بررسی بازار پخش کتاب در گفتگو با مدیران توزیع انتشارات روایت فتح و ققنوس؛
مدیران حوزه نشر و توزیع کتاب معتقدند که حذف مراکز پخش (که انحصاری نیز شده‌اند) از بازار توزیع کتاب نه امکان‌پذیر است و نه منطقی، زیرا مراکز پخش دارای یک زیرساخت‌های منسجم و منظم هستند. آن‌ها به دنبال ایجاد نظام توزیع باید عادلانه هستند که فقط کتاب‌های پرفروش برخی ناشران سرشناس توزیع نشود و همچنین قراردادها رضایت ناشران را هم در برگیرد.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ همواره در لابه‌لای صفحات خبری شنیده می‌شود که چگونگی توزیع کتاب یکی از چالش‌های بزرگ مربوط به انتشاراتی‌ها است. تعطیلی پی‌درپی کتاب فروشی‌ها، قاچاق کتاب، ناشران موسوم به ۵۰ درصدی‌ها که از آنان به عنوان یکی از عوامل برهم خوردن نظم بازار کتاب کشور یاد می‌شود، بالا رفتن چشمگیر هزینه‌های مربوط به حمل‌ونقل کتاب، انحصار مراکز پخش، سیکل مافیاگونه توزیع کتاب و... همه از مصادیقی است که طرح می‌شود اما کمتر درباره چرایی و چگونگی تشکیل آن صحبت می‌شود. مسئله توزیع کتاب بهانه‌ای شده است تا در سلسله گفتگوهایی با مدیران مراکز توزیع و انتشارات کشور به واکاوی این مسئله بپردازیم.

در همین رابطه به سراغ مدیران توزیع دو انتشارات روایت فتح و ققنوس رفته‌ایم تا در گپ و گفتی صمیمانه و صریح با آنان به فهم مشترکی از مشکلات مربوط به توزیع کتاب در کشور دست یابیم. البته پیش از آغاز بحث ذکر یک نکته الزامی به نظر می‌رسد اینکه گفتگوهای ما پیرامون مسئله توزیع کتاب است و شامل عوامل دیگری همچون گرانی کاغذ، تأثیر تحریم‌ها و آسیب دیدن چاپخانه‌ها نمی‌شود. لذا نگاه ما در این سلسه گفتگوها به دنبال فهم مشترکی از موضوع نارسایی‌های مربوط به عرصه توزیع سراسری کتاب، معطوف شده است. نکته دیگر آنکه این گفتگوها با مدیران محترم پخش انتشارات ققنوس و روایت فتح به صورت جداگانه صورت گرفته است؛ آنچه در ادامه از منظر شما می‌گذرد مشروح این گپ و گفت با مدیران پخش انتشارات ققنوس و روایت فتح است:


«مرکز پخش و توزیع کتاب ققنوس به تصریح اکثر مراکز پخش و ناشران مطرح ایران یکی از بزرگترین مراکز پخش کتاب در کشور محسوب می‌شود که با بیش از ۲۷۰ ناشر در حوزه‌های مربوط به کودک و نوجوان و رمان همکاری مستمر دارد و تأمین کتاب حدود ۶۰۰ کتاب فروشی سراسر کشور را عهده دار است. ققنوس از دیرباز پایگاه مطالعاتی روشنفکران متمایل به ادبیات چپ ترسیم می‌شده است.»

خطر جدی است، دولت حمایت نکند، مراکز توزیع ورشکست می‌شوند

در رابطه با وضعیت توزیع کتاب در کشور محمد حسین‌زادگان، مدیر پخش انتشارات ققنوس درباره علت میزان اندک مراکز پخش کتاب در قبال گستره چشمگیر انتشارات سراسر کشور می‌گوید: علت اینکه چرا مراکز بزرگ و سرشناس توزیع کتاب در قیاس با حجم انبوه و بعضاً شناخته‌شده ناشران کشور تا این اندازه محدود است به نوع نگاه فرهنگی و به‌تبع آن سیاست‌گذاری‌های صورت گرفته توسط مدیران عالی فرهنگی کشورمان بازمی‌گردد. متأسفانه درآمد مراکز توزیع کتاب به نسبت انتشارات از سوددهی مناسب برخوردار نیست چراکه وقتی مدیران عالی فرهنگی کشور در یک مقطع زمانی تصمیم به اتخاذ سیاست‌های حمایتی از ناشران در راستای افزایش چشمگیر مراکز انتشاراتی در ایران گرفتند هرگز مراکز توزیع کتاب را به عنوان مکمل انتشار و تولید کتاب به حساب نیاوردند.

مدیر پخش ققنوس در پاسخ به این سؤال که وزارت ارشاد چه حمایت‌هایی از ناشران داشته که از مراکز پخش و توزیع کتاب دریغ شده هم بیان کرد: یکی از اصلی‌ترین حمایت‌های ارشاد از ناشران همان معافیت حق بیمه تا ۵ نفر برای ناشران بود. البته الآن دیگر آن وضعیت ظاهراً برای همهٔ مراکز انتشاراتی وجود ندارد و عرض بنده نیز به این معناست که چرا آن تسهیلات داده شده به مراکز نشر از مراکز توزیع کتاب دریغ شد! در واقع در نگاه کلان فرهنگی انتشارات، توزیع و کتاب‌فروشی‌ها در حقیقت به مثابهٔ دانه‌های به‌هم‌پیوسته تسبیح به حساب نیامدند و همین نوع نگاه جزیره‌ای و تک بعدی به مراکز انتشاراتی بدون در نظر گرفتن چرخه تکمیلی تولید کتاب در کنار توزیع گسترده آن باعث شد تا در کنار رشد چشمگیر مراکز نشر کتاب که از تسهیلات مناسب بیمه، یارانه مربوط به کاغذ و معافیت مالیاتی برخوردار بودند، مراکز توزیع و کتاب‌فروشی‌ها عملاً با انبوهی از مشکلات معیشتی تنها بمانند و همین امر وضعیت تأسف‌بار کنونی را رقم زده است.

