سیدعبدالمجید رکنی گفت: روز‌های عاشورا و تاسوعا که تلویزیون نگاه می‌کنم اغلب شبکه‌ها نوحه‌ای ازپیش ضبط‌شده را پخش می‌کنند، روی قاب تلویزیون که ۸ قسمت شده است و هر قسمت هر شهری را نمایش می‌دهند. روی این عزاداری هم نوحه‌ای پخش می‌شود. اینکه در اخبار نشان دهیم شکوه جمعیت بوده خوب است، اما یک‌ساعت‌ونیم این تصویر روی آنتن تلویزیون باشد، مخاطب تلویزیون که به هر دلیلی نتوانسته در روضه امام‌حسین (ع) شرکت کند از این تصویر ۸ قابه چه نفعی می‌برد؟ از نگاه من هیچ نفعی نمی‌برد.

به گزارش «سدید»؛  چندسالی است برنامه‌سازان مذهبی تلویزیون تلاش می‌کنند تا حداقل در فرم ارائه هم که شده، به کمک تکنیک‌های بصری و لوکیشن‌های متعدد مذهبی، سروشکل جدیدی به برنامه‌های ویژه ماه محرم بدهند. البته در این بین هستند کسانی که معتقدند حد و اندازه خلاقیت یک برنامه محرمی را نه برنامه‌سازان تلویزیونی بلکه فضای اجتماعی و دستگاه امام‌حسین (ع) در خارج از فضای صداوسیما مشخص کرده است و کافی h ست انعکاس‌دهنده دقیقی باشند. اما واقعا برنامه‌هایی که قرار است در روز‌های سوگواری محرم و صفر به قاب تلویزیون بیایند، چه ویژگی‌هایی باید داشته باشند و کارکردی که برای این برنامه‌ها تعریف شده است، چیست؟ آیا فقط قرار است ادای دین دستگاه حاکمیتی به یک جریان اعتقادی در فضای اجتماعی باشد؟ یا قرار است قطعه‌ای از پازل تبیین مفاهیم حماسه بزرگ عاشوار باشد؟ شاید هم فقط کفایت می‌کند که برنامه‌سازان آینه کوچکی به دست بگیرند تا بتوانند عظمت و بزرگی حماسه‌ای را به تصویر بکشند؟ با سیدعبدالمجید رکنی، تهیه‌کننده و برنامه‌ساز تلویزیونی در پاسخ به این سوالات، به گفتگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید.

برنامه‌هایی که برای محرم ساخته شده‌اند چند ویژگی ثابت دارند و یک‌سری تغییرات به‌مرور زمان داشته‌اند، از ترکیب یک کارشناس و یک مجری به فرم‌های مختلف رسیدیم، اما اگر برنامه‌های ماندگار محرمی را نگاه کنیم، چند ویژگی داشتند که یکی محتوا و دیگری فن بیان گوینده بود؛ کاراکتری که میهمان یا مجری داشته است. ورای تمام این‌ها عشق امام‌حسین (ع) و شیرینی و عمق و جذابیتی که امام‌حسین (ع) و واقعه عاشورا دارد. برنامه ساختن برای محرم چه تفاوتی با برنامه‌های مناسبتی دیگر دارد؟ این تفاوت بخشی محتوایی و بخشی فرمی است.
شاید یک تفاوت بین برنامه‌های مناسبتی که در ولادت یا شهادت سایر امامان ساخته می‌شود با برنامه‌های محرم این باشد که مثلا در شهادت امام‌موسی‌ابن‌جعفر (ع) با اینکه جامعه شیعی هستیم و همه علاقه‌مند به امام‌موسی‌ابن‌جعفر (ع) هستند، اما این شهادت در جامعه نمود بیرونی ندارد که در سطح جامعه متوجه شوید شهادت امام‌موسی‌ابن‌جعفر (ع) است. ممکن است در برخی نقاط پلاکارد زده باشند، اما در عموم شهر‌ها و فضای کشور خبری از شهادت ایشان نیست و رسانه به‌تن‌هایی این بار را به دوش می‌کشد، اما درباره محرم برعکس است. فضای جامعه بسیار جلوتر از رسانه فضای محرمی و شهادت امام‌حسین (ع) است و رسانه احتمالا باید بازتاب جامعه را در خود داشته باشد، یعنی جامعه جلوتر است. اینکه رسانه چه کاری کند که مشتاقان امام‌حسین (ع) را بتواند راضی کند یا چیزی را که در هیات‌ها و محافل نمی‌توانند پیدا کنند در رسانه پیدا کنند، اینجا هنر رسانه است. یک تفاوت بین این دو نفر از نگاه من وجود دارد.

