به گزارش«سدید»؛ مراسم تجلیل و قدردانی از برگزیدگان بخش بینالملل چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی چندی پیش با حضور عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، مهدی عباسزاده، دبیرعلمی جشنواره و عباس خامهیار، عضو شورای بینالملل جشنواره و برگزیدگان بخش بینالملل چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی برگزار شد. برگزیدگان بخش بینالملل فارابی هم میهمانان مجازی این مراسم بودند که هر یک دقایقی نکات و دغدغههای خود را مطرح کردند. در این مراسم از مرحوم آیتالله تسخیری بهعنوان برگزیده بخش جایزه صلح و دوستی نیز تقدیر به عمل آمد. مشروح اظهارات میهمانان این نشست را در ادامه میخوانید.
عبدالحسین کلانتری، معاون فرهنگی، اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری:
جشنواره بینالمللی فارابی فرصت تعامل اندیشمندان علوم انسانی است
خداقوت و تشکر عرض میکنم از همه دستاندرکاران جشنواره فاخر فارابی، استاد عزیز جناب آقای دکتر غلامی و همکارانشان، جناب آقای دکتر عباسزاده و خاصه، عزیزانی که در بخش بینالملل زحمت کشیدهاند، جناب آقای دکتر خامهیار و همکارانشان. بیش از همه، تقدیر و تشکر خودم را نثار عزیزانی میکنم که در بخش بینالملل فارابی شرکت کردند و فضای رقابتیتر و پرشورتری را برای این جشنواره رقم زدند و خاصه تشکر و تقدیر خودم را نثار برگزیدگان بخش بینالملل میکنم؛ عزیزانی که توفیق نبود در زمان برگزاری اختتامیه جشنواره در خدمتشان باشیم و الان به صورت مجازی در خدمتشان هستیم و قدردان زحمتها و تلاشهای این بزرگواران هستیم. امیدواریم در سالهای آتی هم شاهد مشارکت خودشان، همکارانشان و دانشجویانشان در این موضوع باشیم. ما معتقدیم اختتامیه جشنواره فارابی در واقع آغازی است بر فعالیتهای مشترک و کارهای مشترک که باید آنها را رقم زد. شبکه عالمان علوم انسانی را شکل داد؛ افرادی که دغدغهمندانه میتوانند در این عرصه ورود کنند و به حل مسائل و معضلات بشری کمک کنند.
واقعیت این است که اگر بیپرده بخواهیم تحلیلی کلان از وضع جهان در عرصههای مختلف داشته باشیم باید گفت که اوضاع جهان، بسامان نیست و این نابسامانی را بیش از همه، اهالی علوم انسانی میتوانند تشخیص بدهند. جهان با رنجهای مزمنی دست به گریبان است، در عین حال که قطار پیشرفت و توسعه با سرعت و به تعبیر گیدنز به صورت مهارناشدنی در حال حرکت و رفتن است، مسائل و معضلات عدیدهای، بشر را گرفتار کرده است. مسائل و معضلاتی در حوزه محیطزیست، در حوزه روانشناختی و آسیبهای روانی، حوزههای اقتصادی، فقر، قحطی، در حوزههای سیاسی و جنگ و خونریزی و ترور که در اقصی نقاط جهان دیده میشود. علیرغم اینکه ما انسانهای جدید داعیه این را داریم که بر فراز تمدن نشستهایم اما وقتی که لایههای رویین آن را کنار میزنیم شاهد انبوه مسائل و معضلات هستیم که به نوعی و خواسته یا ناخواسته تبعه و پیامد زندگی جدید انسانها و تبعه مدرنیته است که تقریبا تمامی متفکران درخصوص این معضلات اجماع دارند، چه کسانی که در ساحت مدرن تفکر میکنند و چه کسانی که در ساحت پسامدرن اندیشه میکنند، همهشان اجماع دارند که بشریت، مسائل دردناکی را در این دنیا دارد تجربه میکند.
این معضلات بیان شد تا به این نکته توجه داده شود که جشنواره فارابی، فرصتی است برای تعامل اندیشمندانی که داعیه راه جدیدی برای بشریت دارند و میخواهند از تجارب انسانی استفاده کنند و میخواهند مسیر جدیدی را در تاریخ باز کنند و با اتکا به تجارب مثبت و منفی بشری بتوانند براساس گفتوگو و مفاهمه، راه جدیدی را باز کنند و بنیاد جدید را برای عالم بگذارند؛ عالمی سرشار از صلح، دوستی، موانست با طبیعت و به دور از هرگونه خشونت. جهانی که داعیهدار تمدنی جدید است، تمدنی با افق جدید و با همه خوبیهایی که میتوان برای آن متصور شد. جهانی که میتواند گفتوگوی بین ادیان، بین مذاهب و بین اقوام را داشته باشد. جهانی که سلطه زر و زور و تزویر در آن نباشد و اعوجاجاتی که منطق مفاهمه را دچار آسیب کرده است. جشنواره فارابی در نگاه کلان درصدد این است که این فضا را فراهم کند و ما معتقدیم در خلال گفتوگو با متفکران جهان اسلام و جهان غرب و همه آنهایی که دل در گرو انسانیت دارند میشود این فضا را فراهم کرد و چارهای جز گفتوگو نیست. در خلال این گفتوگوها ایدههای جدید نضج میگیرد و راه برونرفت از مسائل و معضلات برای بشریت فراهم میشود، بشریتی که آماج تیرهای سهمگین خصوصا از سوی نظام سرمایهداری بوده است؛ مصائبی که برای طبیعت به بار آورده، منطق سرمایهای که در همه ابعاد زندگی بشری سلطه پیدا کرده و انسان را به یک کالا تقلیل داده است. ما اعتقاد داریم در خلال گفتوگوهای علمی میشود راه رهایی پیدا کرد و از این وضعیت بغرنج خارج شد. من بیش از این مصدع نمیشوم و قصد داشتم عرض ادب و احترام وزیر محترم و خودم را خدمتتان داشته باشم و باز عذرخواهی میکنم از اینکه نتوانستیم در اختتامیه جشنواره به نحو مناسبی خدمت عزیزان باشیم. حتما تمهیدی اندیشیده خواهد شد که در برنامههای دیگر و حتی غیر از برنامه جشنواره فارابی، این تعاملات و گفتوگوها امتداد پیدا کند و از حضور این اساتید در جامعه ایران، استفاده شود.
