به گزارش «سدید»؛ یکی از خصایل انسانهای برجسته در جوامع بشری، جمع میان اضداد است، مثلاً تعبیری که قرآن کریم در مورد رسول خدا (ص) و یاران ایشان به کار برده، میفرماید: «مُحمدٌ رسُولُ الله والذین معهُ أشداءُ علی الْکفار رُحماءُ بینهُمْ» (۱)، نمونهای بارز از چنین خصلتی است و نشان از بشری دارد که جامع اضداد است، در مقابل کفار، شدید و خشن و در همان زمان، در میان مؤمنان، رحیم و مهربان است و هر کدام از نقیضین را به وقت خود و در سر جایش استفاده میکند.
خصلت دیگری که شبیه همین بوده و مجدداً در میان انسانهای برجسته مشاهده میشود، جمع میان خصلتهایی است که «متباین» با یکدیگر بوده و شاید یک درجه نسبت به اضداد، ملایمتر باشد، مثلاً جمع میان «مظلومیت» و «اقتدار». البته چنین خصلتهایی- یعنی جمع میان دو متضاد یا دو متباین- علاوه بر انسانهای شاخص و تراز اول، عموماً در میان نهادهای انسانی شاخص و کارآمد نیز دیده میشود. به عنوان نمونه، «بسیج» در زمره آن دسته از نهادهایی است که این ویژگی را داراست، مقام معظم رهبری با اشاره به جمع میان مظلومیت و در عین حال اقتدار در نهادی، چون بسیج، آن را با شخصیت امیرمؤمنان علی (ع) مقایسه میکنند و میفرمایند: «دشمنان میدانند که حضور بسیجی... چقدر اهمیت دارد، لذا همت میگمارند بر اینکه این حقیقت مؤثر و کارآمد و نافذ را مورد تهاجم قرار بدهند، البته این مظلومیت است. مظلومیت، مطلقاً به معنای ضعف نیست. قویترین انسانهای دنیا هم مظلوم واقع شدند. امیرالمؤمنین نیرومندترین انسان دورانهای گوناگون است و مظلومترین انسانها هم است...» (۲).
اما یکی از شاخصترین پدیدههای عصر حاضر که از حیث جمع میان اضداد و متباینها زبانزد است، پدیده انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) است؛ نهضتی که همچون رهبرش، خمینی کبیر، جامع مهربانی، گذشت و مظلومیت و در عین حال اقتدار است. مقام معظم رهبری در این خصوص میفرمایند: «انقلاب ما و نظام جمهوری اسلامی جزو مقتدرترین و نافذترین پدیدههای دوران معاصر است، اما مظلوم هم است. شخص امام بزرگوارمان- یک انسان مقتدر و قوی که میتوانست دنیا را تکان بدهد و تکان داد- جزو مظلومترین انسانهای زمان خودش بود، بنابراین مظلومیت منافات ندارد با اقتدار...» (۳).
انقلاب اسلامی، در عین اینکه همواره سعی کرده اقتدار خود را به رخ دیگران بکشد، در عین حال، همواره از اقصی نقاط عالم، مورد تجاوز و تعدی جبهه شیطان و ایادی آن بوده است.
تحرکات ۴۰ ساله نظام سلطه به مثابه پاتکی علیه انقلاب اسلامی
در مواجهه میان جبهه انقلاب با جبهه گسترده مقابل انقلاب (اعم از استکبار جهانی و در رأس آن ایالات متحده، ایادی منطقهای آنها همچون صدام حسین و مزدوران داخلی آنها همچون سازمان مجاهدین خلق و تیره منافقین)، این جبهه معارض انقلاب بوده که همواره سعی نموده «تک» انقلاب اسلامی علیه خود را با «پاتک» در میدان جبهه نظامی و نبرد سخت پاسخ دهد. تحرکات خصمانه نظام سلطه علیه انقلاب اسلامی را میتوان از منظر «تک و پاتک» تحلیل نمود، بدین معنا که تحرکات دشمن و خصومتهای او علیه انقلاب، «پاتک»هایی است که او در پاسخ به «تک» اولیه جبهه انقلاب- که همانا پیروزی دندانشکن مردم ایران در سال ۱۳۵۷ بوده- ترتیب داده و میدهد.
مؤید این نگاه، بازخوانی منظومه فکری امامین انقلاب اسلامی در این خصوص است:
۱. حضرت امام خمینی (ره) در سخنرانی خود در جمع پرسنل شهربانی و دانشجویان خارج از کشور در شهریورماه ۱۳۶۰، با اشاره به پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران علیه نظام شاهنشاهی، مخالفتهای مستمر ابرقدرتها با نظام اسلامی را نتیجه سیلی خوردن آنها از اسلام و جمهوری اسلامی طی پیروزی انقلاب اسلامی میدانند:
«آنها از اسلام سیلی خوردهاند و این سیلی را نمیتوانند تحمل کنند. از این جهت، به مخالفت با ما برخاستهاند و به مخالفت با رژیم جمهوری اسلامی... این سیلی که خوردهاند آنها، موجب این شد که از همه اطراف به ما هجوم بیاورند و ایادی خودشان را از داخل و خارج تجهیز کنند برای سرکوبی این جمهوری اسلامی، یعنی برای سرکوبی اسلام.» (۴)
۲. رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز با همین نگرش، تحرکات شیطنتآمیز ۴۳ ساله نظام سلطه علیه ملت ایران را پاتک آنها علیه تک انقلاب اسلامی میدانند و معتقدند خباثتهای دشمنان در این مسیر، جملگی ضدحملات کوچک و بزرگ آنها علیه تک سنگین انقلاب بوده است: «در واقع همه حرکاتی که دشمن در این ۴۰ سال در مقابل ما انجام داده است، پاتک انقلاب است. انقلاب ریشه دشمن را از لحاظ سیاسی در کشور کند و دشمن حالا مرتباً پاتک میکند و در هر دفعه هم شکست میخورد، اقدام میکند و نمیتواند، نمیتواند پیش ببرد، به خاطر ایستادگی، به خاطر این سد محکم مردمی و ملی، این بار هم ملت، با قدرت تمام به امریکا و به انگلیس و به لندننشینها میگوید: این دفعه هم نتوانستید، باز هم نخواهید توانست...» (۵)؛ لذا نظام سلطه، سیلی محکمی را که در میدان استقلالخواهی و آزادیطلبی ملت ایران خورده بود، سعی کرد در میدانهای دیگر (میدان جنگ نظامی، تهدید امنیتی، ترور و کشتار و تحریم) تلافی نماید که یکی از مهمترین و ابتداییترین آنها، میدان مبارزه مسلحانه و نظامی بود. در حالی که ملت ایران در انقلاب اول، استبداد پهلوی را سرنگون کرده و در انقلابی بزرگتر از آن- در جریان تسخیر لانه جاسوسی- چشم طمع استعمار و در رأس آن ایالات متحده به این کشور را کور کرده بود و ملت سرافراز ایران، میرفت تا شیرینی این پیروزیهای پیاپی را مزهمزه کند، به ناگاه درگیر دفع تحرکات ضدانقلاب در غرب کشور و پس از آن، جنگی تمامعیار و هشت ساله شد. نهتنها در این نبرد که در تمام درگیریهای سخت دیگری که میان جبهه انقلاب و جبهه مقابل رخ داد، این جبهه مقابل بود که گلوله اول را شلیک کرد و آتش جنگ را برافروخت و ملت ایران را درگیر جنگهای فرسایشی نمود. به دیگر سخن، جمهوری اسلامی هیچگاه آغازگر هیچ جنگی در طول تاریخ درخشان خود نبوده و این، مسئلهای است که علاوه بر ماهیت گفتمان انقلاب اسلامی- دایر بر عدم پیشدستی در تجاوزات نظامی- به خوی ضدجنگ و ضدتجاوزگری ایرانیان نیز بازمیگردد، به نحوی که ملت ایران در طول ۲۰۰ سال گذشته، هیچگاه آغازگر هیچ جنگی نبوده و به هیچ کشوری حمله نکرده است (۶).
حرمت «تجاوز پیشدستانه» در گفتمان انقلاب
در تمام نبردهای سخت میان جمهوری اسلامی ایران و نظام سلطه، جمهوری اسلامی در مقام دفاع بوده است و نه حمله پیشدستانه، چراکه اساساً در گفتمان انقلاب اسلامی، نظام برآمده از انقلاب هیچگاه قصد تجاوز به سرزمینها و کشورهای دیگر را به صورت پیشدستانه نداشته و ندارد. مؤید این ادعا، اظهارات مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید فطر چند سال پیش است که معظمله در واکنش به اظهارات رئیسجمهور وقت امریکا (۷) که گفته بود میتواند ارتش ایران را نابود کند (۸)، فرمودند: «قدیمیهای ما اینجور حرفها را «لاف در غریبی» میگفتند. من نمیخواهم در این زمینه چیزی بگویم، آنها که این حرف را خواهند شنید، اگر میخواهند درست بفهمند، اگر میخواهند از تجربههای خود درست استفاده بکنند بدانند، البته ما از هیچ جنگی استقبال نمیکنیم، ما به هیچ جنگی مبادرت نمیکنیم و پیشدستی نمیکنیم، اما اگر جنگی اینجا اتفاق بیفتد، آن کسی که سرشکسته از جنگ خارج خواهد شد، امریکای متجاوز و جنایتکار است.» (۹)
لذا منطق انقلاب اسلامی، عدم پیشدستی در تجاوز نظامی است، اما اگر این تجاوز از جانب طرف مقابل صورت گیرد، ضربت متقابل آن، سخت و خشن خواهد بود، به دیگر سخن، هرگونه تعرض نظامی، تروریستی یا امنیتی به خاک کشور، پاسخ فوری، هوشمندانه و سخت ایران را به دنبال خواهد داشت؛ موضوعی که رهبر معظم انقلاب اسلامی چندی پیش و در خلال مذاکرات برجام، به خوبی به آن اشاره کردند و فرمودند: «ملت ایران مذاکره زیر سایه تهدید را برنمیتابد. چرا تهدید میکنند؟ چرا غلط زیادی میکنند؟ میگویند اگر چنین نشود، چنان نشود، ممکن است ما حمله نظامی به ایران بکنیم، اولاً که غلط میکنید، ثانیاً من در زمان رئیسجمهور قبلی امریکا- آن وقت هم تهدید میکردند- گفتم دوران بزنودررو تمامشده (۱۰)، اینجور نیست که شما بگویید میزنیم و درمیرویم، نخیر، پاهایتان گیر خواهد افتاد و ما دنبال میکنیم. اینجور نیست که ملت ایران رها کند کسی را که بخواهد به ملت ایران تعرضی بکند، ما دنبال خواهیم کرد. این معنا را همه توجه داشته باشند...» (۱۱).
موشکباران مقر تروریستهای تکفیری در شرق فرات توسط پهپادهای رزمی سپاه در پاسخ به حمله تروریستی ۳۱ شهریور ۱۳۹۷ اهواز و نیز حمله موشکی به مواضع داعش در دیرالزور سوریه در پاسخ به حمله تروریستی به مجلس شورای اسلامی و حرم مطهر امام
خمینی (ره) (۲۱)، تنها نمونههای کوچکی از پاسخ دفاعی و قاطعانه جمهوری اسلامی به حملات تروریستی دشمنان در خاک ایران بود. این در حالی بود که این پاسخها، هر کدام در فاصله ۱۰ روز یا حتی کمتر از تاریخ وقوع حادثه داده شد و این، نشانگر اقتدار و قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران است.
نتیجه
آنچه در سطور بالا آمد، شرحی بر جمع میان دو مفهوم متباین «مظلومیت» و «اقتدار» در نظام برآمده از گفتمان انقلاب اسلامی بود. جمهوری اسلامی، هیچگاه به تجاوز یا تعدی نظامی و امنیتی به خاک دیگر کشورها پیشدستی نکرده و نمیکند و در عین حال در طول این ۴۰ سال، همواره آماج انواع حملات نظامی، تروریستی، امنیتی و تبلیغاتی بوده است، این روند، اوج مظلومیت نظام اسلامی را به رخ میکشد، در حالی که در عوض، این نظام سعی نموده ضربت متقابل را با اقتدار تمام بر سر دشمن عنود یا مزدور داخلی و خارجیاش فرود آورد. چنین روندی را- که امتزاجی از «مظلومیت» و «اقتدار» است- میتوان با مفهوم «مروت انقلابی» خلاصه نمود؛ تعبیری که در بیانیه گام دوم انقلاب و در توصیف عظمت انقلاب، از سوی مقام معظم رهبری به کار رفته است:
«این انقلاب از آغاز تا امروز نه بیرحم و خونریز بوده و نه منفعل و مردد. با صراحت و شجاعت در برابر زورگویان و گردنکشان ایستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع کرده است. این جوانمردی و مروت انقلابی، این صداقت و صراحت و اقتدار، این دامنه عمل جهانی و منطقهای در کنار مظلومان جهان، مایه سربلندی ایران و ایرانی است و همواره چنین باد.» (۳۱)
لفظ «مروت» در لغت به معنای جوانمردی و مردانگی است (۱۴) و در ادبیات عامیانه فارسی نیز به کسی یا گروهی اطلاق میشود که در عین آنکه بنای ظلم به کسی را ندارد، اما اگر به خودش یا دیگران به ناحق ظلمی روا داشته شود، تمام سعی خود را میکند تا ظلم ظالم را به احسن وجه پاسخ داده، حق مظلوم را از او بازستاند. با این معنا، رفتار جوانمردانه و بامروت انقلاب در برخورد با ظالمان و گردنکشان، شاخصهای مهم برای سنجش میزان خلوص مردمی بودن و انسانی بودن این انقلاب است. در همین راستا، یکی از موفقیتهای دیگر انقلاب اسلامی، این است که سعی کرده دامنه اقتدار خود را به خارج از مرزهای جغرافیایی تسری دهد، حمایت از مظلوم را- به هر شکلی- به عنوان مأموریت فرامرزی و جهانی خود در اقصینقاط کره زمین تعریف نماید. جمهوری اسلامی در دوران بعد از جنگ تحمیلی، توانسته با کمترین هزینههای نظامی ممکن در قیاس با بسیاری از کشورهای دیگر دنیا، عمق راهبردی خود را در منطقه غرب آسیا گسترش دهد و با موفقیت، جبهه تروریستی- تکفیری دستنشانده غرب را در این منطقه زمینگیر نماید.
نتیجه چنین روندی، تجلی «جوانمردی و مروت انقلابی» ملت ایران در چشم دوست و دشمن بوده است و طبعاً افتخار و سربلندی بیهمتایی را برای ایران و ایرانی به ارمغان خواهد آورد.
انتهای پیام/