدید و مستقل از ارتباط تلقی میشود (Buckingham et al. ۲۰۰۸). فنآوری های ارتباطی باعث افزایش آزادی فرزندان شده و هرم قدرت در خانواده را بازتر، افقیتر و دموکراتیکتر کردهاند.
حرکت به سمت تعیّن فردی روابط جنسی
یکی دیگر از ابعاد اجتماعی روابط جنسی، جنبه محتوایی و ارزشی مربوط به دنیای مدرن است. برخی از تأثیرات ارزشهای مدرن شدن بر نگرشها و ذهنیات اعضای خانواده عبارتاند از: تغییر مناسبات جنسیتی، نگرش به زنانگی و مردانگی، همسریابی و همسرگزینی انتخابی، افزایش طلاق، افزایش سن ازدواج، مشکلات تأمین عاطفه، افزایش حقوق زنان و فرزندان، گسترش اوقات فراغت فردی اعضای خانواده، کاهش صلهرحم، قدرت اعضای خانواده، طرد ارزشهای پدرسالارانه، استقلال فکری و مالی اعضای خانواده، اهمیت تحصیلات، افزایش مشارکت و تفاهم، عدم ترجیح جنسی، حضور اجتماعی زنان و غیره.
برای تبیین تأثیرات مدرنیته در خانواده ایرانی میتوان به مفاهیمی ازجمله امکان انتخاب، قلمرو زندگی و عرصه خصوصی توجه کرد (مهدی ۱۳۵۴، ۲۶). امروزه بیشازپیش رفتار افراد بر تجربه آزاد شخصی مبتنی شده است (گیدنز ۱۳۹۲، ۲۱۰). برخلاف خانواده سنتی اغلب ازدواجهای تنظیمشده را بر فرد تحمیل میکرد و تعهدات نسبت به گروه خانوادگی در برقراری پیوند ازدواج اهمیت زیادی داشت، امروزه، عواملی همچون رشد فردگرایی و عشق رمانتیک تعهدات مستحکم پیشین را تضعیف کرده است (گیدنز ۱۳۸۲، ۴۳۳-۴۳۲). البته افزایش دامنه انتخاب، آزادی و استقلال عمل الزاماً به معنای فردگرایی نیست، اما وجوهی از فردگرایی را رواج میدهد.
فنآوریهای نوین بهعنوان رهآورد مدرنیته ممکن است حامل اخلاق و معنویت متناسب با ارکان هویتی جامعه ایرانی اسلامی نباشد. ازاینرو، ضروری است تا تقنین، آموزشهای رسمی و غیررسمی، نظارت و خود-کنترلی در ابعاد اجتماعی یا فردی فنآوری را همراهی نماید.
در غرب، در پی فرآیند فردگرایی و سنت زدایی، تفکر «خانواده دلخواه» یا «خانواده انتخابی» شکلگرفته است که بر اساس آن، افراد برای انتخاب اعضای خانواده و روابط جنسی خویش آزادند و برای داشتن «خویشاوندان گزینششده» عاملانی فعال هستند (مککارتی و ادواردز ۱۳۹۰، ۲۵۳). پس، حرکت به سمت تعیّن فردی روابط جنسی زمینه اضمحلال و فروپاشی خانواده را هموار میکند. رشد روحیه فردگرایی و طرز تفکر سودگرایانه موجب میشود که سرمایه انسانی کاهش یابد. تضعیف تأمینات روانی و عاطفی در خانواده رابطه مستقیمی با افزایش بحران هویت، سرخوردگی، افسردگی، خشونتهای خانوادگی، کودکآزاری، ولی آزاری، اعتیاد، بزهکاری، جرم و خودکشی دارد (نقوی ۱۳۷۷، ج.۲: ۲۱-۲۰). بهتدریج، خانواده از شکل لنگرگاه و محل آرامش به ایستگاهی شلوغ و مشوش تبدیل میشود. در مقابل، هنگامیکه روابط جنسی در چارچوب خانواده انجام گیرد، روابط افراد را با نوعی عاطفه همراه کرده و آنها را به لحاظ جسمی و روحی به خانواده متصل میکند. رنه کونیگ معتقد است صمیمیت مشخصه اساسی و جدانشدنی خانواده است و همین ویژگی آن را از سایر نهادهای اجتماعی متمایز میکند (اعزازی ۱۳۷۶، ۷۲).
