به گزارش «سدید»؛ حجتالاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی، امروز سهشنبه ۴ بهمنماه، در همایش «معنا و مبنای سرمایه اجتماعی» که از سوی مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی برگزار شد به سخنرانی پرداخت.
در ادامه گزیده سخنان وی را میخوانید:
بحثهای تئوریک راجع به سرمایه اجتماعی بسیار کم انجام شده است گرچه تحقیقات میدانی اندکی صورت گرفته است در حالیکه کار بر روی این موضوع میتواند برای دانشپژوهان بسیار ارزنده و قابل استفاده باشد. اصطلاح سرمایه اجتماعی ممکن است ترکیبی تقریباً مبهم از دو کلمه نامتجانس به نظر برسد. سوال این است که جامعه چگونه میتواند از جنس سرمایه باشد. البته اصطلاح سرمایه اجتماعی با معنای سنتی سرمایه از نظر اقتصادی هماهنگی ندارد و برخی جامعه شناسان آن را سادهسازی بیش از حد از پدیدههای اجتماعی توصیف کردهاند اما این پیوندی جذاب بین جامعه شناسی و اقتصاد است و از این حیث باید آن را فرارشتهای در نظر گرفت.
در مواردی اصطلاح سرمایه با سایر اشکال سرمایه اجتماعی قیاس میشود و توجیه هم این است که سرمایه اجتماعی دارای مزایای مشابه و قابل اندازهگیری است هرچند ممکن است این قیاس گمراهکننده باشد اما سرمایه اجتماعی همانند سرمایه اقتصادی با استفاده کردن از بین نمیرود ولی میتواند ضعیف و رنجور شود یعنی جامعه دچار فروپاشی شود. از این منظر شاید شباهتهایی با مفهوم اقتصادیِ سرمایه انسانی دارد. پیر بوردیو، در مورد اشکال سرمایه، بین سه شکل سرمایه تمایز قائل میشود که شامل سرمایه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هستند.
از دیدگاه بوردیو، سرمایه اجتماعی مجموعه منابع بالفعل یا بالقوه است که به داشتن شبکهای بادوام از روابط متقابل مرتبط میشود. علاوه بر این یکی دیگر از جامعه شناسان معتقد است که سرمایه اجماعی به ارتباط بین افراد، شبکههای اجتماعی و اعتماد بین آنها مربوط است. بنابراین سرمایه اجتماعی تفاسیر و تعابیر و کاربردهای متعدد و گاه گیجکنندهای دارد و حتی برخی از پژوهشگرانِ جامعهشناس در این زمینه ابراز نگرانی کردهاند بنابراین اگر بخواهم مخرج مشترکی از این نوع تعاریف درباره سرمایه اجتماعی بگیرم سرمایه اجتماعی را میتوان مجموعه منابع ارزشمندی نامید که غنی بودن آن میتواند به پیوند ارگانیک و انداموار منابع اجتماعی تبدیل و شبکهای کارآمد در مسیر پیشرفت فراهم کند. سرمایه اجتماعی به یک گروه یا جامعه کوچک و بزرگ امکان میدهد که با هم کار کنند و به طور موثری به اهداف مشترک دست پیدا کنند.
راجع به مبنای سرمایه اجتماعی به میزان زیادی میتوان حرف زد و طبعاً به دلیل رویکرد فلسفی که بنده دارد علاقه زیادی به حرف زدن در این مورد دارم. سؤال این است که وقتی یک جامعه یا دولت خلق میشود چه چیزی بین افراد آن جامعه یا دولت رابطه برقرار و محیطی قابل اعتماد برای همکاری مردم با مردم و مردم با دولت فراهم میکند؟ سرمایه اجتماعی در جوامع مدرن چنین نقشی را ایفا میکند اما مهم این است که این عامل اتصال دهنده از کجا ناشی شده است؟ آیا از اندیشه و فرهنگ بوده است؟
ما بیشتر تمایل داریم سرمایه اجتماعی را به فرهنگ ربط دهیم اما در مباحث فلسفی درباره سرمایه اجتماعی گفته شده که در جوامع مدرن، مبنای سرمایه اجتماعی، قرارداد اجتماعی است و در جوامع دینی نیز دین میتواند منشأ و جوهر سرمایه اجتماعی قلمداد شود هرچند که عدهای معتقدند سرمایه اجتماعی تعلقی به جامعه سنتی و مدرن ندارد. در زمینه مبانی روشن است که سرمایه اجتماعی به انسجام اجتماعی و فرهنگی درون جامعه اشاره دارد و منبع مهمی از قدرت و نفوذ است و به مردم کمک میکند که جلو بروند و در جایی متوقف نشوند.
راجع به مولفههای سرمایه هم باید گفت که اختلاف نظر در این زمینه هم زیاد است و برخی تا ده مورد و برخی تا پانزده مولفه را مورد اشاره قرار دادهاند اما به نظرم مولفه مادر در سرمایه اجتماعی، خود اجتماعی بودن است و شناخت بین اعضای جامعه و ارتباط زنجیرهای در این زمینه هم مهم است. میل به همکاری و تعاون، همدردی و گذشت و اعتماد را نیز میتوان از مهمترین مولفههای سرمایه اجتماعی نامید که در بسیاری از نظریات به آنها اشاره شده است.
درباره مزایای سرمایه اجتماعی باید گفت که مهمترین مزیت بهبود عملکرد جامعه به مثابه یک اندامواره و سیستم ارگانیک است. شاید به ذهن خطور کند که اگر سرمایه اجتماعی از بین برود به معنای فروپاشی جامعه است اما فرض بر این است که سرمایه اجتماعی وجود دارد و هر میزان که این سرمایه بیشتر شود عملکرد جامعه نیز بهتر میشود. سرمایه اجتماعی در زمینه رفاه اجتماعی و مخصوصا در جوامع مدرن نیز اهمیت زیادی دارد و بهرهوری و سودآوری را نیز افزایش و جریان اطلاعات را تقویت و ارتباطات اجتماعی را افزایش میدهد. همچنین به باز شدن درهای جامعه و افزایش ایدهها کمک میکند. هرچند میتوان به موارد بسیار زیاد دیگری درباره اهمیت سرمایه اجتماعی اشاره کرد.
نکتهای که باید بر روی آن تأکید کنم این است که در برهههای حساس همانند تجاوز بیگانه به کشور که در این مواقع سرمایه اجتماعی اهمیت زیادی دارد و کشورهایی که سرمایه اجتماعی بالایی دارند به میزان بسیار کمتری مورد هجوم بیگانگان قرار میگیرند چراکه چنین موردی در برآوردهای متجاوز مورد توجه خواهد بود. در ایام بحرانهایی همانند کرونا هم مردم به میزان بیشتری به دولت گوش فرا داده و در نتیجه به شکل بهتر و راحتتری میتوان از بحران عبور کرد. اگر هم سرمایه اجتماعی وجود نداشته باشد هویت ملی تضعیف، فردگرایی رشد و جامعه چند پاره میشود و فقر و محرومیت نیز بالاتر میرود.
همچنین مریم شعبان، دبیر نشست در ابتدا به سخنرانی پرداخت که در ادامه میخوانید:
ما به دنبال این هستیم که فضای دانشی متناسب با زمینهها و بسترهای جامعه ایران شکل دهیم و مباحثی که ما را به سمت این همایش سوق داد دو عامل شامل وقایع اخیر در جامعه ایران و دوم ابهام و کاستیهای نظری، تحلیلی و مفهومی در این زمینه بود. لازم به تأکید است وقایعی که اخیرا در جامعه ایران رخ داده ما را با مفاهیمی همانند امنیت و همبستگی اجتماعی به میزان بیشتری آشنا کرد که به عنوان ابعادی از سرمایه اجتماعی شناخته میشوند.
موضوع اعتماد بین فردی و نهادی، شبکههای اجتماعی و مجازی شدن روابط، زنان و همبستگی آنها برای مطالبات و ایجاد شبکههای حمایت از بیماران خاص از جمله مواردی هستند که ما را به ضرورت بحث از سرمایه اجتماعی متناسب با شرایط بومی جامعه ایرانی میکشاند. البته باید روشن کنیم سرمایه اجتماعی چیست و چه تاریخ و تحولاتی در ایران داشته است؟ چگونه میتوانیم برنامهای بومی و ایرانی و اسلامی ارائه دهیم؟ آیا سرمایه اجتماعی مسئلهمند است؟
تمامی سخنرانی اساتید در این همایش در قالب کتابچه تنظیم و منتشر میشود و ما علاقهمند هستیم این کتابچه را در اختیار سیاستگذاران و علاقهمندان به فعالیت در این حوزه قرار دهیم. همچنین سعی کردهایم نظم و انسجامی در رابطه با ترکیب پنلها داشته باشیم و موضوعات را با دقت پیش ببریم.
منبع: ایکنا