به گزارش«سدید»؛ صنعت مدلینگ با همه ظواهر فریبندهاش حالا به دنیای صادقانه کودکان هم پا گذاشته و روزی نیست که عکسهایی از تیپها و مدلهای مختلف این کودکان در فضای مجازی منتشر نشود. صنعتی که در سالهای اخیر روی چشمهای نافذ کودکانه، گونههای گلانداخته، نقشبستن خنده روی صورتی با دو دندان تازهدرآمده و اداکردن یک جمله با کلماتی شکسته و ناقص حساب باز کرده است.
این کودکان از بازی کردن دور میمانند و باید ساعتهای کودکی خود را در اتاقهای پرو صرف کنند و به لنز دوربین خیره شوند که به تعبیر جامعه شناسان «دستکاری در دوران کودکی» است. خردسالان برای بزرگشدن، اجتماعیشدن و یافتن هویت و توانمندی خود، باید دنیای کودکی را تجربه کنند؛ بازی کنند، قهر کنند، نقاشی بکشند. اسباببازیهایشان را خراب کنند. اما برخی از والدین برای ایجاد جذابیت و به قول مجازیها، لایکخورکردن یک صفحه، دنیا و دوران کودکی فرزندانشان را دستکاری میکنند. آنها کودک خود را محدود به رفتارها و استایلهای مدلینگ میکنند؛ مثل لباسپوشیدن یا راهرفتن بهشکلی خاص. یک کودک از نظر عقلی و فهمی در جایگاهی نیست که بتواند برای خودش راهی انتخاب کرده یا تصمیمی بگیرد بنابراین خانواده او را در این مسیر قرار میدهند.
محمدرضا کاظمی، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان در واکاوی این موضوع بیان میکند: «پدیده مدلینگ کودکان بحث فراگیرتری را شامل میشود و آن هم مباحث اخلاقی است. آیا والدینی که عکس کودک خود را در شبکههای اجتماعی قرار میدهند حق چنین کاری دارند و یا خیر. اگر این کودک بعدها در بزرگسالی از عکسی که در شبکههای اجتماعی قرار دارد ناراحت باشد و یا مورد طعنه و تمسخر دیگران قراربگیرد آیا والدین میتوانند این مشکل را حل کنند. طبیعتا اینگونه نیست و، چون این کار بدون اجازه فرزندان صورت میگیرد و آنها توانایی ذهنی و شناختی لازم را ندارند، نمیتوانند تصمیم بگیرند پس باید دقت کرد. در مورد پدیده مدلینگ کودکان هم که شبکههای اجتماعی و مجازی را در بر میگیرد و یا به صورت تیزرهای تبلیغاتی و بیلبوردها در خیابانها نصب میشود، حساسیتها بیشتر است و باید در این مورد بیشتر دقت شود. از نظر اخلاقی ما به عنوان والدین باید بدانیم که این حق را داریم که برای فرزندانمان این تصمیم را بگیریم یا نه. نکته مهم این است که کودک توانایی تصمیم گیری و شناخت حسن و قبح و سود و ضرر را ندارد و در این راه وابسته به نظر والدین است و به عبارتی نظر والدین در این مورد شرط است؛ بنابراین پدر و مادر باید حساسیت موضوع را درک کرده و بدانند که در واقع آنها دارند تصمیمی میگیرند که ممکن است آینده کودک را تحت تأثیر قرار دهد. مسیر کودک را تعیین و یا تغییر دهد و در نتیجه با توجه به حساسیتی که وجود دارد باید بهترین و دقیقترین تصمیم را بگیرند. کودک مدلینگ عکسها و تصاویرش در جاهای مختلف پخش میشود و یا شیوه و استایل خاصی ممکن است در زندگی پیش بگیرد که بعدها والدین را مورد سؤال قرار دهد که چرا این تصمیم را در مورد من گرفتید و طبیعتا آنها باید توضیح خوب و قانع کنندهای ارائه دهند.»
کاظمی در مورد دلایل به کارگیری کودکان در صنعت مدلینگ عنوان میکند: «حتما این کار به دلایل متفاوتی صورت میگیرد. گاهی والدین اصلا در این فکر نیستند و افرادی که در این حوزه فعالیت میکنند به دلایلی نظیر ظاهر کودک و یا شیرین زبانیهایش، او را مناسب برای این کار میدانند. ممکن است والدین خیلی به تبعاتش فکر نکنند و تصمیم بگیرند و در نهایت راضی بشوند. آنهایی هم که این پیشنهادات را مطرح میکنند طبیعتا راههای قانع کردن والدین چه از نظر مالی و چه از نظر امور دیگر را بلدند و از این طریق والدین تحت تأثیر قرار میگیرند. از طرفی بعضی از والدین خودشان این تصمیم را میگیرند. گاهی اوقات هم میخواهند آن نیازهایی که خودشان به آن نرسیدهاند و به گونهای سرکوب شده و شرایط برایش مهیا نبوده را در فرزندانشان جست و جو کنند و در واقع فرزند را وسیلهای برای ارضای نیازهای خود میپندارند.»
آسیبهای مدلینگ کودکان
این فوق تخصص روانپزشکی در خصوص تبعات و آسیبهایی که مدلینگ میتواند برای کودکان به همراه داشته باشد، میگوید:
«این آثار و تبعات را حداقل باید در سه سطح بررسی کرد. سطح اول سطح فردی است یعنی تبعاتی که ممکن است برای خود کودک وجود داشته باشد. در سطح دوم خانواده قرار دارد یعنی تبعاتی که خانواده را درگیر میکند و در سطح سوم جامعه را باید در نظر گرفت و اتفاقی که ممکن است دردراز مدت در سطح اجتماع رخ دهد. در سطح فردی، قاعدتا کودک بیش از هرکسی درگیر این ماجرا میشود و تبعات و پیامدهای منفی آن بیش از همه او را درگیر میکند و فاصله گرفتن از کودکی مهمترین پیامد این مسئله است. بی تردید کودکی که باید برای مدلینگ تمرین کرده و ژستهای لازم را اجرا کند، ارتباطش با دنیای کودکی و بازی با همسالان قطع میشود. در حالی که کودک در این سن باید درگیر فعالیتهایی باشد که مناسب سن اوست و با افرادی در ارتباط باشد که همسن وی هستند. کودک هنوز این توانایی شناختی را ندارد که با بسیاری از مسائل رو به رو شود و ممکن است به دلیل ورود به صنعت مدلینگ با مسائلی مواجه شود که روی ساختار ذهنی او اثر بگذارد و تمام زندگی اش را تحت شعاع قرار دهد. به عنوان مثال ممکن است آرایش کردن و یا برخی رفتارها که به ظاهر ساده و نمادین است، کودک را وارد دنیایی کند که درک و فهم آن را ندارد و بر فکر و ذهن او اثرات ماندگاری به جا بگذارد، بنابراین ورود کودک در دنیایی که برایش قابل درک و فهم نیست آسیبزا است. از طرفی باعث میشود که کودک توجه اش به ظاهر و تن و زیبایی جلب شود. چون مدلینگ در واقع استفاده ابزاری از کودک و ظاهر وی است و باعث میشودکودک در بزرگسالی همین مسیر را ادامه داده و تصور کند زیبایی ظاهر اصل است و همین مورد را به عنوان ارزش قلمداد کرده و از استعدادها و تواناییهای ذاتی و ذهنی اش غفلت کند. این امر مسیر آینده کودک را تغییر داده و این حس را در کودک تقویت میکند که اگر میخواهی مورد تأیید دیگران باشی باید برای بهبود ظاهرت تلاش کنی و اگر ظاهرت مورد پذیرش و توجه نباشد خودت هم مورد تأیید نیستی، موضوعی که به احتمال زیاد حس خودشیفتگی و بهتر بودگی را برای کودک به همراه دارد. نکته دیگر که باید خیلی مورد توجه قرار داد این است که در دوران نوجوانی به طور ناگهانی ظاهر فرد تغییر کرده و چندان خوشایند نیست و، چون عادت کرده همیشه مورد تأیید باشد، به علت عدم تأیید دیگران سرخورده میشود.»
نباید زیباییهای ظاهری به اصل و ارزش تبدیل شوند
کاظمی خاطرنشان میکند: «مدلینگ کودک در سطح خانواده و اجتماع نیزآسیبهایی دارد. خانوادهای را در نظر بگیرید که تمام فکر و ذهنش در وهله اول به جای اینکه تقویت اخلاق و تعاملات اجتماعی فرزند باشد، معطوف بر این است که کودک چه بپوشد و چه چیزی بخورد تا ظاهرش زیبا بماند و از پدیده مدلینگ جا نماند. چنین خانوادههایی حفظ ظاهر و زیبایی را مهمتر از ذهن و اخلاق و تربیت کودک میدانند. وقتی خانوادهها درگیر این مسئله میشوند، ما با یک مشکل در سطح اجتماع مواجه میشویم به این صورت که اجتماع هم همینها را اصل قرار میدهد. یعنی جامعه هم ممکن است کسی را که یک کار بزرگ علمی کرده نادیده بگیرد و همه تمرکز جامعه، بر افرادی است که خوش لباس یا خوش تیپ هستند و این به یک اصل تبدیل میشود. باید حواسمان باشد که ارزش آدمها را اخلاق و توانایی علمی آنها تعیین میکند. تواناییهایی که به پیشرفت جامعه کمک میکند؛ بنابراین نباید زیباییهای ظاهری به اصل و ارزش تبدیل شوند. کودک مانکنها تمام توجه و انرژی خود را صرف کارشان میکنند و در بزرگسالی نمیتوانند روی درس یا یک کار تخصصی تمرکز کنند. آنها فقط به خاطر ظاهر زیبایی که دارند مورد توجه افراطی قرار میگیرند و دیگر نیازی نمیبینند تا تلاش کرده و در شغلی که برای جامعه مفید است پیشرفت کنند.»
