در گفتگو با استاد مطالعات سیاسی مطرح شد؛
عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: امام خمینی ضمن توجه وافری که به اصل ولایت فقیه داشتند، نگاه جدید و مبتنی با نیاز جامعه امروز مسلمین از آن به دست می‌دهند که در آن بر تقابل و مبارزه با استعمار تأکید شده است.
به گزارش «سدید»؛  قرن بیستم میلادی، عصر قَلَیان و تبلور اندیشه‌های سیاسی مختلف از مکاتب مادی و معنوی گوناگون بود. در این بین، توجه به اسلام سیاسی و نظری کردن بُعد سیاسی اسلام با اتکا به منابع اصیل دینی و انطباق آن با مسائل روز جامعه مسلمین، موضوعی بود که در تاریخ معاصر، برخی از اندیشمندان مسلمان به آن اهتمام جدی ورزیدند.

از سیّد ابوالأعلی مودودی در پاکستان تا سید قطب و حسن البنا در مصر، همگی به دنبال اندیشه‌های سیاسی نو و جدید، اما مبتنی بر اصول اسلامی بودند که در پرتو آن بتوان در عرصه عینیت جامعه آن را به کار گرفته و نه تنها به سامان داخلی جوامع اسلامی بپردازند که در برابر استکبار جهانی نیز یارای ایستادگی پیدا کرده و قدم در راه نظام نوینی از مناسبات سیاسی داخلی و خارجی مطابق با آموزه‌های اسلام بگذارند؛ اما در این بین تنها کسی که با پشتوانه قیام مردمی و داشتن نظریه‌ای جامع و کامل در ابعاد سیاست اسلامی توانست این اندیشه را از ساحت نظر عبور داده و به عرصه عمل و تجربه زیسته برساند، تنها و تنها بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه) بود.

با حجت‌الاسلام محمد ملک‌زاده، استاد مطالعات سیاسی و عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفتگو نشستیم. در این مصاحبه کوتاه به برخی ویژگی‌های اندیشه سیاسی امام خمینی اشاره شد که مهم‌ترین آن‌ها از نظرتان می‌گذرد.

اندیشه سیاسی امام، محصول جامعیت ایشان است

اندیشه سیاسی امام محصول چه چیزی است؟ آیا برگرفته از علم خاص یا جنبه شخصیتی است؟
به صورت مطلق نمی‌توان چنین تلقی کرد که اندیشه سیاسی امام با آن ظرافت‌ها و دقت نظر‌های منحصر به فردش محصول یک علم خاص است. بلکه باید گفت، این نظریه سیاسی و آنچه رهبر کبیر انقلاب را از سایر علما از طیف روحانیون و باقی مبارزان در عرصه تقابل با رژیم ستمشاهی متمایز می‌کند، نتیجه جامعیت امام در امور مختلف از جمله فقاهت کامل ایشان در علوم دینی، توجه به واقعیت‌های جامعه و از همه مهم‌تر بهره‌گیری از عنصر زمان در فقاهت، شناخت جریان‌های سیاسی و مبارزاتی روز و برخی جنبه‌های شخصیتی ایشان، چون کاریزماتیک بودنشان یا شجاعت در راستای احقاق حق است. به تعبیر دیگر باید گفت امام با روح اسلام به خوبی آشنا بود که توانست مقوله حساسی، چون سیاست را که محل احتیاط یا اِعراض برخی از علمای پیشین بود با اسلامِ مبتنی بر منابع اصیل، ممزوج کرده و آن را در راستای حاکمیت شارع مقدس و اجرای احکام الهی در عصر تاریک غیبت قرار دهد.


ولایت فقیه، ایده‌ای تمدنی در اندیشه امام خمینی

ولایت فقیه به عنوان اصلی‌ترین مؤلفه اندیشه سیاسی امام در قاموس نظری ایشان چه جایگاهی داشته است؟
ولایت فقیه موضوعی است که تقریباً مورد قبول تمام علمای شیعه از متقدمین تا معاصرین بوده است. با نگاهی گذرا خواهیم دریافت که خیل کثیری از علمای شیعه در مورد مسئله ولایت فقیه یا جداگانه دست به تحریر کتاب و رساله زده‌اند یا در سایر کتب فقهی خود در مورد این اصل اصیل سخن به میان آورده‌اند. امام خمینی ضمن توجه وافری که به اصل ولایت فقیه داشته است، نگاه جدیدی از سیاست اسلامی، مبتنی با نیاز جامعه امروز مسلمین به دست می‌دهد. امام خمینی در ابتدای صحبت خود در کتاب ولایت فقیه به دنبال اثبات آن از طریق روایات نیست. بلکه ایشان در ابتدا با توجه به براهین عقلی می‌فرمایند: «ولایت فقیه از موضوعاتی است که تصور آن موجب تصدیق می‌شود و چندان به برهان احتیاج ندارد؛ به این معنی که هر کس عقاید و احکام اسلام را حتی اجمالاً دریافته باشد، به ولایت فقیه برسد، آن را به تصور آورد، بی درنگ تصدیق خواهد کرد (صفحه۳).» این صحبت به خوبی نشان دهنده آشنایی امام با روح اسلام و منطق آن است و با توجه به عنصر «زمان» و موضوعیتی که این مؤلفه در فقه امام دارد، ایشان به خوبی توانسته بود نیاز جدی، اما مغفول جامعه مسلمین را فهم و منعکس کند.

اساساً امام خمینی مقوله ولایت فقیه را نه از منظر صرفاً فقهی، بلکه با توجه به جامعه و تاریخ حال حاضر مسلمین می‌نگریست؛ پس ولایت فقیهِ امام، محصول کتب و مبانی فقهی صرف نیست، بلکه در کنار توجه به احکام و موضوعات فقاهتی از عنصر زمان و نیاز جامعه نشأت می‌گیرد؛ بنابراین شاهدیم که امام امت در همان ابتدای کتاب ولایت فقیه با دید تمدنی خود به چالش استعمار دشمنان اشاره دارد و می‌گوید: «اسلام، دین افراد مجاهدی است که به دنبال حق و عدالتند. دین کسانی است که آزادی و استقلال می‌خواهند. مکتب مبارزان و مردم ضد استعمار است... تصور نادرستی که از اسلام در اذهان عامه به وجود آورده و شکل ناقصی که در حوزه‌های علمیه عرضه می‌شود، برای این منظور است که خاصیت انقلابی و حیاتی اسلام را از آن بگیرند و نگذارند مسلمانان در کوشش و جنبش و نهضت باشند (صفحات ۴ و ۵).» در طلیعه کتاب ولایت فقیه به عنوان یکی از آثاری که اندیشه و افق سیاسی امام نسبت به اسلام و زمانه را تعیین می‌کند، شاهد مدل و نظریه‌ای از ولایت فقیه هستیم که ضمن دربرگیری مسلمین اعم از شیعه و سنی، هر انسان ضد استعمار و آزادی‌خواهی می‌تواند زیر چتر آن، حیاتی مبارزگونه داشته باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha
پرونده ها