به گفته حسین زادگان مخاطبان کتاب حتماً لازم است در جریان این نکته کلیدی قرار گیرند که صنعت نشر کتاب در ایران به نسبت سایر صنایع به لحاظ درآمدزایی از وضعیت اسفباری برخوردار است، حال وقتی در تصمیم گیری کلان فرهنگی کشور سه حوزه نشر، توزیع و فروش به صورت عادلانه مورد حمایت قرار نگیرند این اندک درآمد مختصر هم با مخاطرات جدی روبرو می‌شود که در حال حاضر عمدهٔ کتاب‌فروش‌های کوچک در کشور به شدت در معرض خطر ورشکستگی و تغییر کاربری روبرو هستند و همین جمع محدود مراکز توزیع کتاب به عنوان حلقهٔ وصل میان ناشران با کتاب فروشان هم روزبه‌روز کوچک‌تر شده و بسیاری از مراکز توزیع متوسط و یا کوچک هم طی دو سه سال اخیر به مرز تعطیلی رسیده‌اند.

حسین زادگان افزود: البته در این میان برخی از کتاب‌فروشی‌ها هم با تغییر کاربری از کتاب‌فروشی صرف به ارائه دهندهٔ تمامی محصولات فرهنگی موفق شده‌اند تا همچنان در گردونهٔ فروش کتاب باقی بمانند ولی در افق بلندمدت بدون تغییر نگاه کلان مدیران عالی سیاست‌گذار فرهنگی، ادامهٔ چنین روندی چندان روشن به نظر نمی‌رسد. شما باید در نظر داشته باشید که در همین بازار کوچک کتاب همواره سود تولید ناشران از سود توزیع مراکز پخش و کتاب‌فروشی‌ها بیشتر است.

به عقیده مدیر پخش انتشارات ققنوس در حال حاضر اکثر مراکز توزیع شناسنامه‌دار نیستند و اصولاً گرفتن جواز کسب توزیع کتاب با مشکلات عدیده‌ای روبروست. مثلاً اتحادیه ناشران از مراکز توزیع تقاضای داشتن واحد تجاری می‌کند درحالی‌که مراکز توزیع به دلیل احتیاج داشتن انبار کتاب و اجاره‌های بالا امکان تهیه واحدهای تجاری را ندارند.

حسین زادگان تأکید کرد: البته در دولت قبل وزارت ارشاد حاضر شد تا در پروانه نشر ناشران رسته توزیع و پخش را هم اضافه کند و با همین عنوان مراکز پخش نیز توانستند به عضویت اتحادیه ناشران درآیند. یا در مورد معافیت مالیاتی بند ل-ماده-۱۳۹ سازمان امور مالیاتی به صراحت مراکز توزیع و کتاب‌فروشی‌ها را از مالیات معاف می‌کرد ولی ظاهراً دچار تغییراتی شده و در حال حاضر اشاره مستقیمی به مراکز توزیع کتاب و کتاب‌فروشی‌ها در خصوص معافیت مالیاتی ندارد. این مسئله می‌تواند مراکز توزیع را با خطرات جدی ورشکستگی روبرو سازد چراکه عمده فعالیت مراکز توزیع مبادله کتاب با یکدیگر است. درواقع هیچ یک از طرفین سودی در این معامله یا به زبان ساده‌تر مبادله کتاب ندارند و صرفاً برای تکمیل تقاضاهای ارسالی از سوی کتاب‌فروشان است ولی، چون فاکتور خریدوفروش در سیستم‌های مالی ما ثبت می‌شود سازمان امور مالیاتی این رویه را شامل دریافت مالیات محسوب می‌کند.



«انتشارات روایت فتح برای هر مخاطبی در ایران یادآور نام عزیز آقا سیدمرتضی آوینی است و پس از شهادت ایشان به صورت متمرکز در حوزه‌های مربوط به دفاع مقدس و محور مقاومت فعالیت می‌کند. در واقع روایت فتح پس از انتشارات سوره مهر دومین نشر مطرح در حوزه کتاب‌های مربوط به ادبیات مقاومت است و دارای مخاطبان پرشماری در این حوزه است.»

مافیا نه اما توزیع کتاب در انحصار است

برخلاف اظهارات مدیر پخش انتشارات ققنوس، آقایان ذریه زهرا و مقدم از مدیران توزیع انتشارات روایت فتح، معتقدند که مراکز پخش بزرگ در حال حاضر چرخه توزیع کتاب کشور را در انحصار خود قرار داده‌اند. همچنین وقتی از مدیران توزیع انتشارات روایت فتح درباره برخی اظهارنظرها پیرامون مافیای توزیع کتاب سؤال شد، آنها مشترکا وجود مافیای توزیع را رد کردند، ولی هر دو معتقد به انحصار گسترده مراکز پخش بزرگ در عرصه توزیع کتاب کشور بودند.