این توجه افراطی به کودک مانکنها، اختلالات روانپزشکی را برای این بچهها به همراه خواهد داشت. البته به گفته روانشناسان نمیتوانیم این مسئله را راجع به همه کودک مانکنها تضمین کنیم، چون عموما در مسائل انسانی دو دو تا چهار تا جواب نمیدهد و انسان یک موجود غیرقابل پیش بینی است. همیشه ما از احتمالات و ضریب احتمالات برای پیش بینی رفتارهای یک انسان صحبت میکنیم. بر این اساس بچههایی که مورد توجههای افراطی قرار میگیرند ممکن است که به چند مشکل روانشناسی و روانپزشکی دچار شوند.
حمید فرزادی، روانشناس بالینی در این باره میگوید: «کودک نیاز به توجه متعادل دارد، زیرا توجه زیادی یا برعکس آن، به روح و روان کودک آسیب میرساند. کودکانی که به عنوان مانکن استفاده میشوند در معرض توجه افراطی قرار میگیرند. زمانی که ساختار روانی یک کودک از ابتدا با توجه افراطی پیوند میخورد در سنین بعدی در قبال پذیرفته نشدن بسیار شکننده و ترد خواهد شد. این احساس در این افراد به وجود خواهد آمد که من همیشه خوبم، زیبام، خواستنیام و همه من را دوست دارند و… این فرد به محض اینکه به هر دلیلی مورد پذیرش اطرافیان قرار نگیرد ممکن است دچار شکست روحی و عاطفی شود. این کودک به توجه عادت کرده است. ممکن است این کودکان در نوجوانی یا بزرگسالی برای دریافت توجه مجبور شوند هزینههای روانی زیادی را بپردازند. در این افراد چندین طرحواره مانند طرحواره جلب توجه، آسیب پذیری و ترس شکل میگیرد. زیرا این افراد همیشه انتظار دارند مورد توجه، علاقه و تشویق دیگران باشند و کسی که مرتب انتظار توجه و تأیید از دیگران را دارد اگر به هر دلیلی آن توجه را دریافت نکند سریعتر از یک فرد عادی دچار آسیب عاطفی- هیجانی میشود. این افراد یک درگیری ذهنی مستمر و وسواس گونه درباره چهره و ظاهر خودشان دارند و یکی از آسیبهایی که ممکن است کودک مانکنها به آن دچار شوند اختلال بدشکلی بدن است.»
این روانشناس در بخش دیگری از اظهاراتش تأکید میکند: «کودک مانکنی نه تنها به خود این کودکان بلکه به کودکانی که آنها را در تلویزیون یا فضای مجازی نگاه میکنند هم آسیب میرساند. زیرا زیبایی ظاهری همه انسانها مثل همه نیست. ممکن است یک کودک چشم و ابرو مشکی باشد و یک کودک دیگر مو بور و چشم آبی. معمولا کودکی که از زیبایی ظاهری متوسطی برخوردار است، زمانی که این کودکان را در تلویزیون، یا حتی یک کلیپ در فضای مجازی تماشا کرده، و میبیند که یک بچه هم سن و سال خودش با چشم رنگی و لباس جذابتر در تلویزیون است و همه میگویند وای او چقدر خوشگل است، فکر میکند که او هم باید مثل او زیبا باشد. فکر میکند که از آن کودکی که در تلویزیون است چیزی کم دارد و این مسئله اعتماد به نفس کودک را نابود میکند.»
تهدید کودکمانکنها از سوی پِدوفیلیها
یکی از خطراتی که کودک مانکنها را تهدید میکند پِدوفیلیها هستند. بیمارانی که به انحراف جنسی دچار بوده و به دنبال برقراری رابطه جنسی با کودکان اند. فرزادی با اشاره به این مسئله توضیح میدهد: «چنین موضوعی چه در سطح خفیف و چه در سطح شدید تأثیرات بسیار مخربی بر سیستم روانی کودک تا پایان زندگیاش به جا میگذارد. جراحتهای ناشی از این تعرض تا آخر عمر در ذهن و روان کودکان باقی میماند. این جراحتهای روانی درمانی ندارد مگر اینکه در مواردی فرد قربانی با گذراندن جلسات رواندرمانی بتواند با زندگی عادی اش بیشتر ارتباط برقرار کند. اما این مشکلات ذهنی به طور کلی و قطعی از بین نمیرود. همچنین ممکن است این کودکان در بزرگسالی و پس از ازدواج دچار مشکلاتی از جمله بدبینی یا رفتارهای وسواسی شوند. از این رو زمانی که زیبایی کودک در فضای مجازی به تصویر کشیده میشود اگر یک بیمار پدوفیلی در اطراف و نزدیکانش باشد، کودک در معرض آسیب قرار میگیرد. این فرد هرکسی میتواند باشد؛ بنابراین باید به این قضیه دقت کنیم که کودکان با فعالیت در صنعت مدلینگ، در هر مرحلهای ممکن است مورد توجه افراطی و در معرض دید پدوفیلیها قرار گیرند؛ لذا مسئلهای که پس از انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی وجود دارد به خطر افتادن امنیت کودکان است، زیرا همان طور که افراد سالم و بیمار در سطح جامعه زندگی میکنند، در فضای مجازی نیز افراد سالم و بیمار در کنار یکدیگر صفحات مجازی را رصد میکنند. افراد بیمار با سوء نیت و اهداف خاصی تصاویر کودکان را پیگیری میکنند و این مسئله برای کودکان بسیار آسیب زاست، چرا که آنها با هدف سوء استفاده و لذت جنسی عکسها را تماشا میکنند و این زنگ خطری برای خانوادههاست.»
نادیده گرفتن حقوق روانی کودک
کودکی که برمبنای خواست والدین در صنعت مدلینگ فعالیت میکند، به مرور تبدیل به منبع کسب درآمد میشود. این والدین بدون اینکه حتی خودشان بدانند کودکشان را آزار میدهند و حقوق روحی و روانی او را نادیده میگیرند.
هاله سری، عضو کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان در این زمینه بیان میکند: «والدینی که با هدف مدلینگ کودکانشان، درآمدزایی میکنند، فارغ از آسیب روانی، کرامت کودک را خدشهدار میکنند و این موضوع از مصادیق بارز کودک آزاری محسوب میشود چرا که آنها با خدشه دار کردن روحیات کودک کسب درآمد و صرفا سودجویی میکنند لذا طبق قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، این مسئله قابل پیگیری است. مؤلفه اساسی در بحث حریم خصوصی، رضایت و اراده فرد است. رضایت و اراده، حریم خصوصی را از حریم غیر خصوصی تفکیک میکند، با توجه به این که کودکان از آگاهی و اراده کافی برخوردار نیستند، اصل بر عدم رضایت کودکان بر نقض حریم خصوصی شان است. اصل بر این است که رضایت ندارند حریم خصوصیشان شکسته شود.»
این وکیل پایه یک دادگستری با اشاره به اینکه دایره حریم خصوصی کودکان بسیار گسترده است، خاطرنشان میکند: «یکی از مصادیق حریم خصوصی تصاویر افراد است و تصویر کودک مصداق بارز حریم خصوصی اوست، این در حالیاست که اگر والدین نسبت به انتشار تصاویر کودکشان در فضای مجازی اقدام کنند حریم خصوصی او را نقض کردهاند، اما آیا قانونگذار برای نقض حریم خصوصی مجازاتی در نظر گرفته است یا خیر؟ تعدادی قوانین داریم که به صورت کلی به این موضوع پرداخته است، در حال حاضر قانون حمایت از کودکان و نوجوانان مصوب سال ۱۳۸۱ که دارای ۹ ماده است وجود دارد که به صورت کلی اشاره شده اگر سلامت و بهداشت روانی کودک مورد آسیب قرار گیرد و هر نوع اذیت و آزاری موجب صدمه اخلاقی و روانی کودک شود قابل پیگیری قانونی است. در قانون جرائم رایانهای نیز به این مسئله پرداخته شده است که به صورت کلی گفته شده اگر فردی بدون رضایت فرد دیگری نسبت به انتشار تصاویر او اقدام کند و موجب هتک حیثیت و ضرر آن فرد شود، این کار جرم تلقی میشود.»
/انتهای پیام/
منبع: رسالت
داود بن سرحان گويد: از حضرت صادق(عليه السّلام)در بارۀ زينت كردن كودكان به طلا پرسيدم فرمودند: پدرم زنان و كودكان را به طلا و نقره زينت مي كرد و مانعى ندارد.
الکافي ج۶ ص۴۷۵
مکارم الأخلاق ج۱ ص۸۶
الوافي ج۲۰ ص۷۷۹
وسائل الشیعة ج۵ ص۱۰۳
بحار الأنوار ج۶۳ ص۵۳۹