این تفاوت در فرم اجرا چطور خود را نشان می‌دهد؟ یک جا‌هایی به اسم خلاقیت و نوآوری در برنامه‌های مناسبتی در ماه‌های مختلف، یک‌سری اتفاقات افتاده است که اکثرا شکست خورده‌اند. این تفاوتی که درباره محرم و مناسبت‌های دیگر گفتیم مرزی دارد، این مرز نوآوری کجاست؟
من الزاما دلیلی نمی‌بینم در هر کاری وارد مقوله نوآوری شویم. باید بدانیم رسانه الان در ماه محرم که در همه کشور سراسر عزاداری است و همه سیاه‌پوش هستند، فارغ از عقیده و سلیقه و هر میزان تقید دینی افراد برای امام‌حسین (ع) احترام ویژه‌ای قائل هستند، من می‌گویم رسانه باید بداند مخاطب او کیست و برای آن‌ها کاری کند. یک‌سری مخاطبان در این محافل حضور دارند و در این ایام کمتر رسانه را می‌بینند. یک‌عده دیگری هستند که به هر دلیلی دست آن‌ها از این محافل کوتاه است. وقتی این چنین است همان محافل را می‌خواهند در رسانه ببینند. مثلا فردی بیمار است، شرایط کاری او اقتضا نمی‌کند در محافل بیرونی شرکت کند، تلویزیون را روشن می‌کند و از تلویزیون در قدم اول چه انتظاری دارد؟ که آن مجلس را با مختصات کامل در خانه ببیند، یعنی این فرد هم احساس کند در این مجلس نشسته است؛ لذا نیازمند یک فضاسازی مشابه فضای بیرون برای این قشر از مخاطب هستیم. اگر می‌خواهیم دنبال نوآوری باشیم باید بدانیم برای چه کسی این نوآوری را انجام می‌دهیم. آن افرادی که در هیات‌ها شرکت کردند و ما می‌خواهیم یک قدم بالاتر برای آن‌ها کاری انجام دهیم. یک قدم بالاتر خیلی کار سختی است و شما باید یک شناخت کاملی از آنچه در جامعه اتفاق می‌افتد داشته باشید؛ بدانید می‌خواهید غذایی متفاوت از آن غذا بدهید. کاری که محافل و هیات‌ها نمی‌توانند انجام دهند، اما کار امام‌حسینی است و یک ویژگی دیگر این است که مورد پسند آدمی است که هیات می‌رود. به‌نوعی، چون به این مولفه‌ها دقت نمی‌کنیم در نوآوری دچار اشکال می‌شویم. مثلا یک برنامه‌ای را می‌سازیم که درست است در هیات‌ها قابل اجرا نیست، اما موردنظر آن قشر هم نیست لذا شکست می‌خورد. اتفاقات خوبی در این سال‌ها افتاده و نمی‌توان گفت هر نوآوری‌ای منجر به شکست شده است. اما این اتفاق خوب به‌نظر من باید ناشی از این باشد فردی که می‌خواهد آن را بسازد تمام مختصات هیات‌ها را بشناسد و تمام مختصات آدم‌های علاقه‌مند به امام‌حسین (ع) را خیلی جدی بشناسد. اگر آن‌ها را بشناسد می‌تواند یک پله جلوتر برود.

