جلوههای نهضت حسینی (ع) در دفاع مقدس و جبهه مقاومت
امسال، همزمان شدن هفته دفاع مقدس با اربعین حسینی (ع)، استعارهای تقویمی از پیوند معنایی و عملی دو قطعه از تاریخ است. هر چند که میان این دو مقطع از زمان (نهضت امام حسین (ع) و دفاع مقدس) حدود هزار و ۴۰۰ سال فاصله است، اما این بار بخشی دیگر از جغرافیای جهان -جایی که مرزهای ایران و عراق را تشکیل میدهد- محل تلفیق این دو مقطع تاریخی شد.
راوی فتح، سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی یکی از هنرمندانی بود که در نوشتهها و آثار خود به ظهور فرهنگ عاشورا در دوران دفاع مقدس اشاره کرده بود؛ «قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرمودهاند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا... این سخنی است که پشت شیطان را میلرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار میسازد.» و در جای دیگر «کار عشق یاران! لاجرم کربلایی است. پس دیگر سخن از منصور و بایزید و جنید و فلان و بهمان مگو که عشاق حقیقی تذکرهًْ الاولیاء را بر خیابانهای خرمشهر و آبادان و سوسنگرد و بردشتهای پرشقایق خوزستان و برسفیدی برفهای ارتفاعات بلند کردستان با خون مینویسند، باخون»
قیام حسینی (ع) منشأ نهضت خمینی (ره)
چند سال قبل در آمریکا کتابی با عنوان «طرح تفرقه و منزوی کردن دین» منتشر شد. بخشی از این کتاب به مصاحبه با مایکل برانت، از کارشناسان برجسته سازمان سیا و معاون باب وودواردز (از مقامات سابق سیا) اختصاص داشت.
برانت در بخشی از این مصاحبه، گفته بود: «انقلاب سال ۱۹۷۹ ایران ضربهای اساسی به خط مشی موردنظر آمریکا برای حاکمیت بر کشورهای اسلامی وارد کرد. در سال ۱۹۸۳ کنفرانسی (برای بررسی این مسئله) تشکیل شد در این نشستها بود که شرکتکنندگان به این نتیجه رسیدند که انقلاب ایران فقط نتیجه طبیعی سیاستهای شاه نبود بلکه واقعیتهای پشت پرده دیگری نیز مطرح است که همان جایگاه مرجعیت شیعی و شهادت (امام) حسین (ع) است...»
سردار گلعلی بابایی، رزمنده جانباز و پژوهشگر و نویسنده دفاع مقدس درباره پیوند فرهنگ عاشورا با انقلاب اسلامی میگوید: «منشأ اصلی انقلاب ما محرم است و قیام مردم در سال ۵۷، ریشه در عاشورا دارد. همچنانکه شعارهایی، چون «حسین حسین شعار ماست، شهادت افتخار ماست» و «نهضت ما حسینیه، رهبر ما خمینیه» از نشانههای این حقیقت هستند. همین شعارها، به تدریج ایدئولوژی مبتنی بر ماه محرم را در ذهن و دل مردم ایجاد کرد و انقلاب، با این شعار امام حسین (ع) یعنی «هیهات منا الذله» رشد پیدا کرد. در نهایت نیز، انقلاب ما در ماه محرم سال ۵۷ اوج گرفت و باعث یکپارچگی مردم شد؛ طوری که دیگر رژیم شاه نتوانست جلوی مردم را بگیرد.»
وی درباره امتداد این فرهنگ در دوران دفاع مقدس نیز معتقد است: «جنگ هم یک اتفاق غافلگیرکننده بود که توسط صدام و با حمایت و ترغیب کشورهای غربی به ما تحمیل شد. این تهاجم، ما را غافلگیر کرد، چون اصلا آمادگی نداشتیم که وارد چنین جنگ بزرگی بشویم. وقتی جنگ شروع شد، در وهله اول دفاع از خاک کشور مطرح بود. حتی در یکی از پیامهای اولیه حضرت امام (ره) در سال ۵۹ هم بر این تأکید شده بود که جوانان عزیز کشور بروند و میهن عزیزتر از جان را از لوث دشمن پاک کنند. اما با فرسایشی شدن جنگ، باز هم این نهضت عاشورا بود که به نیروی محرکه مردم در دفاع تبدیل شد. چنانکه مراسم نوحهسرایی و عزاداری، خود به خود این حرکت را جلو میبرد و جوانان ما با «حسین، حسین» گفتن پا به جبههها میگذاشتند و مقابل دشمن ایستادگی میکردند. به طوری که عاشورا، تبدیل به ایدئولوژی محوری دفاع مقدس ما شد؛ حتی نام گردانها و لشکرهای ما کربلایی شدند، اسم رمز اغلب عملیاتها هم عاشورایی شد.»
بابایی درباره پیوند جبهههای امروز مقاومت با عاشورا نیز اظهار میکند: «تفاوت جنگ امروز و نبرد با داعش با دفاع مقدس در این است که تکفیریها به بربریت اجداد خودشان برگشتهاند. سر بریدن و مثله کردن اجساد شهدا، همان کاری است که در عصر عاشورا و در کربلا توسط یزیدیان اتفاق میافتاد. امروز هم اگر مدافعان حرم زنده دست تکفیریها بیفتند، همان کاری با آنها صورت میگیرد که شمر و حرمله با یاران سیدالشهدا (ع) انجام میدادند. این حوادث، تلقی همان نبرد حق و باطل هستند که از عاشورا تا امروز امتداد یافته است.»
پیوند ناگسستنی دفاع مقدس با عاشورا
رضا برجی، رزمنده جانباز دفاع مقدس که به عنوان عکاس و مستندساز در ۱۷ جنگ دنیا نیز حضور مستقیم داشته نیز تعبیر خود از پیوند دفاع مقدس با عاشورا را این گونه بیان میکند: «یکی از مهمترین اتفاقاتی که در جنگ به وقوع پیوست این بود که برخلاف آنچه برخی میگویند، رزمندههای ما برای خاک نمیجنگیدند؛ چون همه این اعتقاد را داشتند که جنگیدن برای آنچه توسط دیگران خطکشی شده یعنی مرز، آنها را از هدفشان دور میکند. اتفاقی که در عاشورا شکل گرفت، مغناطیس و موتور محرکهای بود که پای عدهای را به جبهه باز میکرد. به همین دلیل هم شکل جنگ ما با تمام جنگهای طول تاریخ - به استثنای جنگهای صدر اسلام - از هر جهت متفاوت بود. در جبهه بیش از ۱۰ نفر از شهدا در آغوشم شهید شدند که قبل از شهادت میگفتند، ما را رو به کربلا بگردان. این تقاضا، معنی دفاع مقدس ما بود. شعار زنده نگه داشتن محرم و عاشورا، دفاع ما را مقدس کرد. همچنانکه هدف دشمن نیز صرفا تصرف خاک سرزمین ما نبود. جبهه مقابل ما هم هدف اصلیاش این بود حکومتی که بعد از هزار و ۴۰۰ سال با رهبری یک مرجع دینی روی کار آمده بود را برکنار کند.»
وی میافزاید: «در عاشورا هم جنگ بر سر تصرف زمین یا حفظ خاک نبود. در آن مقابله هم یاران سیدالشهدا (ع) برای هدف امام میجنگیدند. هدف امام چه بود؟ همان که فرموده بودند برای نجات دین جدشان قیام کردند. در جنگ
هشتساله ما نیز امام خمینی (ره) همین شعار را زنده کرد. امام هم فرمودند ما برای رفع فتنه در جهان میجنگیم. رفع فتنه، محدود به یک خاک و جغرافیای خاص نیست، بلکه همه جهان را در بر میگیرد. اما برای این هدف ابتدا باید حصر آبادان شکسته میشد، باید خرمشهر آزاد میشد و... به همین دلیل هم هست که میگوییم، دفاع مقدس ما با قیام عاشورا غیر قابل تفکیک هستند؛ این دو در هم تنیده شدهاند. امام خمینی (ره) دنبالکننده اهداف و شعارهای امام حسین (ع) بودند و دفاع مقدس ما نیز در ادامه قیام حسینی است. پس از هزار و ۴۰۰ سال با پیروزی انقلاب، افرادی ظهور کردند که به پرسش امام حسین (ع) که «آیا کسی هست مرا یاری کند؟» پاسخ مثبت دادند و حرکت او را ادامه دادند. برخلاف سایر جنگها، افرادی که برای حضور در جبهههای دفاع مقدس گزینش میشدند به جای خصوصیاتی مثل داشتن قدرت جسمی یا نظامی، براساس ملاکهای مذهبی انتخاب میشدند. به همین دلیل هم یک کشاورز یا معلم ساده، به خاطر درون پاک و دوری از گناه و فساد و ارتباط با محرم و عاشورا وقتی به جبهه میرفت، میدرخشید و همه دنبالهروی او میشدند. همان طور که سربازان قیام امام زمان (عج) شبیه این مردانی، چون متوسلیان، همت، باکری، همدانی و... خواهند بود.»
وی درباره امتداد فرهنگ عاشورا درجبهههای امروز مقاومت نیز میگوید: «امروز هم دنباله خط امام حسین (ع) را میتوان در جبهه مقاومت دید؛ من طی سالهای اخیر در عراق با افرادی مواجه شدم که با شوق و شعف خاصی میگویند که بعد از هزاران سال میخواهند کاری کنند که دیگر کسی کوفه را به شهر بیوفایی و تنها گذاشتن امام تعبیر نکند. در لبنان هم وقتی با سربازهای حزبالله در جنگ ۳۳ روزه صحبت میکردیم آزادسازی زمینها از اشغال رژیم صهیونیستی بهانهای بود برای آنها که به اتفاق بزرگتری متصل شوند. اتفاقاتی که در سالهای اخیر در سوریه و بیشتر در عراق و لبنان رخ داد، جبهه مقاومت را هم به محرم سال ۶۱ هجری قمری و عاشورا گره زد. باز هم قیام امام حسین (ع) الهامبخش مردانی شده که با تکیه بر این فرهنگ، ایستادگی میکنند. باز هم مثل دوران دفاع مقدس، رزمندهها با سربندهایی که اسم مقدس معصومین روی آنها نوشته شده و در حالی که یاحسین (ع) میگویند به شهادت میرسند. باز هم مثل عاشورا و دوران دفاع مقدس، هدف اصلی رزمندههای این جنگ، تصرف یا حفاظت از قطعهای از زمین نیست، بلکه هدف اصلی آنها وصل شدن به ائمه (ع) است؛ هدفشان رسیدن به عدالت و رفع ظلم و اجرای امر به معروف و نهی از منکر است.»
دفاع مقدس الهام گرفته از عاشورا بود
بهروز ساقی، جانباز و شاعر دفاع مقدس میگوید: «دفاع مقدس ما الهام گرفته از عاشورای حسینی و حماسه کربلا است. به این معنی که در اوضاع نابسامان اول انقلاب و آغاز جنگ تحمیلی، ما با دستان تقریبا خالی در مقابل دشمن تا دندان مسلح که از طرف دنیای استکبار پشتیبانی میشد مقاومت میکردیم. آنچه جبهههای ما را تقویت میکرد و پیش میبرد این بود که بتوانیم مثل سرور و سالارمان حضرت اباعبداللهالحسین (ع) مظلومانه بایستیم و مثل ایشان با خون بر شمشیر دشمن قدرتمند خودمان پیروز شویم. این حقیقت دراشعار شعرا و نوحهسراییها هم جریان داشت و رزمندگان از این طریق تشجیع میشدند. لحظهلحظه ما در جبهه، با یاد کربلا عجین بود.»
وی درباره امتداد فرهنگ عاشورا در جبهههای امروز مقاومت نیز معتقد است: «از ابتدای تاریخ دو جبهه حق و باطل همواره به موازات هم و رودرروی هم بودند و تا به آخر این دو جبهه در نقشها و قالبهای متفاوت در مقابل هم خواهند بود.
رگ رگ است این آب شیرین وآب شور
در خلایق میرود بینفخ صور
امروز هم مدافعان حرم در برابر همان جبههای ایستادهاند که در زمان جنگ از سوی استکبار حمایت میشد. ما باید جریانها را تحلیل کنیم و جریانی تحلیل کنیم. جریانها همانها هستند فقط رنگ و لعاب آنها تغییر کرده است. آن زمان صدام بود و امروز تکفیریها عامل دست غربیها هستند و همان نقش را ایفا میکنند.»
این رزمنده دوران دفاع مقدس تصریح میکند: «دشمنی جریانهایی مثل بعثیون صدامی و داعش، با حمایت یا هدایت استکبار جهانی و دنیای غرب و شیاطین بزرگ یکی از نشانههای سلامت و حقانیت خط کلی انقلاب و نظام است که رهبری معظم انقلاب هدایت آن را برعهدهدارند. دشمن همان دشمن است و ما هم در مسیر کربلا هستیم. فقط زمان و مکان تغییر کرده است.»
پرورش یافتگان واقعی مکتب امام حسین (ع)
عباس طایفه، از رزمندگان جانباز دوران دفاع مقدس است که مدیریت انجمن خادمان شهدای مدافع حرم را بر عهده دارد. وی میگوید: «هدف از سینه و زنجیر زدن در این ایام، پاره کردن زنجیر نفس آدمی است. عزاداری انسان وقتی اجر و ثواب بیشتری پیدا میکند که بتواند روح خود را از قفس هوای نفس رهایی بخشد. اگر برای امام حسین (ع) اشک میریزیم باید بتوانیم اشک یتیمی را هم پاک کنیم که در این صورت عزاداری ما معنای حقیقی پیدا میکند. درست مثل شهید محسن حججی که ابتدا روح خود را از زنجیر رها کرد و سپس توانست به چنین جایگاهی دست یابد.»
وی مدافعان حرم را پرورش یافتگان واقعی مکتب حسین (ع) میداند که توانستهاند نفس خود را رها کنند تا به چنین موقعیتی دست یابند و میافزاید: «مهمترین نشانه از راه مقدس و حسینی مدافعان حرم، آیه چهلم سوره مبارکه حج است که به کسانی اشاره میکند که از دیار خود رانده شدند، تنها به این جرم که از خدای یکتا سخن میگفتند. ذکر خدا در مسجد انجام میشود. دشمنان دین خدا و ائمه اطهار هم میخواهند آثاری از مساجد وجود نداشته باشد که مردم به آنجا بروند و ذکر خدا بگویند. ارتباط این موضوع با حرمین شریفین هم همین است. دشمنان دین خدا نمیخواهند مردم در حرمین حضور پیدا کنند. چون با حضور در حرمین، یاد مظلومیت شهدای کربلا و ظلم وستم شمر و یزیدیان میافتند و این تفکر انقلابی و عاشورایی فوران میکند. هر جا حرم هست، فرهنگ عاشورا هم آنجا هست؛ یاد حسین و یاد یزیدیان هم هست. نتیجه این فرهنگ هم این است که آدم را در مقابل شمر و یزیدیان زمانه هم بیدار میکند. مدافعان حرم، این جریان و بیداری ناشی از فرهنگ و تفکر عاشورایی را احیا میکنند.»
این جانباز در ادامه بیان میکند: «در دیداری که با نماینده حزبالله لبنان در تهران داشتیم هم او میگفت که حضور رزمندههای مقاومت در دفاع از حرم حضرت زینب (س)، حزبالله لبنان را باز احیا کرد و همه را پای کار آورد. چون رزمندگان مقاومت و مدافعان حرم در حال مبارزه با شقیترین آدمها هستند؛ داعشیها به هیچ چیزی پایبند نیستند و به هیچ کس رحم نمیکنند. من در تمام طول تاریخ ندیده ام که یک گروه تا این حد وحشی باشد که سر اسیران خود را ببرند. مثل اتفاقی که برای شهید محسن حججی افتاد و او ذات واقعی آنها را شهادت داد. داعشیها یکی از وحشیترین قبیلههایی هستند که تاریخ به خودش دیده است و مدافعان حرم در مقابل چنین موجوداتی مبارزه میکنند.
حضرت علی (ع) هم مبارزه با خوارج را از بهترین مبارزهها میدانستند که بیشترین ثواب را دارد؛ هم کسانی که آنها را بکشند و هم کسانی که به دست آنها به شهادت برسند بیشترین اجر را میبرند. الان هم داعشیها ادامه دهنده راه خوارج هستند.»
وارثان حسین (ع) و دفاع از حرم و حریم انسانیت.
اما چه چیزی باعث شده تا باز هم شاهد تکرار وقایع صدر اسلام و ظهور جریانهایی شبیه خوارج باشیم؟ برای یافتن پاسخ این پرسش، سراغ یکی از فرماندهان مدافع حرم رفتیم که طی سالهای اخیر در تقابل با داعشیها، درخشیده است.
سردار محمدعلی حق بین، فرمانده عملیات آزادی نبل و الزهرا از سلطه داعش که یکی از عملیاتهای مهم و تأثیرگذار بود، میگوید: «امروز هم دشمنان اسلام برای ضربه زدن به این دین در حال پیاده کردن برنامههایی هستند که در صدر اسلام هم اتفاق افتاده بود. مهمترین برنامه آنها این است که با ایجاد فرقههای مختلف، سرزمینهای اسلامی را دچار بحران و جنگ نمایند. در عاشورا، افرادی سر مبارک امام حسین (ع) را از تن مطهر ایشان جدا کردند که ادعای مسلمانی داشتند و حتی روزگاری در لشکر اسلام میجنگیدند. امروز هم کسانی در حال سر بریدن از مسلمانان در عراق و سوریه هستند که شعارهای به ظاهر اسلامی سر میدهند. به همین دلیل هم هست که غربیها همواره در تبلیغات و رسانههای خود افرادی را به عنوان مسلمان معرفی میکنند که با شعارهای مقدس، جنایت میکنند. دشمنان اسلام از این طریق، ضمن پیش بردن هدف اولیه خود یعنی جنگ مسلمانان علیه مسلمانان در سرزمینهای اسلامی، به تبلیغ علیه اسلام هم میپردازند. میخواهند به جوانان در دنیای غرب که امروز فوقالعاده به دین اسلام علاقهمند شدهاند، بگویند که پیروان این دین حتی به خودشان هم رحم نمیکنند!»
وی در پاسخ به این پرسش که چرا مدافعان حرم وارثان حسین (ع) در این دوران معرفی میشوند هم بیان میکند: «مدافعان حرم، هزاران کیلومتر دورتر از کشور به دفاع از حریم دین خود میپردازند. ما برای این حریم، چند تعریف قائل هستیم. یک حریم، از نظر نظامی قابل تعریف است. ضرورت جهاد مدافعان حرم از یکسو به مسائل راهبردی برمیگردد، چون دشمنان ما امروز جنگ را در سطح راهبردی هدایت میکنند و به همین دلیل هم پیکار ما فراتر از مرزهای کشور خودمان انجام میشود؛ هدف اصلی آنها جنگ با ایران است، اما، چون نمیتوانند به مرزهای ما برسند فعلا به جنگ در عراق و سوریه اکتفا کردهاند. از نظر اعتقادی هم در این جهاد ما از حریم ولایت دفاع میکنیم. ولایتی که در غروب عاشورا تجلی یافت. در آن موقع تنها چند ساعت از رسیدن حضرت سجاد (ع) به مقام امامت گذشته بود. حضرت زینب (س) هم که بزرگ بازماندگان عاشورا بود، سخن امام را سرلوحه عمل قرار داد که این یک الگوی عملی برای ولایتپذیری است. مدافعان حرم هم امروز دقیقا از حریم همان ولایت دفاع میکنند. حریم ولایتی که حضرت زینب (س) روز عاشورا از آن پیروی کرد.»
این جانباز دوران دفاع مقدس در پایان اظهار میکند: «وقتی از مدافعان حرم سخن میگوییم، مقصودمان صرفا این نیست که این گروه فقط از گنبد و بارگاه حرمین شریفین پاسداری میکنند، بلکه جهاد مدافعان حرم در اصل برای دفاع از حریم ولایت حضرت زینب (س) است که بارگاه و حرم هم زیر مجموعه آن حریم محسوب میشود. مدافعان حرم درک کردند که باید پایگاه اصلی تکفیریها و سایر جنایتکارها را ویران کنند و ریشه این فتنه را بسوزانند. در این راه، ما به قلههای اقتدار نزدیک شدهایم؛ اما برای رسیدن به این قلهها، باید هزینههایی را هم پرداخت.»
فاطمیون؛ جلوه بارز عاشوراییان
لشکر فاطمیون یکی از گروههای پرافتخار جبهه مقاومت است که در جریان دفاع از حرم نیز نقش پررنگی داشته. این گروه، شامل افغانستانیهای دلباخته اهل بیت علیهمالسلام هستند که در راه دفاع از حرم و حریم انسانیت، جانبازی میکنند. جای تردیدی نیست که اگر عشق به امام حسین (ع) و درک عمیق از نهضت کربلا نبود، این مردان نیز در این راه پربلا جان خود را به خطر نمیانداختند.
سیدمسافر، یکی از رزمندگان لشکر فاطمیون است که میگوید: «نگاه فاطمیون به مقاومت، برداشتی از جهاد اباعبدالله (ع) است. ما دور از وطن، با فدا کردن جان و تن از آرمانهای اسلام دفاع میکردیم تا مبادا چهره کسی از ظلم خراشیده شود. برای ما، مرز و جغرافیا، حرم اهلبیت (ع) است. مردم عاشورایی افغانستان پیش از این نیز در دوران دفاع مقدس برای دفاع از اسلام و آرمانهای انقلاب اسلامی سرزمین خود را رها کردند و این بار نیز با همان عقیده در سوریه مقابل دشمنان ایستادهاند. چون برای ما غیر از مکتب عاشورا هیچ جغرافیای دیگری تأثیرگذار نیست و هر جا مظلومی هدف ظلمِ ظالمی قرار میگیرد، ما در آنجا حضور یافتیم.»
انتهای پیام/