مهدی عباسزاده، دبیر علمی جشنواره بینالمللی فارابی:
معرفی شش شخصیت برگزیده در چهاردهمین جشنواره فارابی
به سهم خودم خدمت برگزیدگان محترم بخش بینالملل چهاردهمین جشنواره عرض تبریک و تهنیت دارم. خیلی مشتاق هستم که حضورا خدمتشان برسم و از نزدیک با این اساتید و فرهیختگان آشنا بشوم. گزارش بنده در دو بخش تقدیم میشود؛ بخش اول، توضیح اجمالی از فرآیند انتخاب و داوری پژوهشگران و آثار خارجی جشنواره است و بخش دوم بیان مختصر درخصوص شاخصهای انتخاب افراد و آثار برگزیده میباشد. فرآیند انتخاب، چند مرحله دارد؛ از آنجا که جشنواره فارابی، معتبرترین جشنواره در عرصه علوم انسانی و اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است، لذا فرآیند، پیچیده و دقیق و مرحلهبندیشدهای در شناسایی و انتخاب موارد برگزیده مبنای عمل قرار گرفته و سعی میشود استانداردهای علمی در انتخاب آثار و اشخاص کاملا رعایت شود. بهطور خلاصه هفت مرحله طی میشود؛ مرحله اول ثبت رزومه کامل اشخاص و آثار آنها در سامانه جشنواره است و به این شکل میباشد که هر فردی از هر کجای دنیا میتواند با مراجعه به سامانه الکترونیکی جشنواره، رزومه خود را بارگذاری نموده و اثر موردنظر خویش را برای شرکت در جشنواره ثبت نماید. در مرحله دوم، خود ما در دبیرخانه بینالملل جشنواره به صورت فعال عمل میکنیم و صرفا منتظر ثبت آثار در سامانه نمیشویم. به این صورت که دو کار انجام میشود. اول اینکه با اساتیدی که داخل کشور هستند و با فضای بینالملل و مطالعات اسلامی کاملا آشنا هستند مکاتبهای صورت میگیرد و آنها افراد و آثار این عرصه را به ما معرفی میکنند. همچنین نامهای به دستگاههایی که داخل کشور به فعالیت بینالمللی میپردازند ارسال و از آنها درخواست میشود که آثار و اساتید موردنظرشان را معرفی نمایند. در مرحله سوم، کارشناسان دبیرخانه به صورت فعال به جستوجو و شناخت فعال آثار و اشخاص مرتبط با حوزههای مطالعاتی موردنظر جشنواره از طریق فضای مجازی و پایگاههای دانشگاهها و مراکز علمی گوناگون مبادرت نموده و پس از احصای آنها نسبت به ثبتشان در سامانه اقدام میکنند. در مرحله چهارم کاری کارشناسی در دبیرخانه صورت گرفته و یک پالایش انجام میشود تا شرایط و معیارهای شکل و صوری کنترل گردد تا موارد ثبتشده حائز شرایط حداقلی باشند. در مرحله پنجم، موارد ثبتشده اعم از اشخاص و آثار توسط شورای بینالملل جشنواره مورد بررسی قرار میگیرند. این شورای مهم متشکل از اساتید برجسته و کاملا آشنا به عرصه بینالملل بوده و آثار و رزومهها بررسی میشود. در مرحله ششم، تعیین داور برای هر اثر واجد شرایط شرکت در فرآیند داوری جشنواره صورت میگیرد؛ داوری که زباندان است و کاملا به زبان اثر آشنا و بهلحاظ علمی متخصص هست و با محتوای علمی اثر، کاملا ارتباط میگیرد و به داوری و قضاوت درقالب کاربرگ داوری و حاوی یکسری شاخصها میپردازد. پس از انجام داوریها نتیجه آنها مجددا در شورای علمی بینالملل مطرح میشود و در آن جلسه برگزیدگان نهایی تعیین میشود که در این دوره شش شخصیت برگزیده و یک اثر انتخاب شدند. در مرحله آخر، طرح موضوع در کمیته بینالملل است که بیشتر نقش اجرایی است و اعضای آن متشکل از دستگاههای اجرایی ذیربط مثل وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، بنیاد ملی نخبگان و... هستند که در این باره تصمیم میگیرند. در بخش دوم، شرح اجمالی از شاخصهای انتخاب موارد برگزیده، توضیح داده میشود تا اهمیت کار بیشتر روشن شود. حوزه بینالملل در جشنواره چهاردهم سه بخش داشت: بخش اول، شخصیت پیشرو خارجی. بخش دوم، تحقیق برتر خارجی و بخش سوم، جایزه صلح و دوستی که برای اولینبار مطرح شد.
شخصیت پیشرو خارجی بایستی پنج ویژگی داشته باشد:
1- داشتن آثار علمی و مرجع؛ 2- نوآوری درخور یا نظریهپردازی اثربخش؛ 3- داشتن سابقه موثر در بسط و گسترش آموزش عالی؛ 4- داشتن سابقه موثر در زمینه شاگردپروری؛ 5- تاثیرگذاری علمی و عملی در مجامع بینالمللی.
تحقیق برتر خارجی هم باید دارای پنج خصوصیت باشند: 1- داشتن مساله و چهارچوب نظری مشخص؛ 2- روشمندی و بینارشتهای بودن تحقیق؛ 3- داشتن رویکرد نقادی دیدگاهها و مکاتب مختلف در حوزه موضوعی تحقیق؛ 4- داشتن نوآوری درخور در تحقیق؛ 5- داشتن الگو، نظریه اثربخش یا نظام منسجم در تحقیقات بنیادین و راهکار عملی و اجرایی ناظر به مشکلات موجود جوامع جهانی در تحقیقات کاربردی.
بخش سوم هم که جایزه جهانی صلح و دوستی است حاوی چهار شاخص است که فرد برگزیده باید از آنها برخوردار باشد. درواقع تحقیق و پژوهش و آموزش باید ناظر به این موضوعات باشد:
1- استقرار صلح جهانی بر پایه عدالت؛ 2- گفتوگوی فرهنگها در جهت ترویج فضایل انسانی؛ 3- گفتوگو و همکاری بین ادیان؛ 4- تقریب میان مذاهب اسلامی.
پروفسور محمد العاصی، اسلامشناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
قرآن کریم پاسخگوی نیازهای زمانه است
بنده به اذن خداوند و در راه رضای او بیش از 25 سال است که در مسیر تفسیر معانی قرآن کریم و ترجمه آن به زبان انگلیسی قدم برداشتهام و البته نتیجه فعالیتهای بنده مشهود است. از خداوند منان خواستارم که این فعالیتها را در دنیا و آخرت از ما قبول بدارد. اما باید عرض کنم که متاسفانه بهدلیل کمبود امکانات، فرآیند انتشار تفسیر کامل تاکنون به کندی پیش رفته است. از موسسه فارابی برای اهتمام در این خصوص و اعطای جایزه به این کار کمال تشکر و قدردانی را دارم و از همه کسانی که به ارزش این کار پی برده و زحمات این بنده حقیر را مورد توجه خود قرار دادهاند، تشکر میکنم. در این دقایق کوتاه به برخی نکات درباره این اثر اشاره میکنم که شاید تاکنون کمتر کسی به آن توجه کرده باشد. اول اینکه بیشتر تفاسیر مبتنیبر چهارچوب تفاسیر کلاسیک و قدیمی نوشته شدهاند که البته تلاش هر مفسر در هر جا و هر مکانی مورد عنایت حضرت حق قرار خواهد گرفت انشاءالله و قصد این را نداریم که تلاشهای خالصانه آنها را زیر سوال ببریم. اما باید بپذیریم که در زمانهای زندگی میکنیم که جریانهای معرفتی متعددی در آن موج میزند و به تعبیری دیگر خرد انسان در این زمانه بسیاری از اکتشافات و پژوهشها و تکنیکها و فناوریهای نوین غیرقابل تصور را بهدست آورده است. در این میان میبایست به این نکته بیندیشیم که آیات قرآن از نظر ژرفا و گستره تا آن چیزی که ذهن انسان از نظر معرفت جذب میکند، گسترش مییابد و در لابهلای معانی آیات و سورههای قرآنی فرو میرود؛ بنابراین هر انسانی باید تمام تلاش خود را برای یادگیری زبان عربی یا زبان ترجمهشده از عربی بیشتر کند، مانند زبان انگلیسی که به بنده اختصاص دارد. براساس این توضیحات، بنده سالهای متعدد به این فعالیت اسلامی روی آوردم و با شکاف عمیقی میان اندیشه معاصر و شرحها و تفاسیر و تحلیلهای منتشر شده از قرآن مواجه شدم. بر همین اساس بر خودم واجب دانستم که تمام تلاشم را کنم تا برای کسانی که این قرآن را مهجور کردهاند موثر واقع شوم و به آنها نشان دهم که قرآن کتابی زنده و معانی آن هم زنده است.
