گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ خانواده همانند دیگر مفاهیم حوزه علوم اجتماعی، همان قدر که میتواند تعریف سهل و آسانی داشته باشد، ابعاد پیچیدهای نیز دارد. به خصوص آنکه طی تحولات اجتماعی، خانواده اشکال گوناگونی را به خود گرفته است. همچنین این تحولات اجتماعی کارکردهای خانواده و نقشهای خانوادگی افراد را نیز متحول کرده است. به همین جهت هنگامی که در عرصه سیاستگذاری، پا به عرصه خانواده میگذاریم باید این ابعاد تا جایی که امکانپذیر است مورد بازنگری و تدقیق قرار گیرد. بالطبع، تا زمانی که ابعاد خانواده برای سیاستگذاران امر روشن نباشد، سیاست درستی برای این نهاد مهم اجتماعی در نظر گرفته نخواهد شد. در همین راستا، گفتاری از راضیه زارعی مدرس دانشگاه و عضو گروه مطالعه جنسیت مؤسسه شناخت را با هم مرور میکنیم. در این گفتار به تعریف و بررسی تحولات خانواده و کارکردهای این نهاد که باید موردتوجه سیاستگذاران امر قرار گیرد، پرداخته شده است.
تعریف خانواده
حضرت امام خمینی (ره) افراد تحت تکفل و واجبالنفقه را بهعنوان خانواده تعریف کردهاند. برخی نیز مجموعه افراد و شبکهای که ارث میبرند را خانواده میگویند.
تعریف خانواده قراردادی و سیال است و نمیتوان تعریفی از آن برای همه زمانها و مکانها در نظر گرفت. تعاریف فراوانی از خانواده وجود دارد که در هر یک از جنبه خاصی به خانواده نگاه شده است. تعریف خانواده به اعضای حاضر در آن، تعریف زندگی مشترک افرادی در مکانی واحد، تعریف خانواده به کارکردهای آن و تعریف خانواده به روابط جنسی پایدار از جمله تعاریفی است که درباره خانواده وجود دارد.
در فقه اسلامی نیز تعاریف مختلفی از خانواده وجود دارد. مثلاً حضرت امام خمینی (ره) افراد تحت تکفل و واجبالنفقه را بهعنوان خانواده تعریف کردهاند. برخی نیز مجموعه افراد و شبکهای که ارث میبرند را خانواده میگویند. بعضی دیگر صرفاً ازدواج مبتنی بر عقد دائم را خانواده میدانند و بعضی هم ازدواج مبتنی بر عقد موقت را نیز یک بنیان خانوادگی تلقی میکنند.
خانواده گسترده هنوز از بین نرفته است
برای شناخت بهتر مفهوم خانواده باید به سیر تحول خانواده از گسترده به خانواده هستهای نیز توجه داشت. در خانواده گسترده، بیش از دو نسل از خویشاوندان نزدیک، کنار هم و در یک خانوار زندگی میکردند. این خانواده میتواند شامل فرزندان مجرد یا متأهل، پدر و مادرها و پدربزرگها و مادربزرگهای آنان باشد. به علت تغییرات اجتماعی و اقتصادی، خانواده گسترده اهمیت خود را از دست داد و جامعه به سمت پذیرش خانواده هستهای حرکت کرد. البته خانواده گسترده هنوز بهصورت کامل از بین نرفته است. این شکل از خانواده، مزایا و معایبی داشت. از مزایای آن کارکرد حمایتی و مراقبتی این شکل از خانواده بود. اگر بخواهم مثال بزنم، به نگهداری فرزندان توسط مادربزرگها باید اشاره کنم که این حمایت و تقسیم کار سبب میشد مادرِ خانه دیگر مجبور نباشد تمام وقت خود را در اختیار فرزندان قرار دهد؛ بنابراین به کارهای دیگر هم میرسید. مثلاً در اقتصاد خانواده کمک میکرد یا میتوانست بچههای بیشتری به دنیا بیاورد. همچنین به دلیل نبودن پدیده فشار نقش، گرفتاری زن و شوهر کمتر بوده و میتوانستند زمان بیشتری برای با هم بودن داشته باشند.
در خانواده گسترده، بیش از دو نسل از خویشاوندان نزدیک، کنار هم و در یک خانوار زندگی میکردند. این خانواده میتواند شامل فرزندان مجرد یا متأهل، پدر و مادرها و پدربزرگها و مادربزرگهای آنان باشد.
در خانواده گسترده به دلیل ارتباط بیشتر افراد نسلهای متفاوت، امکان استفاده از تجربیات افراد کهنسال بیشتر فراهم بود اما در خانواده هستهای، زن و شوهر و کودک، افراد بیتجربهتری هستند که خودشان باید تجربه کنند که در این حالت، احتمال ارتکاب خطاهای غیرقابلجبران افزایش پیدا میکند.
خانواده گسترده در کنار کارکرد حمایتی قوی، کارکرد مراقبتی محکمی هم داشت. نظارت اجتماعی در خانواده گسترده قویتر و بازدارندهتر از خانواده هستهای است. البته با وجود شبکه حمایتی قوی در خانواده گسترده، آسیبهایی نیز در این خانوادهها وجود داشت. افراد در این خانوادهها استقلال کمتری داشته و کنترلهای شدید مانع آزادی افراد میشد.
تلاش دشمن در جهت تقدسزدایی از خانواده
خطری که در جهان امروز، نسل بشر را تهدید میکند، تقدسزدایی از کانون خانواده است. تلاش دشمن در جهت تقدسزدایی از خانواده است. تلاش برای بهرسمیتشناختن خانوادههای همجنس، زوجهای همخانه و خانواده اشتراکی کُمونی و همچنین زمینهسازی نظری در جهت ایجاد فرهنگ بیارزشی خانواده، در همین راستا قابلتحلیل است. امروز حتی در اشکال تئوریک و نظری نیز تقدس خانواده مورد حمله قرار میگیرد؛ به طوری که این ادعا مطرح میشود که خانواده نه تنها مقدس نیست بلکه بیشترین خشونت، ظلم و نقض حقوق در این نهاد انجام میشود. این نگاه در حمایت از حقوق اعضای خانواده، کل نهاد خانواده را تقدسزدایی میکند. زن و مرد یکی از اعضای خانواده هستند ولی کل خانواده نیستند. حتی تمام اعضای خانواده هم کل خانواده نیست. توجه به حقوق افراد خانواده و غفلت از خود ساختار بهعنوان یک کل، اشتباه بزرگ این افراد است. از منظر مخالفین، خانواده بهمثابه دیالکتیک بین افراد خانواده است و چیزی فراتر از آن وجود ندارد.
مودت بهمثابه دال مرکزی خانواده
تأمین آرامش، تأمین نیازهای عاطفی، تنظیم روابط جنسی، تولیدمثل، جامعهپذیری و حمایت و مراقبت، از مهمترین کارکردهای خانواده است. آیه ۲۱ سوره مبارکه روم یعنی «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها» ناظر بر کارکرد آرامش در خانواده است.
امروز حتی در اشکال تئوریک و نظری نیز تقدس خانواده مورد حمله قرار میگیرد؛ به طوری که این ادعا مطرح میشود که خانواده نه تنها مقدس نیست بلکه بیشترین خشونت، ظلم و نقض حقوق در این نهاد انجام میشود.
دال مرکزی سکون و آرامش، رابطه عاطفی پایدار بین زن و شوهر است. ناپایداری خارقالعاده روابط عاطفی انسانی در دوران مدرن، آرامش و سکون بشر را سلب کرده است. مودت میان زوجین مهمترین کارکرد آرامشدهنده در خانواده است و سیاستگذاری بر مبنای آن باید صورت بپذیرد. پایه مودت بر مبنای عاطفه و میثاق غلیظی است که خداوند از آن یاد کرده است. در واقع این قرارداد با بقیه قراردادهای اجتماعی فرق دارد. ازدواج یک رابطه اجتماعی موقت نیست که آغاز و پایان داشته باشد بلکه پیمانی محکم است و به همین دلیل تقدس دارد.
خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی دارای سه بعد فرهنگی، اجتماعی و شخصیتی است که باید توان بازتولید فرهنگی، ایجاد همبستگی اجتماعی و همچنین جامعهپذیری فرزندان را داشته باشد. دخالت دولت، ظرفیت بازتولید فرهنگی را از خانواده میگیرد. خانواده در پرتو مفاهیم، نمادها و مناسک، فرهنگ را بازتولید میکند. بهعنوان مثال، سادهسازی ازدواج به مراسمزدایی و فرهنگزدایی از ازدواج منتهی میشود. آیینها، مراسمها و اسطورهها برای ازدواج جاذبه ایجاد میکنند. خانوادهها میدانند که اگر چیزی راحت بهدست بیاید، راحت هم از دست میرود.
تقلیل ازدواج به یک امر اقتصادی و جنسی
تأمین آرامش، تأمین نیازهای عاطفی، تنظیم روابط جنسی، تولیدمثل، جامعهپذیری و حمایت و مراقبت، از مهمترین کارکردهای خانواده است
شرایط عمومی کشور در حال تبدیلکردن ازدواج به یک امر اقتصادی صرف است. صندوق تعاونی ازدواج برای جوانان، بیمه ازدواج، تعیین سقف برای مهریه، ازدواجهای دانشجویی و گروهی، دفاتر وساطت ازدواج و نهادهای مشابه، سبب از جا دررفتگی و نهادزدایی ازدواج میشود. ازدواج، بخشی از تاریخ خانواده است و نباید آن را از بستر خودش جدا کنیم. کانونها و دفاتر وساطت ازدواج مانند یک دفتر معاملات ملکی است و این امر فرهنگی و اجتماعی، بستری جز یک نهاد شبه اقتصادی - حقوقی را میطلبد. طرح تشکیل خانههای عفاف با هدف گسترش ازدواج موقت از دیگر طرحهای آسیبزا برای نهاد خانواده است. آیا در چنین طرحی فضای معنایی و مفهومی خانواده تا حد تأمین نیازهای جنسی تقلیل داده نشده است؟
/انتهای پیام/