ذریه زهرا در همین خصوص گفت: من هم معتقدم که نمی‌توان از کلمه مافیا برای توزیع رسمی کتاب در کشور استفاده کرد ولی باور دارم که توزیع کنندگان سرشناس و مطرح برای خود یک انحصار کاملاً محسوس را ایجاد کرده‌اند که عملاً بازار توزیع کتاب را در هماهنگی با یکدیگر در دست دارند و حتی در این خصوص از حمایت‌های دولت هم برخوردارند. از نگاه بنده مراکز پخش بزرگ در حال استثمار ناشران هستند، در واقع ناشران مجبور به پذیرش شرایط تحمیلی از سوی مراکز پخش بزرگ بابت توزیع کتاب‌ها هستند.

این مدیر توزیع انتشارات روایت فتح افزود: وقتی شما به برخی از این شرایط نگاه کنید که ناشر تا یک ماه حق فروش کتاب خود را ندارد و با درصدی که ناشر برای او در نظر گرفته مجبور به فروش کتاب می‌شود که در نهایت به زیان مالی ناشر منتهی می‌شود. در چنین شرایطی ناشر برای اینکه از زیان مالی خود بکاهد به دستکاری قیمت کتاب خود روی می‌آورد که در نتیجه قیمت کتاب افزایش‌یافته و در وضعیت نامطلوب اقتصادی از میزان استقبال مخاطب از کتاب کاسته می‌شود. البته در بحث قاچاق کتاب مافیا به شکل پررنگ خود را نشان می‌دهد و شاید تأثیر منفی قاچاق کتاب چندین برابر مراکز پخش بزرگ بر اقتصاد ناشران آسیب‌های جدی وارد کرده است. در حال حاضر به محض اینکه یک کتاب پرفروش می‌شود مافیای قاچاق کالا چند صد هزار نسخه از آن را وارد بازار می‌کند و عملاً ناشران را از حیز انتفاع ساقط می‌سازند.

 

مراکز توزیع، درآمد نشر و فروش را در بازار‌های خارج از کتاب سرمایه گذاری می‌کنند!

مقدم هم گفت: در ادامه باید عرض کنم که بازار توزیع کتاب در حال حاضر عملاً در اختیار مراکز پخش مطرح است و ناشرانی که خودشان از امکان پخش کتاب برخوردار نیستند طبیعتاً مجبور به پذیرش شرایط تحمیلی از سوی مراکز پخش بزرگ مانند دریافت چک‌های شش ماهه و حتی بالاتر هم هستند. ضمناً به عقیده من مراکز پخش بزرگ، بخش عمده درآمد خود را خارج از بازار کتاب سرمایه‌گذاری کرده‌اند.

وقتی از آقای مقدم پرسیدم ممکن است منظورتان را دقیق‌تر بیان کنید، پاسخ داد: مراکز پخش بزرگ چندین مدل قرارداد نقدی و مدت‌دار برای ناشران و کتاب‌فروشی‌ها طراحی کرده‌اند و درآمد حاصل از این مدل توزیع را خارج از بازار کتاب در بازارهای دیگر سرمایه گذاری کرده‌اند و اگر همان پول را مجدداً در بازار کتاب وارد می‌کردند بسیاری از مشکلات مربوط به توزیع کتاب عادلانه و منصفانه برمبنای پرسش شما مرتفع می‌شد.

 

مافیا یعنی پول و قدرت؛ ما نه پول داریم و نه قدرت!

حسین زادگان هم مانند مدیران فروش انتشارات روایت فتح وجود مافیای توزیع توسط مراکز پخش بزرگ را اتهامی بی پایه و اساس می‌خواند.

مدیر پخش انتشارات ققنوس در پاسخ به این سؤال که چرا کتاب مطابق فرمول سایر کالاها در عرصهٔ تولید و تقاضا به فروش نمی‌رسد و برخی از مراکز توزیع حاضر به پخش هر کتابی در بازار نیستند؟ و آیا نوعی مافیا در چرخهٔ توزیع کتاب میان برخی مراکز توزیع با تعدادی از ناشران به جهت بهتر دیده شدن کتاب‌های آنان وجود دارد؟ پاسخ داد: به‌هیچ‌وجه چنین استدلالی درست نیست و کسی که این استدلال را طرح کرده است باید برای آن فکت‌های عینی و مستدل ارائه کنند. مافیا همواره در فعالیت‌های اقتصادی غیرشفاف که هم پول و هم قدرت در آنجا وجود دارد پدیدار می‌شود. اولاً کار مراکز توزیع کاملاً شفاف و روشن است و ثانیاً مراکز توزیع کتاب نه از پول و نه از قدرت برخوردار نیستند که زمینه شکل‌گیری مافیا در آن‌ها وجود داشته باشد. اگر منظور شما این باشد که انتشارات ققنوس به عنوان یک انتشارات مطرح در میان جریان روشنفکری حاضر به توزیع کتاب‌های مثلاً حوزهٔ دفاع مقدس نیست بنده خدمت شما صریحاً اعلام می‌کنم که حجم عظیمی از کتاب‌های دفاع مقدس همین الآن در انبارهای ما جهت ارسال به سراسر کشور موجود است. اساساً چنین ایرادی در عرصه مراکز توزیع نمی‌تواند وجود داشته باشد، چون مراکز توزیع با فروش هرچه بیشتر کتاب و در همکاری با طیف وسیع ناشران است که می‌توانند همچنان سرپا بمانند و فعالیت خود را ادامه دهند. البته مراکز توزیع هم با محدودیت‌هایی روبرو هستند مثلاً انبار کتاب ما در حدود ۱۵۰۰ متر است بنابراین ما نمی‌توانیم تمام عناوین کتاب‌های ناشرانی را که با آن‌ها همکاری می‌کنیم را از آنان دریافت کنیم اگر ما انبار بزرگ‌تری در اختیار داشتیم حتماً این کار را دنبال می‌کردیم ولی با وجود چنین محدودیتی همین الآن هم بیش از ۳۰ هزار عنوان کتاب در تمامی حوزه‌ها در انبار موجود است و طبیعتاً امکان افزایش کتاب در انبار هم به لحاظ محدودیت فضا و هم کمبود نیروی انسانی از ما سلب می‌شود.

