به گزارش «سدید»؛ یکی از مواردی که از ابتدای انقلاب اسلامی درباره دانشگاهها مطرح بوده، تحقق دانشگاه اسلامی و به دنبال آن تولید دانش اسلامی است که بارها از سوی مسئولان نظام به آن اشاره شده است و انقلاب فرهنگی یکی از نمودهای آن به شمار میرود. اما به باور صاحبنظران هنوز تا رسیدن به این نقطه فاصله زیادی وجود دارد و چهبسا یکی از دلایل عدم توفیق، نداشتن تعریف دقیق از دانشگاه اسلامی و ویژگیهای آن است.
دانشگاه اسلامی در بیانات رهبران انقلاب نیز مورد تأکید قرار گرفته و در شورای عالی انقلاب فرهنگی هم جلسات زیادی در این زمینه برگزار و سند اسلامی شدن دانشگاهها تصویب شده است.
برای بررسی بیشتر این موضوع و در مجموعه پرونده دانشگاه اسلامی، با حجتالاسلام والمسلمین محمد ملکزاده، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
اسلامیسازی دانشگاهها چه لزومی دارد؟
اگر همه کشورها مخصوصاً کشورهای اسلامی بخواهند ملیت، هویت و فرهنگ دینی خودشان را حفظ کنند، باید بیشتر سرمایهگذاری کنند، وگرنه آنها هم به سرنوشت اندلس دچار میشوند و در نهایت به جایی میرسند که دیگر هیچ اثری از فرهنگ دینی و اسلامی برای آنها باقی نخواهد ماند. بنابراین تحقق دانشگاه اسلامی ضرورتی انکارناپذیر است. حتی در کشورهای غربی اگر موضوعی مخالف با فرهنگ لیبرال دموکراسی وجود داشته باشد، به راحتی اجازه تدریس آن را در دانشگاهها نخواهند داد، چون برایشان مهم است که فرهنگشان تغییر نکند.
چرا ما چنین کاری را انجام ندهیم و بر اساس فرهنگ اسلامی و ایرانی برنامهریزی نکنیم و به راحتی اجازه دهیم که فرهنگ اسلامی ما را دستخوش تغییر و تحول قرار دهند. هر کسی که کمترین عِرق ملی و دینی داشته باشد باید پیگیر تحقق دانشگاه اسلامی باشد.
اشکالی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور با آن مواجه هستیم این است که با وجود انقلاب فرهنگی و تلاش برای اسلامی کردن دانشگاهها، بسیاری از متون آموزشی به عنوان یکی از مهمترین معیارهایی که میتواند دانشگاه و محیط علمی را اسلامی و به فرهنگ دینی نزدیک کند برگرفته از فرهنگ و اندیشه غربی است
برای اینکه بتوان یک دانشگاه را اسلامی و تولیدکننده علوم انسانی بومی قلمداد کرد باید چه برنامههایی داشت؟
درباره ویژگیهای دانشگاه اسلامی باید گفت که اگر از دو بعد نظری و عملی به این موضوع نگاه کنیم، میتوانیم آن را دانشگاهی تلقی کنیم که هم از نظر آموزشی و متون درسی و هم استادان معیارهای اسلامی را دارا باشد. متأسفانه اشکالی که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کشور با آن مواجه هستیم این است که با وجود انقلاب فرهنگی و تلاش برای اسلامی کردن دانشگاهها، بسیاری از متون آموزشی به عنوان یکی از مهمترین معیارهایی که میتواند دانشگاه و محیط علمی را اسلامی و به فرهنگ دینی نزدیک کند برگرفته از فرهنگ و اندیشه غربی است.
گاهی برخی افراد این را مایه افتخار میدانند و گاهی نیز تعمداً به این امر دامن میزنند. مقام معظم رهبری نیز بارها تأکید کردهاند، چراکه هنوز نتوانستهایم معیارهای اصیل دینی خودمان را در متون آموزشی وارد و بر فرهنگ اسلامی و ایرانی تأکید کنیم. مخصوصاً در علوم انسانی بیشتر با این مشکلات مواجه هستیم، چراکه ممکن است در علوم تجربی نمود کمتری داشته باشد، اما در علوم انسانی و مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روانشناسی، فلسفی و ... پرداختن به علوم دینی بسیار اهمیت دارد. همچنین استادان که تربیتشده حاصل فرهنگ و متون غربی هستند و متون ما از لحاظ اسلامی و دینی به حد کافی مورد توجه قرار نگرفته است. لذا وقتی دانشجویان و اساتید وارد جامعه یا مشغول تدریس میشوند، چون با ویژگیهای غیراسلامی و سکولار تربیت شدهاند، همان را به جامعه منتقل میکنند.
برای حل این مشکلات در مراکز دانشگاهی چه پیشنهادهایی ارائه میدهید؟
در شرایط کنونی در بسیاری از مقاطع تحصیلی شاهد توجه اساتید و دانشجویان به اندیشههای غربی و تغذیه فکری آنها از سوی نظریات سکولار هستیم و نیز بسیاری از اساتید با آموزههای اصیل دینی و ایرانی آشنایی ندارد تا بتوانند آنها را تدریس کنند. بنابراین باید بر این دو موضوع متمرکز شویم و ابتدا متون آموزشی را اصلاح کنیم.
برای مقابله با پدیده غربگرایی در دانشگاهها و تلاش برای تحقق دانشگاه اسلامی لازم است که جهاد فرهنگی و علمی صورت گیرد تا به ترجمه کتب و نظریات غربی اکتفا نکنیم و اگر ترجمهای صورت میگیرد، صرفاً برای مقایسه، بررسی و پیشرفت علمی باشد
برای مقابله با پدیده غربگرایی در دانشگاهها و تلاش برای تحقق دانشگاه اسلامی لازم است که جهاد فرهنگی و علمی صورت گیرد تا به ترجمه کتب و نظریات غربی اکتفا نکنیم و اگر ترجمهای صورت میگیرد، صرفاً برای مقایسه، بررسی و پیشرفت علمی باشد. لذا اگر این مسئله حل شود به مرور پیشرفتهای محسوسی در زمینه تولید علم دینی و تحقق دانشگاه اسلامی خواهیم داشت و متون آموزشی و دانشگاهی را اسلامیسازی خواهیم کرد.
به طور کلی هر کشوری نیاز دارد که متناسب با فرهنگ دینی و ملی خودش برای مسائل آموزشی برنامهریزی کند. متأسفانه در چند دهه اخیر فرهنگ لیبرال دموکراسی تلاشی فزاینده کرده تا فرهنگهای جهانی را به سمت خودش متمایل کند و هزینه کلانی را صرف کرده است، در حالی که فرهنگ لیبرالیسم در کشورهای غربی با مشکلات زیادی مواجه است و طبیعتاً غربیها میتوانند با انتقال این فرهنگ به جوامع شرقی مخصوصاً اسلامی فرهنگ آنها را متحول کنند.
اگر به سابقه اندلس نگاه کنید، برای سالهای متمادی اسلامی بود، اما به دلیل اجرای فرهنگ غیراسلامی و غربی، بلایی بر سر آن آمد که دیگر ردی از اسلام باقی نمانده است. البته هنوز میتوانیم معماری اسلامی را در آنجا مشاهده کنیم، اما چیزی به نام اسلام و مسلمان در اندلس باقی نمانده است. این امر نشان میدهد که مسائل فرهنگی و آموزشی تا چه اندازه میتواند یک ملت را متحول کند.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا