به گزارش «سدید»؛شبکههای اجتماعی بر پایه اینترنت، از قبیل فیس بوک، تویتر، لینکداین، وایبر، تلگرام، واتس آپ و… در عین حال که فضاهایی هستند که در آنها افراد دوستان جدیدی پیدا میکنند و یا دوستان قدیمی خود را در جریان تغییرات زندگیشان قرار میدهند، مکانهایی برای تبادل نظر هستند که در آنها جوانان عقاید و نظرات خود را با هم به اشتراک میگذارند. شبکههای اجتماعی بهطورکلی، مکانهایی در دنیای مجازی هستند که مردم در آنها خود را به طور خلاصه معرفی میکنند و امکان برقراری ارتباط بین خود و همفکرانشان را در زمینه مختلف مورد علاقه فراهم میآورند.
شبکههای اجتماعی جدید دنیای نو و متفاوتی از ارتباطات و تعاملات بشری را برای ما خلق کردهاند. این شبکههای در حال رشد با سرعت زیاد در حال تبدیل شدن به یکی از زیرساختهای فناورانه اصلی و بعضاً اجتناب ناپذیر در زندگی و فعالیت اجتماعی ما هستند. ابداعات بشر و فناوری نوین علاوه بر اینکه موجبات رفاه حال انسان را فراهم میآورد، میتواند آسیبهای جبران ناپذیر بر پیکره جامعه و روح و روان انسان وارد آورد.
برای بررسی ابعاد موضوع اخلاق رسانه در شبکههای اجتماعی از منظر اسلام باحجت الاسلام محمد کهوند، کارشناس رسانه و فضای مجازی به گفتگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
توجه به مبانی اخلاقی از موضوعاتی است که نه تنها توجه مخاطب به رسانه را جدیت میبخشد، بلکه تبعات برنامههایی که رسانه عرضه میکند را نیز سامان میدهد
حجت الاسلام محمد کهوند با بیان اینکه در جهان حاضر، وسایل ارتباط جمعی و رسانههای گروهی با انتقال اطلاعات و معلومات جدید و تأثیر بر افکار و عقاید عمومی، نقش بسیار مهمی بر عهده دارند. گفت: سیر تحول سریع، در عصر اطلاعات و لزوم مبادله هر چه بیشتر بین نظامهای سنتی و مدرن، رسانههای گروهی را اهمیتی خاص بخشیده است، تا جایی که بعضی از اندیشمندان معتقدند توسعه نظامهای اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و پیشرفت رسانهها و تکنولوژیهای ارتباطی، لازم و ملزوم یکدیگرند.
روابط دو سویه رسانه و اخلاق
وی افزود: رسانههای گروهی تنها به ما اطلاعات لازم برای زندگی در جامعه متجدد را نمیدهند، بلکه تعیین میکنند که جوامع چه آگاهیهایی را لازم است داشته باشند و چه چیزهایی ارزش است. بنابراین، در راستای رسالت آگاهی رسانی رسانهها، وظیفه آموزش دهی نیز از اهداف اصلی آنان است. در چارچوب این نقش، رسانه ممکن است خود را هادی و مبشر جامعه به امور اخلاقی بداند.
کهوند تصریح کرد: بنابراین، لازمه این که مخاطبان از رسانههای گروهی به عنوان یک منبع آگاهی و آموزشی استفاده کنند، این است که رسانه بر مجموعهای از اصول و معیارهای ارزشی جامعه مبتنی باشد. توجه به مبانی اخلاقی از موضوعاتی است که نه تنها توجه مخاطب به رسانه را جدیت میبخشد، بلکه تبعات برنامههایی که رسانه عرضه میکند را نیز سامان میدهد. به عنوان مثال نوع برنامههایی که تلویزیون ارائه میدهد و یا قواعد اخلاقیای که روزنامه نگار برای جامعه مفروض میگیرد (مانند: مردم سالاری، آزادی و …) و به طور کلی حریمها و چارچوبهای حقوقی، فرهنگی، اجتماعی و… همگی مبتنی بر اصول اخلاقیای هستند که همیشه بتوانند پایدار بمانند یعنی ارزشهای ثابت و مورد قبول عموم جامعه.
وی خاطرنشان کرد: بعد دوم بحث رسانه و اخلاق، این قضیه است که رسانه، خود برآیندی از نیروها و شرایط اجتماعی است. بنابراین، در جامعهای که اصول ارزشی نادیده گرفته میشود نمیتوان از رسانههای گروهی نیز انتظار داشت که خود را ملزم به رعایت این اصول بدانند. در حقیقت رسانه هم میتواند به عنوان معلم اخلاق عمل کند و هدایتگر مردم به سوی ارزشهای اخلاقی باشد و هم میتواند اصول اخلاقی عرضی و رایج در جامعه را گرفته و باز تولید کند و تنها هدفش را پسند مخاطب قرار دهد. بنا بر این، رسانه، رسالت دوگانهای را در رابطه با ارزشهای اخلاقی عهده دار است.
رسانه، خود برآیندی از نیروها و شرایط اجتماعی است. بنابراین، در جامعهای که اصول ارزشی نادیده گرفته میشود نمیتوان از رسانههای گروهی نیز انتظار داشت که خود را ملزم به رعایت این اصول بدانند
این کارشناس فضای مجازی گفت: بنابراین، اخلاق (به عنوان یک نظام ارزشی)، در دنیایی که همه چیز رنگ تجارت و عقلانیت ابزاری به خود میگیرد دیگر نمیتواند تنها به عنوان یک نظام نظری (ذهنی) در جامعه عرضه شود. در چنین جهانی افراد، نیازمند وجود کاربردی و عملی ارزشهای اخلاقی اند تا بتوانند از پس مسئولیتها و وظایف و حتی ناملایمات دنیای متجدد برایند.
اخلاق رسانهای و دامنه تأثیر آن
وی خاطرنشان کرد: برد رسانههای گروهی، بسیار وسیع است. رسانهها نه تنها بر تک تک مردم تأثیر میگذارند بلکه آموزهها و طرز عملکرد آنها حتی بر روابط میان افراد جامعه نیز تأثیر میگذارد. بسته به هدفی که رسانه برای خود تعریف میکند با ارزشهای اخلاقی، رابطه پیدا میکند. در واقع، رسانههای گروهی آن قدر قدرت دارند که نه تنها برای آگاهی بخشی به افراد به کار میروند بلکه تعیین میکنند که چه چیزی مهم است و چه چیزی بی اهمیت و امر مطلوب و غیر مطلوب کدام است.
حجت الاسلام کهوند در ادامه گفت: رسانههای گروهی دارای سه طیف اصلی مخاطب کودکان، جوانان و سالمندان هستند. بنابراین، برای این که بتوانند هر سه طیف را راضی نگه دارند، از بین انبوهی از اطلاعات و دادهها و برنامهها دست به گزینش میزنند. بدیهی است که این گزینش و بر پایه هدف اصلی رسانه صورت میگیرد. بالطبع، رسانههای گروهی، در یک نظام سرمایه داری و کالامحور، برنامههایی را بیشتر عرضه میکنند که سه طیف ذکر شده را به سوی مصرف گرایی هر چه بیشتر و جلوههای ظاهری سوق دهند، و بالعکس، رسانه در یک جامعه اسلامی که حق محوری و عدالت محوری از ارزشهای متعالی آن است، با ساز و کارهای لازم، برنامههایی را ارائه میدهد که مبتنی بر حفظ گوهر پاک و ذات الهی بشر باشند.
وی گفت: سپس رسانهها قدرت آن را دارند که جامعه را به دو سوی اخلاق عرفی (سکولار) و یا اخلاق مبتنی بر شعائر دینی و ارزشهای مثبت، هدایت کنند. رسانههای گروهی در جامعه اسلامی به دنبال تولید و ارائه برنامههایی هستند که ارزشهای اخلاقی مبتنی بر آموزههای دینی را تقویت کنند، هر چند که همین رسانهها در ضمن عملکرد خود دچار خطا هم میشوند که این خطا در جای خود، ارزشهای اخلاقی را تضعیف میکند.
مهمترین قضیه در رسانه، محتوای برنامه هاست. ارزشهای اخلاقی، جدا از مبانی و آموزههای دینی ما نیستند. به عنوان مثال، قرآن، خود، ارزنده ترین ارزشهای اخلاقی را به زیبایی به تصویر کشیده است؛ اما متأسفانه تنها در بخش کمی از برنامههای رسانههای گروهی ما و آن هم در مناسبتهای ویژه و به صورت پیامهای کاملاً مستقیم (که نوعاً کم بازده اند) از آن استفاده میکنند
این کارشناس فضای مجازی عنوان کرد: مهمترین قضیه در رسانه، محتوای برنامه هاست. ارزشهای اخلاقی، جدا از مبانی و آموزههای دینی ما نیستند. به عنوان مثال، قرآن، خود، ارزنده ترین ارزشهای اخلاقی را به زیبایی به تصویر کشیده است؛ اما متأسفانه تنها در بخش کمی از برنامههای رسانههای گروهی ما و آن هم در مناسبتهای ویژه و به صورت پیامهای کاملاً مستقیم (که نوعاً کم بازده اند) از آن استفاده میکنند. ارزشهای اخلاقی با دیگر آموزههای دین مبین اسلام، پیوند تنگاتنگ دارند و این، طبعاً دست اندرکاران را مکلف میسازد که به برنامههایی مبتنی بر آموزههای مذهبی بپردازند که در عین حال تعلیم و تربیت دینی، جاذبه بسیار زیادی برای مخاطبان داشته باشد.
وی افزود: مسلماً رسانههای گروهی در ایران به خودی خود در تضعیف ارزشهای اخلاقی، تعمدی ندارند؛ اما به نظر میرسد که بعضاً بی توجهی و بی دقتی در ارائه بعضی از برنامهها، خود، این امکان را فراهم میکند. به عنوان نمونه، فرم گرایی (سطحی زدگی و ظاهرگرایی) در رسانهها و غفلت از وجوه کاربردی و انتقال فهم عمیق و پایدار، سبب شده است که خدایی که رسانهها از آن دم میزنند، بیشتر در اعمال ظاهری حضور پیدا کند تا در عمق جان و باطن آدمیان.
کهوند در پایان گفت: آنچه از طریق رسانه به عنوان ارزشهای اخلاقی اشاعه پیدا میکند، تنها در بعد فرم و قالب و نظر است و به وجوه عینی و کاربردی و محتوایی، کمتر توجه شده است. امید است که رسانههای گروهی ما، با قدرتی که دارند بتوانند ارزشهای اخلاقی را به فرهنگ عمومی و غالب در جامعه تبدیل کنند و با کاربردی کردن آن، روز به روز آن را تقویت کنند.
/انتهای پیام/