حسین زادگان ادامه داد: شما فرض بفرمایید که یک ناشر مثلاً ۱۰۰ عنوان کتاب دارد که ۱۰ عنوان آن پرفروش است، ۲۰ عنوان آن متوسط به فروش می‌رسد و ۷۰ عنوان باقی‌مانده کم فروش است حال برای بنده مگر فرقی می‌کند که کدام کتاب را توزیع کنم؟ مگر شرایط کتاب‌های پرفروش به نسبت کم فروش متفاوت‌تر است به لحاظ تخفیفات پشت جلد یا چک‌های دریافتی؟ در همین انتشارات ققنوس حداقل از دهه ۷۰ تا کنون حدود ۲۰ عنوان کتاب داریم که با سرمایه خود انتشارات هم به چاپ رسیده ولی مانند ملت عشق به فروش نمی‌روند. مگر می‌توانیم به کتاب‌فروش بگوییم اگر ملت عشق را می‌خواهی باید یک کتاب کم فروش را هم خریداری کنی؟

 

در بهترین حالت پیک‌های تخصصی ارسال کتاب هستیم

به گفته مدیر پخش انتشارات ققنوس نکته مهم اینجاست که برخی‌ها به غلط تصور می‌کنند مراکز توزیع کتاب در ایران هم از همان استاندارد‌های جهانی مراکز توزیع کتاب بین‌المللی برخوردارند! به هیچ وجه این طور نیست. او می‌گوید: ما عملاً بازاریاب‌های حرفه‌ای در مراکز توزیع کتاب کم داریم و در بهترین حالت پیک‌های تخصصی ارسال کتاب هستیم. وظیفه تبلیغ و بازارسازی برعهده ناشران است. ما کتاب‌های آنان را در تمام شبکه‌های اجتماعی‌مان نظیر کانال‌های تلگرامی، اینستاگرام و سایت قرار می‌دهیم تا مخاطبان‌مان که عمدتاً کتاب‌فروشی‌ها هستند از تولید آن کتاب‌ها مطلع شوند و بیشتر از آن کاری از دست مان برنمی‌آید ولی اگر منظور شما از مافیا وجود قاچاق کتاب در ایران است باید عرض کنم که کاملاً موافقم و در حال حاضر قاچاق کتاب موجودیت کار تولید، توزیع و فروش کتاب را با مخاطرات جدی روبرو کرده است که البته در سال‌های اخیر و به همت پلیس امنیت با همکاری مستمر اتحادیۀ ناشران به شکلی مطلوب این اتفاق دهشتناک کاهش یافته است.

حسین زادگان تاکید کرد: تا قبل از این که کارگروه صیانت در اتحادیه ناشران و پلیس امنیت شکل بگیرد ما شاهد بودیم که هر کتاب پرفروش بازار بلافاصله در تیراژ‌های عجیب و غریب و با چاپ افست تولید شده و در بازار عرضه می‌شد حتی با قیمتی به مراتب بیشتر از قیمت کتاب اصلی؛ ولی با تخفیف بیشتر. شبکه‌ای قدرتمند با توان پوشش کل بازار ایران. حتی بعضی از فروشگاه‌های بزرگ و کتاب‌فروشی‌های مطرح را هم در اختیار گرفته بودند. در واقع قیمت پشت جلد کتاب‌های مطرح را حتی در برخی از موارد بالاتر هم می‌بردند ولی با تخفیفات به مراتب بیشتر از شبکه توزیع رسمی کتاب آن را به فروش می‌رساندند که البته امروزه تا حدی جلوی این کار گرفته شده است.

 

سرمایه‌گذاری درآمد توزیع کتاب در بازارهای دیگر؟ کاش پولی در کار بود!

حسین زادگان همچنین با رد ادعا‌های مدیران انتشارات روایت فتح در خصوص قدرت بالای مالی مراکز پخش بزرگ، گفت که مراکز پخش بزرگ درآمدزا نیستند.

وقتی از حسین زادگان پرسیدم که روال تخفیفات مرکز پخش ققنوس از ناشران چگونه است، پاسخ داد: در حوزه کتاب کودک و نوجوان حدوداً ۴۰ الی ۴۵ درصد قیمت پشت جلد کتاب و در حوزه کتاب‌های بزرگسال و عمومی ۳۵ تا ۴۰ درصد تخفیف قیمت پشت جلد کتاب‌ها را می‌خریم؛ و با میزان ۳۰ الی ۳۲ درصد تخفیف به کتاب‌فروشی‌ها می‌فروشیم یعنی در بهترین شرایط سود مراکز توزیع کتاب حدود ۱۰ الی ۱۲ درصد است که اگر هزینه‌های بسته‌بندی و حمل و نقل کتاب را از آن کسر کنیم وضعیت درآمدزایی ناچیز مراکز توزیع به خوبی تبیین می‌شود و حال شما باید هزینه تهیه انبار مناسب کتاب با تعداد‌های حداقلی در کنار نداشتن بازاریاب‌های کارآمد و نیرو‌ها و عوامل دیگر به دلیل عدم توانایی مراکز توزیع در پرداخت حقوق مکفی به آنان را هم به لیست مشکلات ما اضافه کنید.