البته در این زمینه باید گفت که زبان انگلیسی ذاتا ماهیتی بحثبرانگیز و پرچالش دارد که هم زبان متون دینی است و هم زبان متون سکولار. بنابراین وقتی یک فرد بهدنبال معادلهای انگلیسی از معانی قرآن کریم است، باید مراقب باشد که از حقیقت شرک دینی غربی اجتناب ورزد. همان شرکی که در متون ترجمه شده از انجیل و تورات بهوجود آمده است. از سوی دیگر باید از اصطلاحات مثبت سکولار که نص قرآن را از اصل آن منحرف میکند دوری کرد، بهخصوص کلمات ترجمه شده رایج که البته منظور من رایج عمومی نیست بلکه رایج مستعمل است، زیرا زبان انگلیسی از نسلی به نسل دیگر تغییر میکند. ما در تفسیر خود همه این مسائل و نکات را مدنظر قرار دادیم و تفسیر حدود نصف قرآن کریم (در حدود 15 جزء) را در 14 جلد منتشر کردیم. یعنی تاکنون نیمی از تفسیر قرآن کریم منتشر شده و 14 جلد دیگر که شامل تفسیر نیمه دیگر قرآن میشود درحال اتمام است. همچنین ظرف چند سال اندک توانستیم ترجمه کامل معانی آیات قرآن کریم را به زبان انگلیسی تمام کنیم. چاپ این ترجمه حدود یکسالونیم طول کشید و با استقبال بسیاری روبهرو شد و چاپ دوم آن نیز تا دو ماه دیگر به یاری خداوند متعال انجام خواهد شد. البته جایزه تقدیمی از سوی شما به مجموعه تفسیر اختصاص داشت ولی چون کار ترجمه نیز به به اتمام رسیده است، خواستم اشارهای نیز به آن کنم. این ترجمه در سه مرحله انجام شده، مرحله اول که متن عربی در کنار ترجمه انگلیسی برای مسلمانان است. این بخش برای کسانی که با لغات اسلامی آشنا هستند ترجمه شده و حدود یکهفته پیش کار آن به پایان رسیده است. مرحله دوم اختصاص دارد به انگلیسیزبانان و غیرمسلمانان و مرحله سوم که انشاءالله ماه آینده شروع خواهد شد، ترجمه قرآن برای نسل آینده یعنی فرزندان و نوادگان ما در مقاطع تحصیلی متوسطه و ابتدایی است. این مرحله شامل یک ترجمه مختصر از قرآن کریم است که در آن از اصطلاحات یا واژگان قدیمی و ناآشنای امروزی استفاده نشده است تا اینگونه قرائت قرآن برای آنها آسان باشد و این نسلی که هر روز گروهی از آنها بهسمت چپ و گروهی بهسمت راست منحرف میشود، بتوانند با قرآن ارتباط برقرار کنند.
در این زمان اندک تلاش کردم تا توضیح مختصری درباره این اثر ارائه دهم. اثری که با قدرت و ارادهای که به ما داده شد به اتمام رسید. مجددا از شما تشکر میکنم که به این اثر توجه کردید و جایزه فارابی را فروتنانه به بنده حقیر تقدیم کردید. برای شما آرزوی سلامتی دارم و دستان شما را میبوسم و از خداوند متعال خواستارم که این اندک کار را از ما قبول کند. سلام و درود و برکات خداوند بر شما باد.
پروفسور آذرمیدخت صفوی، ایرانشناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
باید فارسی را بهصورت یک زبان جهانی به همه دنیا معرفی کرد
در ابتدا از فرهیختگان و مسئولان ارجمند جشنواره بینالمللی فارابی که امسال بنده را شایسته جایزه مهم و ارزشمند فارابی دانستند، تشکر میکنم. قبل از بحث راجعبه پروژههای تحقیقاتی خود باید عرض کنم همانطورکه میدانید از سالیان دراز و قرون متمادی روابط فرهنگی، ادبی و لسانی میان هند و ایران برقرار بوده است و این روابط فرهنگی و ادبی هنوز هم وجود دارد. هند خصوصا در حکومت سلاطین مسلمان و شاهان گورکانی یک مرکز بزرگ برای شعر و ادب فارسی و ایرانشناسی بوده است. درحالحاضر هزاران آثار نفیس و نسخ خطی فارسی در کتابخانهها و مرکز علمی و فرهنگی هند نگهداری میشود. این نسخ خطی هنوز تصحیح و تدوین نشده و به چاپ نرسیده است و کسی به آنها کاری ندارد. پس من فکر کردم که بهعنوان یک استاد ادب و زبان فارسی، این فریضه من است که این نسخ را بهدست اساتید و پژوهشگران فارسی برسانم. بنابراین این کار را در هند شروع کردم. در دانشگاه اسلامی علیگر، هزاران نسخ خطی وجود دارد. در دانشگاههای ایران و دیگر جاها و در مشهد مقدس هم این نسخهها زیاد پیدا میشود. پس کار را روی نسخهها شروع کردم و برای پیشرفت و نفوذ این کار یک مرکز تحقیقات فارسی را بهصورت پروژهای آغاز کرده و با کمک دانشگاه اسلامی علیگر، دولت هند و بعضی از مراکز علمی ایران راهاندازی کردم.
تحت این مرکز، خودم، شاگردانم و دیگر پژوهشگران روی این نسخ خطی کار میکنیم. هدف من این است که فارسی را در هند نهفقط بهعنوان یک زبان برای خواندن شعر و ادب، بلکه بهعنوان یک زبان پژوهشی معرفی کنم. یعنی برای دیگر رشتهها مثل فقه، اسلامشناسی، ایرانشناسی، تاریخ اسلام، عرفان، فلسفه و موضوعات مختلف، منابع بسیار مهم و ارزشمندی در زبان فارسی وجود دارد، اما هنوز از این منابع و مراجع فارسی خبر نداریم چون هیچکس به آن پی نبرده و کسی آنها را تدوین نکرده است.
نکته دیگری که در ذهنم داشتهام این بوده است که ما در جهان امروزی به مطالب و معانی شعر و ادب فارسی بسیار نیاز داریم. مثلا از آثار و افکار مولانا یا شیخ اجل سعدی شیرازی که به انسانیت، زندگی مسالمتآمیز و همزیستی میپردازند میتوان درسهای خوبی برای جهان امروزی گرفت. پس وقتی من و شاگردانم روی این نسخ کار میکنیم؛ هدفمان این است که این مطالب و معانی از این نسخ خطی بهدست پژوهشگران و علاقهمندان فارسی یا آنها که به تاریخ و فرهنگ هند و فرهنگ جهانی آشنا هستند، برسد تا با آنها آشنا و از آن بهرهمند شوند. من شخصا 35 نسخه خطی را به چاپ رساندم که برخی از آنها راجعبه افکار و آثار صوفیان و عرفای ایران و هند بوده است. مثلا بحر زخار را در سه جلد ترتیب دادم که تقریبا افکار و آثار و احوال 550 صوفی را شامل میشود و به تشریح و توضیح آن میپردازد. همینطور کتاب عرفات العاشقین که از کتب مهم عرفان و اسلام است را به چاپ رساندم که خیلی از آن استقبال شد و من متوجه شدم که عرفان اسلامی چقدر در جهان امروزی مورد نیاز است. این هدف نهایی تحقیقات و پژوهشهای من بوده است. برای این کار به سفرهای بسیاری رفتهام. ازجمله به موزه بریتانیا رفتهام که در آنجا افراد بسیار کمی فارسی میدانند. این نسخ خطی را به هند بردهام و روی آنها کار کرده و میکنم. همچنین به اروپا رفته و نسخ خطی را به هند آورده و روی آنها کار کردهام. هدف من این است که نهفقط در هند و ایران، بلکه در سراسر جهان همه بدانند که زبان و ادب فارسی تا چه اندازه حاوی مطالب و مضامین عالمانه، مفید و ارزشمند است و در جامعه امروزی به چنین مطالب و معانیای نیاز داریم که از شعر و ادب فارسی بهدست ما میآید. علت این تدوین، تصحیح و چاپ این است که فارسی را بهصورت یک زبان جهانی معرفی و همه را متوجه مطالبی کنم که در شعر و ادب فارسی وجود دارد.
البته فعلا کار دیگری در دست دارم و آن این است که ما در هند اطلاعات زیادی راجع به ادبیات پس از انقلاب اسلامی نداریم، پس من پروژهای را راجع به مثنویهای احمد عزیزی، غزلیات فاطمه راکعی، مشفقکاشانی و همینطور نویسندگان و شعرای دیگری آغاز کردهام که پس از انقلاب مطرح بودهاند یا قبل از انقلاب هم بودهاند اما ادبیات ایشان را پس از انقلاب خواندهایم. هدف از این کار بهرهمندی و استفاده از افکار و معانی بلند و دلنشین عالم اسلام است که آنها به ما عرضه کردهاند. امیدواریم وقتی این کتابها به چاپ میرسد همه متوجه شوند که زبان فارسی در جهان امروز چقدر ضروری است و ما به خواندن زبان فارسی و آشنا شدن به مطالب و معانی این زبان شیرین و غنی نیاز داریم.
استاد شیخ جعفر المهاجر، اسلامشناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
ضرورت تلاش مضاعف علمی برای جلوگیری از «نفوذ»
دوست دارم راجع به یک مساله یا مسائلی که همواره درطول تصنیفات و تالیفات خود به آن فکر میکردم صحبت کنم و از شما تشکر میکنم که این فرصت را به بنده دادید. اما باید بگویم که شما بنده را واداشتید به تامل به موضوعی که شاید پیش از این کمتر به آن فکر کرده بودم. البته بنده ادعایی ندارم ولی در حدود نیم قرن گذشته تمام تلاشم را کردم که به مسائلی بپردازم که پیش از آن به آن پرداخته نشده است و در این حرکت و درطول تصنیف و تالیف حدود 40 اثر، همواره درحال دفاع از خودم بودم. دفاع از خودم دربرابر دشمنی که در عمق نظام فکری و تاریخی و فرهنگی ما نفوذ کرده است و من این نفوذ را شاهد بودم. نحوه نفوذ او چگونه بوده است؟ او بهواسطه برخی آموزههای غیرحقیقی و طرح مسائلی از عجایبوغرایب و خیالبافی مربوط به نظام فکری و تاریخی و فرهنگی ما، توانست در فکر و ذهن فرزندان ما ورود کند و ما عمق این نفوذ را باید جدی بگیریم.
بنده در تمام این سالها از ماهیت واقعی فرهنگی و فکری و تاریخی خود دفاع کردم و طرح نفوذ دشمن را گوشزد کردم. دشمن بهدنبال این است که تمام زحمات و دستاوردهای اهل بیت علیهمالسلام را که برای استمرار و تکامل مسیر خاتمالانبیاء(ص) صرف کرده بودند را با طرح مسائل غیرواقعی منحرف کنند. آنها در بیان سیره یازده امام ما چنان از شگفتیها و عجایب خیالی و معجزات اغراقآمیز استفاده میکنند که گویی چیزی جز این در زندگی این یازده نفر وجود نداشت. به اعتقاد بنده، ما نتیجه و ثمره بنای عظیمی هستیم که یازده امام ما با هوشمندی و تلاش و صبر و اراده بنا کردند و در راه آن به شهادت رسیدند اما سیرهای که دشمن از این ائمه ارائه میکند هیچ نشانی از آن صبر و تلاش ندارد و تنها مبتنیبر کارهای غیربشری و عجایب فرازمینی است. قطعا اگر آن تلاشهای بیوقفه ائمه برای بنیاد نهادن شیعه با تکیه بر اراده و هدفگذاری دقیق آنها نبود، اکنون شیعه از مسیر واقعی خود منحرف شده بود. بنایی که امروزه درحال دادن ثمره است و جمهوری اسلامی قطعا یکی از این ثمرات بزرگ از مسیری صعب و طولانی است که آن امامان بزرگوار طی کردند و بزرگان و علمای دین استمرار دادند.
برادران عزیز! سیرهای که پیامبر رحمت ما حضرت مصطفی(ص) به ما نشان داد یک سیره بشری صددرصدی است که در آن هیچ نشانی از عجایبوغرایب غیربشری وجود ندارد. در این سیره شاهد تلاشهای بیوقفه ایشان و هوشمندی و ذکاوت و اراده و صبوری آن حضرت هستیم اما سیرهای که از ائمه(ع) ارائه میشود اینچنین نیست. شاهدمثال بنده کتاب «کشف الغمة فی معرفة الائمة» از علی بن عیسی اربلی است که متاسفانه کتابی مشهور و معروف و متداول بین همه شده و زندگی ائمه را تنها در معجزات و عجایب غیربشری محدود کرده است یا کتاب دیگر «الهدایه الکبری» از حسین بن حمدان خصیبی که هر دوی این کتابها مسئول تشویش اذهان و انحراف نظام فکری و تاریخی و فرهنگی شیعه هستند و این تاریخ را مملو از داستانهای خیالی و کارهای غیربشری از ائمه(ع) کردهاند. قطعا این دو نویسنده هیچ اطلاع دقیقی از زندگی واقعی امامان شیعه ندارند و هیچ مطالعهای در این زمینه نکردهاند اما اکنون نگاه و رویکرد آنها بر نظام فکری شیعه سلطه پیدا کرده است. بنده میگویم سلطه و تاکید بر آن دارم، چون برای من ثابت شده که این تفکر جعلی بر اندیشه شیعه سلطه پیدا کرده است. حال اینکه چگونه این سلطه و تاثیرگذاری عمیق شکل گرفت، نیازمند بحث طویل و مجزایی است که انشاءالله در آینده به یاری خداوند در یکی از کتابهای خود به آن خواهم پرداخت.
