به گزارش«سدید»؛ پیادهروی ایام اربعین در عراق امروز، بزرگترین رویداد شیعی جهان است. در واقع این مراسم از سال ۲۰۱۴ به بعد، به بزرگترین پیادهروی (پیمایش) و گردهمایی عمومی سالانه در جهان تبدیل شده است. باوجود اینکه حضور برخی از پیروان سایر ادیان و اهل سنت هم در آن قابل مشاهده است، همچنان میتوان آن را بزرگترین گردهمایی شیعیان جهان دانست. این وحدت مذهب، زمینه و بستری جالب برای بررسی سایر مؤلفههای تفاوتآفرین از جمله قومیت، ملیت، جنسیت، طبقه و... در میان زائران اربعین است.
چالش جنسیتی
با رواج سفر اربعین در میان ایرانیان، در این ایام مردانی غالباً از گروههای مذهبی به سفر عتبات میرفتند و چنین بازنمایی میشد که این سفر برای زنان از حیث دشواری و امکانات، مناسب نیست. از سویی دیگر در روایات شیعی تأکید زیادی به زیارت اباعبدلله الحسین شده است که زیارت اربعین در میان این روایات از جایگاه ویژهای برخوردار است. با گذشت زمان و افزایش پوششهای رسانهای، مشاهده میشد که بخش عظیمی از زائران عراقی، زنان هستند و زنان ایرانی بیشتری هم راهی این سفر شدند. این روند تدریجی منجر به مباحثهای در جمعهای مذهبی شد که آیا اساساً در مراسم اربعین، درست است که زنان هم حضور داشته باشند یا خیر؟ در ابتدا اکثر رویکردها بر این نظر بود که این ایام مناسب حضور زنان در اربعین نیست و دلایلی از قبیل ازدحام جمعیت و نبود امکانات را بیان میکردند. با گذر زمان و افزایش گزارشات زنان از حضور خود در زیارت اربعین و شاید اهمیت وجه نمادین این مراسم، رویکردهای مذهبی-انقلابی، متمایل به تشویق حضور زنان شدند. این روند چنان تغییر کرد و حتی به این نقطه رسید که اتفاقاً راهپیمایی اربعین با یاد زنان اهلبیت (ع) است که این مسیر را طی کردهاند و زنان بر مردان در این زمینه ارجحیت دارند.
مقایسه و ادراک نظامهای جنسیتی
در سفر اربعین اظهارنظرها و مقایسههای جنسیتی معمولاً بخشی ثابت از تعاملات زائران است که برگرفته از مشاهدهها و تجارب شخصی، کلیشههای ایرانی-عربی، گفتگوها و تکرار و تعمیق مشاهدات است. یکی از رویههای رایج را میتوان در تعامل زنان ایرانی شهری طبقه متوسط با فرهنگ عراقی جستوجو کرد. این زنان که معمولاً تاحدی تحصیلکرده، با تجربه اشتغال، نسبتاً دارای حق انتخاب در امور خانوادگی و شخصی خود هستند، معمولاً در سفرهای آغازین و آغاز سفر، احساس میکنند زنان عراقی از داشتههای ایشان به عنوان زن، محروم هستند. با این حال گاه در سایه نگاههای عمیقتر و همدلانهتر، در طول سفر و یا تکرار سفرهای بیشتر زنان ایرانی به مشاهده عناصر مکمل در سن و نظام جنسیتی عراقی نائل میشوند و میتوانند نظاموارگی آن را دریابند. مثلاً بسیاری از خانمهای ایرانی این گزارش را دارند که مردان ایرانی در مقایسه با مردان عراقی، کمتر رویکرد حمایتی دارند. در حالی که مردان عراقی بهطور معمول رفتارهای حامیانه بیشتری نشان میدهند. گویی احساس برابری در مرد ایرانی منجر به بیاعتنایی و گاه رقابت میشود، اما مردان عراقی که دیدگاه برابری ندارند و احتمالاً از موضع بالا به زنان نگاه میکنند، در مواقعی نیز با ارزشهای سنتی و حامیانه با زنان برخورد میکنند.
گذر از جنسیت و تعالی به افق فراجنسیت
جنسیت یکی از ابعاد حیات انسانی و موضوع نظرات و آرای مختلف است. صرف نظر از اینکه متفکری جنسیت را ذاتی یا برساختی یا امری میان این دو بداند، تأکید و توجه به مشترکات انسانی در بسیاری از مکاتب مطرح میشود. منتهی این خلع نظر از جنسیت را میتوان به دو شکل مورد تأمل قرار داد، توجه به وجه انسانی قبل از وصف جنسیت و عروض تفاوتهای جنسیتی و جنسی. گویی انسان بودن خمیرهای مشترک میباشد که با افزودن جنسیت به آن، زن و مرد پدیدار میشوند و البته جنسیت چنان مهم است که رنگ آن بر رنگ انسانی غلبه دارد. نگاه ذاتگرایانه به جنسیت حتی در برابری طلبانهترین حالاتش، تقریباً چنین نگاهی دارد. شیوه دومی که میتوان به جنسیت نگریست، امکان استعلا و فراروی از جنسیت است. در این نگاه مهم نیست که جنسیت چگونه عارض میشود و تا چه حد بر زندگی انسان اثرگذار است. جنسیت، هرچه باشد، قابل فراروی است. در فراروی و استعلا، امری که از آن میگذریم حذف نمیشود، بیاهمیت نیست و نفی نمیشود. ولی از آنجا که گذر به مرتبه و رتبهای والاتر و بالاتر است، هرچند اوصاف مراحل قبل محفوظ هستند، محدودیتهای آنها باعث محدودیت نمیشود.
این تعبیر دو پیش فرض دارد:
نگاه سلسله مراتبی به عالم و آدم
اگر همه هستی و انسانها را در یک مرتبه تلقی کنیم، امکان نگرش بالا وجود ندارد. جنسیت مانند زمان، مکان، طبقه و همه واقعیتهای دیگر، ظهوری صلب و سخت دارند و همه رخدادهای حیات بشری متعین به این تعینات است. ولی اگر قائل به وجود مراتبی برای هستی باشیم، میدانیم که اوصاف مراتب طولی با یکدیگر مختلف است. اینکه امری در یک مرتبه واقعیت داشته باشد، باعث نمیشود در مراتب بالاتر همان محدودیتها را ایجاد کند. برای مثال زمان و مکان در مرتبه مادی میباشد و هستی انسان و جهان را محدود میکند، اما در مراتب بالاتر این دو حد وجود، ظهور و بروزی دیگری دارند؛ لذا انسانها در مراتب والاتر میتوانند از بند زمان و مکان مادی رها شوند و جهان را به گونهای دیگر تجربه کنند. به نظر نگارندگان، جنسیت نیز از این زمره است. علیرغم توجهها و تأثیرات جدی جنسیت به مثابه یکی از ابعاد انسان، در اربعین به عنوان رخدادی انسانی-اجتماعی، بسیاری از زائران در «آنهای معنوی» از تجربیات و ساحات مقیدکننده و تعینات ملیتی و فرهنگی و جنسیتی فراروی میکنند. معنویت اربعین و روح وحدتبخش «حبالحسین» بستری است که شرکتکنندگان را از سطح امکانات، شرایط و تکثرات به سمت افقهای وحدت فراجنسیتی و فرامرزی تعالی میدهد.
/انتهای پیام/
منبع: عطنا
نویسنده:محدثه کامیار، دکترای مطالعات زنان و زهرا داورپناه، عضو هیأت علمی پژوهشکده زنان و خانواده