نکته مهمی که باید بدان پرداخت این است که از کارکرد برنامه تلویزیونی محرم تعریف جامع و دقیقی داشته باشیم، مثلا قرار است این برنامه صرفا ادای دینی از طرف مدیران تلویزیون یا حاکمیت برای آیین عاشورا یا قطعه‌ای از پازل تبیین باشد یا قرار است بازتاب‌دهنده آیین‌های عاشورایی باشد؟ کارکرد برنامه تلویزیونی ویژه ماه محرم چیست؟
کارکرد برنامه تلویزیونی قطعا باید یک پازلی از عشق و ارادت به امام‌حسین (ع) که بین مردم است، باشد. این پازل آن اندازه‌ای است که مثلا یک آشپز در یک آشپزخانه در ماه محرم چه وظیفه‌ای دارد؟ آشپز این وظیفه را ندارد که سخنرانی یا میانداری هیات کند؟ آشپز باید در این ایام با تمام امکانات و ابزار و هر توانایی که در آشپزی دارد در خدمت عزاداران باشد و کار آشپزی خود را به‌خوبی انجام دهد. کار وعظ و ذکر برای کس دیگری است. کفش‌جفت‌کن هم کس دیگری است، کسی که سیاه‌پوش می‌شود و داربست می‌زند هم فرد دیگری است. یعنی آن آشپز داربست نمی‌زند و قاعده این است، نباید اینچنین باشد یا نباید میاندار هیات و واعظ هیات باشد. هریک از این‌ها اعم از آشپز، کفش‌جفت‌کن، واعظ، میاندار، چای‌ریز، داربست‌زن و ... یک وظیفه‌ای در این پازل دارند. اگر کسی به این جمع اضافه می‌شود که به اسم رسانه است باید وظیفه خود را در این پازل بشناسد و اگر وظیفه خود را در این پازل نشناسد و در این پازل آشپزی کند، کار را خراب می‌کند، چون آشپز نیست، در جایگاه واعظ قرار گیرد واعظ خوبی نیست و ممکن است کار را خراب کند. اتفاقی که می‌افتد شناخت کارکرد رسانه است. من با توضیحی که عنوان کردم یکی از کارکرد‌های رسانه را هم نشان‌دهنده شکوه هیات‌های عزاداری می‌دانم و مهم‌تر از آن منتقل‌کردن مناسب آن حس و حال به کسانی است که بیننده تلویزیون هستند و دسترسی به هیئات ندارند. این کار باید با تمام مشخصات و مختصات انجام شود، نه آن چیزی که تشخیص می‌دهیم درست است. من در رسانه در سال‌های گذشته نگاه می‌کردم می‌دیدم از مداحی‌ها قسمت سینه‌زنی با هیجان و با شور پخش می‌شد. از نظر من مادری که به دلیلی نمی‌تواند در مجلس امام‌حسین (ع) شرکت کند چه نیازی به سینه‌زنی و نشان دادن جمعیت بزرگ دارد؟ درحالی که خیلی خانم‌ها در سینه‌زنی‌ها همراه نیستند و بیشتر دوست دارند وعظ و روضه خوبی را گوش کنند و تلویزیون این را دریغ می‌کند، چرا این کار را می‌کند؟ چون فکر می‌کند این کار تلویزیونی‌تر است. ما دنبال کار تلویزیونی‌تر نیستیم بلکه دنبال کار مخاطب‌پسندتر و مطابق نیاز مخاطب هستیم. یک تصویر شات هوایی عالی است، ولی بیننده ما از این لذت می‌برد؟ من فکر نمی‌کنم لذت ببرد. در این زمان مخاطب کار دیگری را از ما می‌خواهد. بگردیم ذوق و سلیقه مخاطب، نه ذوق و سلیقه خود را در ایام محرم برای مردم به‌عنوان خدمتگزار فراهم کنیم. همان‌طور که آشپز غذایی را می‌پزد که عزاداران امام‌حسین (ع) دوست داشته باشند، نه آن چیزی که خود او دوست دارد، چای‌ریز هم پررنگی و کمرنگی چایی را به‌نحوی می‌ریزد مردمی که آنجا نشسته‌اند دوست دارند نه آن چیزی که خود او در خانه می‌خورد. در رسانه هم باید ببینیم مردم در این ایام چه چیزی را مطالبه دارند و چه چیزی را می‌پسندند و ما تسهیل‌کننده آن باشیم. نوآوری هم جای خود است. نوآوری برمبنای این باشد که اگر آن نوآوری را انجام دادیم مردم هیاتی آن را بپسندند، نه اینکه ما بپسندیم. ما گرفتار این هستیم آنچه ما می‌پسندیم و آنچه مردم می‌پسندند! به‌نوعی آنچه ما می‌پسندیم را در رسانه انتخاب می‌کنیم.

این «ما» به‌معنای مدیران است یا برنامه‌سازان؟
هر دو می‌تواند باشد، کسانی که ابزاری دارند یک محتوایی را روی آنتن ببرند می‌تواند برنامه‌ساز یا مدیر باشد. این گروه‌ها از ابزار پسندیده شدن توسط خودشان به‌جای پسندیده شدن توسط مردم خیلی استفاده می‌کنند.

به‌عنوان یک برنامه‌ساز و تهیه‌کننده فکر می‌کنید این ویژگی‌هایی که عنوان کردید چند درصد از برنامه‌های تلویزیونی را دارند؟
اطلاعی درباره درصد ندارم. سال‌ها قبل یکی از مدیران تلویزیون می‌گفت من هیچ‌گاه منتظر نظرسنجی مراکز تحقیقاتی و پژوهشی نمی‌مانم برای اینکه بدانم یک برنامه، یک سریال یا یک فیلم موفق بوده است، در جامعه اطراف خود نگاه می‌کنم و اگر ببینم مردم اطرافم این سریال را دنبال می‌کنند می‌فهمم این سریال موفق بوده و اگر دنبال نمی‌کنند یعنی موفق نبوده است؛ هرچند مراکز تحقیقاتی بگویند ۸۸ درصد رضایت وجود داشته است. می‌فهمم الکی است و اگر در حالت اول هم عدد پایینی نشان دهند، می‌فهمم الکی است، چون به چشم خودم می‌بینم جامعه دنبال می‌کند. در تلویزیون کاری را نداریم که بعد‌ها به ثمر برسد، هرچه تولید می‌کنیم همین الان روی آنتن بیننده می‌بیند. اگر رصد صحیح و واقعی کنیم، نه آمار‌هایی که معلوم نیست مبنای آماری و بررسی آن چیست، ببینیم تلویزیون نیاز‌های آن‌ها را در روضه و عزا برطرف کرد یا خیر. اگر این باشد نشان می‌دهد ما موفق عمل کردیم. روز‌های عاشورا و تاسوعا که تلویزیون نگاه می‌کنم اغلب شبکه‌ها نوحه‌ای ازپیش ضبط‌شده را پخش می‌کنند، روی قاب تلویزیون که ۸ قسمت شده است و هر قسمت هر شهری را نمایش می‌دهند. روی این عزاداری هم نوحه‌ای پخش می‌شود. اینکه در اخبار نشان دهیم شکوه جمعیت بوده خوب است، اما یک‌ساعت‌ونیم این تصویر روی آنتن تلویزیون باشد، مخاطب تلویزیون که به هر دلیلی نتوانسته در روضه امام‌حسین (ع) شرکت کند از این تصویر ۸ قابه چه نفعی می‌برد؟ از نگاه من هیچ نفعی نمی‌برد.

فقط می‌خواهند آنتن پر شود؟‌
نمی‌گویم می‌خواهند آنتن پر شود، ولی می‌خواهند شکوه جمعیت را به نمایش بگذارند، اما شکوه جمعیت یک‌دقیقه و دودقیقه‌ای باشد خوب است، اما یک‌ساعت‌ونیم چه نفعی برای مخاطب دارد. مخاطبی که در عاشورا در خانه است می‌خواهد مقتل خوبی بشنود، یک روضه خوبی بشنود، سخنرانی خوبی بشنود، گفت‌وگوی خوب امام‌حسینی بشنود. ۸ قاب در تلویزیون برای دوساعت به درد مخاطب نمی‌خورد. ممکن است برای آدم‌های شهر و هیئاتی که از تلویزیون آن‌ها را نشان می‌دهد خوب باشد و بگویند تلویزیون ما را پخش کرد، ولی برای مخاطب اتفاقی نمی‌افتد. عرض من این است که کاش این رویکرد ۸ قاب‌کردن و رویکرد پخش چیز‌هایی که به درد مخاطب نمی‌خورد، عوض شود.

مبنای نگاه، کمیت‌محوری است. یعنی فقط تعداد را نشان می‌دهند.
مبنای نگاه پیامی برای آدمی غیر از مخاطب تلویزیون است. مثلا برای بی‌بی‌سی و اینترنشنال است وگرنه مخاطب تلویزیون سر کوچه خود برود شکوه عزاداری را می‌بیند. این امر پیچیده‌ای نیست. ما پیامی به فرد دیگری می‌دهیم که بیرون از کشور است. بنا نیست به‌خاطر اینکه این پیام را بدهیم مخاطب نزدیک خود را فدا کنیم و مخاطب نزدیک ما نتواند در روز عاشورا عزاداری کند. من اگر شرایط جسمی مساعدی داشته باشم و شرایطم برای روضه رفتن به بیرون مساعد باشد، برنامه‌ریزی برای خود دارم. من برای تماشا می‌روم؟ اگر برای تماشا می‌روم و اگر مخاطب را این‌طور تصور کردیم همین تماشا کردن را نشان دهیم. مخاطبی که عزادار امام‌حسین (ع) است تماشاچی نیست که از تلویزیون تماشا کند. او دنبال چیز دیگری حداقل در تاسوعا و عاشورا یا در دهه اول محرم دنبال چیز دیگری غیر از تماشاست. میل حقیقی مخاطب را بشناسیم. پیشنهاد من این است در مقاطعی همچون نوروز و قبلا در تابستان، یک شبکه مجازی فیلم‌سینمایی داشتیم مثلا ساعت ۸ تا ۹ صبح یک فیلم سینمایی شبکه یک پخش می‌کرد، ۹ تا ۱۰ شبکه دو یک فیلم‌سینمایی پخش می‌کرد و همین‌طور ادامه داشت. یعنی اگر کسی دوست داشت یک فیلم‌سینمایی را ببیند هر زمانی از این ایام نوروز یک شبکه‌ای را باز می‌کرد می‌توانست فیلم‌سینمایی را تماشا کند، چرا نباید حداقل در دهه محرم یک شبکه مجازی سخنرانی، یک شبکه مجازی روضه‌خوانی و ... داشته باشیم؟ آن چیزی که مردم می‌خواهند، آن شکوه خواست مردم در آن مقطع نیست. یک شبکه مجازی پخش زنده با محتوای خوب از حرم امام‌حسین (ع)، شبکه مجازی باشد. آن چیزی که اتفاق می‌افتد این است که همه شبکه‌ها با هم ساعت ۱۱ سخنرانی پخش می‌کنند. این اتفاق مخاطب را زده می‌کند، چون برخی مخاطبان دوست دارند هم آقای «الف» را گوش کنند و هم آقای «ب»، ولی تایم این‌ها روی هم است. این کار پیچیده‌ای نیست که در ماه محرم شبکه مجازی عزاداری و ارادات به امام‌حسین (ع) داشته باشیم. این یک نوآوری است و از آن چیز‌هایی که دنبال شکوه و به رخ کشیدن هستیم و اینکه صف سینه‌زنی چقدر طولانی است و ما هلی‌شات دادیم که این را نشان دادیم، دوری کنیم. یک‌بار و قیقه و دودقیق‌های خوب است، ولی واقعا مخاطب دنبال هلی‌شات از ما است؟ مخاطب دنبال یک روضه، سخنرانی و سینه‌زنی خوب از تلویزیون است. این را تلویزیونی منتقل کنیم.

ویژگی منبر امام‌حسین (ع) این بود که میزبان طیف‌های مختلف فکری، اجتماعی و فرهنگی است، یعنی قصه امام‌حسین (ع) ورای این دسته‌بندی‌های سیاسی و فکری است. منبر‌های امام‌حسین (ع) در جا‌های مختلف اعم از تهران و شهرستان‌ها این ویژگی را داشتند و خواهند داشت اگر ما اذیت نکنیم. اما آیا تلویزیون ما به‌عنوان یک منبر در ایام محرم این کارکرد را دارد؟ میزبان طیف‌های مختلف فکری است یا برای گروه خاص داخلی و خارجی برنامه می‌سازد؟
تلویزیون باید به افراد براساس فراوانی سهم دهد. من نمی‌توانم یک چیزی که در جامعه حداقلی است یک ضریب حداکثری بدهم. صداوسیما می‌تواند بازتاب واقعی جامعه باشد، صداوسیما هم نمی‌تواند بی‌خط و ربط باشد. ما یک دستگاه فرهنگی هستیم مثلا شما یک انتشارات دارید، این انتشارات هر کتابی را چاپ نمی‌کند. بالاخره یک ایده فکری دارد و درجهت ترویج این ایده فکری باید درست قدم بردارد. پس ما هم در تلویزیون نمی‌توانیم بدون خط و ربط در موضوع امام‌حسین (ع) باشیم و هر خط و ربطی را که در موضوع امام‌حسین (ع) است تبلیغ کنیم، ولیکن می‌توانیم به‌اندازه‌ای بازنشردهنده آن باشیم، ولی قطعا مبلغ یک فکری در حوزه عزاداری و دینداری هستیم. ممکن است عده‌ای این فکر را نپسندند و ممکن است عده‌ای بپسندند، این دعوای فکری را در جای دیگری باید پیگیری کرد نه اینکه در عملیات بگوییم چرا امام‌حسین (ع) را این‌طور معرفی می‌کنید. جای این دعوا در عملیات نیست، جای این در اتاق فکر بالادستی است؛ لذا مجلس امام‌حسین (ع) از نگاه من حرف‌های مشترک زیادی دارد که به‌سادگی نخواهیم وارد اختلافات شویم، ولی تلویزیون باید جا برای نفس‌کشیدن همه افکار مشروع به‌اندازه‌ای باز کند، ولی در اینکه خودش هم فکری دارد و می‌خواهد آن فکر را ترویج کند، شکی وجود ندارد. خیلی شیک است که به همه به یک اندازه مجال دهیم و بسیار باکلاس است، اما اصلا اجرایی و عملیاتی نیست. شما در روزنامه خط سیری دارید و آن خط سیر را دنبال می‌کنید و دنبال ایجاد یک فکر هستید. یک نفر نمی‌تواند بگوید این مطلب که BBC فارسی نوشته هم منتشر کنید و مطلبی که فلان روزنامه که خط فکری آن با شما یکسان نیست منتشر کنید، شما خط خود را گم می‌کنید، ولی ایده این است که در رسانه ملی، همه افکار مشروع حق حیات دارند.

البته بحث ما این نیست که صداوسیما تریبون کسانی باشد که اعتقادی به عاشورا و امام حسین (ع) ندارند. بلکه می‌گویم آیا صداوسیما این امکان را فراهم می‌کند که قرائت‌های متنوع و متعددی از بین سخنرانان مذهبی در قاب تلویزیون پخش شود.
قاعدتا صداوسیمای آرمانی باید میزبان همه نگاه‌ها در حوزه دین و معرفت دینی صحیح باشد. اشکال ما این است در خط سیری که داریم خدمتی به امام‌حسین (ع) کنیم یا می‌خواهیم خدمتی به انقلاب اسلامی کنیم، نقطه تعریف می‌کنیم و می‌گوییم از نقطه A به نقطه B برسیم. برای رسیدن به نقطه B یک خط بیشتر نمی‌توان کشید، و بقیه مسیر‌ها را قبول نداریم. نگاه من این است که در حوزه فرهنگ و رسانه ما باید یک نقطه‌ای تعریف کنیم که از A حرکت کنیم و به یک کمان برسیم. اگر کمان BC باشد به هر نقطه‌ای از این کمان برسید درست است. در تعریف اول یک نقطه تعریف می‌کنید و این نقطه باعث می‌شود خیلی‌ها حذف شوند، ولی وقتی یک کمان تعریف می‌کنید خیلی‌ها در این کمان قرار می‌گیرند. اگر اینچنین باشد جا برای حضور آدم‌های مختلف که همه ارادتمند و علاقه‌مند به امام‌حسین (ع) هستند، اما افکارشان با هم فرق دارد، باز می‌شود.