بنده در تمام 40 تالیف و تصنیف خود تلاش کردم تا دستاوردهای واقعی ائمه و فعالیتهای بزرگان دین را با حذف سیرههای غیربشری و معجزات عجیبی که به آنها نسبت داده میشود، بیان کنم. تا به این وسیله بتوان ارتباط واقعی با آنها برقرار کرد. ازجمله این کتابها «نشأه الفقه الامامی ومدارسه»، «التاریخ السری للامامه»، «التاسیس لتاریخ الشیعه فی لبنان و سوریا»، «السر الکبیر وراء کربلا» و خیلی کتابهای دیگر است که همه اینها بهدنبال زدودن هرگونه نشانهای از افعال غیربشری و اعجازآمیز ائمه است تا بتوان یک سیره و الگوی کاملا بشری و صددرصد واقعی و قابلاتکا را ارائه کرد. البته این اتفاق به سادگی رخ نمیدهد و باید از اثرگذاریهای کوچک و نقطهگذاریهای دقیق شروع شود مثل اینکه شما با سنگهای کوچک بخواهید یک بنای بزرگ بسازید. بنده از مسئولان جمهوری اسلامی ایران بزرگ که به تالیفات بنده توجه کردهاند و برخی از آنها را ترجمه کرده و نشر دادهاند کمال تشکر را دارم و همچنین از مدیریت جشنواره فارابی برای اعطای این جایزه گرانقدر به بنده تشکر میکنم و با آنها و با شما عهد میبندم که انشاءالله همواره در این مسیر قدم بگذاریم و تا آنجا که توان داریم تلاش کنیم تا این رسالت بزرگ را به نتیجه برسانیم. بنده در این زمینه موسسهای به نام مرکز بهاءالدین(رض) را تاسیس نمودم که نام این موسسه به اعتبار جایگاه رفیع شیخبهائی است که در بعلبک به دنیا آمد و در قزوین و اصفهان زندگی کرد و در مشهد به خاک سپرده شد. مسئولیت اصلی و هدف بزرگ این موسسه استمرار و تکامل این مسیری است که اشاره کردم تا بتوان به هویت واقعی خود با زدودن زنگارهای ساختگی و دروغین برسیم. باید تهدیدهای عصر خود را جدی بگیریم و بدانیم که نسل آینده نسل عملگراست و این اکاذیب دروغین از سیره غیربشری و عجایبوغرایبی که به ائمه نسبت داده میشود را نمیپذیرد و ممکن است به سمت مسیرهای انحرافی دیگری سوق پیدا کند. بنابراین بنده از تمام پژوهشگران عزیز درخواست دارم که قرائتی انتقادی از آثار تاریخی و فرهنگی و فکری از نظام خود داشته باشند تا هویت حقیقی انسان شیعه را بتوان معرفی کرد.
والسلام علیکم و الحمدلله ربالعالمین.
رضا غلامی، رئیس پژوهشگاه مطالعات فرهنگی، اجتماعی و تمدنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و رئیس دبیرخانه جشنواره بینالمللی فارابی:
جشنواره بینالمللی فارابی؛ فرصتی برای گفتوگو و تعامل علمی بین اندیشمندان و برجستگان عرصه علوم انسانی در جهان
خیلی خوشوقتم که افتخار دارم به صورت مجازی با شما اساتید بزرگوار صحبت کنم. آثار و خدمات علمی شما عزیزان یک سرمایه گرانقدر برای دنیای اسلام محسوب میشود و مایه مباهات جامعه علمی مسلمانان است. امروز نظریهپردازی و نوآوری در ساحت اسلامشناسی بهویژه اگر توام با کشف مسیرهای تازه برای جبران عقبماندگیها و زمینهسازی برای احیای تمدن اسلامی باشد، از ارزش فوقالعادهای برخوردار است. همچنین ملت ایران از استادان و پژوهشگرانی که در جهت گسترش و ترویج زبان فارسی و نیز بسط و تعمیق ایرانشناسی در اقصی نقاط جهان کوشش میکنند، سپاسگزار است. زبان فارسی یک زبان فرهنگی و ادبی غنی با ظرفیتهای منحصربهفرد است و ترویج آن کمک موثری به انتقال مجموعهای گرانسنگ از تعالیم حکمی، فلسفی، عرفانی و اسلامی میکند. سرزمین بزرگ ایران نیز که بستر شکلگیری یکی از بزرگترین تمدنهای بشری است، شایسته توجه است و هنوز ابعاد و زوایای فراوانی از جامعه عظیم مدنی ایران به دقت مورد کاوش و ژرفنگری تحلیلگران تاریخی، باستانشناسان و... قرار نگرفته است. بهویژه با ورود اسلام به ایران، شاهد تعامل دو فرهنگ اسلامی و ایرانی و حتی در ادامه، وحدت آنها هستیم که تاثیرات عینی آن چه در رشد اسلام و چه در رشد ایران بر اهل نظر پوشیده نیست.
همانطور که مستحضرید، جشنواره بینالمللی فارابی، یکی از مهمترین اهداف خود را بسترسازی برای شناسایی، معرفی و تقدیر از بزرگان علوم انسانی و اسلامی به دنیای اسلام و همچنین اساتید و محققان برجسته در ایرانشناسی میداند اما ما در دبیرخانه دائمی جشنواره، معتقدیم که گام بعدی و لازم، ایجاد فرصتهای مساعد برای گفتوگو، نقد و از همه مهمتر همکاری و تعامل علمی میان اساتید و محققان برجسته با اندیشههای متنوع و متکثر است تا دستاوردهای علمی ممتازی را در پی داشته باشد. امیدواریم موفق به برداشتن این گام بشویم. هدفم از این عرایض کوتاه، تنها تقدیم احترام به یکایک شما و همچنین آرزوی سلامتی و توفیقات روزافزون برای شما عزیزان بهخصوص در پیشبرد پروژه علمیای است که به ابعادی از آن در این نشست، اشاره فرمودید.
پروفسور سامی العریان، اسلامشناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
الگوهای غربی، سنخیتی با اعتقادات اسلامی ندارند
سلام عرض میکنم خدمت برادران و خواهران گرامی خود در جشنواره فارابی و دیگر برندگان جایزه فارابی. در ابتدا بر خود فرض میدانم بابت این میزبانی و تکریم و اعطای جایزه از مسئولان چهاردهمین دوره جشنواره فارابی تشکر و تقدیر کنم.
