تجزیه‌وتحلیل چرخه تولید، توزیع و فروش کتاب در کشور در گفتگو با مدیر مرکز پخش کتاب گسترش؛
ایده «پکا» حدوداً متعلق به ۳ دهه پیش است. هدف پکا این بود که جمعی از ناشران مطرح، یک شرکت تعاونی توزیع کلان کتاب در کشور ایجاد کنند و رفتند در خیابان فلسطین فروشگاهی هم خریدند، اما وقتی وارد کار شدند ما شاهد یک مرکز بزرگ تک‌فروشی کتاب شدیم، بنابراین موفق نشدند.

گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ چگونگی توزیع کتاب یکی از چالش‌های بزرگ مربوط به انتشاراتی‌ها است. تعطیلی پی‌درپی کتاب‌فروشی‌ها، قاچاق کتاب، ناشران موسوم به ۵۰ درصدی‌ها که از آنان به‌عنوان یکی از عوامل برهم خوردن نظم بازار کتاب کشور یاد می‌شود، بالا رفتن چشمگیر هزینه‌های مربوط به حمل‌ونقل کتاب، انحصار مراکز پخش، سیکل مافیا گونه توزیع کتاب و... همه از مصادیقی است که گریبان‌گیر انتشارات است.

برای درک شرایط ذکرشده، به سراغ یکی دیگر از توزیع‌کننده‌های کتاب در کشور رفته‌ایم. مرکز پخش گسترش یکی از بزرگ‌ترین مراکز پخش کتاب در ایران محسوب می‌شود و تقریباً در تمامی حوزه‌های مربوط به کتاب‌های عمومی فعالیت می‌کند. سلسله گفتگوهای ما با مدیران شاخص انتشارات، مراکز پخش و کتاب‌فروشی‌های مطرح در راستای واکاوی مسائل مربوط به توزیع کتاب در ایران به مرکز پخش گسترش به مدیریت کاظم علمی، اختصاص یافت.

 

برای اولین پرسش لطفاً بفرمایید که مرکز پخش کتاب گسترش در حال حاضر با چند ناشر همکاری دارد؟

علمی: باید عرض کنم که در حال حاضر ما با بیش از ۲۵۰ ناشر همکاری می‌کنیم و کتاب‌های آن‌ها در سراسر کشور توزیع می‌شود درعین‌حال بیش از ۷۰۰ مشتری کتاب‌فروش در سراسر ایران داریم که تقریباً ۴۰ درصد آن‌ها در تهران و ۶۰ درصد دیگر در شهرستان‌ها مستقر هستند. البته با برخی از سایت‌های فروش کتاب هم همکاری می‌کنیم.

 

برخی کارشناسان معتقدند که میزان اندک مراکز پخش کتاب در قبال حجم گسترده ناشران نوعی رانت میان برخی ناشران مطرح با مراکز سرشناس توزیع کتاب در راستای دیده شدن هرچه بیشتر یک سری از عناوین پرفروش آنان را ایجاد کرده که تلویحاً از چنین وضعیتی، "مافیای توزیع" یاد می‌کنند. آیا چنین نظریه‌ای را شما هم می‌پذیرید؟

در سال‌های اخیر به دلیل افزایش چشمگیر هزینه‌های تولید کتاب عملاً فعالیت ناشران را کاهش یافته است. حال با در نظر گرفتن چنین بازار محدودی از ناشران فعال در حوزه کتاب باید بگویم که شاید توزیع‌کننده شناسنامه‌دار همان‌طور که فرمودید کم داشته باشیم، ولی توزیع‌کننده فاقد شناسنامه به لحاظ نداشتن مجوز از وزارت ارشاد یا اتحادیه کتاب به‌هیچ‌وجه در بازار کم نیست!