تقویت خانواده بهعنوان یک راهکار: تمرکز بر مؤلفههای اجتماعی و هویتبخش سازگار
در الگوی خانواده اسلامی- ایرانی، با توجه به اصالت فرد و جمع در کنار یکدیگر، هم به خواستههای فردی و هم جمعی توجه میشود. اعضای خانواده میتوانند ضمن پیگیری علاقههای شخصی و زندگی خصوصی خود، مصالح خانواده و جامعه را نیز در نظر داشته باشند. این ویژگی نوعی اعتدال اجتماعی را فراهم میکند. ضرورت پیوند با شبکه خویشاوندی به افزایش سرمایه اجتماعی، رفع برخی از مسائل مربوط به حمایت عاطفی و تقویت مناسبات نسلی کمک خواهد کرد. تأکید این الگو بر ازدواج آسان بخشی از مسائل و آسیبهای موجود در نهاد خانواده را ازجمله زیاد بودن سن ازدواج، سختگیری در مهریه، بیتوجهی یا سختگیری در همسان همسری و روابط جنسی نامشروع را کاهش میدهد. خانواده میتواند بهعنوان عامل فعالی با تحولات و تغییرات برخورد کند و نظم اجتماعی جدیدی را شکل دهد. در ادوار تاریخی جامعه ایران، دین یکی از مهمترین مؤلفههای هویتی جامعه و خانواده را تشکیل میداده است. ملاحظه و قدرت دینی موجب شده است تا در مواجهه با مدرنیته، عناصری را گزینش کند که کمترین چالش را با مبانی فرهنگی ایران داشته باشند. ازاینرو، مؤلفه دین مانع بحرانی شدن یا فروپاشی خانواده بوده است (بنگرید به: صادقی فسایی و عرفانمنش ۱۳۹۵).
با تأمل در بیانات رهبر انقلاب، فنآوریها قادرند اعتقادات، نشاط اجتماعی، تحرک علمی، پویایی کنشگران و فعال یا منفعل بودن کنشگران را تقویت یا تضعیف نمایند. به لحاظ محتوایی، فنآوری میتواند عرصه و آوردگاهی برای مناقشات فکری و فرهنگی باشد که به انسجام و همبستگی یا برهم زنندگی و لجامگسیختگی یک جامعه منتج شود. فنآوریهای نوین بهعنوان رهآورد مدرنیته ممکن است حامل اخلاق و معنویت متناسب با ارکان هویتی جامعه ایرانی اسلامی نباشد. ازاینرو، ضروری است تا تقنین، آموزشهای رسمی و غیررسمی، نظارت و خود-کنترلی در ابعاد اجتماعی یا فردی فنآوری را همراهی نماید (بنگرید به: عرفانمنش و صادقی فسایی ۱۳۹۶).
منابع
- اعزازی، شهلا. ۱۳۷۶. جامعه شناسی خانواده (با تأکید بر نقش، ساختار و کارکرد خانواده در دوران معاصر). تهران: روشنگران و مطالعات زنان.
- برتون، فیلیپ. ۱۳۸۲. آیین اینترنت. ترجمه علی اصغر سرحدی و همکار. تهران: امیرکبیر.
- برناردز، جان. ۱۳۹۳. درآمدی به مطالعات خانواده. ترجمه حسین قاضیان. تهران: نی.
- بنت، اندی. ۱۳۸۶. فرهنگ و زندگی روزمره. ترجمه لیلا جوافشانی و حسن چاوشیان. تهران: اختران.
- تامپسون، جان بروکشیر. ۱۳۸۰. رسانهها و مدرنیته: نظریه اجتماعی رسانهها. ترجمه مسعود اوحدی. تهران: سروش.
- داتن، ویلیام. ۱۳۸۴. دگرگونیهای اجتماعی در یک جامعه اطلاعاتی. ترجمه محمد توکل و ابراهیم کاظمیپور. تهران: کمیسیون ملی یونسکو.
