به گزارش «سدید»؛ در برنامههای گذشته «امواج شبهه» به بحثهای مختلفی درباره رسانههای معاند فارسی زبان در خارج از کشور پرداختیم. در قسمت جدید این برناه که با همکاری خبرگزاری فارس و رادیو گفتگو به روی آنتن رفت، به «رفتارشناسی رسانههای بیگانه در ایجاد تمایل به مصرف گرایی و اسراف و راهکارهای مقابله با آن» پرداخته شد.
در این میزگرد دکتر زهره السادات نبوی (مدرس دانشگاه و مشاور خانواده)، دکتر محسن همتی نژاد (مستندساز، فعال رسانهای و دکترای ارتباطات) و حجت الاسلام دکتر عباس روزمه (مدرس دانشگاه و پژوهشگر حوزه فرهنگ و رسانه) گفتگو شد که متن کامل آن در ادامه میآید:
**علت ترویج شدید سبک زندگی غربی و مصرف گرا در خانوادههای ایرانی توسط رسانههای بیگانه چیست؟همتی نژاد: وقتی بحث رسانههای بیگانه مطرح میشود منظورمان یک آرایش نظامی رسانهای برای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان و یک جنگ علنی به صورت رسانهای است که این جنگ نوعی رفتارسازی را انجام میدهد. بخشی از این جنگ، تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان برای ضربه زدن به منابع انرژی است. همان طور که در یک جنگ نظامی، زیرساختهای انرژی یک کشور هدف تخریب قرار میگیرد، در جنگ رسانهای هم این اتفاق میافتد؛ یکی از روشهای از بین بردن منابع انرژی در یک کشور این است که مردم آن کشور به سوء مصرف انرژی ترغیب شوند، چون موجب بالا رفتن مصرف انرژی و درنتیجه نیاز به تولید انرژی بیشتری میشود که آن هم به وابستگی و افزایش هزینه میانجامد و درنهایت آن کشور از نظر اقتصادی فلج میشود. اگر میبینیم دشمنان از طریق رسانههای معاند روی ترویج اسراف تمرکز میکنند هدفشان همین است تا از این طریق به زیرساختهای انرژی در کشور ضربه بزنند. ما وقتی صحبت از فرهنگ میکنیم، مجموعه رفتارها، کنش ها، واکنش ها، ارتباطات و ... را در بر میگیرد؛ فرهنگ شامل تولید، توزیع و مصرف صحیح هم میشود. رسانههای غربی برای از بین بردن یک فرهنگ و ایجاد یک فرهنگ جدید از یک سری خورده فرهنگها شروع میکنند و به مرور زمان به کلیت فرهنگ ما حالت و کیفیت دیگری میدهند. در نتیجه وضعیت فرهنگی به گونهای میشود که مثلا اگر درگذشته اسراف در مصرف امر قبیحی بود الان به یک امر پسندیده تبدیل میشود.
بخشی از این تغییر از طریق صنایع فرهنگی مثل فیلم، سریال، برنامه ها، ارتباطات و ... اتفاق میافتد. دشمنان با مطالعه و شناخت یک جامعه و فرهنگ یک کشور، نقاط آسیب پذیر آن را شناسایی میکنند و میفهمند که به چه طریقی یا با چه رفتاری میتوانند بر فرهنگ و ارزشهای یک جامعه تأثیر بگذارند. به طور مثال استفاده از یک نوع آرایش ابتدا ممکن است قبیح و منفی باشد، اما به مرور زمان به یک رفتار و فرهنگ معمول تبدیل میشود.