اینجانب برادر شما سامی العریان از فلسطین هستم که خارج از فلسطین بعد از حادثه نکبت به دنیا آمدم و در مصر بزرگ شدم و حدود 17 سالگی به آمریکا رفتم و تمام مقاطع تحصیلی خود از لیسانس و ارشد و دکتری را در آنجا گذراندم، سپس در دانشگاههای آمریکا تدریس کردم و به نویسندگی و حضور در سخنرانیهای مرتبط با مسائل جهان اسلام و مهاجران مسلمان و نسلهای مختلف اسلامی در خارج از جهان اسلام و آمریکا و دیگر کشورهای غیرمسلمان روی آوردم. البته بیشترین تمرکز بنده مطالعه و گفتوگو درخصوص مساله فلسطین و اتفاقات مرتبط به آن بود. همه این فعالیتها بهخوبی انجام میشد تا اینکه آنچه نباید اتفاق میافتاد، افتاد و بعد از حادثه 11 سپتامبر دچار بحران اساسی شدیم که خداوند ما را نجات داد و اتفاقات بسیاری برای بنده افتاد. در مورد کار و فعالیت فکری همواره تلاش کردهام که به مسائل مرتبط با بحرانها و حوادث مربوط به جهان اسلام در تمدن غربی بپردازم و در این زمینه فعالیتهای گستردهای درخصوص مسائل مختلف اسلامی و انسانی داشتهام که ازجمله آنها پرداختن به الگوهایی بود که به تعبیر غرب الگوهای سکولار نامیده میشدند و در مقابل الگوهای اسلامی و توحیدی تعریف شده بودند. بنده در این زمینه نظرات، نوشتهها و تعلیقات بسیاری دارم که به تفاوتهای میان الگوی توحیدی و الگوی سکولار میپردازد. به اعتقاد بنده الگوهای سکولار هیچ توجهی به حضور و وجود خداوند سبحان بهعنوان خالق و محور مرکزی جهان ندارند. در نگاه بنده الگوی اسلامی مبتنیبر سه عنصر کلیدی خداوند بهعنوان عنصر مرکزی و انسان و جهان و روابط سهگانه میان این عناصر بنا شده است. درصورتیکه الگوهای غربی و سکولار چه الگوهای کلان و چه الگوهای جزئی آنها همانگونه که مرحوم دکتر مسیری گفتهاند در جوهر و ذات خود رویکردی مبتنیبر انسان و منافع او دارند. بنابراین درحقیقت این مسالهای جدی است که پذیرش الگوهای غربی هیچ سنخیتی با اعتقادات اسلامی ما ندارد. بنده در این موضوع به اندیشه متفکر و فیلسوف سودانی دکتر قاسم حاجحمد ارجاع میدهم که میگوید جهان اسلام تجربهای در سیزده قرن اول خود دارد که از آن به جهان اسلام اول تعبیر میکند که در آن جهان یکدست اسلامی از شهر طنجه مراکش تا جاکارتا اندونزی را شامل میشد. اما پس از جنگجهانی اول و تجزیه سیاسی کشورهای اسلامی و اثرگذاریهای فرهنگی، اکنون ما در دوره جهان اسلام دوم هستیم که نیازمند به تلاش فکری بزرگ برای شناخت و تبیین مسائل متنوع و متکثر جدید هستیم که هشدارها و تهدیدهای بزرگی را متوجه ما میکند، ازجمله این هشدارها و تهدیدهای بزرگ مساله اشغال فلسطین است که بنده کتابها و مقالات و سخنرانیهای متعددی درباره اهمیت مساله فلسطین و مرکزیت آن در بین مسائل جهان اسلام به دلیل اهمیت آن برای وحدت اسلامی پرداختهام. توجه به مساله فلسطین میتواند از نفوذ اجانب در جهان اسلام و استثمار ثروتهای آن بکاهد ولی جریان صهیونیسم بهدنبال یک امت اسلامی تکهتکه شده، متفرق، ناامید و همراه با جنگها و اختلافات داخلی و کشتار مسلمین است. مبتنیبر همین موضوع، بهدنبال پژوهش درباره یک پروژه فکری جامع بودم که بیش از 15 سال وقت خود را به آن اختصاص دادم و این پروژه به تفسیر قرآن کریم میپردازد. در این زمینه بنده از تخصص علمی خود یعنی مهندسی کامپیوتر استفاده کردم و همچنین دانش خود درباره قرآن کریم را به کار بردم که از کودکی به آن علاقهمند بودم و در دوره پنج ساله زندان در آمریکا و شش ساله تبعید روی آن متمرکز شده بودم. پس از 15 سال نوشتن و فکر کردن روی موضوع، اکنون توانستهام نتایج و استدلالهای علمی خود را در پنج جلد بزرگ آماده کنم که همه اینها اعجاز قرآن کریم را ثابت میکند و اینکه به هیچ وجه امکان ندارد این کتاب ساخته دست بشر باشد. این یک کتاب وحیانی است که از سوی خداوند به پیامبرش نازل شده است. بنده این نتیجه را پس از 15 سال تلاش و تفکر بهصورت علمی به دست آوردهام. این درحالی است که در بیشتر مدارس غربی از آمریکا و آلمان و دیگر کشورهای غیر اسلامی شاهد گسترش الحاد و کفر هستیم و به همین دلیل بنده تنها بهدنبال انتشار کتاب درجهان اسلام نیستم و میخواهم در تمام جهان منتشر شود. نتیجه اول من در این کتاب این است که این کتاب فرازمینی و فرابشری است و نتیجه دوم اینکه با بررسی اعداد و ارقام محتوای تصنیف شده قرآن و تعداد سورهها و آیات آن و روش کتابت آن نشان میدهد که پس از 15 قرن حتی یک حرف نیز جابهجا نشده است و این دلایل اثباتی جدالها و نقدهای فراوانی که میان مسلمانان و غیرمسلمانان درباره تغییر یا حدوث قرآن مطرح میشود را رد میکند تا بشر بتواند از این کتاب برای آینده و منافع دنیوی و اخروی خود استفاده کند. یک جلد از کتب بنده اختصاص دارد به تفسیر حروف مقطعه و آرا و تفاسیر و نظریاتی که در این زمینه مطرح میشود. در این کتاب ثابت میشود که هر حرفی از حروف مقطعه دارای معانی قرآنی و اسلامی خاصی است و تعریف صحیحی از رسالت انسان در این دنیا به ما میدهد. سایر جلدهای کتاب نیز به مسائل مختلف ازجمله نبوت و احکام اسلامی و... اختصاص دارد. مجددا از مدیریت جشنواره فارابی بابت این ضیافت و تکریم و جایزه تشکر میکنم. از خداوند متعال خواستارم که به ما توفیق التزام و حرکت در مسیر دین و شریعت اسلامی و صراط مستقیم عنایت کند.
پروفسور مولیاردی کارتانگارا، اسلام شناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
تحقق تمدن نوین اسلامی در گرو تعاملات علمی و همکاریهای مشترک صاحبنظران
در ابتدا از کمیتهای که من را بهعنوان برنده جشنواره بینالمللی فارابی انتخاب کردند تشکر میکنم. امروز فرصت بزرگی است تا از این تصمیم قدردانی کنم. درخصوص پژوهشهای خود باید بگویم که بهطور کلی، هسته تحقیقات علمی من حول محور معرفتشناسی میچرخد؛ نظریه یا فلسفه دانش با استفاده از رویکرد تطبیقی. دلیل اصلی انجام این کار آگاهی عمیق من از وجود چالشی جدی است که معرفتشناسی مدرن-سکولار برای جامعه مسلمانان معاصر ایجاد کرده است. این مساله از این رو جدی است که اگر به اندازه کافی دقت نکنیم و نتوانیم خوب را از بد تشخیص دهیم، میتواند تاثیرات منفی بر باور دینی ما داشته باشد، بنابراین اولا با بررسی انتقادی معرفتشناسی سکولار غربی - بهویژه فلسفه و علم آن؛ ثانیا با مطالعه و بررسی میراثهای فکری- معنوی مسلمانان بهویژه در عرصه فلسفه و عرفان و درنهایت با تدوین جوابی مناسب برای این چالش باید پاسخی خوب برای این موضوع ایجاد کرد. نتایج تحقیق کنونی من در 30 اثر منتشر شده است که بهترین و مرتبطترین آنها عبارتند از: «مبانی معرفتشناسی اسلامی: تحقیقی فلسفی در باب مبانی دانش» که به زبان اندونزیایی نوشته و به انگلیسی و مالزیایی برگردانده شده و بهتازگی هم توسط یکی از دوستان ایرانی به فارسی ترجمه شده است؛ «ادغام دانش: یک بازسازی کلنگر»، و «واقعیسازی مجدد سنت علمی اسلامی.» از آثار دیگر من در این حوزه میتوان به «دروازه حکمت: درآمدی بر فلسفه اسلامی، علوم و ریاضیات در اسلام»، «در بطن تصوف: درآمدی بر عرفان اسلامی» و «تأملات عرفانی مولانا» اشاره کرد. برای نزدیکتر کردن همه این ایدهها به واقعیت یک مرکز علمی به نام مرکز مطالعات و اطلاعات فلسفی اسلامی (CIPSI) تاسیس کردهایم که هدف اصلی آن کشف، حفظ و توسعه میراثهای فکری، فرهنگی و معنوی اسلامی با گردآوری هر چه بیشتر آثار فلسفی، علمی، عرفانی اسلامی و سپس ترجمه برخی از آثار بزرگی است که با دقت انتخاب شدهاند؛ مانند رسائل اخوانالصفاء، الشفاء اثر ابنسینا، الفتوحات المکیه اثر ابنعربی و اسفار اربعه اثر ملاصدرا که به زبان مادری ما (اندونزیایی) و دیگر زبانها ترجمه شدهاند. این چیستی، چرایی و چگونگی تحقیق فعلی من است. درمورد پروژه فکریام باید گفت که بیشتر شامل فعالیتهایی در مسیر دستیابی به رویای بزرگ ما است یعنی تمدن اسلامی را که در گذشته بسیار بزرگ و پیشرو بوده است در جهان معاصر بازسازی کنیم. به عقیده من این هدف بلندپروازانه با استخراج بهترین نتایج علمی منتخب از دو تمدن بزرگ اسلامی و غربی و سپس انتخاب و ترکیب آنها به شیوهای هماهنگ برای ایجاد تمدنی بهتر و متعادلتر که به لحاظ معرفتشناسی کاملا مناسب با وضعیت معاصر ما باشد امکانپذیر است. به اعتقاد من با ترکیب این دو است که ما مسلمانان میتوانیم این فعالیتهای علمی را نهتنها به جهان اسلام بلکه به کل جهان بهعنوان یک کمک بزرگی ارائه کنیم و برای اینکه بتوانیم بهترین نتایج را از این دو تمدن استخراج کنیم باید مانند پیشینیانمان بهطور جدی و منظم کار کنیم. این امر با مطالعه کامل آثار آنها، بازنگری انتقادی از طریق تحقیقات و آزمایشات، ایجاد نظریههای جدید، مستندسازی آنها در کارهای علمی ما، ایجاد شبکههای خوب و بهاشتراکگذاری نتایج ممکن میشود. با این وجود این اتفاق هرگز توسط موسسات خصوصی و بهصورت فردی محقق نخواهد شد و به همین دلیل است که به همکاری گسترده نهادهای مختلف در میان ملتهای مسلمان نهفقط در سطح ملی بلکه در سطح منطقهای و بینالمللی نیاز است. امیدوارم که این گردهمایی مهم بتواند نقشی بزرگ را در تحقق این رویای بلندپروازانه ایفا کند. فکر میکنم که این گردهمایی و جایزه فارابی بتواند فرصت خوبی را برای تعامل و دستیابی به رویای ما که همان احیای تمدن اسلامی است فراهم کند. از این فرصت استفاده میکنم تا از همکاران و دوستان ایرانی خود بهویژه برای برخورد بسیار خوبی که در سفر سال گذشتهام به ایران داشتند تشکر کنم. نکته دیگر اینکه من درباره سفرم به ایران کتابی نوشتهام که در فرآیند ویراستاری است و هنوز منتشر نشده است. از توجه شما متشکرم، از این نشست لذت بردم و امیدوارم همگی در پناه خداوند متعال باشید.
پروفسور نورالدین ابولحیه، اسلامشناس و ایرانشناس برجسته و برگزیده چهاردهمین جشنواره بینالمللی فارابی:
جمهوری اسلامی ایران بهمثابه یک الگوی جامع برای کشورهای اسلامی
در ابتدا از مدیریت جشنواره فارابی بهخاطر برگزاری این مراسم و تکریم اینجانب و اهدای جایزه تشکر میکنم. البته باید عرض کنم که بنده و سایر دوستانی که جایزه این جشنواره را دریافت کردند وظیفه و مسئولیت خود را انجام دادهایم. اما به هر حال از این تکریم و حمایت شما کمال تشکر و امتنان را دارم. از خداوند میخواهم که به ما شایستگی و لیاقت این تکریم را عطا کند.
درخصوص معرفی تالیفات خود به اختصار به برخی از عناوین و موضوعات اشاره میکنم. بنده تلاش کردم همه آثار و نوشتههایم حول مسائل و قضایای فرهنگی جهان اسلام و رد شبهات جدید باشد. موضوعاتی که بنده به آنها پرداختهام در سه دسته تقسیم میشود که هر دسته به یک مساله کلیدی در جهان اسلام میپردازد. برای هر مساله نیز کتابهای متعددی تالیف کردهام که هر کتاب نیز به یک قضیه ویژه حول آن مساله اساسی اختصاص پیدا میکند. از جمله مسائلی که به آنها پرداختهام و شما نیز معرفی کردهاید، پروژه ایرانشناسی است با عنوان ایران و مسائل آن که شامل سلسله مباحث علمی حول موضوع جمهوری اسلامی ایران و پاسخ به شبهات مطرحشده توسط رسانههای معارض است. این کتاب براساس هجمه گستردهای که از سوی رسانههای معارض جهان علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته نوشته شده است و شامل پنج فصل است که به تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی پرداخته و به دنبال اثبات این نظریه است که ایران مادر علم و فرهنگ و تمدن اسلامی کنونی است. همچنین در این کتاب به مساله ولایت فقیه اشاره کردهام که بسیاری از موضوعات انسانی و اخلاقی را پوشش داده است.
