به گزارش «سدید»؛ حجتالاسلام والمسلمین خسروپناه، استاد تمام فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشست تخصصی هوش مصنوعی، فرهنگ و حکمرانی آینده که در دانشگاه علم و صنعت برگزار شد، به موضوع حکمرانی هوش حکمی اشاره و اظهار کرد: اصطلاح هوش ساحتی از موجود زنده است که کارهای مربوط به خود را انجام میدهد. هوش انسانی استدلال و برنامهریزی دارد و هر که بهره هوشی بیشتری در این مسیر داشته باشد، از بهرهمندی بیشتری در تدبیرگری برخوردار است.
وی افزود: در فلسفه اسلامی انسان از ساحتهای مختلف همچون ساحت علمی، ذهنی و عاطفی و ... برخوردار است. اصطلاح هوش انسانی در ادامه توسعه خود به هوش مصنوعی رسید که از بخشهای فراوانی همچون شبیهسازی مغز و ... تشکیل شده است.
خسروپناه بیان کرد: استنتاج از اینکه انسان روحی ندارد و همه چیز به نرونهای مغزی و انسانی مربوط میشود، بسیار نادرست است. هوش مصنوعی زاییده هوش انسانی است. امروزه اگر از حکمرانی هوشمند سخن گفته میشود، همان حکمرانی براساس هوش مصنوعی زاییده ذهن انسان است.
وی بیان کرد: اصطلاح هوش معنای وسیعی دارد . آنچه در فلسفه اسلامی از هوش و ذهن گفته میشود، مقصود ادراک انسانی است که ساحات مختلفی دارد. اصطلاح بعدی که باید بدان اشاره کرد، حکمرانی است. امروز در دانشگاههای از حکمرانی به عنوان حکومت یاد میکنند که صحیح نیست. هر حکمرانی الزاماً در ساحت قدرت سیاسی نیست.
خسروپناه تصریح کرد: یکی از ساحتهای حکمرانی، سیاستگذاری است. حکمرانی یک فرایند سه رکنی شامل سیاستگذاری، تنظیمگری و خدمات عمومی و بینالمللی است. حکمرانی فرایند چند گامی است که اگر این گامها از سیاستگذاری تا خدمات عمومی شکل گیرد، میتوان گفت حکمرانی داریم. عدم اجرای سندهای تحولی به فقدان حکمرانی باز میگردد و دلیل آن این است که حکمرانی را در سیاستگذاری خلاصه کردهایم.
وی بیان کرد: هر چه مشارکت مسئولیتپذیری مردم بیشتر باشد، حکمرانی شبکهایتر خواهد بود. گاهی اوقات حکمرانی مردمی است اما مشارکت این مردم با یک مدیریت هرمی هوش مصنوعی است. اینهمان حکمرانی هرمی شبکهای است. لذا هر جا مشارکت حداکثری مردمی وجود دارد، الزاماً این مسئله حکمرانی شبکهای نیست و ممکن است همان مدیریت هرمی هوش مصنوعی در کار باشد.
خسروپناه تصریح کرد: اصطلاح بعدی حکمت است. این واژه مختص قرآن و اسلام است. حکمت علم نافع مبتنی بر خرد ناب است. علم نافع نیز علمی است که هم برای عالم و هم برای جامعه مفید است. اما این علم نافع مبتنی بر خرد ناب است. خرد ناب نیز اجتماع چهار عقل نظری، عملی، معاش و معاد است.
وی بیان کرد: عقل عملی، عقلی است که باید و نبایدها را درک میکند. عقل عملی درک ارزشها است. عقل سوم نیز عقل معاش است که همان عقل تدبیرگر و برنامهریز است. فعالیت بشری در هر ساحتی تدبیر میخواهد که به آن عقل معاش گفته میشود. در فلسفه اسلامی منظور از عقلانیت کاربست عقل عملی و نظری برای رسیدن به هدف است.
خسروپناه گفت: عقل چهارم، عقل معاد و آخرت اندیش بوده و عقلی است که فقط به آبادانی دنیا فکر نمیکند. حکمرانی هوش حکمی بدان معنا است که اگر بنا بر سیاستگذاری و تنظیمگری و خدمات عمومی داشته باشیم، باید حکمی باشد یعنی حکمرانی با علم باشد نه پدیدهگرایی حزبی. عالمان حکمرانی کنند نه احزاب. شرط اول حکمرانی حکمی، عالم بودن است. شرط دوم حکمرانی حکمی، علم نافع داشتن است. شرط سوم نیز علم نافع مبتنی بر خرد ناب است که در این حکمرانی چهار عقل نظری، علمی، معاش و معاد به کار گرفته میشود.
وی ادامه داد: در دنیای امروز حکمرانی بدون استفاده از هوش مصنوعی امکانپذیر نیست اما این هوش مصنوعی باید حکمی باشد. حکمرانی هوش حکمی یعنی سیاستگذاری، تنظیمگری و خدمات عمومی دقیق مبتنی بر علم نافع انجام شود. یکی از نشانههای مهم این حکمرانی مشارکت حداکثری است. البته این مشارکت باید در سیاستگذاری و تنظیمگری نیز انجام شود.
در ادامه، پس از رونمایی از نشان و سایت مرکز و رونمایی از شاسی درس سرویسی و نیز شاسی رویداد مسئلهمحور هوش مصنوعی، حجتالاسلام محمودرضا قاسمی، عضو هیئت علمی گروه معارف اسلامی دانشگاه علم و صنعت به موضوع بدنمندی ذهن و هوش مصنوعی اشاره و بیان کرد: بدنمندی ذهن در برابر نظریه محاسباتی ذهن مطرح میشود. توسعه علوم تجربی نشان داد که تمام وقایع شناختی در ذهن انسان رخ نمیدهد و رویکرد بدنمندی ذهن نوعی اعتراض به رویکرد محاسباتی آن است.
وی افزود: برخی اندیشمندان اینگونه عنوان میکنند که بر مبنای دیدگاه ملاصدرا آگاهی و ادراک انسانی دارای پایهای مادی است. بر این اساس عدهای ایننگاه را دارند که هوش مصنوعی قوی ممکن است اتفاق افتد. عدهای نیز مخالف این مسئله هستند. در وجود هوش مصنوعی قوی و ضعیف شکی نیست و میتوان به آنها دست پیدا کرد.
حجتالاسلام قاسمی اظهار کرد: رویکرد بدنمندی یعنی انسان با تمام بدن خود همه چیز را درک میکند که این مسئله در مورد هوش مصنوعی نیز صدق میکند. در برخی رویکردهای مطروحه کل بدن هیچنقشی در شناخت ندارد و این موضوع فقط به مغز انسان مربوط است اما در رویکرد بدنمندی تمامی بدن در معرض شناخت قرار دارد.
وی تصریح کرد: رویکردهای بدنمندی در هوش مصنوعی شامل رویکرد رباتیک موقعیتمند، رویکرد سیستم متحرک و رویکرد بدنمندی به مفاهیم هوش مصنوعی است. رباتها طبق رویکرد رباتیک، بدن دارند اما آگاهی داشته ولی شناختی از مفاهیم ندارند.
در ادامه این نشست و پس از قرائت پیام وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعاتبه این همایش، محمدحسین انتظاری، عضو شورای عالی فضای مجازی کشور طی سخنانی بیان کرد: یکی از نکاتی که در کشور بر روی آن اختلاف است، فضای مجازی است. اینفضا تحولات بزرگی در عرصههای مختلف جامعه ایجاد کرده است. فضای مجازی امتداد زندگی اجتماعی ما در بستر شبکههای اجتماعی است.
وی با بیان اینکه تمدن امروزی به فضای سایبر توسعه پیدا کرده است و اگر برخورد مناسبی با این فضا رخ ندهد، شاهد نوعی حکمرانی ناقص خواهیم بود، گفت: لازم است این نیاز مبرم کشور در سطح دانشگاهها و مراکز علمی و حاکمیتی مورد توجه قرار گیرد. امروز نیازمند نوسازی در جامعه هستیم. امروز رصد اطلاعات در فضای مجازی در کشور بسیار اندک است. امروز نظام اجتماعی و حکمرانی کشور در حال تحول است و اگر نتوانند مسائل تحولاتی را دنبال کنند، دچار عقبافتادگی خواهند شد. مهمتر از همه اینها تأثیرات شناختی است که از طریق فضای مجازی صورت میگیرد.
ویادامه داد: آنچه باید در حوزه فضای مجازی داشته باشیم، حضور مقتدرانه در این عرصه است. ما باید برای همراه بودن با تحولات نوآوری ایجاد کنیم که نیروی انسانی در این زمینه مهمترین رکن است. قدرت سایبری کشور باید به تراز کشورهای تأثیرگذار در اینزمینه برسد. تلاقی هوش مصنوعی با کلان دادههایی که ایجاد میشود، قدرت ایجاد میکند.
انتظاری بیان کرد: باید در حوزه هوش مصنوعی ارتقای جدی داشته باشم. مهمترین تصمیم در شورای عالی فضای مجازی اخذ شده که آن هم شبکه ملی اطلاعات بود و مهمترین اقدام آن بود اطلاعاتی که در کشور ایجاد میشود، در داخل کشور رصد شود یعنی کلاندادههای تولیدی در کشور در خود کشور استفاده شود.
وی تصریح کرد: مهمترین بحث این است که اگر شبکه در داخل کشور پیاده شود، کلاندادههای مهم تولیدی در خود کشور استفاده شده و باعث توسعه خواهد شد. مهمترین تأثیرات در حوزه هوش مصنوعی تأثیر بر ایجاد حاکمیت است. اگر در اینحوزهها عقب بیفتیم، حاکمیت کشور جلو نخواهد رفت.
در ادامه، مینایی، رئیس دانشکده مهندسی کامپیوتر دانشگاه علم و صنعت نیز در سخنانی به مؤلفههای قدرت در حکمرانی اشاره و اظهار کرد: مشارکت و ارتباطات اجتماعی، مالی و بانکداری، سلامت و نهادهای مرتبط، قضاوت و دستگاه قضاوت و قانون و اعمال قانون از مؤلفههای مهم قدرت در حکمرانی هستند.
وی ادامه داد: در مورد حوزه سلامت ایجاد پزشک شخصی با هوش مصنوعی، غربالگری با هوش مصنوعی و الگویابی هوشمند از رواج بیماریها از جمله مؤلفههایی است که هوش مصنوعی میتواند نقش مهمی در آن ایجاد کند. در حوزه مشارکت و ارتباطات جمعی نیز هدایت هوشمند احساسات مشارکتزا و رصد هوشمند گروههای قابلیت ارتباط از جمله بخشهایی است که میتواند از سوی هوش مصنوعی انجام شود.
مینایی بیان کرد: هوش مصنوعی قدرت تحول در فناوریهای فعالیتهای گروهی، فناوریهای اقناعی و ... را دارد. با ظهور اینترنت و فناوری اطلاعات، ساختار دولت ـ ملت در حال تبدیل شدن به روابط جدیدی از شرکت ـ مشتری است. هوش مصنوعی در این جامعه شبکهای ساختارساز، هدایتگر، تحولزا و پیشران است.
وی بیان کرد: حکمرانی آینده و دولتها باید با یک سری اطلاعات فرازمانی و فرامکانی ارتباط جدیدی برپا کنند. توزیع قدرت در این جامعه جدید به پنج محور دارندگان فناوری هوش مصنوعی، صاحبان پلتفرم، عرضهکنندگان خدمت، دارندگان فناوری اطلاعات و تولیدکنندگان محتوا تقسیم میشود. منابع معتبر رتبهبندی هوش مصنوعی نیز شامل اسکوپوس، آکسفورد اینسایتس، تورتویس مدیا و استنفورد میشود.