وی همچنین درباره خروج پول توسط مدیران مراکز پخش بزرگ از بازار کتاب هم در پاسخ کوتاهی گفت: کاش پولی در کار بود که بتوان آن را از بازار کتاب خارج کرد و در بازار‌های دیگری سرمایه گذاری کرد. متاسفانه کسانی که چنین ادعا‌هایی دارند چندان در کار توزیع کتاب حرفه‌ای نیستند و از دانش و تجربه لازم برخوردار نمی‌باشند.

حسین زادگان درباره پرسش دیگری مبنی بر اینکه همین تخفیفات ۴۰ درصدی پشت جلد کتاب به انتشارات فشار‌هایی جهت تولید باکیفیت‌تر کتاب وارد می‌کند ضمن رد هرگونه تحمیلی در تنظیم قرارداد از سوی مراکز پخش با ناشران، گفت: می‌پذیرم در قضیه چک‌های بلند مدت بخشی از ایرادات ناشران وارد است و مراکز توزیع علاوه بر گرفتن تخفیفات ۴۰ درصدی چک‌های مدت‌دار ۸ ماهه به آنان پرداخت می‌کنند. تازه این روند مربوط به کتاب‌های فروش‌رفته است و اگر کتابی در انبار بماند و فروش نرود چکی هم بابت آن به ناشر پرداخت نخواهد شد ولی شما باید بدانید که مراکز توزیع هم از کتاب‌فروشی‌ها پول نقد نمی‌گیرند و همین چک‌های ۸ ماهه را با تخفیف ۳۰ درصد دریافت می‌کنند. در واقع ترجیح بسیاری از مراکز توزیع این است که بتوانند کتاب‌ها را از ناشران نقداً بخرند و به کتاب‌فروشی‌ها هم نقداً بفروشند. البته در دهۀ ۷۰ ما معمولاً کتاب‌ها را با چک چهارماهه فروش و شش ماهه خرید می‌کردیم که الآن به عدد زمانی ۸ ماه در هر دو طرف خرید و فروش رسیده است.

مدیر پخش انتشارات ققنوس با رد اظهارات مدیران توزیع انتشارات روایت فتح تاکید کرد: اتفاقاً مراکز توزیع بزرگ تاکنون مانع از افزایش مدت چک‌ها با توجه به افزایش شدید نرخ تورم شده‌اند و سعی کرده‌اند تا توازن عادلانه‌ای میان ناشر و کتاب‌فروش در بازار عرضه و تقاضا ایجاد کنند. مراکز فروش کتاب به دلیل سودآور نبودن بازار کتاب توانایی پرداخت نقدی برای کتاب‌های خریداری شده را ندارند و این وضعیتی است که هم ما و هم ناشران بخوبی از آن مطلع هستیم.

 

کتاب انتشارات را با ۳۵درصد تخفیف ۸ ماهه به خودمان با ۴۰ درصد تخفیف نقدی می‌فروشند! با چه منطقی؟

برخلاف اظهارت حسین زادگان در خصوص درآمدزا نبودن مراکز پخش بزرگ، مدیران پخش انتشارات روایت فتح اتفاقاً معتقد بودند که مراکز پخش بزرگ از درآمد بسیار بالایی برخوردارند.

وقتی از مقدم پرسیدم که شاید فرضیه خروج پول از بازار کتاب توسط مدیران پخش بزرگ قابل اثبات نباشد، پاسخ داد: اینکه مراکز پخش سرشناس مدام می‌گویند سود توزیع کتاب کم است و صرفاً اقتصادی ندارد، برخلاف واقعیت موجود آمار و ارقام اقتصادی است. در همین شرایط فعلی آشفته اقتصادی در کشور حدود ۳ درصد درآمد ناخالص ملی به بازار کتاب تعلق دارد؛ این رقم به هیچ وجه کم نیست و قطعاً چند مرکز پخش بزرگ کتاب بخش عمده‌ای از این درآمد را در اختیار دارند. مراکز پخش بزرگ، کتاب را از ناشر می‌گیرند با ۳۵ درصد تخفیف با چک ۶ الی ۸ ماهه به کتاب‌فروش با ۴۰ درصد تخفیف به صورت نقدی می‌فروشند و حتی اگر کتاب‌فروش پول را زودتر از موعد پرداخت کند تا ۴۲ درصد هم تخفیف می‌دهند! خود شما به عنوان یک روزنامه‌نگار چگونه این فرآیند را تحلیل می‌کنید؟

ذریه زهرا هم در ادامه افزود: اجازه دهید من یک توضیح تکمیلی داشته باشم. شما در نظر بگیرید من کتابی را با ۳۵ درصد تخفیف به مرکز پخش کوچک یا متوسط واگذار کنم با چه منطقی می‌توان تحلیل کرد که یک مرکز پخش مطرح و سرشناس حاضر می‌شود که کتاب خودم را با ۴۵ درصد تخفیف به من ناشر بفروشد؟

در اینجا تاکید می‌شود که استدلال مراکز پخش سرشناس در گفتگو با ما این بوده است که بخش زیادی از کار آن‌ها در بازار به مقوله "تبادل کتاب باز" می‌گردد و مقدم پاسخ داد: بله. می‌پذیرم که در عرصه تبادل کتاب می‌شود چنین اقداماتی را انجام داد ولی در نهایت همچنان معتقدم بخش بزرگی از درآمد مراکز پخش بزرگ راهی سرمایه‌گذاری‌هایی خارج از بازار کتاب می‌شود.

 

این انحصار کاملاً حرفه‌ای، قانونی و اخلاقی است!

البته آقای حسین زادگان با تأکید بر حفظ  قید «رفتار حرفه‌ای، قانونی و کاملاً اخلاقی» تلویحاً پذیرفت که مراکز پخش بزرگ به نوعی انحصار در چرخه توزیع کتاب کشور دست یافته‌اند.

وقتی از مدیر پخش انتشارات ققنوس پرسیدم آیا خود مراکز توزیع وارد مقوله انتشار کتاب هم می‌شوند و آیا این مسئله ایجاد انحصار برای مراکز پخش بزرگ نمی‌کند، پاسخ داد: اکثر مراکز توزیع پس از مدتی به دلیل سودمند نبودن کار توزیع کتاب وارد عرصه نشر می‌شوند. البته در مورد ققنوس مسئله برعکس است، چون ما اول ناشر بودیم بعد وارد کار توزیع شدیم، ولی درباره اکثر مراکز توزیع این‌گونه است که پس از مدتی فعالیت وارد عرصهٔ نشر کتاب هم می‌شوند.

حسین زادگان افزود: در پاسخ به بخش دوم پرسش شما کتمان نمی‌کنم که احتمالاً مراکز پخش بزرگی مانند ققنوس در نظام عرضه و تقاضای بازار دارای یک انحصار شده باشند، ولی این انحصار هرگز از راه‌های غیرقانونی و حتی غیراخلاقی ایجاد نشده است. در تمام نظام‌های اقتصادی جهان هر عرضه‌کننده‌ای که به خوبی بازار تقاضا را درک کرده و جوابگو باشد بِرند می‌شود و وقتی نام یک شرکت بر سر زبان‌ها افتاد و متقاضیان خدمات آن شرکت افزایش پیدا کند، طبعاً در رقابت منصفانه با رقبا دارای انحصار می‌شود، ولی آیا می‌توانیم شرکت‌هایی سامسونگ یا اَپل را به دلیل داشتن انحصار در بازار تلفن همراه شماتت کنیم؟ در خصوص مراکز پخش بزرگ هم که دارای مخاطبان زیادی در کشور هستند (کتاب‌فروشی‌ها) همین رویه صادق است، چون در اسرع وقت و با شرایط کاملاً منصفانه که مورد رضایت آنهاست کتاب‌های مدنظرشان را تأمین می‌کنند.

 

برای جلد، هیچ‌کس را تحت فشار نمی‌گذاریم

البته حسین زادگان وجود چنین انحصاری از سوی مراکز توزیع کتاب را به‌هیچ‌عنوان به ایجاد فشار بر ناشران تلقی نمی‌کند و قاطعانه معتقد است اگر فشاری در روابط میان ناشران با مراکز پخش صورت بگیرد، حداقل از جانب مراکز پخش بزرگ نیست!

وقتی از مدیر انتشارات ققنوس پرسیدم یک شبهه‌ای معمولاً در عرصهٔ نشر مطرح است که مراکز توزیع به ناشران در خصوص محتوای کتاب یا طراحی جلد و حتی استفاده از برخی نویسندگان که آثار پرفروشی را داشته‌اند فشارهایی را وارد می‌کنند با رد چنین نظریه‌ای گفت: بنده به عنوان مدیر مرکز توزیع ققنوس نه تنها این شبهه را تأیید نمی‌کنم بلکه معتقدم اگر فشاری وجود داشته باشد عکس این قضیه است.

حسین زادگان تأکید کرد: ناشران موفق و بزرگ در جلساتی که با مدیران مراکز توزیع دارند همواره درباره کتاب‌هایشان به لحاظ شکلی و محتوایی، نظرخواهی می‌کنند. بعضی از ناشران حتی قبل از چاپ کتاب طرح جلد را برای بنده ارسال می‌کنند تا نظراتم را اعلام کنم و حتی برخی‌ها با اصرار می‌خواهند تا ما نظرات خود را برای آن‌ها در راستای چاپ کتاب‌هایشان حتماً ارسال کنیم که به دلیل گرفتاری‌های شدید و اینکه اساساً وظایف مراکز پخش، توزیع کتاب است عمدتاً معذور از پذیرش درخواست آنان هستیم.

حسین زادگان تصریح کرد: روندی که برای شما تشریح کردم در رفتار میان ناشران با مراکز پخش بزرگ کاملاً تعاملی به حساب می‌آید و در راستای فروش هرچه بهتر و بیشتر کتاب است. نه تنها اجباری نیست بلکه همان‌طور که قبل‌تر عرض کردم مثلاً در حوزه کتاب‌های کودک و نوجوان این ما هستیم که به نوعی تحت‌فشار از سوی ناشران در راستای دادن پیشنهاد برای طرح‌های روی جلد، قرار می‌گیریم تا کتاب‌ها برای فروش هرچه بهتر از جذابیت بصری مناسب در نزد مخاطبان خردسال و والدین آن‌ها برخوردار شوند.

 

حذف مراکز توزیع از بازار کتاب نه منطقی است و نه شدنی!

جالب است که مدیران توزیع انتشارات روایت فتح با وجود تمام انتقاداتی که از مراکز پخش بزرگ داشتند در عین حال معتقد بودند که حذف مراکز توزیع سرشناس از بازار کتاب نه منطقی است و نه شدنی!

بحث درباره عملکرد مراکز پخش بزرگ با طرح توزیع مستقیم و حذف مراکز پخش از بازار ادامه پیدا کرد. دراین‌باره مقدم باور دارد: حذف پخش به ویژه مراکز پخش بزرگ از بازار توزیع کتاب نه امکان پذیر است و نه منطقی، چون مراکز پخش شناسنامه‌دار و مطرح دارای یک زیرساخت‌های منسجم و منظم هستند و به همین دلیل هر مرکز پخش بزرگ  تقریباً با بیش از ۶۰۰ تا ۱۰۰۰ کتاب‌فروش در سراسر ایران در ارتباط است. کتاب‌فروشی‌ها عملاً امکان ایجاد ارتباط با تک تک ناشران را ندارند، ضمن اینکه درگاه‌های فروش ناشران هم جوابگوی تمامی مخاطبان کتاب نیست.

ذریه زهرا هم افزود: در واقع ما معتقدیم که این نظام توزیع باید عادلانه شود. وقتی می‌گوییم انحصار در مراکز پخش بزرگ وجود دارد یعنی آن‌ها فقط کتاب‌های پرفروش برخی ناشران سرشناس عمومی را توزیع می‌کنند و باید وارد توزیع کتاب همه ناشران عمومی شوند همچنین قراردادهای مالی‌شان با ناشران هم رضایت هر دو طرف را دربر گیرد و ناشر از زیر بار این فشار شدید اقتصادی به واسطه تحمیل شرایط مراکز پخش بزرگ خارج شود. البته این مسئله‌ای کاملاً صنفی است و تمامی اعضای مربوط به صنف کتاب یکبار برای همیشه باید در گفتگو با یکدیگر به توافقی منصفانه و عادلانه در راستای بهره‌مندی مطلوب ناشران، مراکز توزیع و کتاب فروشان برسند به‌نحوی‌که رضایت تمامی طرف‌ها جلب شود.

 

بقای ناشر در دست کتاب فروشی‌هاست

از اینجای گزارش به بعد انگار نوعی از تفاهم فکری میان مدیران توزیع انتشارات روایت فتح و ققنوس وجود دارد خصوصا وقتی که پای امنیت شغلی کتاب فروشان سراسر کشور به میان می‌آید.

حسین زادگان درباره اینکه چرا مراکز پخش، کتاب را به صورت مستقیم به مردم نمی‌فروشند، می‌گوید: چون آن‌ها هستند که باید جریان فروش کتاب در ایران را به ثمر برسانند، متاسفانه ما با یک مشکل فرهنگی در این خصوص مواجه هستیم و به نوع نگاه‌مان در کلیت فرهنگی باز می‌گردد. کتاب‌فروشی‌ها از قدیم الایام فقط محل فروش کتاب نبودند پایگاه‌های عظیم فرهنگی برای وصل مخاطبان به یکدیگر به حساب می‌آمدند. بسیاری از کتاب‌فروشی‌های صاحب نام در گذشته پاتوق جریانات ادبی، سیاسی و اجتماعی محسوب می‌شدند. گستره‌ای از افراد سرشناس فرهنگی با یکدیگر در کتاب‌فروشی‌ها گعده‌های تأثیرگذار داشتند و محل آشنایی فعالان فرهنگی و محل توسعه عرصۀ کتابخوانی در سراسر کشور همین کتاب‌فروشی‌ها بودند.

حسین زادگان تاکید کرد: معتقدم که دوباره باید چنین نگاهی شکل بگیرد. متأسفانه برخی از همکاران ناشران ما تصور می‌کنند اگر خودشان کتاب را با داشتن سایت قوی و با تخفیف بفروش برسانند عرصۀ توزیع کتاب گسترش می‌یابد ولی بنده با چنین تفکری موافق نیستم و باید دوباره شریان فروش کتاب به کتاب‌فروشی‌ها بازگردد.


وقتی از مدیران توزیع انتشارات روایت فتح درباره شرایط توزیع کتاب پس از همه‌گیری کرونا و تشکیل سایت‌های فروش پرسیده شد، ذریه زهرا پاسخ داد: به نظرم بازار سنتی کتاب همچنان بخش بزرگی از مخاطبان کشور را پوشش می‌دهد و بسیاری از همین اپلیکیشن‌ها و سایت‌های فروش کالاها که کتاب را هم وارد سبد توزیع محصولاتشان کرده‌اند هنوز نتوانسته‌اند از جایگاه مطلوبی نزد مخاطبان کتاب برخوردار شوند، زیرا برای آن‌ها مهم نیست که یخچال می‌فروشند یا جوراب و کتاب آن‌ها فقط به دنبال فروش بالا با تخفیف هستند و از آنجایی که مخاطبان کتاب همچنان نگاه فرهنگی به این محصول دارند ترجیحشان این است که کتاب را از کتاب‌فروشی‌ها یا سایر مراکز فرهنگی دریافت کنند.

مقدم هم افزود: درباره فروش کتاب با تخفیف توسط ناشران باید عرض کنم که با این ایده موافق نیستم چراکه این کار به اقتصاد کتاب‌فروشان آسیب‌های جدی وارد می‌کند و در صورتی که کتاب‌فروش از پا درآید ناشران هم حذف خواهند شد. متأسفانه همین اپلیکیشن‌ها و سایت‌های فروش کالاها نظم بازار را برهم زده‌اند و کتاب‌ها را که عمدتاً متعلق به ناشران زرد و اصطلاحاً ۵۰ درصدی هستند با تخفیف‌های حدود ۴۶ درصد به فروش می‌رسانند. لازم است که نگاه مردم به مقوله کتاب دوباره بازتعریف شود. کتاب هم مانند سایر محصولات غذایی و مصرفی دارای قیمت مشخص است چه کسی انتظار دارد که محصولات غذایی و مصرفی را هر روز از فروشگاه‌ها با تخفیف‌های بالا خریداری کند؟ ولی درباره کتاب همه تخفیف می‌خواهند این روش درستی نیست و اقتصاد نشر را اعم از ناشر، عوامل انسانی و نیرروهای فعال در انتشارات، مؤلفین، مترجمان، چاپخانه‌ها، مراکز لیتوگرافی و از همه مهم‌تر کتاب‌فروشی‌ها را با خطرات جدی روبرو می‌کند.

