به گزارش «سدید»؛ جنگ جز ویرانی، خرابی، آوارگی، فقر و... دستاوردی ندارد؛ اما بر تمامی ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری کشور درگیر جنگ تأثیر میگذارد. در ایران دو پدیده انقلاب اسلامی و بلافاصله بعد از آن شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، تأثیر مهمی بر عرصه هنر کشورمان گذاشتند. به طوری که طی همه سالهایی که از پایان جنگ میگذرد بخش عمدهای از روایتهای 8 سال دفاع مقدس بواسطه هنر، حفظ و به نسل جوان منتقل شده است.
در این میان یکی از مهمترین و در عین حال مظلومترین اقسام هنر که تحت تأثیر انقلاب و جنگ تحمیلی شکل تازهای به خود گرفت، تئاتر است که بعدها با نام «تئاتر دفاع مقدس» شناخته شد. در سه دهه گذشته از پایان جنگ تحمیلی جشنوارههای تئاتر به مناسبتهای مختلف به همت هنرمندان برای معرفی فرهنگ ایثار و شهادت برگزار شده که جشنواره «تئاتر سنگر» یکی از این موارد است که اخیراً برگزیدگان خود را معرفی کرد. در گفتوگوهایی با حسین برفینژاد کارگردان، بهار کریمزاده نمایشنامهنویس، و اروین گالستیان بازیگر که همگی جزو برگزیدگان دومین جشنواره «تئاتر سنگر» هستند، به تشریح و تحلیل وضعیت تئاتر انقلاب و دفاع مقدس پرداختیم و برای پرسشهایی از جمله اینکه چگونه با وجود نهادهای حمایتکننده، تولید و اجرای تئاتر دفاع مقدس با فراز و نشیب روبهرو است؟ و چه مشکلات و موانعی در مسیر تولید و اجرای عمومی تئاتر دفاع مقدس وجود دارد و... به دنبال پاسخ رفتیم که حاصل آن پیشرویتان قرار دارد.
سهم تئاتر دفاع مقدس برای مخاطبان شهرهای غربی و جنوب کشور باید بیشتر باشد
حسین برفینژاد، کارگردان که در اختتامیه دومین جشنواره «تئاتر سنگر» برای نمایش «مجلس مصیبتخوانی» برگزیده شد، به عنوان کسی که چند سالی است در فضای کارگردانی حضور فعال دارد، درباره وضعیت امروز تئاتر دفاع مقدس میگوید: «وضعیت امروز تئاتر دفاع مقدس متأسفانه صرفاً معطوف به چند موضوع و داستان تکراری شده است. من در طول این سالها که در این حوزه فعالیت میکنم شاید پنج یا شش تئاتر دفاع مقدس با زاویه نگاه متفاوت روی صحنه دیدهام. به نظر من وزارت فرهنگ و بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس باید قدری متفاوتتر عمل کنند. مثلاً نمایشهایی که امسال در این دوره از جشنواره «تئاتر سنگر» برگزیده شده و جایزه دریافت کردهاند بدون شک باید تا برگزاری دوره بعدی جشنواره روی صحنه بروند و اجرای عمومی داشته باشند و از آنها حمایت شود نه اینکه با برگزاری اختتامیه هر جشنواره همه چیز تعطیل شود تا جشنواره سال بعد.»
این کارگردان جوان که تاکنون کارگردانی نمایشهایی در ژانرهای مختلف ازجمله نمایش «نفر ششم»، «من برتر»، «خیس»، «سرخ» و... را برعهده داشته که بیشتر آنها در جشنوارههای تئاتر دانشگاهی موفق به کسب جایزههای متفاوت شدهاند، با تأکید بر لزوم حمایت متولیان تئاتر دفاع مقدس از هنرمندان این عرصه و رویکرد تعاملی میان نمایشنامهنویسان، کارگردانان و مسئولان فرهنگی ادامه میدهد: «به عقیده من و همانطور که اشاره کردم باید رابطه میان نویسنده و کارگردان هر اثر که اجرا میشود با متولیان، بعد از هر جشنواره حفظ شود و از آنها حمایت کنند تا این گروهها که پیشتر موفق عمل کردهاند باز هم آثار جدیدشان را روی صحنه ببینیم. مثلاً امیر دهقانی یکی از نویسندههایی است که در زمینه دفاع مقدس قلم بسیار خوبی دارد و در جشنواره تئاتر سنگر هم تندیس بهترین نمایشنامه را دریافت کرد، پس این قلم و این تفکر را نباید رها کرد یا شاید اگر من در جایگاه هر کدام از متولیان امر بودم، این کار را انجام نمیدادم.»
برفینژاد با اشاره به کمبود نمایشهای ارزشی در طول سال و محدود شدن آنها به زمانهای خاص و مناسبتی، میگوید:«علت اصلی این است که اجرای عمومی آثار بعد از جشنوارهها اتفاق نمیافتد و همین دلیلی است که اجراهای دفاع مقدس صرفاً در چند جشنواره محدود میشوند. درصورتی که این تئاترها میتوانند در طول سال و در تمام شهرهای ایران اجرا شوند تا تمام مردم ایران به تماشای نمایشها بنشینند، نه اینکه صرفاً اجراها به سالنهای تئاتر شهر تهران محدود باشد، ما در بیشتر اجراهایمان از اتفاقاتی که طی 8 سال دفاع مقدس در جنوب و غرب کشور افتاده حرف میزنیم اما اغلب اجراها را فقط در تهران روی صحنه میبریم، درصورتی که شهرهای غرب و جنوب کشور که بیشترین فشار را در طول 8 سال تحمل کردهاند باید بیشتر از اینها مخاطب این تئاترها باشند.»
با توجه به اینکه در اغلب آثار برفینژاد رنگ و بوی مسائل مربوط به جنگ به چشم میخورد، از او میپرسیم که چه دغدغهای باعث شده در این حوزه فعالیت مستمر داشته باشد که میگوید: «بله دقیقاً در حوزه دفاع مقدس هنرمندان اغلب با انگیزههای متفاوتی فعالیت میکنند، دو مورد در من بسیار تأثیرگذار بوده و هست اول: وجود پدرم، عمویم و داییهایم که همه در طول جنگ همیشه در جبهه حضور داشتند و این اتفاق در زندگی من بسیار تأثیرگذار بوده است. دوم زمانی که سرباز ستاد فرماندهی نیروی زمینی ارتش بودم و برای یادآوری و حفظ آنچه که در جنگ رخ داده است با امیر دهقانی (نویسنده) تصمیم گرفتیم به دنبال تولید آثاری در این ژانر برویم. پدرم سالها به عنوان فردی نظامی در جنگ حضور داشت و همیشه یکی از جذابیتهای رابطه من و پدرم به زمانهایی برمیگشت که پدرم با تمام جزئیات از عملیاتهایی که در آن شرکت داشت برایم تعریف میکرد و من مات و مبهوت این همه سختی و شجاعت او در آن ایام میشدم، اما برای من صد افسوس که دیگر او را در کنار خودم ندارم.»
مخاطب تئاتر دفاع مقدس از دیدن سنگرهای خاکی خسته شده است
اروین گالستیان، بازیگری که هیأت داوران دومین جشنواره «تئاتر سنگر» جایزه بهترین بازیگر مرد و همچنین جایزه نویسندگی برای نمایش «نیزار» را به او اهدا کرد، با بیان اینکه از نوجوانی در باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات به عنوان بازیگر فعالیت داشته است، میگوید: « تاکنون در نمایشهای «مافیا» و «حریق» به کارگردانی افروز فروزند، «آرش» به کارگردانی گلچهره دامغانی، «تولدبازی» به کارگردانی کیمیا کاظمی، «سیاوش و سودابه» به کارگردانی آناهید آباد، «سروان» به کارگردانی سعید شیرمحمدی، پرفورمنس «باعث» به کارگردانی بهنام شریفی و «نیزار» به کارگردانی سید محمدرضا زمانی ایفای نقش کردم که نمایشهای «سروان» و «نیزار» در حوزه دفاع مقدس بودند. »
گالستیان در خصوص انتخاب نقشها برای بازی در تئاتر دفاع مقدس ادامه میدهد که برای هر بازیگری فرصتهای جدیدی که به وجود میآید و نقشهای متفاوتی که پیشنهاد میشود، جذاب است. فکر میکنم در نمایشهایی با موضوع دفاع مقدس برای هر بازیگر نقش افرادی که تاکنون از آنها صحبتی در آثار دفاع مقدس نشده یا کمتر به آنها پرداخته شده است، میتواند ترغیبکنندهتر باشد.
این بازیگر جوان در پاسخ به این سؤال که در آثاری که در حوزه دفاع مقدس به تماشا نشسته یا در آنها نقشآفرینی کرده است، چقدر موضوعات و نحوه اجراها کلیشهای است، میگوید: «خدا را شکر در آثاری که در حوزه دفاع مقدس فعالیت داشتم به لایههایی از جنگ و افرادی پرداخته شده که قبلتر ندیده یا کمتر دیدهایم. آثاری که با عواطف انسانی افراد متأثر از جنگ سر و کار دارند. اما همچنان متأسفانه در میان آثار هنوز نمایشهایی روی صحنه میروند که جنگ را مشابه و متناسب با جامعه 20 سال پیش تعریف میکنند و به نظرم عملاً نسل جوان نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند یا همذاتپنداری در این میان اتفاق بیفتد.»
گالستیان که معتقد است با کلیشهزدایی میشود این ژانر از تئاتر را از رکود درآورد، ادامه میدهد: فارغ از شیوه اجرایی و بحث تکنیکال اجرا، به نظرم در حال حاضر مشکل این ژانر در متون نمایشی است و یکی از راهکارهایی که میتوان برای آن در نظر گرفت، دور شدن از آنچه که قبلاً در آثار دیدهایم و شنیدهایم، است. سرک کشیدن به بخشهایی از زندگی افراد درگیر جنگ که تاکنون به آنها پرداخته نشده و پنهان ماندهاند و پرداختن به این موضوع با زبان امروزی، به دور از شعار و با تمرکز بر عواطف متلاطم انسانهایی که جنگ زندگیشان را تغییر یا تحت تأثیر قرار داده است میتواند برای مخاطبان جذابتر باشد. موضوع دفاع مقدس مخصوصاً در چند سال اخیر و به دلیل نبود متنهای متناسب با جامعه امروز، دچار یک رکود و رخوت شده و طبیعتاً استقبال از آن هم کم شده است.
مخاطب امروز از دیدن سنگرهای خاکی خسته شده که میتوان به او حق داد به دیدن این آثار نرود. به عقیده من باید از مرزهایی که در این حوزه کشیده شده، فراتر رفت، باید لایههای عواطف انسانهای درگیر جنگ را جستوجو کرد، نه خود جنگ را. او با اشاره به دغدغههایش که باعث شده در این حوزه فعالیت کند، میگوید: در وهله اول به عنوان یک جوان که خودم جنگ را ندیدهام اما تأثیرش بر کشور برایم قابل تشخیص است، موضوع جذابی است. اما سلیقه شخصیام در حوزه نمایش، دیدن خود صحنههای جنگ نیست، بلکه تأثیری است که جنگ بعد از 30 سال بر آدمها گذاشته و صحبت کردن از جنگی که هنوز تأثیرش را در جامعه میبینیم. در وهله دوم به عنوان بازیگر، بازی در نقش افرادی که از نزدیک در محیط زندگی و زیستم ندیدهام و شخصیتشان همیشه حس کنجکاوی را در من قلقلک میدهد.
محدودیتها، علت اصلی کمکاری نویسندگان
بهار کریمزاده، نویسنده کتاب «از یه دقیقه بعدت خبر داری؟» که توسط بنیاد روایت به چاپ رسیده و در اختتامیه تئاتر سنگر رونمایی شد، با بیان اینکه داستانسرایی و قصهسازی از علایق دوران کودکیام بود، میگوید: «از وقتی خواندن و نوشتن را یاد گرفتم داستاننویسی را هم شروع کردم. دغدغهام در همه دوران مدرسه، نوشتن و اجرای نمایشهای کودکانه بود. اما از سالهای ۷۵ به بعد حرفهایتر به نوشتن نمایشنامه روی آوردم و موفق شدم تعدادی از آنها را روی صحنه ببرم.» او ادامه میدهد: تاکنون 3 نمایشنامهام با نامهای «اول اسم بابا»، «شربت»، «از یه دقیقه بعدت خبر داری؟» به چاپ رسیده که هر سه در ژانر دفاع مقدس بوده است. نمایشنامههای دیگری هم دارم که در نوبت چاپ هستند؛ از جمله نمایشنامه «بهار نارنج» که با موضوع دفاع مقدس است.
کریمزاده معتقد است که سوژه خوب و دغدغه داشتن از دلایل کافی شروع نگارش یک متن توسط یک نویسنده است. او در این باره میافزاید:« امروزه نویسندگان به دلایل متعددی نمیتوانند به سوژه مورد نظر خود بهدرستی و عمیقاً بپردازند و آن را به نگارش درآورند. من به عنوان یک نویسنده به دلیل محدودیتهای حاکم اجازه پردازش به سوژه مورد نظرم را به طور کامل یا کافی ندارم و همین مسأله که مسلماً مورد توجه بیشتر نویسندگان است باعث کمکاری در امر نوشتن میشود. ترس از مردود اعلام شدن کار یا دستور برای تغییر مسیر نوشتاری یک اثر خلق شده، یک نویسنده را به فکر فرو میبرد و نتیجه این نگرانیها در نهایت به خودسانسوری منجر میشود.
اما زمانی که خلق یک اثر نوشتاری بدون نگرانی از قضاوت مخاطب به عهده خالق اثر باشد، میتوان از آن نوشته به نظرات و روحیات نویسنده هم رسید. » او در خصوص شیوه کاریاش در نمایشنامهنویسی میگوید: شیوه کار من در نوشتن ابتدا با جرقه زدن یک سوژه یا یک طرح در ذهنم شکل میگیرد و سپس سعی در پردازش آن طرح میکنم که در نهایت به شکل نمایشنامه خلق میشود. در مواقعی هم ممکن است حسی یا اتفاقی یا موقعیتی که مدتها دغدغه ذهنیام بوده، در یک روز نامعلوم تصمیم به نوشتن آن کنم و اثر ذهنی خود را به شکل نمایشنامه در بیاورم؛ مثل نمایشنامه «چه زود زمستون میشه» یا نمایشنامه «یک لحظه آرامش».
/انتهای پیام/
منبع: روزنامه ایران