** کشورهایی که اتفاقا جزو ممالک پیشرفته محسوب میشوند خودشان از یک فرهنگ قناعت برخوردارند و خیلی بر فرهنگ کار و تلاش توجه میکنند. وقتی به گذشته فرهنگی خودمان هم توجه میکنیم ما ایرانیان هم این فرهنگ را داشته ایم. اما چرا امروز شاهد این نوع فرهنگ و سبک زندگی در بین هموطنانمان نیستیم؟نبوی: بله، اساسا بنیان تفکر ما ایرانیان که بر مسند اسلام هم تکیه زده این بوده که بر طبق حکمت ۵۷ نهج البلاغه، قناعت مال و ثروتی است که هیچ گاه از بین نمیرود و این یک تفکر غالب بین ایرانیان بوده است؛ لذا ما باید ابتدا ببینیم که این سوغات منحوس و نامیمون ازکجا به ما تحمیل شده است؟ آبشخور فرهنگ مصرفی از اروپا و آمریکاست. البته عرض خواهم کرد که آنها خودشان روشی برخلاف آنچه غولهای رسانهای آنها برای ما تبلیغ و ترویج میکنند داشته اند. در سال ۱۹۰۷ میلادی فردی به نام پاته در کتابی بحثی را مطرح میکند مبنی بر اینکه شما حق ندارید مردم را به قناعت و صرفه جویی دعوت کنید و باید مردم را به مصرف بیشتر تشویق کنید. این روش زیر سایه همان تفکر بعد از رنسانس شکل گرفت که یک تفکر اومانیستی و انسان محوری را در مقابل خدامحوری بنا کرد؛ اومانیسم عبارت از این است که انسان بدون هیچ حد و حصری هر آنچه در عالم مادی میخواهد باید محقق شود. این تفکر ذیل تفکر سرمایه داری است که باید تحت هر شرایطی سود مدنظر تأمین شود. یعنی باید چرخه تولید، مصرف، سود بیشتر، تولید بیشتر شکل بگیرد. برای حفظ این چرخه میبایستی از رسانهها و تبلیغات برای تغییر سلایق و علایم انسانها استفاده میشد تا به مصرف بیشتر رو بیاورند. غربیها این تغییرات را در کشورهای خودشان شروع کردند با آنکه منابع انرژی شان اندک و بعضا در حد صفر است و باید منابع انرژی را وارد بکنند؛ لذا به این نتیجه رسیدند که باید کشورهای هدفشان را تغییر دهند. درنتیجه به این سمت رفتند که از طریق تبلیغات و بستههای فرهنگی شهروندان خودشان را به قناعت و تلاش بیشتری سوق دهند، چرا که با قدرت رسانهای و غولهای تبلیغاتی که در اختیار دارند به راحتی اهداف خود را از طریق کشورهای درحال توسعه تأمین میکردند. به همین جهت باید گفت که مصرف گرایی در سبک زندگی ما یک مهمان ناخوانده است. اما جای سوال است که چرا ما در این زمینه فشل هستیم و نمیتوانیم آن طور که باید و شاید به اصل خودمان برگردیم؟ جواب این است که این اتفاق از روند فرهنگی و رسانهای ما نشأت میگیرد. اروپاییها با قدرت به این سمت حرکت کردند که ما را به سمت مصرف گرایی، تأمین منافع سرمایه داری و برآوردن تفکرات اومانیتی تغییر دهند و درمقابل ما بسیار ضعیف و بدون برنامه هستیم! البته باید یادآور شوم اینکه بگوییم کشورهای اروپایی از مصرف گرایی دور هستند، یک امر مطلق نیست در آن کشورها و به ویژه نزد عوامشان نیز این مشکل وجود دارد، اما تبلیغات به گونهای است که مردم را در این زمینه توانمند کرده است. بنده تصور میکنم که تنها راه حل ما بازگشت به سبک زندگی اسلامی-ایرانی است و این مهم محقق نخواهد شد مگر با یک برنامه ریزی دقیق و عمیق و مطالعه شده در حوزه فرهنگ که رسانه هم در این زمینه بسیار میتواند تأثیرگذار باشد.
** تغییر سبک زندگی به سمت مصرف گرایی و اسراف چه آفاتی در حوزههای اقتصادی و امنیتی و ... و چه آثار و تبعاتی دارد و برای مقابله با آن چه باید کرد؟عباس روزمه: در متون و روایات دینی خیلی توصیه بر نفی اسراف و مصرف گرایی شده است؛ ازجمله این حدیث از نبی مکرم اسلام که خدا نعمتش را از اسرافکاران سلب میکند. اما تبعات اجتماعی اسراف هم دامن مسرفین را میگیرد و خدا هم در قرآن فرموده است که خدا اسراف کاران را دوست ندارد. این خودش باید دلیلی بر این باشد که ما اسراف نکنیم. شبکههای خارجی این را بهتر از ما درک کرده اند و وقتی در یک شبکه ماهوارهای برنامهای نمایش داده میشود که در آن چند مدل غذا را سرو میکنند و همه آن میماند ناخودآگاه در ذهن مخاطب این نوع سبک زندگی شکل میگیرد و سعی میکند خودش را با آن سبک منطبق کند و فکر میکند اسراف و مصرفگرایی یعنی زندگی لاکچری و باکلاس. اما اسرافکار، علاوه بر اینکه از نظر اعتقاد دینی عذاب خواهد شد باید منتظر تبعات دیگری هم باشد. مثل قحطی و کمبود برخی اقلام خوراکی. امروز بسیاری از ما حتی در نحوه مصرف آب هم فرسنگها با سبک زندگی دینی فاصله داریم. هر چند که کارشناسان اقتصادی باید درباره این موضوع اظهار نظر کنند، اما بخشی از گرانی به مصرف بالای ما ارتباط دارد. این درحالی است که حتی جدای از اسلامیت، ایرانیت هم نشان میدهد که در گذشته مردم ما تا چه حد مخالف اسراف بودند. رسانههای معاند میدانند که مصرف گرایی و اسراف پاشنه آشیل ماست و اگر این رفتار ادامه یابد دیگر نیاز به نابود کردن کشور ما با بمب و موشک نیست بلکه مصرف گرایی خودش یک بمب فرهنگی است که خانواده و زندگیها را به مرور نابود خواهد کرد. اگر به خودمان نیاییم و درنیابیم که این رفتار از کجا به ما ضربه میزند، حتی ممکن است دچار قحطی شویم. قبل از رسیدن به این مرحله، بهتر است خودمان میانه روی و اعتدال در مصرف را پیشه کنیم.
** رسانههای معاند با توجه به تعاریف و اهدافشان، کار خودشان را میکنند و انتظاری غیر از این از آنها نیست. اما چه شد که ذائقه ایرانیان به سرعت تغییر کرد؟همتی نژاد: این اتفاق خیلی سریع نبوده، بلکه مثل یک کوه یخ است که بخش اعظم آن پنهان است و سالها طول کشیده و الان نمود یافته و بعد از نمود یافتن سرعتش بیشتر شده است. این روند که الان به سرعت اتفاق میافتد دارای یک عقبه طولانی است که در درازمدت با برنامههای پنهان و آشکار روی نگرش ها، تفکرات و ذائقه مردم کار کرده است. به طور مثال، برخی شبکههای ماهوارهای وسط برنامهها یا فیلمها تبلیغات بسیاری را پخش میکنند. از محصولات آرایشی گرفته تا انواع داروها و هر آنچه بتوانند از طریق آن تهاجم فرهنگی را تبلیغ میکنند. یکی از روشهایی که سالهای متمادی نظریه پردازان غربی و شرقی برای حمله به کشورهای اسلامی تئوریزه کرده اند، عادی سازی یک سری مسائل از طریق همین برنامهها و تبلیغات است. این کار را سالها انجام داده اند تا امروز زمینه برای ریختن انبوه محصولاتشان در جوامع فراهم شده است. هر چه مصرف در یک جامعه بیشتر شود، نیاز به مواد اولیه نیز افزایش مییابد. مواد اولیه از یک سری کشورها وارد میشود که وقتی به آنها محتاج شوید، سلطه هم به وجود میآید. استعمارگری جدید یکی از روش هایش از طریق محصولات فرهنگی است که تأثیرات تخریبی در پی دارد. این مسئله حتی در مقولهای مثل خشکسالی هم نقش دارد؛ رسانههای غربی در نوع مصرف و کاشت محصولات کشاورزی محصولاتی را ترغیب میکنند که متعلق به خودشان هست. با توجه به اینکه سرزمین ما همیشه خشک بوده، کشت دیم داشتیم، اما وقتی این کشت را تبدیل به آبی میکنیم منابع آبی هدر میرود و طی چند سال مشکل کمبود آب به وجود میآید.
** چه اتفاقی افتاده که امروز ما در زمینه هایی، چون مصرف وسائل آرایشی، انجام عمل زیبایی، دور ریختن مواد غذایی و ... به سرعت پیشرفت کرده ایم و راهکار مقابله با آن چیست؟نبوی: شاید تصور برخی از مخاطبان این باشد که دین اسلام با رفاه و آسایش و لذت مخالف است. اما آیات قرآنی این تصور را رد میکند. اسلام دین تعادل است و اگر مصرف گرایی را رد میکنیم، مقصودمان مصرف افراطی است. اگر میگوییم ما با شبکههای غربی مخالف هستیم به این دلیل است که آنها انسان را از اهداف والایی که برایش آفریده شده به خلاء رسانده اند و تنها فصل الخطاب برای زندگی انسان را در زرق و برق و مصرف بیشتر قرار داده اند.
ما برای مقابله با هر موضوعی ابتدا باید آسیب شناسی کنیم؛ مثلا باید ببینیم که رسانههای غربی و هر پدیدهای که ما را از سبک زندگی مطلوب دور کرده چه چیزی را نشانه رفته اند. یکی از کارهای این رسانهها این است که اول فرد را از اعتقادات و باورهایش که به او شخصیت میبخشند خالی میکنند و چنین فردی بهترین مورد برای دریافت ضدارزش هاست. سوال این است که در مواجهه با چنین جریانی ما چه باید بکنیم؟ حقیقت این است که رسانه میتواند انسانها را با خودشان آشتی دهد. بسیاری از ما از خودمان تهی شده ایم و نمیدانیم وجودمان چه هدفی دارد. معمولا افرادی به زندگی لاکچری برای فخر فروشی رو میآورند که از وجود متعالی خالی شده اند و فکر میکنند زندگی لاکچری آنها را شخصیت میآورد. اما اگر جایگاه متعالی انسان برای بسیاری از مردم و جامعه بشری تثبیت شود، ارتقاء شخصیتی و کرامت انسانی میتواند یکی از راهکارهای بلند برای مقابله با این مسئله باشد.
** به نظر میرسد همان طور که خانم دکتر اشاره کردند رسانههای ما باید با استفاده از منابع غنی دینی و برگشتن به مصادیق متعددی که در سبک زندگی اسلامی و ایرانی وجود دارد، عرصه را برای رسانههای بیگانه تنگ نمایند و حتی پدافنی عمل کنند. پیشنهاد شما چیست؟همتی پور: ما دارای یک فرهنگ غنی هستیم که هم ایرانی است و هم اسلامی که همه دستورالعملها در آن وجود دارد. با مراجعه به آنها حتما موفق میشویم. حتما هم لازم نیست منتظر بمانیم تا رسانهها این کار را انجام دهند اگر چه رسانه یکی از بخشهایی است که میتواند موثر باشد، اما نباید فقط به آن محدود ماند. بلکه اصناف، صنایع، تولید کنندگان، توزیع کنندگان، خدمات دهندگان و خدمات گیرندگان باید دستورالعملهای سبک زندگی اسلامی-ایرانی را سرلوحه خودشان قرار دهند. اگر این رعایت شود، نه تنها هیچ شبکه خارجی و دشمنی نمیتواند به ما نفوذ کند و ما را تحت تأثیر قرار دهد بلکه ما میتوانیم دیگر فرهنگها را تحت تأثیر قرار دهیم و فرهنگمان را صادر کنیم.
انتهای پیام/