مقدم در ادامه درباره اینکه آیا روایت فتح کتاب‌های خود را با تخفیف از طریق درگاه این انتشارات عرضه می‌کند، پاسخ داد: خیر. به جز مناسبت‌هایی که برای انتشارات روایت فتح مهم هستند کتاب‌ها با همان قیمت پشت جلد به مخاطب ارائه می‌شود. وقتی یک ناشری در حوزه کاری خودش بِرند شده، نباید با دادن تخفیف‌های بالا پرستیژ کاری خود را نزد مخاطب زیر سوال ببرد و همچنین به شبکه توزیع رسمی کشور آسیب وارد کند.

 

به خاطر تخفیف‌های اجباری در نمایشگاه کتاب شرکت نمی‌کنیم

نوبت که به طرح آخرین پرسش درباره نقش و عملکرد نمایشگاه‌های کتاب رسید؛ بازهم مدیران پخش و توزیع هر دو انتشارات ققنوس و روایت فتح نظری یکسان با یکدیگر داشتند و کارایی نمایشگاه‌های استانی را با نظرات متفاوت زیر سؤال بردند.

حسین زادگان درباره این پرسش که آیا با شیوه وزارت ارشاد برای برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب موافق است و نحوه خرید کتاب توسط مردم با ۲۰ درصد تخفیف ناشر و ۲۰ درصد تخفیف بن را منصفانه و عادلانه محسوب می‌کند، پاسخ داد: با چنین شیوه‌ای موافق نیست. به عقیده او بسیاری از ناشران مطرح کشور مانند ققنوس به دلیل همین تخفیف‌های اجباری در نمایشگاه‌های استانی کتاب شرکت نمی‌کنند که البته در دوسال اخیر بابت همه گیری ویروس کرونا چنین نمایشگاه‌هایی برگزار هم نشده است.

مدیر پخش انتشارات ققنوس افزود: اگر وزارت ارشاد به جای برگزاری نمایشگاه‌های استانی از همان کتاب‌فروشی‌ها با دادن بن‌های خرید به مردم حمایت می‌کرد تأثیرگذاری به مراتب بهتری در راستای رسیدن به عدالت مدنظر شما به دست می‌آمد. همین نمایشگاه‌های یک هفته‌ای با دادن تخفیف‌های اجباری می‌تواند به کتاب‌فروشی‌ها آسیب وارد کند و مجدداً تاکید می‌کنم که انتشارات ققنوس از شرکت در نمایشگاه‌های استانی مادامی که بر پایه فعلی اجرا می‌شود خودداری می‌کند، چون معتقدیم این تخفیفات باید به کتاب‌فروشی‌ها داده شود و نمی‌توان بر سرشاخه نشست و بن برید.

 

ارشاد به جای نمایشگاه‌ها بر ظرفیت نهاد کتابخانه‌ها متمرکز شود

مدیران توزیع انتشارات روایت فتح هم معتقد بودند که به جای برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب می‌بایست از ظرفیت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور استفاده شود.

از مدیران فروش انتشارات روایت فتح پرسیده شد که آیا از نگاه آنان این روش توزیع توسط وزارت ارشاد در نمایشگاه‌های استانی توانسته کتاب را به صورت منصفانه و عادلانه به تمام مردم ایران ارائه کند، که مقدم گفت: پاسخ به این سؤال بستگی دارد که از جایگاه کدام فرد حقیقی یا حقوقی باشد! از نگاه ناشر، توزیع کننده یا مخاطب؟ طبیعتاً برای مخاطب دریافت ۴۰ درصد تخفیف در نمایشگاه‌های استانی کتاب امری مطلوب است ولی کتاب فروشان و مراکز توزیع به هیچ وجه از این موضوع خرسند نیستند و عمده ناشران هم با تخفیف اجباری ۲۰ درصدی فروش کتاب‌هایشان موافقت ندارند، چون ۲۰ درصد دیگر را ارشاد از طریق بن به مخاطب ارائه می‌کند. شما وقتی صحبت از چرخه توزیع عادلانه و منصفانه می‌کنید طبیعتاً باید موردپذیرش تمام فعالان بازار کتاب و مخاطب باشد و رضایت نسبی طرفین را به دست آورد. متأسفانه در حال حاضر چنین رضایتی که کلیت فعالان صنف نشر را دربر گیرد وجود ندارد.

ذریه زهرا هم افزود: به نظرم ارشاد به جای برگزاری نمایشگاه‌های استانی باید از ظرفیت نهاد کتابخانه‌های عمومی کشور در توزیع عادلانه و منصفانه کتاب به سراسر ایران از جمله مناطق محروم استفاده کند. نهاد کتابخانه، کتاب‌های عمومی ناشران را خریداری کند و با ایجاد هرچه بیشتر کتابخانه‌های دولتی در سراسر ایران با کمک شهرداری‌ها و سایر مراکز فرهنگی، فرهنگ کتاب‌خوانی را میان مردم رایج کند. متاسفانه میزان عضویت مردم در کتابخانه‌ها بسیار پایین‌تر از استانداردهای جهانی است و رقمی فاجعه‌بار محسوب می‌شود. مادامی که مردم به مانند گذشته دوباره جذب کتابخانه‌ها نشوند و با شور و اشتیاق به مطالعه کتاب در کتابخانه‌ها نپردازند صنعت نشر بیمار کشور با چنین روش‌های موقتی مانند برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب به درستی درمان نخواهد شد و گره چندانی از مشکلات عدیده ناشران باز نخواهد شد.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha