گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ توزیع کتاب مهمترین دغدغه نشر آن است. دغدغهای که تا امروز گریبان گیر ناشران بوده و نه تنها ناشران که مدیران دولتیای که مسئولیت ساماندهی نشر را بر عهده داشتند را مغلوب خود ساخته است. گواه این ادعا، کاسته شدن تیراژ کتاب با وجود افزایش جمعیت مخاطبان بالقوه میباشد. در همین رابطه به سراغ ناشران و مدیران مراکز مطرح پخش کتاب در ایران رفتهایم.
در این رابطه به گپوگفت با حسن ازهریراد، مدیرعامل سابق موسسه فرهنگی منادی تربیت انتشارات وابسته به وزارت آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران پرداختهایم تا در گفتگو با وی به ابعاد دیگری از چگونگی وضعیت عرضه کتاب در کشور بپردازیم. ازهری معتقد است که چرخه توزیع کتاب در ایران نهایتا به خود ناشران محول خواهد شد و مراکز پخش کتاب در افقی بلندمدت کارآیی خود را از دست خواهند داد که در ادامه مشروح این مصاحبه خدمت مخاطبان ارجمند ارائه میشود.
جناب آقای ازهریراد، شما بنا به اقتضای مسئولیتتان و نزدیکی به نهاد آموزشوپرورش، طبعاً با میلیونها مخاطب کودک و نوجوان نیز در مدارس روبرو هستید، مشکلات عرضه توزیع کتاب در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
ازهریراد: باید در پاسخ پرسش ابتدا بگویم که مسئله توزیع کتاب در ایران متاسفانه طی دو سال اخیر ناشی از اوجگیری پاندمی کرونا و افزایش چشمگیر قیمت کاغذ به شدت با چالش روبرو شده است. در حال حاضر بخش بزرگی از ناشران به دلیل بالارفتن هزینههای تولید کتاب در ایران، توانایی انتشار کتاب با تیراژهای بالای گذشته را ندارند و نهایتاً کتابها از تیراژهای ناچیز چند صد جلدی در هر چاپ برخوردار میشوند.
زمان توزیع سنتی کتاب پس از همه گیری جهانی کرونا به سرآمده و کتاب نیز به مانند سایر محصولات اقتصادی نهایتاً وارد چرخه توزیع اینترنتی و بهرهگیری از سایتهای معتبر خدماتی شرکتهای مطرح این حوزه و یا خود ناشران خواهد شد.
در چنین شرایطی به علت کاهش شدید عرضه از سوی ناشران و نیز پایین آمدن محسوس قدرت خرید مخاطبان، طبعاً همین میزان محدود کتابهای تولید شده نیز نمیتواند در یک نظام منصفانه توزیع به دست مصرف کننده نهایی برسد. دولت هم به مانند گذشته از تأمین اعتبارات مناسب در عرصه فرهنگ بهویژه بخش مربوط به کتاب به دلیل افزایش تحریمها ناتوان گشته و نمیتواند یارانههایی را که در سالهای گذشته به ناشران میپرداخت را در وضعیت کنونی دوباره به جریان بیندازد. بنابراین تمام سروصداهای فعلی ریشه در همین اتفاقات تلخ دارد هرچند که بنده معتقدم زمان توزیع سنتی کتاب پس از همه گیری جهانی کرونا به سرآمده و کتاب نیز به مانند سایر محصولات اقتصادی نهایتاً وارد چرخه توزیع اینترنتی و بهرهگیری از سایتهای معتبر خدماتی شرکتهای مطرح این حوزه و یا خود ناشران خواهد شد.
در واقع شما معتقد به حذف مراکز توزیع و فروشگاههای کتاب سراسر کشور در افق پیش رو هستید؟
ازهریراد: خیر. این تحلیل به معنای نظر بنده یا درخواستم برای حذف مراکز توزیع یا فروشگاههای کتاب سراسر کشور نیست بلکه رصد وضعیت فعلی است که خوب یا بد به این شکل حرکت میکند.
ناشران در حال حاضر برخلاف گذشته (البته منظورم از واژه گذشته دهههای قبل نیست بلکه در همین حدود سه سال پیش) به شکلی چشمگیر اقدام به توزیع مستقیم کتاب از طریق سایتهای خودشان و یا بهره گیری از اپلیکیشنهای موفق خدمات کالا شده اند و امروز تعداد ناشرانی که با مراکز پخش کتاب همکاری میکنند به شکلی محسوس در حال کاهش است.
آیا علت چنین روندی به نوع تعامل ناشران با مراکز پخش به دلیل تخفیفهای ۴۰ درصدی کتاب با مدت زمان تقریبا طولانی ۸ ماهه جهت تصفیه حساب، باز میگردد؟
وقتی ناشران میبینند که در توزیع مستقیم کتاب توسط خودشان و یا برنامههای مطرح خدماتی میتوانند کتاب را نهایتاً با ۲۰ درصد تخفیف در اختیار مخاطب بهصورت نقد قرار دهند دیگر لزومی به همکاریهای اینچنینی با مراکز پخش به لحاظ داشتن صرفه اقتصادی دیده نمیشود، ولی این همه ماجرا هم نیست و وجود پاندمی کرونا بسیاری از خانوادهها را جهت تأمین کالاهای مدنظرشان محافظهکار کرده
ازهریراد: بههرحال این موارد هم بیتأثیر نیست. وقتی ناشران میبینند که در توزیع مستقیم کتاب توسط خودشان و یا برنامههای مطرح خدماتی میتوانند کتاب را نهایتاً با ۲۰ درصد تخفیف در اختیار مخاطب بهصورت نقد قرار دهند دیگر لزومی به همکاریهای اینچنینی با مراکز پخش به لحاظ داشتن صرفه اقتصادی دیده نمیشود، ولی این همه ماجرا هم نیست و همانطور که قبلاً عرض کردم وجود همین پاندمی کرونا بسیاری از خانوادهها را جهت تأمین کالاهای مدنظرشان و در راستای رعایت اصول بهداشتی و خارج نشدن از منزل محافظهکار کرده و طبیعتاً آنها از طریق بستراینترنت و یا شرکتهای پستی هم سریعتر و هم امنتر از گذشته میتوانند محصولات خود را تهیه کنند که کتاب هم در چنین سبد تهیه کالاهای مدنظر خانوادهها به مانند سایر محصولات فرهنگی جای میگیرد.
اما در مورد فروشگاههای سراسر کشور ذکر یک نکته مهم است. امروزه دیگر نمیتوان به مانند دهههای گذشته فروشگاههای عرضه کتاب به راه انداخت بلکه فروشگاههای کتاب ناچار خواهند بود با تهیه تمام محصولات فرهنگی از جمله کتاب، محیط متنوعتری را برای مخاطبان خود ایجاد کنند مشابه فضایی که ما در شهر کتاب پایتخت یا مثلاً شهر مشهد میبینیم و حتی من تصور میکنم که فروشگاههای معتبر زنجیرهای که کار توزیع کالاهای مورد نیاز خانوارها را بر عهده دارند هم در آیندهای نه چندان دور وارد توزیع محصولات فرهنگی از جمله کتاب میشوند. در واقع شکل توزیع سنتی کتاب در ایران روزبهروز ابزارهای مدرنتری را تجربه خواهد کرد که دقیقاً به معنای عبور از وضعیت فعلی تلقی میشود.
بیایید بازگردیم به نوع رابطه ناشران با مراکز پخش کتاب. برخی تحلیلگران معتقدند که در شرایط فعلی ما با کارکردی مافیاگونه از سوی مراکز پخش در قبال ناشران روبرو هستیم، مثال مراکز پخش در حوزه تولید کتاب هم با شیوههای مدنظرخودشان به لحاظ ساختاربندی کتاب اعم از جلد یا محتوای نوشتاری حتی استفاده از برخی نویسندگان دارای آثار تجاری پرفروش، به ناشران فشار وارد میکنند آیا شما چنین ادعایی را میپذیرید؟
ازهریراد: خیر. من در تمام سالهایی که در عرصه نشر کشور خدمت میکنم چنین ادعایی را به عینه مشاهده نکرده ام. درباره تخفیفهای پشت جلد که قبلا اشاره داشتید باید عرض کنم که عرف فعلی مراکز پخش در ایران همان ۴۰ درصد است که قبلا فرمودید، ولی این به معنای رفتاری مافیا گونه از سوی مراکز پخش در قبال ناشران به حساب نمیآید. به هرحال مراکز پخش هم با هزینههای مربوط به نیروی انسانی و حمل و نقل کتاب روبرو هستند که در نهایت سود آنها نیز بیش از رقم ناچیز ۱۰ درصد نخواهد بود، ولی در مورد دوم که اشاره کردید چنین ادعایی صحت ندارد مگر این که مدعیان برای ادعای خود دلایل منطقی و مستدل ارائه کنند که بعید میدانم چنین دلایلی اساسا وجود خارجی داشته باشد و یا قابلیت ارائه شدن! البته در حوزه تهیه کاغذ میتوان به وجود رانت و مافیا اشاره داشت، ولی فکر نمیکنم که به حوزه سوالات شما در خصوص توزیع کتاب مربوط باشد.
بله، مسئله کاغذ به حوزه پرسشهای بنده مربوط نمیشود. پس شما وجود مافیا در عرصه پخش کتاب را نفی میکنید؟
ازهریراد: قطعاً. بههرحال مراکز توزیع هم به دنبال سود خود در این بازار آشفته و محدود هستند، بنابراین سعی نمیکنند که با اتخاذ شرایط شاذ کاری رابطه خود با ناشران را بیشازپیش محدود سازند البته ذکر یک نکته مهم است. ناشران چه در حوزه کتابهای کودک و نوجوان، چه دفاع مقدس، چه جبهه انقلاب، چه حوزه روشنفکری یا کتابهای عمومی بههرحال در رشته کاری خودشان تخصصی هستند و طبعاً هرکدام بنابر ذایقه سازی که انجام دادهاند با مخاطب خاص خود نیز روبرو میباشند، ولی ما متأسفانه مراکز پخش تخصصی کتاب در حوزههایی که عرض کردم را نداریم و همین امر باعث بروز برخی مشکلات میشود که شاید عدهای از آن به غلط با عنوان مافیا یاد میکنند.
برخی کارشناسان معتقدند که نمایشگاههای استانی کتاب از سوی وزارت ارشاد نتوانسته به روح گسترش فرهنگ کتابخوانی در کشور کمک شایانی کند و حتی وجود همین نمایشگاهها در شهرستانها باعث شده تا فروشگاههای توزیع کتاب در آن استانها با خسارتهای مالی عدیده نیز روبرو شوند، نظر شما در این خصوص چیست؟
ازهریراد: بنده صد درصد با چنین نگاهی مخالفم. اتفاقاً معتقدم که نمایشگاههای استانی کتاب و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تخصصیترین نوع توزیع کتاب در کشور محسوب میشود و نه تنها خسارتی در ابعاد مدنظر شما ایجاد نکرده که وجود همین نمایشگاهها کمک شایانی به توزیع عادلانه با تخفیفهای مناسب به خانوادهها در اقصی نقاط کشور و خصوصاً مناطق محروم داشته است. ضمن آنکه یک محیط مفرح فرهنگی به مدت یک هفته هم ایجاد میشود. شخصاً دیدهام که فروشگاههای کتاب همان استان با استفاده از تخفیف ۴۰درصدی نمایشگاه که شامل ۲۰ درصد از سوی ناشر و ۲۰ درصد بن کتاب توسط وزارت ارشاد است تقریباً نیازهای یک سال خود را خریداری کردهاند.
معتقدم که نمایشگاههای استانی کتاب و نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران تخصصیترین نوع توزیع کتاب در کشور محسوب میشود و نه تنها خسارتی در ابعاد مدنظر شما ایجاد نکرده که وجود همین نمایشگاهها تا قبل از همهگیری کرونا کمک شایانی به توزیع عادلانه با تخفیفهای مناسب به خانوادهها در اقصی نقاط کشور و خصوصاً مناطق محروم داشته است
از آنسوی، مردمی که به نمایشگاههای استانی کتاب میروند هم تقریباً تمام نیاز یک سال خود را تأمین میکنند و طبیعتاً دیگر نیاز مجدد برای حضور در فروشگاههای کتاب استان خود را احساس نخواهند کرد!
ازهریراد: بله. ولی سؤال اینجاست که مگر چند درصد مردم یک استان موفق به حضور در نمایشگاههای فوقالذکر میشوند؟ مسلماً به نسبت جمعیت آن استان عدد قابلتوجهی محسوب نمیشود و همچنان بخش بزرگی از مردم استانی که نمایشگاه یک هفتهای کتاب در آن برگزار شده به دلیل گرفتاریهای شغلی یا بی اطلاعی امکان مراجعه به نمایشگاه را پیدا نمیکنند و به روال معمول برای تهیه کتابهای مدنظرشان به همان فروشگاههای قدیمی و معروف شهر خود در طول سال مراجعه خواهند کرد و صاحبان آن فروشگاهها هم که توانستهاند از حضور همه جانبه ناشران در استان خود بهرهمند شوند با سود مناسبی که بابت تخفیفهای پشت جلد داشتهاند چرخه توزیع خود را ادامه میدهند.
انتشارات شما هم به عنوان یکی از مراکز مطرح پخش کتاب ایران البته در مدارس با مخاطبان گستردهای روبروست. کارکردتان به چه شکل است؟
انتشارات منادی تربیت طرح ۵۰ هزار مدرسه، ۵۰ هزار نمایشگاه را دنبال کرده است و بنا داریم تا امسال هم مجدداً این طرح را به جریان بیندازیم. در این طرح ما کتابهایی که توسط ناشران کودک و نوجوان منتشرشده را از فیلترهای متعددی به جهت تضمین سلامت روان دانش آموزان عبور میدهیم و کتابهای مورد تأیید با کمک همهجانبه وزارت ارشاد با تخفیف ۳۰ درصد از ناشران خریداری میشود و نهایتاً ظرف مدت ۳ ماه هم پول آن به ناشران پرداخت خواهد شد
ازهریراد: لازم است که مخاطبان شما متوجه باشند انتشارات منادی تربیت با بخش عمدهای از ناشران ایران که در حوزه کودک و نوجوان فعالیت میکنند همکاری گسترده دارد. منادی تربیت سالهاست که طرح ۵۰ هزار مدرسه، ۵۰ هزار نمایشگاه را -البته تا دو سال پیش که کرونا هنوز مانع جدی بهحساب نمیآمد- دنبال کرده است و بنا داریم تا امسال هم مجدداً این طرح را به جریان بیندازیم. در این طرح ما کتابهایی که توسط ناشران کودک و نوجوان منتشرشده را از فیلترهای متعدد مدنظرمان به جهت تضمین سلامت روان دانش آموزان عبور میدهیم و کتابهای مورد تأیید توسط منادی تربیت با کمک همهجانبه وزارت ارشاد با تخفیف ۳۰ درصد از ناشران خریداری میشود و نهایتاً ظرف مدت ۳ ماه هم پول آن به ناشران پرداخت خواهد شد. ۲۰ درصد هم به دانش آموزان تخفیف داده میشود و ۱۰ درصد بابت مراحل توزیع و حملونقل با نظارت مستقیم وزارت ارشاد هزینه میشود. به هر میزانی که به مدارس کتاب میدهیم اگر در نمایشگاههای کتاب مدرسه فروخته شد که هیچ اگر فروخته نشد صرف تجهیز کتابخانههای مدارس میشود و در واقع ما کتابی را به ناشر عودت نمیدهیم و همین امر میتواند کمک مناسبی به آنها در راستای توزیع گسترده و سودمند از کتابهایشان در مدارس کل کشور باشد.
همین فیلترهایی که از آن یاد میکنید آیا نشاندهنده وجود رانت گسترده انتشارات منادی تربیت در تعامل با برخی از ناشران مدنظرش نیست؟
ازهریراد: خیر. وزارت آموزشوپرورش در حوزه چاپ کتاب برای دانش آموزان استانداردهای سختگیرانهای دارد که به محتوای آنها مربوط میشود و نه نوع انتشاراتشان. در واقع ما تا از سلامت محتوایی یک کتاب مطمئن نشویم اجازه ورود آن کتاب به مدارس را نمیدهیم. در این خصوص حتی حضرتعالی هم به عنوان یک پدر که فرزندان خود را به مدرسه میفرستید چنین مطالبه گری از ما میکنید که کاملاً به حق است. وقتی محتوای آن کتاب هم به لحاظ عدم مغایرت با شئونات دینی و عرفی جامعه و هم بابت همخوانی با سطح سواد و دوره تحصیلی دانش آموزان در مقاطع ابتدایی یا بالاتر تأیید شد صرفنظر از این که متعلق به کدام انتشارات در کشور است یا این که آنها چه دیدگاه فرهنگی و حتی سیاسی دارند، خریداری میشود و در اختیار دانش آموزان قرار میگیرد.
البته اگر منظور شما از رانت اشاره به کتابهای کمک آموزشی بوده باشد باز در این حالت هم پاسخ کاملاً منفی است، چون طبق دستورالعمل صریح وزارت آموزش و پرورش نه انتشارات ما و نه حتی انتشارات مدرسه، حق هیچ نوع همکاری با هیچ یک از انتشاراتهای کمک آموزشی را ندارند به همین دلیل که نگرانی شما و میلیونها نفر از والدین دیگر را تأمین میکند. چراکه خرید کتابهای کمک آموزشی از سوی ما در واقع مشروعیت بخشی به برندهای آنان است و از آنجا که وزارت آموزش و پرورش بههیچوجه سیاست مشروعیت بخشی به ناشران کتب کمک آموزشی را دنبال نمیکند عملاً ما اجازه هیچ گونه همکاری با آنها را نداریم و کتابهای کمک آموزشی حداقل از طریق انتشارات منادی تربیت یا انتشارات مدرسه اجازه ورود به مدارس را پیدا نمیکنند.
/انتهای پیام/