علمی: در حال حاضر حدود ۲۰ هزار ناشر از وزارت ارشاد مجوز نشر دریافت کرده‌اند. تلقی شما از ایجاد رانت به دلیل حجم انبوه ناشران در قبال مراکز پخش، زمانی منطقی به نظر می‌رسد که تمامی این حدوداً ۲۰ هزار ناشر در حال فعالیت مستمر و رقابتی با یکدیگر در حوزه کتاب باشند، درحالی‌که در خوش‌بینانه‌ترین وضعیت موجود میزان ناشران فعال در سراسر ایران شاید به عدد ۱۰۰۰ برسد که برخی از آن‌ها هم حرفه‌ای فعالیت نمی‌کنند.

در سال‌های اخیر به دلیل افزایش چشمگیر هزینه‌های تولید کتاب مشخصاً گرانی کاغذ، چاپ، صحافی و... عملاً فعالیت ناشران را کاهش داده است. حال با در نظر گرفتن چنین بازار محدودی از ناشران فعال در حوزه کتاب باید بگویم که شاید توزیع‌کننده شناسنامه‌دار همان‌طور که فرمودید کم داشته باشیم، ولی توزیع‌کننده فاقد شناسنامه به لحاظ نداشتن مجوز از وزارت ارشاد یا اتحادیه کتاب به‌هیچ‌وجه در بازار کم نیست؛ بنابراین پیش‌فرض شما در طرح پرسش مدنظرتان، صحیح نیست.

ضمن اینکه توزیع کننده هم به دنبال سودمناسب در این بازار آشفته است و منطقی نیست که با تحریم بخش بزرگی از بازار فقط به دنبال توزیع عناوین پرفروش برخی از ناشران باشد. در وهله بعد باید بدانید فروش کتاب توسط توزیع کننده برمبنای نیاز کتاب فروش است نه برمبنای سلیقه شخصی مدیران مراکز توزیع.

 

متوجه پاسخ شما شدم، ولی یک پرسش در خلال فرمایشات شما در ذهن ایجاد می‌شود. اگر ما بپذیریم امر انتشار کتاب مقوله‌ای تخصصی است به این معنا که هم نیاز به افراد بادانش و خبره در این صنعت داریم که ذائقه مخاطب را به خوبی درک کند و هم از اِلمان‌های فروش قابل‌قبول یک کتاب در ازای برند نشر خود برخوردار باشد، بنابراین آیا نباید با توزیع‌کننده‌های تخصصی کتاب در ایران هم روبرو باشیم؟

علمی: پرسش درستی است و من هم با چنین عقیده‌ای کاملاً موافقم. البته اگر منظور شما از واژه "توزیع تخصصی" توزیع کتاب‌های دانشگاهی یا کمک‌آموزشی باشد باید بدانید که آن‌ها شبکه توزیع انحصاری خود را دارند، ولی ما در آن حوزه ورودی نداریم.

در حال حاضر هم توزیع‌کنندگان تخصصی برای کتاب‌های مربوط به کودک و نوجوان و موضوعات دیگر داریم، ولی تعدادشان محدود است. شما باید در نظر داشته باشید وقتی‌که صحبت از کتاب‌های عمومی می‌کنیم درواقع طیف وسیعی از کتاب‌ها را برای مخاطبان از گروه سنی کودک و نوجوان تا بزرگ‌سال تعریف کرده‌ایم؛ بنابراین به یک معنا باید گفت که در حال حاضر توزیع تخصصی در حوزه کتاب همین‌الان هم با تعریفی که خدمتتان ارائه کردم، صورت می‌گیرد.

در دنیا هم کتاب‌فروشی‌های مطرح و صاحب‌نام طیف گسترده‌ای از همین کتاب‌های عمومی را دارند مثلاً شما در یک کتاب‌فروشی محلی یا مطرح اروپایی، هم کتاب‌های جنگ را می‌بینید هم کتاب‌های کودک و نوجوان و هم کتاب‌های بزرگ‌سال.

 

پس مشکل عدم توزیع مناسب، عادلانه و منصفانه کتاب در سراسر کشور از نظر شما در واکاوی چه عامل یا عواملی یافت خواهد شد؟

علمی: تمام استدلال بنده برای تبیین این نکته بود که متأسفانه در حال حاضر ما شاهد یک چرخه نظام‌مند در عرضه توزیع کتاب نیستیم.

در هر بازاری ازجمله بازار کتاب، باید جایگاه صنفی نزد مخاطبان کاملاً شناخته‌شده و قانون‌مند باشد. ناشر اصولاً می‌بایست کتاب تولید کند، توزیع‌کننده کتاب ناشر را به کتاب‌فروش برساند و در نهایت کتاب‌فروش هم محل عرضه کتاب و هم پایگاه تبادل عظیم فرهنگی میان مردم باشد

در هر بازاری ازجمله بازار کتاب، باید جایگاه صنفی نزد مخاطبان کاملاً شناخته‌شده و قانون‌مند باشد. ناشر اصولاً می‌بایست کتاب تولید کند، توزیع‌کننده کتاب ناشر را به کتاب‌فروش برساند و در نهایت کتاب‌فروش هم محل عرضه کتاب و هم پایگاه تبادل عظیم فرهنگی میان مردم باشد. اگر به گذشته‌های نه چندان دور بازگردیم به خوبی درمی‌یابیم که کتاب‌فروشی‌ها محل تلاقی اهالی فرهنگ، هنر و علم بودند، ولی متأسفانه کتاب‌فروشی‌های فعلی از چنین جایگاهی کمتر برخوردارند.

به عقیده بنده مشکل در صنف کتاب زمانی ایجاد شد که ناشر و توزیع‌کننده وارد چرخه فروش کتاب به مخاطب با تخفیف بالا شدند و در حال حاضر با مشکل بزرگ‌تری هم ناشی از ورود فناوری روبرو هستیم. سایت‌ها یا اپلیکیشن‌هایی که اکثراً مجوزی از اتحادیه ناشران ندارند و هویت آنها خیلی مشخص نیست کتاب را به مانند سایر محصولات غذایی و صنعتی با تخفیف‌های بالا به مردم عرضه می‌کنند و چون کتاب قیمت دارد می‌بایست با همان قیمت مشخص و ثابت در هر سیستم فروشی به مخاطب عرضه شود؛ بنابراین روزبه‌روز عرصه بر کتاب‌فروشی‌های بزرگ و کوچک که در حقیقت شریان توزیع خرد کتاب به مردم هستند، تنگ و تنگ‌تر می‌شود تا جایی که بسیاری از کتاب‌فروشی‌های قدیمی  و صاحب‌نام تعطیل، فروخته و یا تغییر کاربری دادند.

 

متوجه دغدغه کاملاً منطقی شما شدم، ولی عده‌ای معتقدند وقتی مراکز توزیع با تخفیف‌های بالا و چک‌های مدت‌دار با ناشران کار می‌کنند و حتی سقف فروش جهت پرداخت چک تعیین می‌شود یا توزیع‌کنندگان حاضر به فروش همه عناوین کتاب ناشران نیستند، بنابراین ناشران ناگزیر به سمت فروش کتاب به مخاطب از روش‌های دیگر می‌روند و با همین اپلیکیشن‌ها قرارداد می‌بینند که حداقل پولشان را ولو با تخفیف در اسرع وقت پرداخت می‌کنند!

علمی: نکته خوبی است و اجازه دهید فعلاً همین دغدغه را واکاوی کنیم. اولاً، شما باید بدانید که میزان تخفیف‌هایی که به آن اشاره داشتید به نسبت آمار جهانی به‌مراتب پایین است، مثلاً در فرانسه تخفیف از سوی ناشران به توزیع‌کنندگان از ۴۵ درصد به بالا داده می‌شود درحالی‌که در ایران با توجه به هزینه‌های گزاف توزیع کتاب، بنا به فرمایش شما تخفیف از سوی ناشر به توزیع‌کننده ۴۰ درصد است.

ثانیاً، تک‌فروشی ناشران از طریق سایت‌های خودشان مقوله جدیدی نیست، البته حق آن‌ها هم هست، ولی آنچه ما می‌گوییم این است که ناشر کتاب خود را با تخفیفی که نهایتاً به کتاب‌فروش آسیب وارد می‌کند به مخاطب عرضه نکند. منصفانه نیست که ناشران در تمام مدت سال کتاب را با تخفیف بالا در سایت خود به فروش رسانند چراکه این کار معیشت کتاب‌فروشان سراسر کشور را به خطر می‌اندازد.

ضمناً باید بدانید که میزان توزیع کتاب توسط ناشران و اپلیکیشن‌ها حدوداً ۲۰ درصد نیاز بازار است و همچنان ۸۰ درصد فروش کتاب در همین موسسه‌ها توسط کتاب‌فروشی‌ها انجام می‌شود.

کتاب‌فروشی‌ها همین‌الان هم زیر بار هزینه‌های سنگین و کاهش شدید مخاطب، کمرخم کرده‌اند، پس فشار مراکز توزیع برای دریافت پول نقد از آنان جهت تحویل به ناشران به عقیده بنده، منصفانه و شدنی نیست

پس برای افزایش توزیع عادلانه و منصفانه کتاب از منظر جنابعالی حتماً باید از کتاب‌فروشی‌ها حمایت بیشتری صورت گیرد نه اینکه با فشارهای این‌چنینی آن‌ها را تضعیف کرد.

کتاب‌فروشی‌ها همین‌الان هم زیر بار هزینه‌های سنگین و کاهش شدید مخاطب، کمرخم کرده‌اند، پس فشار مراکز توزیع برای دریافت پول نقد از آنان جهت تحویل به ناشران به عقیده بنده، منصفانه و شدنی نیست. اما این رویه تصفیه مدت‌دار که فرمودید باید عرض کنم ما همان چک مدت‌دار که از کتاب‌فروش می‌گیریم را به ناشر می‌دهیم. در خصوص تعیین سقف فروش مراکز توزیع به ناشران هم باید بدانید در همین موسسه گسترش به لحاظ اینکه با بیش از ۷۰۰ کتاب‌فروش و بیش از ۲۵۰ ناشر همکاری می‌کنیم عملاً امکان صدور چک‌های مستمر ماهیانه وجود ندارد و هیچ بانکی هم این میزان گسترده از دسته‌چک را پرداخت نمی‌کند، ولی تمامی پرداخت‌ها به‌صورت کاملاً منظم و در تاریخ‌های موردتوافق با ناشران، صورت می‌گیرد.

البته بنده موافق ایده امانت‌فروشی کتاب به کتاب‌فروشی‌ها هستم. یعنی ما به‌عنوان توزیع‌کننده کتاب را به‌صورت امانت از ناشر تحویل بگیریم و به کتاب‌فروش هم امانی تحویل دهیم و آن میزان که فروش رفته پولش در کمترین زمان به ناشر بازگردانده شود و فروش نرفته‌ها هم عودت شوند، ولی متأسفانه زیرساخت‌های لازم برای این کار هنوز در بسیاری از مراکز فروش کتاب وجود ندارد.

 

برسیم به برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب. آیا از منظر شما برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب توسط وزارت ارشاد توانسته مکمل خوبی برای توزیع هرچه مناسب‌تر هم به لحاظ قیمت و هم کمیت کتاب در کنار توزیع‌کنندگان و کتاب‌فروشان کشور، باشند؟

برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب توسط ارشاد یک نکته منفی غیرقابل کتمان دارد به نام «تخفیف اجباری» که حتماً خواننده بدعادت می‌شود و شده است. مردم تصورشان الآن این است که کتاب را باید با تخفیف دریافت کنند و همین بدعادت شدن خواننده باعث رشد شبکه خانمان‌سوز قاچاق کتاب در کشور شد



علمی: اجازه دهید که پاسخ این پرسش را از دو منظر عرض کنم. نخست، برگزاری نمایشگاه‌های استانی کتاب توسط ارشاد یک نکته منفی غیرقابل کتمان دارد به نام «تخفیف اجباری» که حتماً خواننده بدعادت می‌شود و شده است. مردم تصورشان الآن این است که کتاب را باید با تخفیف دریافت کنند و همین بدعادت شدن خواننده باعث رشد شبکه خانمان‌سوز قاچاق کتاب در کشور شد. قاچاقچیان، بسیاری از کتاب‌های پرتیراژ را با امکانات جدید در چاپ‌های افست به‌مراتب زیر قیمت اصلی به فروش رساندند که خوشبختانه فعلاً جلوی آن به نحو مطلوبی با تلاش مستمر وزارت ارشاد، اتحادیه ناشران و نیروی انتظامی گرفته‌شده است، ولی همچنان این رویه شوم ریشه‌کن نشده است؛ و سپس اینکه به عقیده ما مراکز پخش نمایشگاه‌های استانی به معیشت کتاب‌فروشان شهرستان‌ها هم آسیب وارد کرده است و متأسفانه میان ارشاد و کتاب‌فروشان استانی در راستای برگزاری نمایشگاه‌های کتاب هماهنگی مطلوبی هم وجود ندارد. درواقع می‌شد که ارشاد مانند جشنواره فیلم فجر که در گذشته طیف وسیعی از سینماها فیلم‌های جشنواره را نشان می‌دادند، همین نمایشگاه‌های استانی در تعامل با کتاب‌فروشی‌ها برگزار شود که در آن صورت حتماً ما شاهد یک فستیوال یک هفته‌ای باشکوه در نمایشگاه‌های استانی می‌بودیم، ولی در حال حاضر به نظرم چنین اتفاقی شکل نگرفته است.

 

و در آخرین پرسش، نظر شما را می‌خواهم درباره یک طرح قدیمی به نام "پکا" جویا شوم که چرا اصلاً موفق نبود؟

علمی: ایده "پکا" حدوداً متعلق به ۳ دهه پیش است. هدف پکا این بود که جمعی از ناشران مطرح، یک شرکت تعاونی توزیع کلان کتاب در کشور ایجاد کنند و رفتند در خیابان فلسطین فروشگاهی هم خریدند، اما وقتی وارد کار شدند ما شاهد یک مرکز بزرگ تک‌فروشی کتاب شدیم، چیزی مشابه همین شهرهای کتاب بنابراین موفق نشدند. البته به غیر از پکا هم چند شرکت دیگر توزیع کتاب راه‌اندازی شد که آن‌ها هم دیگر حضوری در بازار ندارند؛ چراکه کار توزیع کتاب بسیار پرهزینه است و همان‌طور که قبلاً هم عرض کردم اگر جایگاه صنفی مشخص باشد قطعاً چرخه تولید، توزیع و فروش کتاب به‌صورت منظم به گردش در خواهد آمد و نکته آخر که باید عرض کنم مربوط به به‌روز نبودن سیستم فروش کتاب‌فروشی‌ها است که حتماً باید ارتقا یابد. در تعطیلات دوم کرونا که بخش وسیعی از اصناف را هم در برگرفت ما شاهد بودیم که حدود ۲۰ درصد کتاب‌فروشی‌ها، هوشیارانه سیستم فروش خود را به‌روزرسانی کردند و با اینکه فروشگاه‌های آن‌ها هم مثل سایر اصناف تعطیل بود، ولی از فروش آنلاین خوبی برخوردار شدند که می‌بایست توسط تمامی کتاب‌فروشان همین روش اجرایی شود.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha