به گزارش «سدید»؛ با رشد فراوان شهرها در چند دهه اخیر، ضرورت برنامهریزی در حوزه تحقق توسعه پایدار شهری بیش از گذشته به چشم میخورد و تحقیقات نشان داده است که شاخصهای اخلاقی و توسعه پایدار شهری، ارتباط مستقیم و معناداری با یکدیگر دارند.
بدین ترتیب یکی از مسائل بسیار مهم در موضوع شهروندی، اخلاق شهری و رعایت آن از سوی مدیران شهری و شهروندان است. اخلاق شهری مصادیق بسیاری دارد که چنانچه تمامی شهروندان آن را رعایت کنند و مدیریت شهری نیز شرایط را برای آن فراهم کند، زمینه رفع بسیاری از معضلات اجتماعی فراهم میشود و شهرها و کلانشهرهای کشور اندک اندک به سمت رعایت اخلاق شهری پیش خواهند رفت.
درباره اخلاق شهری و مصادیق دستیابی به شهری اخلاقمدار با مجیدرضا رجبی، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی، به گفتوگو پرداختیم که در ادامه میخوانید.
نقش مدیریت شهری در کاهش تنشهای اجتماعی چیست؟
ابتدا باید دقت کنیم که اخلاق شهروندی مستلزم برخی از موارد است که در هدایت یک جامعه برای همسو شدن آن با ارزشهایی که در بستر زمان به عنوان شاخصه مطرح شدهاند مؤثرند. برای بررسی موضوع مدیریت شهری در کاهش تنشهای اجتماعی لازم است که ابتدا به تعریف چند سرمایه اجتماعی بپردازیم.
در هر جامعهای چند مدل سرمایه وجود دارد. یک مدل، اقتصادی است، یعنی جامعه میتواند به سرمایههای اقتصادی خود همچون مسکن، اتومبیل و ... متکی باشد. سرمایه دیگر، سرمایه روانی جامعه است که اگر دچار مخاطره شود، ممکن است که آسیبهایی به جامعه وارد شود. برای مثال زمانی که اتفاقی در جامعه رخ میدهد، مانند خشونتهایی که در شبکههای اجتماعی مشاهده میشود، تمام جامعه دچار این آسیب میشود.
سرمایه بعدی، سرمایه اجتماعی است که نوعی اعتماد متقابل بین افراد جامعه است. سرمایه دیگر، سرمایه انسانی است. زمانی که رویداد تلخی در جامعه رخ میدهد، تمام جامعه آسیب میبیند و این سرمایهها دچار آسیبهای فراوانی میشود که نیاز به بازسازی دارد.
جوامعی که وارد مدرنیته میشوند شکل و شیوه خشونت آنها نیز تغییر میکند و در ظواهر گوناگون خود را نشان میدهد. مدرنیته باعث تغییرات تدریجی مدل ارزشگذاری در اجتماع میشود که لازم است اخلاق و فرهنگ نیز همسطح با توسعه، رشد پیدا کند. فقدان ایدهپردازی جوامع برای جایگزین کردن برخی امور با تبعات مدرنیته موجب ایجاد مشکلاتی همچون خشونت میشود
در بررسی اینکه چه فضاهایی در جامعه تأثیرگذار است، باید بدانیم که یکی از تأثیرگذارترین فضاها، رسانهها مانند تلویزیون، رادیو و ... هستند. باید برخی از واژهها بازنگری شوند؛ چراکه برای مثال در جامعه ایران اسلامی گاهی اوقات کلمات تفسیر به رأی میشود. زمانی که در رسانه ما از غیرت و تعصب گفتوگو میشود، ممکن است افرادی به خود اجازه دهند که دست به خشونت خانگی بزنند. حتی ممکن است به دلایلی که هنوز اثبات نشده و در حد فرضیه است، مسائلی همچون همسرکشی، مردکشی و ... رخ دهد.
گاه عنصر کتاب نیز در جامعه تأثیرگذار است. کتاب در بهبود اخلاق اجتماعی مؤثر است. مجلات و نشریات نیز در بالا بردن کیفیت اخلاق جامعه تأثیرگذار هستند. همچنین، اینترنت، ماهواره و ... در روند اخلاقی جوامع تأثیر فراوانی دارند. در هر جامعهای مدل ارزشگذاری و خشونت از دیدگاه همان جامعه تعریف میشود. در جامعهای که هنر وجود داشته باشد، خشونت کمرنگ است. بررسی متغیرهای جامعه نشان میدهد که در جامعه شاداب خشونت کمتری هست. آنچه از ماهوارهها و اینترنت در جامعه پخش میشود، مستلزم شاخصههای فرهنگی جوامع غربی است و میتواند خشونت را به مدلهای مختلف در جوامع دیگر ترویج دهد.
مسئله بعدی، فضاهای آموزشی است که تأثیر فراوانی در جامعه دارند. ۱۰ سال اول زندگی طلاییترین دوره تربیت فرد است. همچنین، مسائلی همچون جنسیت، مسائل دینی و پایگاه اجتماعی در اخلاق شهروندی تأثیرگذار هستند. در قرن جدید جوامع در فرآیندی قرار دارند که رودرروی یکدیگر ایستادهاند. بنابراین، باید این تقابل را درک کنیم و به نتیجه محکم و واحدی برسیم.
باید بپذیریم که جامعه ما دچار تغییرات جدی شده و اگر این تغییرات همسو با یکدیگر پیش نرود، دچار پسافتادگی فرهنگی خواهیم شد. انسان دارای اندامی است که تمامی اعضای این اندام همسو با یکدیگر رشد میکند. بنابراین، شاخصههای اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و سیاسی یک جامعه باید همسو با یکدیگر پیش بروند و چنانچه این اتفاق رخ ندهد و در یک بخش تعالیم لازم به جامعه ارائه نشود، جامعه دچار پسافتادگی خواهد شد و انسانها براساس ادراک خود از وقایع به تفسیر رخدادها میپردازند.
اگر در یک جامعه خشونت، تعصب و ... واژگان جدید و ارتباط خوبی نداشته باشند، ممکن است انسانها با درک شخصی خود از این واژگان، دست به خشونت بزنند. اگر امروز خشونتی در جامعه صورت میگیرد، متهم فقط با دولت سروکار ندارد، بلکه با تمام جامعه سروکار دارد و جامعه به آن واکنش نشان خواهد داد. امروز وظیفه برخی رسانهها مانند رادیو، تلویزیون و خبرگزاریها در حقوق شهروندی و اخلاقی جامعه قویتر است.
اخلاق شهری چه مؤلفههایی دارد که باید از سوی شهروندان رعایت شود؟
در مقوله اخلاق شهری و شهروندی باید به چند نکته مهم اشاره کرد. اولین نکته این است که افراد باید احساس تعلق به جامعه داشته باشند. زمانی که فردی به جامعه خود احساس تعلق پیدا میکند، حال بهتری دارد و جامعه را متعلق به خود میداند. افراد باید معنای جامعه را، که متعلق به آنهاست، بدانند. بنابراین، احساس تعلق داشتن به جامعه و هویت موضوعی است که باید در جامعه نهادینه شود.
نکته بعدی داشتن هدف و مسئولیت اجتماعی و اخلاقی در زندگی است. فعالیتگرایی اجتماعی نیز از موضوعاتی است که همواره باید مدنظر باشد. در هر جامعهای مؤسسات مردمی و نهادهای مردمپایه نظیر سمنها میتوانند نقش بسیار مهمی را در آرامش جامعه ایفا کنند. نکته دیگر سواد سیاسی جامعه است. البته این سواد به معنای خواندن و نوشتن نیست، بلکه به معنای درک، آگاهی و بینش افراد است. آگاهی به این مسائل در کنار یکدیگر موجب ایجاد رفاه اجتماعی خواهد شد و رفاه اجتماعی پیششرط اخلاق حرفهای در اجتماع خواهد بود.
بیاخلاقیها در روابط اجتماعی و بداخلاقیهای شهروندان با یکدیگر از کجا نشئت میگیرد؟
زمانی که جامعهای تغییر میکند، این تغییرات دارای تبعات و اثراتی است. البته این مسئله فقط شامل کشور ما نیست، اما چون جامعه ما در طول تاریخ اخلاقمحور بوده است، این مسئله بیشتر به چشم میآید. البته چندین عامل تأثیرگذارند که یکی از آنها ژن است. ژن یکسوم از شرایط یک فرد را شکل میدهد. مقولهای مانند خشونت در ژن افراد شکل میگیرد.
آرامش، هیجانات، تفکرات و فرهنگ افراد به ژن و نحوه تربیت آن بازمیگردد. موضوع بعدی محیط تربیت است. مسئله محیط نکته بسیار مهمی است؛ چراکه حتی اگر ژن خوب نیز در کار باشد، تنها محیط و بستری است که میتواند آن را فعال کند. اگر در جامعهای انسانها دست به خشونت بزنند و جامعه در مقابل آنها بایستد، همگان خواهند فهمید که خشونت خوب نیست. مسائل فرهنگی تحصیلی هستند نه تزریقی. انسانها باید بدانند که وظایفشان در جامعه در چه محورهایی تعریف میشود.
موضوع مهم بعدی بستر خانواده است. در خانواده باید مبنای مدل ارزشگذاری، هنجارها، فرهنگ و خردهفرهنگها کاملاً مشخص باشد. زن و مردی که در محیط خانواده فریاد میزنند، خشونت را در آن ترویج میکنند. گاهی اوقات افراد در سنین بزرگسالی احساس میکنند زمانی که فریاد میزنند، حرف و سخنشان تأثیر بیشتری دارد. این افراد زمانی که در کودکی فریاد میزدند، افراد خانواده تسلیمشان میشدند. حتی در محیط خانواده کلماتی که استفاده میشود مسئولیت ایجاد میکنند، مثلاً واژههایی همچون پدر، مادر و ... دارای بار مسئولیتی هستند. ایرانیان چه قبل و چه بعد از اسلام بر اخلاق در خانواده تأکید کردهاند.
موضوع بعدی، محیطهای آموزشی مانند مدرسه هستند. باید در آنها خشونت را نفی کنیم و بدان ارزش ندهیم. زمانی که در یک مدرسه خشونت حرف اول را بزند، مدل ارزشگذاری دانشآموز بر پایه آن شکل میگیرد و زمانی که این مدل در بستر زمان در وجود فرد نهادینه شود، تا آخر عمر در ذهن او باقی میماند.
همچنین همنشینی با دوستان اهمیت دارد. افراد باید کسی را به عنوان دوست انتخاب کنند که سطح زندگی و فرهنگش را بالا ببرد. رسانه نیز بسیار مؤثر است و باید با تولید و پخش برنامههای اخلاقی و اجتماعی، نقشش را ایفا کنند. رسانهها به ویژه رسانه ملی میتوانند با اجرای برنامههای اجتماعی و اخلاقی و گفتوگو با اساتید مجرب در آنها، مردم را در جریان حقوق شهروندی و ویژگیهای اخلاق شهروندی قرار دهند.
چرا امروزه شاهد بیاخلاقیهای اجتماعی در جامعه اخلاقمدار هستیم؟
هر جامعهای در طول تاریخ به دلایل مختلفی حفظ شده است. جامعه ایرانی جزء استثناییترین جوامعی است که علیرغم حملات و تعرضها، شاخصه فرهنگی خود را در بستر حفظ کرده است و هر قوم غالبی پس از مدتی شاخصه فرهنگی ایرانیان را پذیرفت. بنابراین، فرهنگی که میتواند در طول بیش از سه هزار سال حفظ شود، ریشه در خاکی داشته که یکشبه به وجود نیامده است.
فرهنگ ایرانی ریشه در مسائلی دارد که قاعدتا در طول زمان شکل گرفته است. زمانی که مدل ارزشگذاری جامعهای به هر دلیلی تغییر میکند، شرایط جامعه همچون روند زندگی، همفکری و اندیشه آن نیز تغییر خواهد کرد. زمانی که جامعهای وارد دنیای مدرن میشود، باید تبعات آن را بپذیرد و جامعه باید در کنار مدرنیته در مسیر آموزش اخلاق شهروندی قرار گیرد.
جوامعی که وارد مدرنیته میشوند شکل و شیوه خشونت آنها نیز تغییر میکند و در ظواهر گوناگون خود را نشان میدهد. مدرنیته باعث تغییرات تدریجی مدل ارزشگذاری در اجتماع میشود که لازم است اخلاق و فرهنگ نیز همسطح با توسعه، رشد پیدا کند. فقدان ایدهپردازی جوامع برای جایگزین کردن برخی امور با تبعات مدرنیته موجب ایجاد مشکلاتی همچون خشونت میشود.
مقوله خشونت طی سالهای گذشته در جامعه شکل جدیتری به خود گرفته است که دلایل مختلفی مانند فقر، حاشیهنشینی و ... دارد. زمانی که معنویت در جامعه کمرنگ شود و قانون نیز به صورت جدی اجرا نشود، ممکن است افراد به خود اجازه دهند تا دست به هر اقدامی بزنند. در این شرایط گاهی اوقات برخی افراد ذهن خود را تعطیل میکنند و به بیاخلاقی سلام میدهند. همچنین، این احساس به وجود میآید که خط قرمزها و هنجارهایی که به عنوان یک ارزش در جامعه قلمداد میشد، شکسته شده است و انسانها به خود اجازه ترویج بیاخلاقی را میدهند.
نکته مهم این است که مدرنیسم را باید همراه با اخلاقیات و فرهنگ جامعه حفظ کرد. هرچقدر بتوانیم جامعه را شادابتر کنیم، جامعه از خشونت دور میشود. هنر در تقابل با خشونت است و شاید به همین دلیل است که از هنر به عنوان دختر آزادی یاد میشود؛ چراکه ترویج هنر موجب پس زدن خشونت میشود.
چقدر سیمای شهر در ایجاد تعادل و موازنه در اخلاق شهری تأثیرگذار است؟
هر نوع تصویری در ذهن افراد میتواند در ضمیر ناخودآگاه آنها به یک نکته رفتاری اشاره کند. رنگ، تصاویر و فضای بصری جامعه نقش بسیار مؤثری در کاهش خشونتها و اخلاق شهری دارد. گاه ممکن است ظاهر ساختمانها موجب ترویج خشونت شود. بنابراین، باید روانشناسان و معماران اظهار نظر کنند و براساس نظریات خود روند فکری جامعه را به گونهای پیش ببرند که جامعه عاری از خشونت شود.
اگر جامعه از نظر بصری دارای فضاهای سبز و بانشاط بیشتری باشد، به آرامش نزدیکتر است. قطع درختان و انبوهسازی و ساخت برجها موجب افزایش استرس و خشونت در جامعه میشود. مدیران و مسئولان باید به ایجاد فضای سبز بیشتری در شهرها اقدام کنند تا محیط شهری برای آرامش بیشتر افراد مهیا شود. پس بهرهگیری از روانشناسان در حوزه سیمای شهری، ایجاد فضاهای سبز بیشتر در شهرها و ... از جمله موارد بسیار تأثیرگذار در میزان آرامش بیشتر جامعه هستند.
موضوع بعدی در نظر گرفتن شاخصههای بصری و فرهنگی شهروندان است. استفاده از پیامهای خوب و تأثیرگذار در سطح شهر برای انتقال مفاهیم مطلوب و آرامبخش از دیگر مواردی است که باید مسئولان شهری به آن توجه کنند تا جامعه آرام آرام به آرامش برسد.
آیا شهروندان در جامعه دینی ایرانی ـ اسلامی ما به آگاهی لازم برای رعایت اخلاق شهروندی دست پیدا کردهاند؟
ممکن است در جامعه دینی مطرح شود که آیا مردم همسو با این نوع جامعه رشد کردهاند یا خیر؟ چراکه باید اشتباهات و ناهنجاریهای فردی را از جامعه جدا کرد. گویی برخی افراد به صورت ذاتی میل به خشونت و بزهکاری دارند. میتوان به صراحت گفت که ما نتوانستهایم همسو با جامعه دینی و اسلامی خود رشد کنیم.
در جامعه اسلامی بخشی از تعاریف همچون عدالت اجتماعی مطرح میشود که فاصله عمیقی با رسیدن به چنین جامعهای وجود دارد و باید طوری رفتار کنیم که جامعه به اخلاقیات نزدیک شود. البته مستلزم این است که مردم و مسئولان دست به دست هم دهند و پیگیری این مقوله را از مهدهای کودک آغاز کنند؛ چراکه اخلاقیات، هنجارها و ارزشهای جامعه در سنین کودکی در فرد نهادینه میشود.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا