به گزارش «سدید»؛ تاریخ قرار نیست همیشه ثابت بماند. میشود تاریخ را دگرگون کرد و حرفهای جدیدی زد. میتوان خیال و تاریخ را به هم گره زد و چیز جدیدی آفرید. جدیدترین کتاب انتشارات کتابستان معرفت، از همین جنس است. «مست جنگ» دست روی بخشی از تاریخ گذاشته که با تمام دردهای جانکاهی که برای ما داشته، کمتر به آن پرداخته شده است؛ ایغار مغول. آنها که آمدند، کندند، کشتند، سوختند و بردند! حال اگر قرار باشد ایرانیان مسلمان، در برابر آنها مقاومت کنند، جهان چگونه خواهد شد؟ «مست جنگ» ظاهری تاریخی دارد و بنیانی علمی، تخیلی. داستانی که از هرات شروع میشود و تا نشابور، گرگانج، بلخ و طوس ادامه مییابد. از پیچوخم کاخ سلطنتی سلطان خوارزمی میگذرد و تا یورتهای مغولی میرود. «مسعود آذرباد» نویسنده کتاب «مست جنگ» سی سال دارد و دانشآموخته کارشناسیارشد حکمت و هنر دینی است. او از سال ۸۳ بهصورت جدی وارد فضای هنری شده و با بازیگری در یک پانتومیم کار حرفهایاش را شروع کرده است. سال ۸۷ نوشتن را آغاز کرده و در سال ۸۸ اولین فیلم کوتاهش را ساخته است. در همان سال اولین جایزه داستانیاش را نیز دریافت کرد. سال ۸۹ نخستین حضورش در جشنواره سینمای را تجربه کرده و تا کنون بیش از ۳۰ اثر داستانی، مستند و سینمایی را تدوین کرده است. او بین سالهای ۸۹ تا ۹۶ تدوین فیلم انجام داده و از سال ۹۷ مشغول ویرایش داستان است. این هنرمند که این روزها سرویراستار نشر کتابستان معرفت است، چند سالی است که بهسوی دغدغه اصلی خود یعنی نوشتن بازگشته است. به بهانه چاپ کتاب «مست جنگ» با این نویسنده جوان گفتگو کردهایم و او از تاریخ دگرگون و چرایی انتخاب بازه حمله مغول به ایران به «صبحنو» چنین میگوید:
با توجه به اینکه کتاب «مست جنگ» بهتازگی به چاپ رسیده است، کمی بیشتر آن را برای مخاطبان «صبحنو» معرفی کنید.
«مست جنگ» یک سهگانه است که جلد اول آن یعنی «یورش سرد» بهتازگی چاپ شده است. در ادبیات ژانر، گونهای داریم به نام تاریخ دگرگون (Alternative History). در تاریخ دگرگون نویسنده بخشی از تاریخ را به شکلی که خودش دوست دارد روایت میکند. این روایت کردن به معنی تغییر زاویه دید و مسائلی از این دست نیست بلکه کل جریان تاریخ را عوض میکند. در داستان «مست جنگ» هم از همین شیوه استفاده شده است. در این داستان، حمله مغول به ایران روایت میشود. همانطور که جوینی در تاریخ جهانگشا از قول یکی از بخاراییان درباره حمله مغول میگوید: «آمدند و کندند و سوختند و کشتند و بردند و رفتند» در اینجا نیز از این برهه تاریخی استفاده شده است. در واقعیت با هجوم مغول به بخشی از ماوراءالنهر، جهان اسلام پارهپاره شد و حکومتهای دینی از بین رفتند، اما در داستان
«مست جنگ» روایت میشود که ایرانیان مسلمان چگونه در برابر این حمله مقابله کردند.
چه شد که تصمیم گرفتید از تاریخ دگرگون برای نوشتن استفاده کنید و چرا این بازه زمانی را برای روایت انتخاب کردید؟
تاریخ دگرگون، گونهای بدیع و نو نیست و حداقل ۶۰ سال سابقه دارد. اولینبار نویسندههای آمریکایی چند سال پس از جنگ جهانی دوم به آن ورود کردند. تازه ماجرای جنگ تمام شده بود، اما اینبار آنها ترس از جنگ جهانی سوم و رویارویی آمریکا و شوروی را داشتند. پس به این سبک وارد شده و آن را درباره جنگ جهانی دوم به کار بردند، بدین شکل که آلمان پیروز شده و دنیا پس از آن چه شکلی شده است. پس از آن هر نویسندهای به فراخور دیدگاه و علاقهاش تاریخهای مختلف را بررسی کرد. من سراغ این کار رفتم، زیرا دنبال فضایی بود که هم بشود در آن مانور داد و هم حاشیه کمتری داشته باشد. دلیلم برای انتخاب این بازه تاریخی این بود که ما از حمله مغول به ایران خیلی کم اطلاعات داریم. بخشی از همین اطلاعات کم نیز به افسانه و حاشیه اختصاص دارد و از علل اصلی این شکست خبر نداریم. بسیاری از ما فکر میکنیم که مغولها یکباره با قدرتی عظیم ظاهر شدند و ایرانیان را شکست دادند، درصورتیکه ما هم ضعفها و نقصانی در ساختار حکومتی داشتیم و نتوانستیم در این ماجرا پیروز میدان باشیم.
به همین دلیل شما این بازه زمانی را برای روایت انتخاب کردید؟
بله. این ایده به شکلی یکباره شکل گرفت و پنج ماه طول کشید تا کمی پخته شد. در این مدت به جوانب مختلف آن پرداختم و ایده را پروراندم.
مهمترین نکتهای که باید برای نوشتن در گونه تاریخ دگرگون به آن توجه کرد، چیست؟
در تاریخ دگرگون نویسنده علاوه بر اینکه تغییری ایجاد میکند، باید یک مبنا هم بچیند و این سختی کار با تاریخ دگرگون است؛ مثلا من تصمیم میگیرم داستانی بنویسم که در آن ایرانیان در مقابل مغولها مقاومت میکنند، اما از کدام جریان و بر کدام مبنا تاریخ شروع میکند.
به تغییر کردن؟! این اصلی است که باید در نوشتن تاریخ دگرگون بسیار به آن توجه داشته داشت. چه میشود که این آدمها تصمیم به مقابله میگیرند؟ خوابنما میشوند؟ کسی به آنها حرفی میزند یا جریانی از بیرون اتفاق میافتد؟! هر نویسندهای ممکن است برای این مبنا ایدهای داشته باشد. این بخش برای من بسیار مهم بود، زیرا تمام ساختمانی را قرار بود در درازمدت بنا کنم باید روی همین نقطه قرار میگرفت. این یک سبک است و نویسندههای مختلف به فراخور خلاقیت، ایده و دغدغه خود میتوانند سراغ موضوعات مختلف بروند. این تغییرات باید باورپذیر و داستانی باشد و جنبه دراماتیک آن نیز رعایت شده باشد.
برای استفاده از تاریخ دگرگون در یک نوشته، نویسنده باید اول دقیق و با جزئیات بداند که چه اتفاقی در آن تاریخ افتاده تا بتواند آن را تغییر دهد و این مستلزم پژوهش زیادی است. چقدر زمان برای تحقیق دراینباره گذاشتید؟
از منظر جنبه تاریخی، من فضایی را در زندگی خودم تجربه کرده بودم که در آن بسیار با تاریخ قرابت داشتم. در دوران دانشگاه اینقدر به تاریخ بهشکل آکادمیک آن علاقه داشتم که دوستان فکر میکردند دانشجوی تاریخ هستم، درصورتیکه که رشته تحصیلیام تاریخ نبود. بهدلیل علاقهام به تاریخ حتی در دوره دبیرستان تاریخ درس میدادم. سالهای طولانی بهدلیل علاقه شخصیام تاریخ را مطالعه کردهام و این موضوع بسیار در نوشتن این کتاب به من کمک کرد. روشن بودن خطوربطها در قصه و روایت دست نویسنده را باز میگذارد و در شناخت و تحلیل منابع به او کمک میکند. وقتی نویسندهای به موضوعی علاقه و آگاهی ندارد باید زمان بیشتری هم برای نوشتنش صرف کند و این موضوع روی کیفیت کار هم اثر میگذارد.
پس شما با پیشزمینهای که از قبل داشتید و با کمک از اطلاعاتی که سالیان کسب کرده بودید سراغ نوشتن این کتاب رفتید؟
بله. همینطور است. در این کتاب صرفا از تاریخ صحبت نمیکنیم. این یک داستان سیاسی جنگی است. آدمهای سطوح بالای حکومت، تاریخ سیاسی را روایت میکنند و میتوانید این بخش را در کتابهای تاریخ پیدا کنید، اما بخشی دیگر از کتاب تاریخ در سطح عامه مردم است. اینکه مردم در آن دوران چه میخوردند، چه میپوشیدند و زندگیشان چطور بوده است. مظاهر فناوری در آن دوران چه بوده، به چه شکل در داستان استفاده شده و چه اثر و جایگاهی داشته. اینکه صرفا تعریف کنیم مردم فلان غذا را میخوردند و فلان لباس را میپوشیدند منظور نیست. اگر بنا باشد این موضوع در داستان خطوربطی نداشته باشد مخاطب احساس میکند اینها اظهار فضل نویسنده است. نوشتن این بخش طبیعتا سختتر است.
چه زمانی پروسه نگارش متن را شروع و چقدر زمان صرف آن کردید؟
ایده این کار تیرماه ۹۶ به ذهنم خطور کرد و آن را با یکی از دوستانم که نویسنده است مطرح کردم و گفتم میخواهم کتابی بنویسم درباره حمله مغول به ایران. ایشان پرسیدند که مگر مغولها هم به ایران حمله کرده است! البته که این حرف را از سر طنز گفتند، زیرا روحیه طنزی داشته و طنزنویس هستند، اما این موضوع بهانهای برای نوشتن این داستان شد. ایشان از نوشتن کتاب استقبال کردند و گفتند برای مخاطب نوجوان جذاب است و کشش دارد. از آن زمان به بعد کار را پختهتر کردم؛ البته که مدتی هم کار خاک خورد. پس از آن شرایطی پیش آمد که طرح را برای ارائه بردم. از فروردین ۹۷ شروع به نوشتن کردم تا اردیبهشت ۹۸. یکسال روی نوشتن آن وقت گذاشتم و ۱۰۵ هزار کلمه نوشتم. سپس بازنویسی کردم و امسال هم در نشر کتابستان چاپ شد.
همانطور که گفتید این کتاب سه جلد است. آیا جلدها به هم وابسته هستند؟
بله. داستانها در امتداد هم هستند.
معمولا خوانندهها دوست دارند تمام روایت یک داستان را با هم بخوانند. حال اگر مخاطبی کتاب اول این سهگانه را بخواند باید برای جلد بعدی آن چقدر صبر کند؟
اگر مخاطب کتابم باشید باید تا سال بعد صبر کنید.
آیا داستان در جلد اول نیمهتمام مانده و وابسته به جلد دوم است؟
بخشی از اتفاقات در جلد اول تمام شده و بخشی دیگر نه. من در ابتدا و زمانی که ایده اولیه کتاب سراغم آمد، قصد داشتم یک تک جلد بنویسم، اما هرچقدر جلوتر رفتم و بازخوردهای بیشتری گرفتم متوجه شدم که ایده جالب است و داستان میتواند ادامه داشته باشد. به همین دلیل فضای این داستانها خود به یک دنیا تبدیل شد. به لطف خدا قصد دارم در ادامه سهگانهای دیگر بنویسم که در این دنیا اتفاق میافتد؛ البته نه با این آدمها. اتفاقات، ۴۰۰ سال بعد در مکانی دیگر رخ خواهد داد، اما در همین دنیایی که در این سهگانه خلق شده است؛ و چه زمانی جلد دوم و سوم سهگانه «مست جنگ» را در دسترس مخاطبان قرار خواهید داد؟
درحالحاضر مشغول نگارش جلد دوم هستم و به امید خدا در اواخر تابستان یا اوایل پاییز سال آینده منتشر خواهد شد. اسم این جلد «پرواز عقاب» است.
آیا اسم و داستان جلد سوم هم مشخص شده است؟
در جلد سوم داستان به سرانجام میرسد. میدانم چه داستانهایی قرار است در آن روایت شود، اما هنوز اسمی برایش انتخاب نکردهام؛ و پس از سهگانه «مست جنگ» سراغ سهگانه بعدی خواهید رفت؟
پس از اتمام این سهگانه دیگر قصد ندارم رمان تاریخی بنویسم و از فرم تاریخ دگرگون استفاده کنم. همه اینها در دسته علمی-تخیلی قرار میگیرند، اما میخواهم در این فضا سراغ ایدههای متفاوتتری بروم.
یعنی سهگانه بعدی در فضای متفاوتتری اتفاق میافتد؟
هم در فضایی متفاوت و هم اینکه میخواهم بین آنها فاصله بیفتد، زیرا تاریخی نوشتن بسیار سخت است و باید انرژی زیادی پای آن گذاشت.
کتابهای علمی-تخیلی این روزها در جهان بسیار مورد اقتباس سینمایی قرار میگیرند. آیا دوست دارید این اتفاق برای «مست جنگ» هم بیفتد؟
اگر شرکتی همچون نتفلیکس این کار را انجام دهد بله، ولی در ایران خیر.
به دلیل کیفیت اثر؟
نه، تنها این موضوع نیست. هر نویسندهای دوست دارد کارش دیده شود و مورد اقتباس قرار گیرد، ولی حاشیههایی در این رابطه وجود دارد که به شخصیت من در داستان برمیگردد. این شخصیت مخاطب را به چیزی ترغیب میکند که قصد من نیست، اما همین ویژگی و رفتار او جریان تاریخ را تغییر داده است و این موضوع بیشک در ایران حاشیهساز میشود. شاید سینمای خانگی بتواند سراغش برود. بسیار دوست دارم این اتفاق بیفتد، اما از سوی دیگر واقعبین هستم و میدانم افتادنش بسیار سخت است. امیدوارم مخاطبان کتاب را بخوانند و لذت ببرند، اما این نکته را هم در نظر داشته باشند که این داستانها واقعی نیست.
در تاریخ دگرگون نویسنده علاوه بر اینکه تغییری ایجاد میکند، باید یک مبنا هم بچیند و این سختی کار با تاریخ دگرگون است.
انتهای پیام/