بنده در کتابهایم هم روش علمی را پیش میگیرم هم روش علم کلام قدیم. مثلا در سلسله مباحث «الحاد و الدجل» سعی کردهام با موج جدید الحادی که جوامع اسلامی ما بهطور خاص و عموم جوامع بشری را فرا گرفته است مقابله کنم. این مجموعه شامل 9 کتاب است که از جمله آنها الحاد و پدیده ربوبیت است. بنده در کنار مباحث علمی و آکادمیک تلاش میکنم در اکثر کتابهایم رویکرد ادبی همراه با بیانی داستانی داشته باشم تا بر ردههای سنی مختلفی از مخاطبان اثرگذار باشم. مساله بعدی که برای بنده اهمیت داشت افراط و تندروی دینی بود که در کتاب «السلفیه والنبوه المدنسه» (سلفیگری و نبوت اهانتآمیز) به این موضوع پرداختهام. در این کتاب عقلانیت سلفی و رویکردها و روشهای فکری آنها را شرح دادهام. همچنین نقد جریانهای روشنفکری ضددین و ضداسلام نیز برای من موضوعیت داشت. بر همین اساس به دنبال ارائه مشخصات اسلام محمدی اصیل بدون خرافات و بدعتها بودم و به نظرم رد این فرهنگهای خرافی دینی بسیار ضروری است. از دیگر کتابهایم سلسله گفتوگوهای اسلامی - مسیحی است. در این کتاب برخی نکات درباره اسلام و پیامبر اسلام و زیباییهای این دین مقدس را در مقایسه با گفتمان مسیحیت و یهودیت بیان کردهام.
مساله دیگر مورد توجه بنده موضوع تصوف و عرفان و زدودن بسیاری از بدعتها و خرافات از عرفان اسلامی بود. بنابراین در کتاب تزکیه و ترقیه در پنج فصل به معرفی مسیر و مراحل تهذیب و ارتقای نفس مبادرت کرده و عرفان اسلامی را از جنبههای نظری و عملی مورد بحث قرار دادهام. درخصوص جریانهای افراطی و تکفیری اسلامی سلسله رسالههای السلام را منتشر کردهام که در آنها به دنبال معرفی رویکردی اسلامی- عقلانی همراه با سازش و صلح هستم. از جمله این رسالهها که به مساله معاد میان دین و عقل پرداخته رساله اسرارالاقدار، یا رساله اکوان الله و... است. در این سلسله رسائل، مجموعه داستانهای روایی نیز وجود دارد که پیش از این اشاره کردم که بنده در کنار تحلیل و شرح آکادمیک و علمی مساله، شرحی ادبی و داستانی نیز ارائه میکنم. مجموعه تالیفی دیگر بنده سلسله کتابهایی است با عنوان «سنه بلامذهب» (سنت بدون مذاهب) که شامل 44 هزار حدیث از منابع اهل سنت و شیعه موافق با قرآن کریم است. در این کتاب به دنبال نشان دادن زیباییها و معانی عمیق سنت مطهر اسلام بودم چه از زبان پیامبر و چه ائمه هدی علیهمالسلام از امام علی(ع) تا حضرت مهدی(عج). هر کتاب از این مجموعه به یک موضوع خاص اختصاص دارد مانند منابع الهدایه یا مکارمالاخلاق یا...
درباره تفسیر قرآن نیز تاکنون 22 جلد منتشر شده است با عنوان «التنزیل والتأویل» که هر کتاب به یک موضوع خاص از قرآن کریم اختصاص دارد. خدا را شاکرم که این مجموعه اخیرا توسط جمهوری اسلامی ایران منتشر شده، مورد استقبال فراوان واقع شده و شرحها و جلسات متعددی راجعبه آن برگزار شده است. به دنبال استمرار این مجموعه تفسیری به زبان روایی و داستانی در کنار نگاه علمی هستم تا بتوان حقایق و رویکردهای قرآن کریم درباره زندگی اجتماعی مردم را توصیف کرد. همچنین تالیفات بسیاری نیز درخصوص مسائل علمی مختلف داشتهام که از جمله آنها کتاب «العرفان بین التصوف والقرآن» است. بنده نیز با نظر شیخ مهاجر از لبنان موافقم که باید به دنبال زدودن و پاک کردن اسلام از خرافات و بدعتها و عرفانهای جعلی باشیم.
مساله اصلی ارائه یک عرفان اصیل اسلامی است که مطابق با آموزههای قرآن باشد و زواید و خرافاتی که بهواسطه فلسفه فلوطینی وارد دین شدهاند را باید شناسایی و حذف کنیم. از آنجا که بنده جریانشناسی اسلامی و حرکتهای اسلامی را تدریس میکنم، کتاب حرکات اسلامی در الجزایر را تالیف کردم. همانگونه که رهبر جمهوری اسلامی ایران فرمودند بنده در تمام کتابهایم به دنبال جهاد تبیین بودم و هر مشکل یا مسالهای را که کشف میکردم به دنبال شناخت آسیبها و معالجه آن و بیان حقایق و راهکارهای لازم بودم. رویکردی که از خشونت و اهانت و تفرقه دوری کند. همان روشی که دانشمندانی همچون شهید مطهری پیش گرفتند و حضرت امام خمینی و امام خامنهای آن را تایید کردهاند. الگوی من روش و اسلوب شهید مطهری در بیان حقایق و معارف اسلامی است. اینکه بتوان حقایق را مبتنیبر بیان اهل بیت علیهمالسلام به شکلی فارغ از جدل و تفرقه و دشمنسازی ارائه کرد تا مردم با شخصیت و زندگی و زیبایی کلمات و رفتار ائمه آشنا شوند و از آنها پیروی کنند.
بنده بر حفظ وحدت و تقریب مسلمانان و ایجاد مشارکت میان آنها تاکید دارم و به همین جهت سلسله مباحث مذاهب را در بیست جزء تالیف کردم و حقانیت ائمه را از منابع و احادیث اهل تسنن بیان کردم. حتی احادیثی که امامت را در تفکر شیعه اثبات میکند در روایات اهل سنت یافت میشود. وقتی قرآن مورد اتفاق همه مسلمانان است و بیشتر احادیث و روایات اهل سنت نیز مورد توافق همه مذاهب است، پس چرا به دنبال ایجاد اختلاف باشیم. بنده در بیان روایات هم از منابع اهل سنت استفاده میکنم هم از منابع اهل شیعه که مشابه آن حدیث را بیان کردهاند. مثلا درباره یک مساله روایت از پیامبر(ص) میآورم و همچنین سخن موید آن را از حضرت علی(ع) ذکر میکنم. حتی در مباحث عرفانی نیز به همین روش پیش رفتهام. چه در عرفان نظری و چه عرفان عملی استدلال از قرآن کریم میآورم و از خلال احادیث پیامبر، از میان منابع اهل تسنن و شیعه به نکتهای مرتبط با استدلال قرآن اشاره میکنم و سپس به احادیث ائمه روی میآورم.
مخاطب اصلی من نسل جدید کشورهای اسلامی است و به دنبال آن هستم به همه آنها الگوی جمهوری اسلامی را بهعنوان یک الگوی جامع اسلامی معرفی کنم که توانسته است حاکمیت اسلامی و الهی را محقق کند زیرا یک فقیه جامعالشرایط در رأس حاکمیت است که میتواند و میداند چگونه احکام الهی را در حکومت خود تطبیق دهد. این رویکرد را حتی در سلسله کتب تفسیری خود «التنزیل و التأویل» آوردهام. این کتاب به دنبال امتزاج و ترکیب میان منابع اهل تسنن و شیعه و درنهایت تطبیق با قرآن کریم است. در کتاب «الدعاءوالمناجات» به برخی ادعیه ارزشمند اشاره کردهام که ممکن است برخی استناد تاریخی دقیقی در کتب معتبر نداشته باشند ولی محتوایی زیبا و عمیق دارند که برای مومن گمراه و سرگشته در دنیای امروز راهگشا و آرامبخش است.
/انتهای پیام/