حاج حیدر رحیم‌پور ازغدی؛ نمادی از نظام انقلابی؛
حاج حیدر رحیم‌پور ازغدی، از آن دست افرادی بود که فارغ از هر منش فکری یا فلسفی یا هر کتاب و کتابچه نظری‌ای (که باید به‌جای خود مورد توجه قرار گیرد)، در متن میدان عمل، الگوی تام و تمامی برای درکِ دوگانه اسلام- استکبار، این پدیدۀ دوره معاصر و نماد کاملی از افرادی بود که سودای تحقق «نظام انقلابی» را داشتند.
به گزارش «سدید»؛ ۱) یکی از وجوه متمایز انقلاب اسلامی در قیاس با انقلاب‌های دیگر نظیر انقلاب فرانسه یا روسیه، آن است که «انقلاب اسلامی پس از نظام‌سازی، به رکود و خموشی دچار نشده و نمی‌شود و میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی‌بیند، بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می‌کند.» (۱) تعبیر «نظام انقلابی» در بدو امر از آن‌جهت دشوار به فهم می‌آید که ذهن ما معمولا «انقلابیگری» را مترادف با ساختارشکنی و درهم‌شکستنِ نظم ساختاری جاری و موجود می‌فهمد و «نظام» را به‌معنای تقید و عمل در ساختار‌های موجود و مقیدبودنِ به نظم و قانون درک می‌کند. این دوگانه که گاهی با عنوان نهضت/نظام نیز مطرح می‌شود، باعث شده تا در بدو امر به‌دشواری بتوان فهمید که چگونه یک نظام، در عینِ تقید به نظم و قواعد موجود، انقلابی باشد و سودای انقلاب و دگرگونی در وضع موجود را در عمل و نظر بپروراند.

۲) در دوره معاصر، مارکس و مارکسیسم علی‌رغم پذیرش منطقِ سکولار دنیای مدرن، اما در جهت نقد سرمایه‌داری، سودای رقم‌زدنِ انقلابی دیگر پس از انقلاب بورژوازی فرانسه را داشتند. به همین جهت، شاید آن‌ها تا پیش از انقلاب اسلامی، تنها گروهی در دنیای معاصر محسوب می‌شدند که در عینِ تقید به نظم مدرن در نفی سنت، قائل به انقلابی دیگر در دنیای مدرن نیز بودند. با این‌حال مارکس و مارکسیسم، هیچ‌گاه در تحقق انقلاب پرولتاریایی، با هر شکل و شمایلی، روی دین و مذهب حساب نمی‌کردند. از نظر آن‌ها دین افیون توده‌های انقلابی و مانع تحقق انقلاب پرولتری و حافظ وضع موجود است.

۳) علی‌رغم سلطه تفکر چپ و راست مدرنیته در دوره جنگ سرد در ایران، وقوع انقلاب اسلامی به‌خوبی نشان داد که می‌توان با تکیه بر نیرویِ اصیل دین و مذهب، انقلابی رقم زد که در ورای دوگانه چپ و راست، دوگانه جدیدی را طرح می‌کند و آن، دوگانه اسلام- استکبار است. ما در این انقلاب با ایده‌ای روبه‌رو هستیم که مساله‌اش، استکبار، خواه در قامت چپ و مارکسیسم و خواه در قالب راست و لیبرالیسم است و سودایش، تحقق تام و تمام اسلام و احکام اسلامی است. اگر مبارزه‌ای را در پیش گرفته، به اعتبار استکبارستیزی‌اش بوده و اگر نظمی را اصیل می‌شمارد، به اعتبار اسلام و مستکبرانه نبودنش است. تنها با نظر به این دوگانه است که می‌توان «نظام انقلابی» را به‌تصور درآورد.

۴) انقلاب اسلامی توسط نسلی رقم خورد با هدایت امام خمینی (ره) که با پوست و گوشت و استخوانش، با همه خانواده و همسایه و اعوان و انصارش، در هر سطحی، اعم از نویسنده و کارگر و کشاورز و معلم و کاسب و بازاری تا سطوح بالای سیاسی و اجتماعی، دوران جوانی و بزرگسالی‌اش را صرفِ چنین انقلاب کبیری کرد. نسلی که نه‌تن‌ها خودش، بلکه خانواده و فرزندش «انقلاب را آغاز کرد و ادامه داد» و در یک معامله پرمخاطره و دشوار، اما شیرین با پروردگار، چنین انقلابی را به سرانجام رساند و ادامه داد. این نسل از افراد، در هر سطحی، اعم از بازاری و کاسب یا نویسنده و سخنران و خطیب یا با هر منش فکری و عملی، خواه حکیم و فیلسوف و خواه اهل فقه و اصول و حدیث، یک آرمان داشتند و آن، اسلام و مبارزه با استکبار بود و بنابراین الگویی تام و تمام از «نظام انقلابی»‌اند. آن‌ها در ورای همه منیت‌های انسانی که می‌تواند در قالب نظمِ بازار مبتنی‌بر منفعت‌طلبیِ اقتصادی و انباشت سرمایه یا نظام سیاسی متکی بر لابی‌ها و بده‌بستان‌های حزب‌گرایانه سیاسی یا حتی نظام‌های فلسفی- فکری ناشی از مرید و مرادبازیِ فکری و فلسفی و نظری شکل بگیرد و جامعه را به فساد و تباهی بکشاند، مسیر اسلام و مبارزه با استکبار فکری و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را در پیش گرفتند. جسم فیزیکی این نسل، اکنون به اقتضای محدودیت‌های این دنیا و فانی‌بودنِ ذاتیِ آن، درحال رخت بر بستن از میان ما است، اما بی‌تردید، منش و تفکر آن‌ها راهنمای «نظام انقلابی» است.

۵) حاج حیدر رحیم‌پور ازغدی، از آن دست افرادی بود که فارغ از هر منش فکری یا فلسفی یا هر کتاب و کتابچه نظری‌ای (که باید به‌جای خود مورد توجه قرار گیرد)، در متن میدان عمل، الگوی تام و تمامی برای درکِ دوگانه اسلام- استکبار، این پدیدۀ دوره معاصر و نماد کاملی از افرادی بود که سودای تحقق «نظام انقلابی» را داشتند. با این‌حال ما امروزه افراد زیادی را می‌شناسیم که سودای انقلابی‌بودن داشتند، اما پس از مدتی، یا از آرمان‌های انقلابی‌بودن برگشتند یا دیگر توانِ در میدان بودن را از دست دادند و آرمان انقلابی بودن را در پستویِ خانه پنهان کردند. اما حاج حیدر رحیم‌پور ازغدی، نه دست از انقلابی‌بودن برداشت و نه انزوا گزید. او حتی خانه و اعوان و انصارش را به میانه انقلاب آورد تا برای امروز ما نمونه تام و تمام و البته بسیار «در دسترس» از افرادی باشد که با تقید تام و تمامش به دوگانه اسلام-استکبار، علی‌رغم تقید تام و تمامش به نظم و نظام، تا انتها انقلابی می‌مانند، نیروی انقلابی تربیت می‌کنند و برای انقلابیون، راهنما و مأمن و پناه هستند. او نمادی از «نظام انقلابی» بود.
 
انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha
پرونده ها