- صادقی فسایی، سهیلا و ایمان عرفانمنش. ۱۳۹۵. گفتمانها و خانواده ایرانی: جامعهشناسی الگوهای خانواده پس از مناقشههای مدرنیته در ایران. تهران: دانشگاه تهران.
- عاملی، سعیدرضا. ۱۳۸۵. «فردگرایی جدید و تلفن همراه: تکنولوژی فردگرایی و هویت.» جهانی رسانه ۱.
- عاملی، سعیدرضا. ۱۳۸۹. «دوجهانیشدنها و ارتباطات بین تمدنی: تحلیل روشمند ارتباط فرهنگی در جهان.» تحقیقات فرهنگی ایران ۹: ۳۸-۱.
- عرفانمنش، ایمان و سهیلا صادقی فسایی. ۱۳۹۶. «واکاوی نظری ایعاد اجتماعی و فرهنگی فنآوری در بیانات رهبر انقلاب اسلامی؛ با تأکید بر ICTS.» تحقیقات فرهنگی ایران ۱: ۲۷-۱.
- کاستلز، مانوئل و مارتین اینس. ۱۳۸۴. گفتوگوهایی با مانوئل کاستلز. ترجمه حسن چاوشیان و لیلا جو افشانی. تهران: نی.
- کاستلز، مانوئل. ۱۳۸۵. عصر اطلاعات: اقتصاد، جامعه و فرهنگ. ج ۱، ۲ و ۳. ترجمه احد علیقلیان و افشین خاکباز. تهران: طرح نو.
- گاردنر، ویلیام. ۱۳۸۶. جنگ علیه خانواده. ترجمه معصومه محمدی. تهران: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان.
- گیبینز، جان و بو ریمر. ۱۳۸۱. سیاست پستمدرنیته. ترجمه منصور انصاری. تهران: گام نو.
- گیدنز، آنتونی. ۱۳۸۲. جامعهشناسی. ترجمه منوچهر صبوری. تهران: نی.
- گیدنز، آنتونی. ۱۳۹۲. تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید. ترجمه ناصر موفقیان. تهران: نی.
- لادریر، ژان. ۱۳۸۰. رویارویی علم و تکنولوژی با فرهنگها. ترجمه پروانه سپرده. تهران: مؤسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات.
- موسوی، سیدکمالالدین. ۱۳۸۹. قدرت اجتماعی موبایل. تهران: بهینه فراگیر.
- مهدی، علی اکبر. ۱۳۵۴. در جامعهشناسی خانوادة ایرانی. تهران: پیام.
- مککارتی، جینریبنز و روزالیند ادواردز. ۱۳۹۰. مفاهیم کلیدی در مطالعات خانواده. ترجمة محمدمهدی لبیبی. تهران: علم.
- نقوی، محمدعلی. ۱۳۷۷. جامعهشناسی غربگرایی. ج ۲، تهران: امیرکبیر.
- هنسون، جریس و اوما نارولا. ۱۳۸۱. تکنولوژیهای جدید ارتباطی در کشورهای در حال توسعه. ترجمه داوود حیدری. تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات رسانهها.
- Best, S. J. and B. S. Krueger. 2006. “Online Interactions & Social Capital: Distinguishing between New Existing Ties.” Social Science Computer Review 24(4): 395-410.
- Buckingham, D. and et al. 2008. Youth, Identity & Digital Media. Cambridge: MIT.
- Cavanagh, A. 2007. Sociology in the Age of the Internet. England: Open University.
- Flores, F. 1998. “Information Technology & the Institution of Identity Reflections.” Understanding Computer & Cognition 11(9): 351-372.
- Garcia-Montes, J. M. and et al. 2006. “Changes in the Self Resulting from the Use of Mobile Phones.” Media, Culture, & Society 28(1): 67-82.
- Geser, H. 2006. Is the Cell Phone Undermining the Social Order?(Understanding Mobile Technology in a Sociological Perspective). Zuerich: Online Publications
- Gubrium, J. F. and J. A. Holstein. 1990. What Is Family?. California: Mayfield.
- Nood, D. and J. Attema. 2006. Second Life: The Second Life of Virtual Reality. Translated by S. Van Everdingen. The Netherlands: EPN Online Publications.
- Reber, A. S. 1985. Dictionary of Psychology. London: Penguin.