برنامه‌ای از شما در محرم یا بعد از محرم می‌بینیم؟
ما برنامه سمت خدا را داریم. جز این کار برنامه دیگری نداریم.

این نگاهی که دارید را کم در سازمان دیدم و پیشنهادم است که برنامه بسازید. برنامه‌های موفق عاشورا و محرمی ما بوده و جلوی این گرفته شده است. یک‌سری برنامه خوب آقای درستکار و دوستان ایشان داشتند، میهمان‌ها یک‌سری حرف‌ها را بیان کردند که برنامه تعطیل شد، ولی به‌نظر می‌رسد با این نگاه اگر بخواهید برنامه بسازید جذاب می‌شود. این را بدون تعارف بیان می‌کنم.
هر حرکت اصلاحی هزینه دارد. افرادی باید پای هزینه حرکتی که می‌خواهند انجام دهند بایستند. فرض کنید من آدم چاقی هستم و تصمیم دارم لاغر شوم، چون این چاقی به من آسیب می‌رساند، آن کسانی که می‌گویند قرص بخورید و فردا ۳۰ کیلو کم می‌کنید دروغ است و کلاهبردار هستند. حرکت اصلاحی برای اینکه من از فرد چاق تبدیل به فرد لاغری شوم نیاز به ورزش و تغذیه و مراقبت دارد. دردسر دارد. آن حرکت‌هایی که دردسر برای شما ندارد یقین بدانید اصلاحی نیست. پس کسی که می‌گوید یک قرص بخورید و ۳۰ کیلو کم کنید، دروغ است. به‌نظر شما این امکان دارد؟

بعید است، اگر نگوییم محال است.
شدنی نیست. یک جامعه دچار اشکالی در سیستم اجتماعی باشد، فرض کنید بانک‌ها متهم هستند عملیات آن‌ها اسلامی نیست، اگر بخواهند اصلاح شوند این‌طور نیست که بخشنامه‌ای بنویسید و از فردا صبح اصلاح شوند. حتما دردسر و زحمت و گرفتاری داد. در تلویزیون هم مثل هر جای دیگر، مثل جامعه و فرد اگر کسی بخواهد یک فکر اصلاحی را انجام دهد، آن فکر اصلاحی نیازمند حوصله و هزینه‌کردن ازخود و نیازمند گفتگو و بحث و حوصله و تحمل انتقاد و ... است. اگر ما آماده پرداخت این هزینه‌ها در حرف‌ها و حرکت‌های اصلاحی نباشیم هیچ اصلاحی صورت نمی‌گیرد. اگر کاری کردیم و هیچ دردسری نداشت از نظر من یقین بدانیم اصلاحی نیست.

خنثی است. ما در کار خبر هم داریم که دوستانی می‌آیند و می‌روند و اثرگذاری ندارند. هیچ کسی از آن‌ها شکایتی ندارند.‌
می‌توان در ابتدای کار گفت حرکت اصلاحی انجام شد، اما خلاف‌واقع است. حرکت اصلاحی این نیست که کاری کنید و برای شما سوت و کف بزنند. هر حرکتی زدید که یک سیلی و لگد و مشت خوردید احتمال دارد اصلاحی باشد. آن حرکتی که هیچ بازخورد و دردسری ندارد قطعا اصلاحی نیست و آن حرکاتی که هزینه‌هایی دارد، ممکن است اصلاحی باشد.

 

انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha