به گزارش «سدید»؛ عماد الحمرونی استاد دانشگاه المصطفی پاریس در حاشیه شانزدهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت، درباره موضوعات مختلفی صحبت کرد. از نسل Z و زومرهای ایرانی تا اتفاقات اخیر.
در زیر سخنان این اندیشمند فرانسوی را میخوانید:
میخواهم درباره نسل Z یا به صورت عامیانهتر زومرها از شما بپرسم؛ نسلی که در ایران با عنوان دهه هشتادیها شناخته میشوند؛ آیا واقعاً با نسل متفاوتی روبهرو هستیم؟
این نسل، نسل جدیدی است که مواجهه با آنها نه فقط در ایران بلکه در کشورهای دیگر نظیر اروپا، آمریکا، کانادا و ... دچار سختیهایی است. در حقیقت، روبهرویی با آنها یک مشکل جهانی است. آنها خودشان را در خیابان و شبکههای اجتماعی بروز میدهند. برای مثال، در خیابانها تظاهرات میکنند یا در شبکههای اجتماعی خودشان را نشان میدهند. نکته مهم اینجاست که باید این نسل را فهمید و درکشان کرد. این نسل انرژی زیاد و ابزار خلاقیت بالایی دارد و همه سیستمهای قبلی را نفی میکنند.
به نظر شما ویژگیهای مهم این نسل چیست؟
ویژگی مهم آنها این است که به دنبال هویت جهانیاند و کاری به هویت ملی ندارند. در حقیقت، ساختارهای ملی را خیلی پیگیری نمیکنند. این جوانانی که جهانی شدهاند، 3 ویژگی مهم دارند: فردگرایی، آزادی و بیان هنری موضوعات.
مایلم درباره التهابات اخیر در ایران از شما بپرسم؛ تحلیل شما از اتفاقات 2-3 ماه اخیر در ایران چیست؟
در این بین، 2 نکته وجود دارد؛ یکی مربوط به دخالتهای خارجی و عملیاتهای تروریستی است که دولت ایران باید با آنها به شدت برخورد کرده و نباید فضا بدهد. نکته دوم، مربوط به جوان و زن ایرانی است. آنها یکسری خواستههایی دارند و باید برای این خواستهها دنبال جوابهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود. به نظرم باید این طبقه را فهمید. برخورد جوابی برای این موضوع نیست و باید یکسری اصلاحگریهایی با راهحلهای اجتماعی انجام شود.
دقت داشته باشید که طی 44 سال اخیر، جمهوری اسلامی پیشرفتهایی را در حوزههای مختلف زیرساختی، مباحث صنعتی، صنایع سنگین، نظامی و ... داشته است، اما مشکل اینجاست که ایران هنوز به یک مدل اجتماعی آنهم در مواجهه با نسل Z یا همان دهه هشتادیها نرسیده است. به نظرم مشکل اینجاست که این نسل یعنی زن و جوان ایرانی، هنوز خواستههای جمهوری اسلامی را نمیداند. به عبارت دیگر ارتباط دقیقی بین این نسل جوان با طبقه نخبگانی وجود ندارد و این دو طیف نمیتوانند با همدیگر دیالوگ کنند. منظور پاسخهای سطحی نیست، بلکه هدف برقراری دیالوگ است.
به نظر شما داشتن روایت اول در جنگ رسانهای تا چه اندازه مهم است؟
نکتهای که اشاره کردید مربوط به جنگ اطلاعات است. جهان امروز، جهان سرعت، ارتباطات و اطلاعات است. بنابراین داشتن روایت اول بسیار مهم است. برای مثال، غرب در جنگ ترکیبی که علیه جمهوری اسلامی، روسیه، چین و کوبا به کار بسته، دروغ و راست را به شیوهای هنرمندانه با هم مخلوط کرده است.
شاید روایتی که غرب در حوزههای ژورنالیستی و رسانهای ارائه میدهد غلط باشد، اما چون بر پایه اطلاعات درست و صحیح شکل گرفته، مخاطب نمیتواند درست و غلط را از هم تشخیص بدهد. در اینجاست که حقیقت و غیرحقیقت ملغمه میشود. البته دقت داشته باشید که این موضوع مشکل غرب نیست، بلکه مشکل ایران است. جمهوری اسلامی باید درک کند که چگونه با استفاده از رسانههای معتبر خود به این فعالیت غربیها پاسخ مناسب بدهد. باید بدانیم که با چه زبانی در این جنگ روایتها صحبت بکند تا مخاطبش را قانع کند.
اگر کسی پای رسانههای غربی و فارسیزبان خارجی بنشیند، احساس میکند که جامعه ایران فاقد دموکراسی و کاملاً بسته است. آیا شما هم اینگونه فکر میکنید؟
تصویری که از جامعه ایرانی توصیف میشود، کاملاً غلط است. من جامعه ایرانی را یک جامعه مدرن میدانم. در حقیقت، مکانیزمی که در جامعه ایرانی وجود دارد همان مکانیزمی است که در جامعه آمریکایی، فرانسوی، اروپایی و ... وجود دارد. از نظر سطح تفکر، دسترسی به اطلاعات و پیشرفت، فرقی بین جامعه ایرانی با جامعه فرانسوی نمیبینم.
البته ممکن است که جوان ایرانی گاهاً به دنبال ارزشهایی باشد که جوانان دیگر کشورها نیز به دنبال آن هستند، اما در این بین، رسانههای غربی دو نکته را با هم مخلوط میکنند؛ از یکسو میگویند که جامعه ایرانی بسیار پویاست، اما از سمت دیگر میگویند فضای حاکمیت، ایدئولوژیک و بسته است. در حقیقت، آنها جامعه ایرانی را روبه پیشرفت نشان میدهند ولی در همین زمان میگویند که حکومت سدی در مسیر پیشرفت جامعه گذاشته است. باید این تصویر را اصلاح کرد. همه باید بدانند که اگر در ایران پیشرفتی هست به دلیل وجود جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی است. به نظرم ادغام نکردن پویایی جامعه و ایدئولوژیکی سیاسی حکومت بسیار مهم است.
به عنوان سوال پایانی، سینمای مستند ایران را چگونه دیدید؟
به صورت کلی درباره سینما و مستند در ایران باید بگویم که این بخش در ایران بسیار پیشرفته است و از نظر کیفی سطح بالایی دارد. سینماگران ایرانی تکنیک و کیفیت بالایی دارند و شاید بالاتر از اروپا باشند. نکته مهم درباره سینمای مستند ایران این است که علاوه بر بعد سینمایی، از بعد انسانی نیز برخوردار است. هم چنین سینمای داستانی و مستند در ایران این خاصیت را دارد که ایرانی است. در حقیقت، شاخصههایی دارد که هر کس آن را ببیند متوجه میشود که ایرانی است. این موضوع بسیار مهم است.
دقت داشته باشید که سینما و مستند ابزارهای به شدت مهمی در ارتباطات فرهنگی و سیاسی هستند.