به گزارش «سدید»؛ روسریهایی که به جای روی سر دور گردن افتاده و مانتوهای جلوبازی که آستینهای کوتاهشان خیلی وقتها تا زده میشود تا بالاتر هم برود! این تصاویر را خیلی وقتها در مکانهای عمومی همچون اتوبوس، مترو یا سطح خیابان میبینیم. این در حالی است که حجاب در کشورمان در کنار ریشههای فرهنگی و تاریخیاش یک قانون است که بر اساس مطالبه اکثریت جامعه تدوین شده، اما مانند بسیاری از قوانین نگاشته شده در حوزه فرهنگی شاهد اجرای آن نیستیم. اصلیترین ترفند هم برای دور کردن این قانون از اجرا، آلوده کردن موضوع حجاب و عفاف با اغراض و اهداف سیاسی است که این مسئله موجب شده تا موضوع اعتقادی، فرهنگی و تاریخی حجاب و عفاف در اجرا شدن لطمه ببیند. بگذریم از اینکه در مقاطع مختلف مسئولان اجرایی کشور همانقدر که به بحث فرهنگسازی و اقناع نسل جوان در مسئله عفاف و حجاب بیتوجه بودهاند، به بخشهای سلبی و برخوردهای انتظامی و قانونی با قانونشکنان این عرصه هم توجهی نداشتهاند. در مقابل شاهد هستیم که در کشورهایی که داشتن حجاب با قوانینشان در تضاد است آنچنان به این مسئله پایبندند که حتی حضور یک دانشآموز، دانشجو یا کارمند محجبه را در محیطهای کاری و تحصیلی نمیپذیرند. توهین، تحقیر و حتی اخراج کارمندان و دانشجویان محجبه در اغلب کشورهای غربی بهواسطه داشتن حجاب موضوعی است که هر از گاهی در کشورهای مدعی آزادی بیان و حقوق بشر اتفاق میافتد و حتی بهرغم واکنشهای منفی در سطح ملی و جهانی هیچ چیزی مانع اجرای قوانین این کشورها در ممنوعیت حجاب نمیشود! یکی از آخرین نمونههای چنین رفتاری اخراج دو زن مسلمان در آلمان به جرم داشتن حجاب است که در نهایت و با شکایت پیگیری این دو زن دادگاه عالی اتحادیه اروپا حکم داد کارفرمایان میتوانند کارکنان زن مسلمان را از پوشیدن حجاب اسلامی منع کنند.
نوشتن از موضوع عفاف و حجاب کار سادهای نیست! این مسئله بهرغم ریشه در تاریخ و مذهب و باورهای مردم کشورمان و همچنین ریشههای روانشناختی در سالهای پس از انقلاب با اهداف و اغراض سیاسی آلوده شده و بدحجابی به نمادی از نافرمانی مدنی تبدیل شده است. در این ماجرا اگرچه تلاشها و برنامهریزیهای اپوزیسیون خارجنشین و نهادهای بینالمللی برای تغییر ذائقه و سبک زندگی مردم کشورهایی همچون ایران تأثیرات بسزایی داشته است، اما بخش اصلی ماجرا به کمکاریهای داخلی بازمیگردد و اینکه قانون حجاب و عفاف در کشورمان اگرچه سالها پیش یعنی در سال ۸۴ از سوی شورایعالی انقلاب فرهنگی تدوین و توسط مجلس تصویب شده، اما هیچیک از بخشهای ایجابی و سلبی آن به درستی اجرا نشده است و همین مسئله موجب شده تا امروز شکافهای فرهنگی و اجتماعی کشورمان در بخش حجاب و عفاف تعمیق شود. این در حالی است که اگر همه ۲۶ دستگاهی که در قانون عفاف و حجاب تکلیف دارند به وظایف خود عمل میکردند، امروز تنها چالش کشور بخش تحرکات خارجی در حوزه عفاف و حجاب بود و مسئله حجاب در کشورمان هر روز پررنگتر نمیشد. زنان و دختران بدحجاب اکثریت جامعه ما نیستند، اما نمای بیرونی جامعه را با نوع پوشش و جلوهگریهایشان در دست گرفتهاند. زنان و دخترانی که برخیهایشان حتی از سوی شبکههای زیرزمینی مد و فشن استخدام شدهاند تا مدهای تازهای را در بین زنان و دختران جامعه باب کنند و برخی دیگر کسانی هستند که از این نوع پوشش و آرایش الگوبرداری کردهاند و کمکاری دستگاههای فرهنگساز در سالهای گذشته موجب شده تا الگوهای مد و زیبایی در ذهنشان با آنچه از سوی رسانهها و شبکههای اجتماعی ارائه میشود، قاببندی شود و برای زیبایی و جلوهگری از ظاهرشان بهره بگیرند.
در برابر این بیتوجهی به قوانین مصوب در حوزه عفاف و حجاب اگر واکنش کشورهای غربی را به مسئله حجاب مورد واکاوی قرار دهیم متوجه خواهیم شد بر خلاف ایران که اغلب از بیقانونی در حوزه عفاف و حجاب به سادگی عبور میکند، دنیای غرب به هیچ روی حاضر نیست در این ماجرا کوتاه بیاید و زنان و دختران مسلمان و محجبه در کشورهای مدعی مهد تمدن، آزادی، دموکراسی و حقوق بشر حتی برای انتخاب پوشش خود آزاد نیستند و این مسئله هر از گاهی بازتابهای رسانهای گستردهای پیدا میکند و نشان میدهد دنیای غرب از پوشش زنان مسلمان و فرهنگ و ارزشهایی که در ورای آن وجود دارد نگران است و شاید هم میترسد.
ممنوعیت سختگیرانه حجاب در اروپا
ماجرای ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاههای اروپا قصه تازهای نیست. زنان مسلمان در دنیای غرب تنها در صورتی مجاز به کار یا تحصیل هستند که طبق قوانین این کشورها، بدون حجاب و پوشش اسلامی و نماد مذهبشان در اماکن عمومی، کاری و تحصیلی حاضر شوند. طی روزهای اخیر نیز حکم رسمی دادگاه عالی اتحادیه اروپا مبنی بر اینکه کارفرمایان میتوانند کارکنان زن مسلمان را از پوشیدن حجاب اسلامی منع کنند، حواشی فراوانی ایجاد کرد، اما موجب عقبنشینی از این حکم نشد و در نهایت دو زن مسلمانی را که در آلمان بهواسطه حجابشان از کار اخراج شده و بابت این مسئله به دادگاه شکایت کرده بودند، به سر کار بازنگرداند.
این ماجرا به شکایت دو زن مسلمان در آلمان بازمیگردد. این دو زن به دلیل پوشیدن حجاب اسلامی از کار اخراج شده و به دادگاه شکایت کردند. یکی از این زنها، سرپرست کودکان دارای نیازهای ویژه در مرکزی در هامبورگ بود، زن دیگر، به عنوان حسابدار در یک داروخانه زنجیرهای فعالیت میکرد.
اسناد دادگاه نشان میدهد کارفرمایان به این دو زن گفتهاند پوشیدن حجاب جایز نیست و اگر میخواهند کارشان را ادامه دهند باید بدون حجاب به محل کار بیایند.
«دیوان دادگستری اروپا» که عالیترین مرجع قضایی رسیدگی به مسائل مربوط به اتحادیه اروپا است باید میان دو گزاره حکم صادر میکرد: «آیا اقدام کارفرمایان مصداق نقض آزادیهای مذهبی این دو کارپذیر بوده یا اینکه آنها بر حسب آزادی خود برای برای اداره کسب و کارشان، مجاز به تعلیق همکاری با این دو کارپذیر بودهاند؟»
پاسخ دیوان دادگستری این بود: «چنانچه کارفرمایان تشخیص دهند که منع حجاب برای «حفظ بیطرفی» در برابر مشتریها لازم است مجاز به اعمال چنین ممنوعیتهایی هستند.»
در حکم این دادگاه آمده است: «ممنوعیت پوشیدن هر گونه لباس برای ابراز آشکار باورهای سیاسی، فلسفی یا مذهبی در محل کار، میتواند با توجه به نیاز کارفرما برای ارائه تصویری خنثی در برابر مشتری یا جلوگیری از شکلگیری مناقشههای اجتماعی موجه باشد.»
دیوان دادگستری اروپا با وجود این گفته کارفرمایان برای تصمیمگیری در خصوص این موارد باید بتوانند آن را به نیازی واقعی برای حفظ بیطرفی ربط دهند.
نگاه نژادپرستانه غرب به موضوع حجاب
بسیاری از فعالان اجتماعی اروپایی، اما این رأی را نژادپرستانه دانستهاند. «شایسته عزیز»، فعال مسائل مبارزه با نژادپرستی و حقوق زنان یکی از این افراد است. وی در گفتگو با روزنامه ایندیپندنت رأی دیوان دادگستری را در چارچوب مسائل گستردهتر مربوط به نژادپرستی و تبعیضهای جنسیتی دستهبندی میکند.
وی میگوید: «دغدغههای اروپا درخصوص لباس زنان مسلمان و به خصوص حجاب با اسلامهراسی، نژادپرستی و تبعیضهای جنسیتی مرتبط است. در حالی که قاره اروپا درگیر کووید۱۹ و افزایش سطح نابرابریهای اجتماعی است چرا حجاب و زنان مسلمان باید محور توجه سیاستمداران باشند؟ این سیاستمداران، با این کار به راستگراهای افراطی و اسلامهراسی میدان میدهند.»
رأی دادگاه اتحادیه اروپا تنها رفتار اسلامستیزانه و نژادپرستانه در این قاره نیست. دو ماه پیش هم روزنامه ایندیپندنت گزارش داد حزب «امانوئل مکرون»، رئیسجمهور فرانسه از کاندیدا شدن یک زن مسلمان در یک انتخابات محلی به دلیل حجاب جلوگیری کرده است.
روزنامه ایندیپندنت روز ۲۲ اردیبهشت گزارش داده بود این زن از یک عکس با حجاب اسلامی روی یکی از اعلامیههای تبلیغات خود استفاده کرده بود.
حزب «لارپوبلیک آن مارش» گفته سیاست این حزب این است که در فرانسه به عنوان کشوری سکولار نشانههای مذهبی نباید به صورت مستقیم در تبلیغات انتخاباتی مورد استفاده قرار گیرند. این در حالی است که رئیسجمهور فرانسه چندی پیش در نامهای به یک روزنامه انگلیسی تأکید کرد فرانسه و دولت وی هیچ دشمنی با اسلام ندارند و تنها به دنبال مبارزه با آنچه به ادعای آنها «اسلامگرایی افراطی» خوانده شد هستند. با وجود این ادعا اقدامات نشریه «شارلی ابدو» فرانسه در انتشار کاریکاتورهای موهوم و توهین به مقدسات مسلمانان بارها تکرار شده و خشم مسلمانان را برانگیخته است.
چندی پیش هم این نشریه دوباره این کار را تکرار کرد، اما مکرون به جای عذرخواهی از مسلمانان در پی افزایش احساسات ضدفرانسوی در میان کشورهای اسلامی، در توئیتر به دو زبان عربی و انگلیسی و در حمایت از این اقدام موهن به بهانه آزادی بیان گفته بود که هیچ چیز سبب عقبنشینی فرانسه نخواهد شد.
انتهای پیام/