به گزارش «سدید»؛ دکتر «محمدمهدی خوئی» عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در نشست «نسل جدید و زندگی روزمره» در مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، به تشریح مسائل مختلف نسلی از جمله رسانههای مصرفی نسل جدید پرداخت؛ رسانههایی که به عنوان منابع هویتیاب برای این نسل مشخص میشود و از این رو ویژگیهای شخصیتی جدیدی نیز در این نسل ایجاد میکند؛ ویژگیهایی که آنها را زیرک اما تنها کرده است.
منابع متفاوت هویتیابی برای نسل جدید اسطورهزدایی کرده است
خوئی منابع هویتیابی نسل جدید را مورد بررسی قرار میدهد و به تجربههای مشترک افراد اشاره میکند که بخشی از هویت جمعی آنها را ساخته اما معتقد است در این زمینه تجربههای مشترک برای نسل جدید اتفاق نیفتاده است؛ یعنی این نسل از کودکی در مسیر منابع مختلفی از هویت قرار گرفتهاند؛ یکی از بچگی، شبکه «امید» تماشا کرده، دیگری «یوتیوب» و یکی دیگر شبکههای دیگری برای تقویت زبان دیده است.
این منابع متفاوت باعث اسطورهزدایی از دیگری شدهاند. پس یکی از شاخصهای مهم نسل جدید این است که اسطورهزدایی کرده است. نسل جدید به دلیل اینکه در برابر منابع مختلف قرار گرفته به این نتیجه رسیده که هیچکدام از دیگری بد یا گمراه نیستند و فقط تفاوت خود با دیگری را مشاهده میکند و به آن پی میبرد. آموزشی که این نسل از رسانههای مختلف دیدهاند سبب شده بهراحتی کسی را به عنوان دیگریِ خودشان نمیپذیرند. به این معنا آنها در شروع کار تفاوت را میبینند. این امر محصول مصرفکردن همان منابع متفاوت هویتیابی است.
ویژگیهای شخصیت نسل جدید چیست؟
عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است در برابر منابع مختلف قرار گرفتن نسل جدید، از نظر کیفی میتواند ویژگی این نسل را که اینگونه مصرف رسانهای دارد، بسازد، همانگونه که ساخته است. تحقیقی که روی ۴۰ هزار نفر از ۱۷ کشور متفاوت انجامشده نشان میدهد مصرف رسانههای مختلف هویت این افراد را ساخته است.
نتیجه این تحقیق نشان داده افراد این نسل از نظر سیاسی پیشرو هستند البته نه به این معنا که در امور سیاسی مداخله میکنند بلکه ایده سیاسی آنها نسبت به نسلهای پیش از خود ایده پیشروتری است. این افراد در رسانه و ... مشتریان زیرکی هستند که به سختی گول میخورند. این نسل به رسانه، ابزاری نگاه میکنند. پس ایدههایی که در کشور وجود دارد که این نسل تحت تاثیر بازیهای رسانهای هستند یا تحت تاثیر رسانههایی غربی برخی از کارهای را انجام میدهند، تائید شده نیست.
وی تاکید دارد، این افراد در معرض تنهایی هستند. به این دلیل که رسانه بخش بزرگی از زندگی آنها را اشغال کرده است. برای نمونه این تحقیق نشان میدهد این نسل به صورت میانگین چهار ساعت در روز موسیقی گوش میدهند و همین باعث می شود روابط و معاشرتهای فیزیکال آنها کم شود و یا از بین برود و همین امر آنها را در معرض تنهایی قرار میدهد. این نسل عملگراست، ذهن اقتصادی دارند و برخلاف نسل پیشتر خود، رویاپرداز نیستند.
نسل جدید در مقابل قدرت عرفی کنش نشان میدهد
خوئی به نوع کنشگری نسل جدید اشاره میکند و میگوید، نسل جدید در برابر سیطره عرفی که آغشته به قدرت سیاسیشده، کنش نشان میدهد. در چند ماه اخیر در کشور، این نسل به عنوان یک مساله شناختهشده و با اسامی مختلف به سراغ آن رفتهاند؛ آن هم به این دلیل که این نسل وارد یک جدال شده؛ خیلی وقتها این جدال هم سیاسی نیست بلکه جدالی عرفی است. بر مبنای حوادث اخیر و حضور این نسل در این حوادث، باید گفت این نوعی جدال با تبعیض جنسیتی است؛ یعنی جدال با تعیین سبک زندگی برای آنهاست. این نسل با نوعی از سبک زندگی که از سبکهای زندگی دیگر ارزشمندتر شناخته میشود، مخالف است.
نسل جدید، مردم را خطاب قرار میدهد که در برابر آنها در این مواضع عرفی قرار نگیرند؛ یعنی از مردم مطالبه دارند و میگویند این مواضعی که مورد جدل است، قدرت برای عرف تعیینکرده و لزوما عرفی نیستند. بنابراین اگر شما از این مواضعی که قدرت تعیینکرده پس بکشید عرف کار خودش را انجام میدهد.
خوئی معتقد است عرف به معنای خردجمعی محل تولید طبیعت ثانویه است؛ پس هنگامی که طبعیت ثانویه وارد عرف میشود، همان ایدههای قدرت است که به دنبال عرفیکردن خود است. به همین دلیل قدرت سیاسی، فکری و ... به دنبال این است که ایدههای خود را در عرف جا بیندازد.
مخاطب نسل جدید، سیاسی نیست
به گفته عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی، بسیاری از ایدههای عرفی، نوعی از همه امکانات موجود هویتی را برجستهکرده و افراد را به پذیرش آن فرا میخواند. رخدادهایت اخیر به این معنا سیاسی نیستند که مخاطب نسل جدید، سیاسی نیست؛ به همین دلیل مخاطب نسل جدید در این مطالبات کسانی هستند که طبیعت ثانویه را پذیرفتهاند.
وی میافزاید: البته از نظر رهاییبخشی و تصدیق تفاوتها و ... میتوان گفت که این رخدادها سیاسی نیز بوده است. بسیاری از بخشهای هویتی افراد به صورت ناخودآگاه بر مبنای مصرفی که دارند، شکل میگیرد و این مصارف هستند که در نسل جدید تأثیر داشته و هویتسازند؛ یعنی آن چیزی که بیشتر از دیگر مصرف میشود، تعیینکننده است.
در ادامه خانم دکتر افسانه کمالی استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه الزهرا(س) گفت: شکاف نسلی در جامعه وجود ندارد بلکه ما با نوعی شکاف بین مسئولان، نهادها، مردم و کودکان مواجه هستیم.
هنوز نمیدانیم نسل جدید شامل چه سنی میشود
کمالی با اشاره به حوادثی که در چند ماه گذشته در کشور اتفاق افتاد، میگوید اصولا ما نمیدانیم نسل جدید چه کسانی هستند و دستهبندی درستی درباره این نسل انجام نشده است. هنوز نمیدانیم این نسل شامل چه سنی میشود. یک بار ما آنها را از ۱۵ تا ۲۵ سال قرار میدهیم و یک بار دیگر آنها را از ۱۸ تا ۳۰ سال دستهبندی میکنیم؛ گاهی هم ۳۵ سالهها را جزو آنها قرار میدهیم زیرا بعضی از ۳۰ سال به بالاها هنوز مجردند، کار ندارند و درس هم میخوانند.
اصلا کودکان در پژوهشهای جامعهشناسی و به ویژه جامعهشناسی ایران حذف شدهاند. ما حتی هنوز مشخص نکردهایم کودکان چه سنی هستند و به افراد در چه سنی کودک اطلاق میشود. به این دلیل که در یک دوره، مساله جوانان برای ما مطرح بودهاند و ما به کودکان نپرداختهایم.
آیا التهابهای سیاسی فقط ناشی از شکاف نسلی است؟
عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه الزهرا(س) این پرسش را مطرح میکند که آیا بین گروههای سنی، نسلی و دورهای تفاوت یا شکاف وجود دارد؟ و در پاسخ میگوید: سه مفهوم نسل، دوره و سن در تحقیقات جامعهشناسی وجود دارد که به طور کامل با هم مرتبط هستند و گاهی با همدیگر خلط میشوند؛ یعنی ما نمیدانیم که اگر بین افراد تفاوت دیدهمیشود، این تفاوتها ناشی از سن آنهاست یا از دوران متفاوت یا ناشی از نسل متفاوت.
به گفته وی، تفکیک نسل، دوره و سن از یکدیگر بسیار سخت است و در صورتی که ما اطلاعاتی در موارد داشته باشیم، آنگاه با روشهای پیچیده میتوانیم این سه را از هم تفکیک کرده و بعد آن را تفسیر کنیم. اینگونه نیست که به راحتی از شکاف نسلی و شکاف سنی صحبت کنیم. بنابراین بسیار ساده و ابتدایی است که رخدادهای جامعه و التهابهای سیاسی را مساله شکاف نسلی بدانیم.
تحقیقات در مورد نسلها چه میگویند؟
کمالی به چند تحقیق اشاره میکند که در مورد نسلهای مختلف در ایران انجام شده و میگوید: یکی از این تحقیقات ملی در پنج دوره انجام شده است. در این تحقیق جامعه آماری ۱۲ تا ۷۵ سال در نظر گرفته شده؛ در این تحقیق جمعیت زیر ۱۸ سال در استانها حدود ۱۰ تا ۲۵ درصد جمعیت را تشکیل داده است. این تحقیق با رعایت کدهای اخلاقی و با حضور خانواده افراد انجام شده که نشانگر تفاوت اصلی در استفاده از اینترنت از سوی افراد زیر ۱۸ سال در انواع کاربریها بوده است.
در حدود سال ۱۳۸۴ تحقیق دیگری با عنوان «نسلها و ارزشها» انجام شد که منطق کار در این تحقیق، بحثهایی در رابطه با نسلها و شکاف نسلی بین نسلهای مختلف است. «سه نسل پیش از انقلاب»، «نسل دوران جنگ» و «نسل پس از آن» در این تحقیق در نظر گرفته شده است.
در جریان این تحقیق، ۲۵ درصد افراد پایگاه متوسط اجتماعی و ۲,۳ درصد پایگاه بالا داشته و در نسل دوم نیز ۳۲ درصد پایگاه متوسط و پنج درصد پایگاه بالا داشتهاند. همچنین، نسل سوم در پایگاه متوسط و بالا درصد بسیار اندکی را به خود اختصاص دادهاند.
این تحقیق نشان می دهد نسل سوم به شدت نوگراست؛ این نسل و حتی نسلهای دیگر، نسل سوم را نوگرا میدانستند. نسل اول خود را به شدت غیرلاابالی معرفی میکند. نسل دوم تا حدودی کمتر و نسل سوم نیز خود را در حد متوسطی از لاابالیگری میداند. نسل اول، دوم و سوم همگی خود را با تفاوتهایی متعصب میدانند اما نسل دوم که نسل انقلاب و جنگ هستند، بیش از بقیه خود را متعصب میدانند.
تفاوت بین نسلی در جامعه زیاد نیست
استاد جامعهشناسی دانشگاه الزهرا(س) به جایگاه سه نسل اشاره شده در تحقیق سال ۸۴ اشاره کرده و میگوید: امروز نسل دوم، اندک اندک جایگاه نسل اول و نسل سوم نیز به همین صورت جایگاه نسل دوم را گرفته است. مساله جدید این است که در حوادث اخیر برخی مردم به خیابان آمده و اعلام کردند که حاضر نیستند توصیههای حکومت را قبول کنند.
تحقیقات انجام شده نشان می دهد تفاوت بین نسلی آنچنان زیاد نیست که از آن با عنوان شکاف بین نسلی یاد شود. در تحقیقی که ایسپا انجام داده، نسل گذشته به شکل بسیار تندی در رابطه با نسل جدید صحبت میکند؛ در حالی که باید توجه داشت که تفاوت بین نسلی در جامعه آنچنان زیاد نیست. در تحقیقات انجام شده، تفاوت زیادی در نسلها در استفاده از اینترنت از لحاظ کاربری و میزان استفاده مشخص شده که البته این رخداد در همه جای این دنیا اتفاق افتاده است.
نسل جدید فرمانپذیر نیست
عضو گروه جامعهشناسی دانشگاه الزهرا(س) به فیلترینگ در کشور نیز اشاره میکند و معتقد است با توجه به روند جهانی اینترنت، ما نمیتوانیم با فیلتر کردن موفق باشیم. باید بپذیریم نسل جدید فرمانپذیر نیست؛ ما با یک شکاف بین مسئولان، نهادها، مردم و کودکان مواجهایم. این شکاف بدین صورت است که قدرت، دولت و نهادهای اجرایی، کار خودشان را انجام میدهند و حاضر نیستند ویژگیهای دنیای جدید را درک کنند، این اتفاق باعث ایجاد شکاف شده است.
منبع: ایرنا