به گزارش «سدید»؛ غلامعلی افروزاسلام از ابعاد گوناگونی به موضوع ازدواج پرداخته و از دیدگاههای مختلفی بر آن تأکید کرده است. از نظرگاه اجتماعی، ازدواج مهمترین موضوعی محسوب میشود که در تعالیم آسمانی اسلام به آن پرداخته شده است. پیشوایان دین آن را ضامن بقای نسل انسان از راه مشروع میدانند و به عنوان مهمترین عامل امنیت عرضی و عفت عمومی بر آن تأکید کردهاند.
امروز مشکلات و مسائل متعددی بر سر راه جوانان وجود دارد که سبب کاهش آمار ازدواج در میان آنان شده است. در بروز این مشکلات نمیتوان یک فرد یا نهاد را مقصر دانست، بلکه عوامل فرهنگی و اجتماعی زیادی دست به دست هم دادهاند تا بهرهمندی از این سنت الهی را برای جوانان دشوار کند.
در راستای بررسی موضوع نهاد خانواده و مشکلات و دغدغههای جوانان در مورد ازدواج به گفتوگو با غلامعلی افروز، استاد روانشناسی دانشگاه تهران و رئیس اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت، پرداختهایم که مشروح آن را میخوانید و مشاهده میکنید.
نهاد خانواده چیست و باید به چه موضوعاتی بپردازد؟
خانواده تنها نهاد فطری، طبیعی، بیبدیل و جاودانه برای انسان است. دیگر نهادهای اجتماعی مثل آموزش و پرورش، آموزش عالی، بهداشت، بازرگانی و ... برای بقا، دوام، تعالی و تحکیم خانواده هستند؛ چراکه خداوند متعال خانوادهآفرین است و او وزارتخانه ایجاد نمیکند. خانواده دارای دو رکن اساسی زن و شوهر است. در این میان فرزندان رکن خانواده نیستند، بلکه آنها میهمان خانواده هستند. خداوند مهربان در قرآن کریم در سوره مبارکه شورا میفرماید: «من به هر زوجی که اراده کنم، دختر و یا پسر، هر دو و یا هیچ کدام را هبه میکنم». پس، فرزند نوعی هبه است و فرزندان میهمان ما هستند تا آنها را برای تشکیل خانواده در آینده آماده کنیم.
بنابراین، خانواده از دو رکن زن و شوهر یعنی کفو تشکیل میشود. خداوند متعال احد است و صمد و کفوی ندارد. خداوند کفوآفرین است. کفو یعنی عروس و داماد و زوج و چنانچه تمامی سنگهای دنیا را بشکافیم، اتمهای آن به یک اندازه مثبت و منفی هستند. در عالم نباتات همه موجودات نر و ماده هستند. در میان حیوانات نیز به توازن تمامی آنها نر و مادهاند. در حوزه انسانها و قلمروی خلقت انسان نیز همه دختر و پسر آفریده میشوند. خداوند متعال عروس یا داماد زاپاس نمیآفریند. یعنی چنانچه جنگی رخ دهد یا کشتاری در جهان صورت گیرد مهم نیست. خداوند همه چیز را زوج میآفریند و فلسفه خلقت بر زوجیت استوار است. امام علی(ع) میفرمایند: «فرزندان را برای فردا تربیت کنید»؛ یعنی فرزندان را آماده کنید تا فردا در جایگاه عروس و داماد قیام کنند و پدر و مادر شوند. اگر عروس و داماد دلآرام شوند، یقینا محصل، دانشجو، استاد، مهندس، دکتر و تاجر موفقی میشوند.
این سخن بدان معناست که وقتی که زن و شوهر به داخل خانه میروند، باید هر زمانی که اراده کردند، دارای فرزند شوند، اما باید به یاد داشته باشند که خداوند فرزند را به عنوان هبه، امانت و هدیه به آنان میبخشد تا آنها را برای فردا و آینده به عنوان عروس و داماد تربیت کنند. باید خانواده را به آموزشگاه و دانشگاه عروسپروری و دامادپروری تبدیل کنیم. بهترین نوع یادگیری، مشاهدهای است. فرزندان باید رفتار پدر و مادر را مشاهده کنند و آن را فرابگیرند تا درک درستی از مفهوم عروس و داماد داشته باشند. اگر چنین شد، مقوله طلاق در دنیا به حداقل میرسد؛ چراکه در چنین شرایطی جاذبهها بیشتر میشود. به همین دلیل خانواده تنها نهاد فطری بشر است. همه چیز را باید در خانواده ببینیم و برای آن بخواهیم، یعنی کودک، نوجوان، جوان، زن، مرد و دختر همه در خانواده هستند و باید همه چیز را برای آنها بخواهیم. اصل دهم قانون اساسی ما چنین مقرر میدارد که همه برنامههای دولت و مجلس باید خانوادهمحور و برای بقای خانواده و تحکیم آن باشد.
برای مثال باید یخچالی تولید شود که زوجهای جوان بتوانند آن را تهیه کنند. حتی وزارت صنایع میتواند شرایطی را فراهم کند تا یخچال و دیگر لوازم خانگی به صورت رایگان در اختیار زوجهای جوان قرار گیرد. همچنین آموزش و پرورش باید فرزندان را برای حضور در خانواده تربیت و کمک کند تا فرزندان آموزش ببینند. همچنین خانواده باید پزشک خانواده و روانشناس و مشاور خانواده داشته باشند. بنابراین، خانواده باید محور تمامی برنامههای جهان باشد؛ چراکه مرکز ثقل جهان است.
تعاریف متعددی که از ازدواج و تشکیل خانواده در دنیا وجود دارد را چگونه ارزیابی میکنید؟
متأسفانه طی چند سال اخیر بعضی از رسانههای مجازی بهویژه گوگل از کلمه خانواده و واژه مقدس زوج و همسران کمتر بهره میبرند. به جای همسران از واژههایی همچون پارتنر و ... استفاده میکنند و واژه خانواده را به کار نمیبرند، اما ما تأکید میکنیم که از واژه خانواده استفاده کنیم. خانواده نیز فقط از ازدواج زن و مرد حاصل میشود، یعنی مردی که با مرد دیگری زندگی میکند خانواده نیست و چنین افرادی خانواده را به سخره گرفتهاند و بعدها پشیمان و افسرده میشوند. بسیاری از آنان در آینده زندگی خود دست به خودکشی میزنند. زنی که با زنی دیگر زندگی میکند خانوادهای را تشکیل ندادهاند، بلکه دو زن هستند که در یک اتاق زندگی میکنند ولو اینکه این موضوع در آمریکا و اروپا قانونی باشد. اینها به هیچ وجه خانواده و حتی شبهخانواده نیستند. شبهخانواده زمانی است که فردی با همسر خود زندگی میکند و به دلیل نداشتن فرزند، فرزندانی را از نهادهای شبانهروزی و بهزیستی به خانه میآورد و با آنها زندگی کنند. ازدواج زن با زن و مرد با مرد، آفتهای یک جامعه در گستره جهان هستند.
از سال ۱۹۷۰ ازدواج مرد با مرد و زن با زن تا حدودی در جهان رواج پیدا کرد، اما اکنون در حال کاهش است و جمعیت چنین ازدواجهایی در دنیا به کمتر از یک پنجاهم، شصت سال پیش رسیده؛ چراکه بشر روز به روز بهتر میفهمد که این کار خلاف فطرت و نیز سلامت روانی و زیستی بشر است. متأسفانه برخی کشورها با عجله چنین قانونی را آن هم به بهانه آزادی فردی وضع کردند. چنانچه انسان خلاف فطرت خود انتخاب کند، با مشکل مواجه میشود. ازدواج یک نیاز فطری و ضرورت اجتماعی است و اگر هر فردی عمداً ازدواج نکند، با تجارب ناخوشایندی همچون وسواس، افسردگی، بدبینی، توهم و پریشانی شخصیت مواجه میشود. برخی افراد قصد دارند، اما فرصت آن پیش نمیآید. رغبتی که برای ازدواج هست، انسان را سالم نگاه میدارد. رغبت، نگرش مثبت و شوق ازدواج انسان را سالم نگاه میدارد. فردی که نمیخواهد ازدواج کند، به رغم اینکه فرصت ازدواج را دارد، مشکل پیدا میکند. به همین دلیل هر فردی که عمداً ازدواج نکند، با مشکلات فراوانی مواجه میشود؛ چراکه نیاز فطری بشر است و چه بخواهیم و چه نخواهیم خداوند متعال انسانها را به صورت بالقوه عروس و داماد آفریده و این قاموس طبیعت است. بقای هستی در قابلیت عروس و دامادی بشر است و در غیر این صورت جهان میلیونها سال پیش از بین رفته بود.
حال اگر هیچ زوجی نخواهند که فرزند داشته باشند، بقای نسل بشر از بین میرود. اگر ۸۰ میلیون جمعیت ایران تصمیم بگیرند که فرزند نداشته باشند، به یک قرن هم نمیرسد که شاهد انقراض جمعیت کشور خواهیم بود. ازدواج مردها با یکدیگر و نیز ازدواج زنان با هم موجب میشود تا کمتر از نیم قرن نسل بشر رو به انقراض برود و جوامع مختلف دچار انقراض و اضمحلال شوند. ازدواج برای کشور ضروری است؛ چراکه جمعیت سالم، صالح، پویا، هوشمند و خلاق سرمایه حقیقی و معنوی همه دولتهاست و برای اینکه این سرمایه را قدر بدانیم، باید فرزندان سالمی داشته باشیم. فرزندان سالم نیز حاصل ازدواج ماندگار و پربرکت هستند. مقوله ازدواج دو مرحله دارد؛ انتخاب دقیق با هدف آرامش و نیز عروسی ساده. زوجین با یکدیگر ازدواج میکنند تا به هم آرامش دهند. در چنین شرایطی اگر ازدواج ماندگار شد، احساس داشتن فرزند نیز ایجاد میشود که نوعی حس روانی و نیاز عاطفی است.
فرزندآوری نیاز عاطفی و روانی و اجتماعی بشر است. به همین دلیل دولتها باید پیشبینی و امنیت روانی زوجین را تأمین کنند. امنیت و آرامش روانی و معیشت زوجها باید تأمین شود. مسکن یکی از نیازهای معیشتی زوجین است. در کشورهای مختلف سالیان سال است که برای تأمین مسکن راه حلهای مختلفی ارائه شده و این پیشبینی بهترین راه حل است. اصل همه یا هیچ صحیح نیست. اینکه دولت آپارتمان احداث کرده و آن را به صورت قسطی در اختیار افراد قرار دهد، پاسخگوی زوجهای جوان نیست. برای مثال در شهر شلوغی مانند لندن، شهرداری در مرکز و یا اطراف شهر خانههای ۴۰ تا ۵۰ متری احداث میکند. این روند در کل کشور تداوم پیدا کرده و گاهی ۵۰ منطقه شهرداری هر کدام هزار خانه احداث میکنند که در مجموع نزدیک به ۵۰ هزار خانه طی مدت یک یا چند سال ساخته شده است. سپس، این خانهها را برای مدت پنج تا ۱۰ سال با حداقل اجاره به زوجهای جوان اجاره میدهند. این زوجها نیز در این مدت شاغل شده و با کمک دولت و نیز وامی که از سوی بانکها به میزان ۹۰ درصد قیمت خانه دریافت میکنند، صاحب خانه میشوند و سپس آن خانه را در اختیار زوج بعدی قرار میدهند.
امروز خانههایی در لندن و دیگر شهرهای انگلستان وجود دارد که ۶۰ سال است به همین صورت در اختیار زوجهای جوان قرار میگیرد و هنوز مانند روز اول زیبا و تمیز است. این خانهها طبق آئیننامه دولت برای مدت معینی در اختیار زوجهای جوان قرار میگیرد، اما تمامی زوجها تلاش میکنند تا پیش از پنج سال شغلی را به دست بیاورند و با وام ۹۰ درصدی قیمت خانه، که بانکها در اختیار آنها قرار میدهند که با سود چهار درصد و همانند وام قرضالحسنه است، صاحب خانه شوند. امام علی(ع) میفرمایند: «هوشیار باشید تا بیگانگان در عمل به اسلام از شما پیشی نگیرند». بانکهای انگلیسی و اروپایی وامهای بلندمدت ۱۵ و ۲۰ ساله در اختیار زوجهای جوان قرار میدهند و زوجها با تهیه ۱۰ درصد قیمت خانه و وامهای بلندمدت صاحب خانه میشوند. البته این خانهها تا زمان بازپرداخت وام در رهن بانک است، اما خانوادهها پس از مدتی که درآمد بیشتری کسب کردند، میتوانند قرض خود را بپردازند و صاحب خانه بهتری شوند. ما نباید خانهها را به صورت صد درصد به مالکیت دیگران دربیاوریم، بلکه باید آنها به صورت اجارهای بین ۵ تا ۱۰ سال و ارزان در اختیار زوجها باشد و در این فاصله نیز بانکها به هر عروس و دامادی که بتوانند ۱۰ درصد هزینه و قیمت یک آپارتمان را تهیه کنند، ۹۰ درصد قیمت خانه را در بازپرداختهای بلندمدت ۲۰ ساله و با سود چهار درصد وام بدهند. این کار در کشورهایی مانند آمریکا، کانادا، انگلستان، آلمان، فرانسه و ... با تفاوت جزئی انجام میشود.
امام علی(ع) میفرمایند: «انسان عاقل باید از تجارب ارزشمند تمامی انسانهای دنیا استفاده کند». ما باید از تجارب دیگران استفاده و تأمل و تفکر کنیم. برای مثال دو میلیون مسکن در کشور احداث کردهایم، آیا مشکل مسکن و ازدواج زوجهای حل شده است؟ وام ازدواجی که به جوانان اعطا میشود، آنان را از اول زندگی بدهکار میکند. باید مسکن را به صورت اجارهای ارزان قیمت در اختیار زوجها قرار دهیم و ضمن طی کردن مبلغ اجارهبها و آگاه کردن جوانان از افزایش ۱۰ درصدی اجارهبها در هر سال و نیز پرداخت هزینه آب و برق و گاز از سوی آنان، زمینه را برای زندگی راحت و خانهدار شدن آنها در آینده فراهم کنیم. بنده بارها این مسئله را با مسئولان ارشد نظام در میان گذاشتهام و مسئولان نیز آن را تأیید کردهاند، اما مشکل این است که این برنامه تحقق پیدا نمیکند؛ چراکه کج سلیقگیها بیشتر است. برای مثال ۲۲ منطقه در تهران وجود دارد. دولت باید شهردارهای این مناطق را گرد هم جمع کند و از آنان بخواهد تا در هر جا که میتوانند برای زوجهای جوان خانه احداث کنند. چنانچه هر منطقه بتواند هزار خانه ۵۰ تا ۶۰ متری احداث کند، در مجموع ۲۲ هزار خانه ساخته میشود و میتوان آنها را در اختیار زوجهای جوان قرار داد. روند احداث این میزان خانه طی هر سال افزایش پیدا میکند و این طرح میتواند از سوی شهرداران تمام شهرهای کشور اجرا شود. شهرداریها میتوانند این خانهها را به صورت اجاره در اختیار زوجهایی قرار دهند که در ابتدای زندگی از عهده خرید خانه برنمیآیند. دولت این خانهها را به مدت پنج سال در اختیار زوجهای جوان قرار دهد و طی این مدت نیز بانکها به اعطای وام ۹۰ درصدی به آنان اقدام کنند تا بتوانند با تهیه ۱۰ درصد قیمت خانه، صاحب خانه شوند. بانکها نیز تا زمان بازپرداخت وامهای بلندمدت ۲۰ ساله خانه را در رهن خود نگاه دارند و پس از بازپرداخت وام، مالکیت خانهها را به صاحبان آنها تحویل دهند.
امروزه راههای اساسی برای تأمین مسکن و نیازهای ابتدایی زوجهای جوان وجود دارد. بنده تجارب ارزشمندی را از نحوه تأمین معیشت سالم برای زوجین کسب کرده و ارائه دادهام که میتوان آنها را در کشور اجرا کرد. لازمه این مسئله ایجاد یک وزارت غنی، قوی و پراقتدار خانواده است که همه امور خانواده از طریق آن انجام شود. این وزارتخانه میتواند با تجمیع بخش اعظمی از سازمان ورزش و جوانان، سازمان بهزیستی و معاونتهای زنان و خانواده ریاست جمهوری، بخشی از صندوق بازنشستگی، تأمین اجتماعی و ... تشکیل شود. مشکل افرادی که قصد تشکیل خانواده دارند قابل حل است و جای نگرانی زیادی نیست. به رغم همه گرانیها، این کار مقدور است. بانکها میتوانند حتی به شهرداریها وام بدهند تا آنها این خانهها را بسازند. سپس، وام بانکها را طی چند سال بپردازند. امثال بنده توان نوآوری، خلاقیت و حل مسئله را در خود دیدهایم و میتوانیم معضل خانوادهها و ازدواج جوانان را به راحتی حل کنیم.
به نظر میرسد که دولت برای حل مسئله ازدواج، به لحاظ اقتصادی کاری انجام نمیدهد. خانوادهها به ویژه اقوام و آشنایان چگونه میتوانند جوانان را در امر ازدواج یاری کنند؟
در این زمینه برنامههای خوبی در نقاط مختلف دنیا انجام میشود. این نوع اقدامات در برخی از آشنایان و خانوادههای ایرانی نیز مشاهده میشود. البته گاهی اوقات برخی افراد به چنین کارهایی خرده میگیرند و انجام آن را بد میدانند، اما این نوع کمکها بد نیست و باعث تقویت زندگی زوجهای جوان میشود. به یاد دارم در ایام قدیم وقتی که همراه با پدر به عروسی اقوام و آشنایان میرفتیم، پیش از ورود به محل مراسم، یک اتاق و شبهدفتری در محل مراسم بود که چند ریشسفید در آنجا نشسته بودند و در کنارشان نیز یک جعبه شیرینی به همراه یک جعبه بزرگ پول قرار داشت. هر فرد میهمانی که وارد مجلس عروسی میشد به این اتاق میرفت و ضمن برداشتن شیرینی، مبلغی را به عنوان هدیه در جعبه قرار میداد و نام او به همراه میزان هدیه پرداختی از سوی ریشسفیدان ثبت میشد. در پایان نیز ضمن شمارش مبلغ جمعآوریشده، آن را صورتجلسه میکردند و با استفاده از همین روش هزینه عروسی و حتی فراتر از آن هزینه تهیه لوازم خانه و اجارهبهای مسکن تأمین میشد.
این کار در بسیاری از کشورها انجام میشود. برای مثال بنده زمانی به مدیرعامل وقت بانک ملی، که بانک ارشد کشور است، پیشنهاد افتتاح حسابی را با عنوان حساب هدایای مجمع عمومی بانکهای ایران (چه خصوصی و چه دولتی) دادم تا ضمن اطلاعرسانی این جریان در یکی از روزنامههای معروف کشور، به هر یک از زوجهای جوان در آن زمان ۱۰ میلیون تومان از محل تبلیغات بانکها هدیه اعطا شود که این مبلغ در حال حاضر میتواند به ۱۰۰ میلیون تومان برسد. از این طریق زوجهای جوان میتوانند برای تأمین لوازم زندگی و مسکن خود اقدام کنند. مجمع کارخانهداران کشور و اقوام و آشنایان عروس و داماد نیز میتوانند چنین امکانی را ایجاد کنند.
در لندن فروشگاه بسیار معروفی وجود دارد که برای تهیه لوازم مورد نیاز زوجهای جوان اقدام میکند. این فروشگاه فهرست اقلام مورد نیاز عروس و داماد را دریافت میکند و اجناس ارزانقیمت و درجهیک را که از سوی میهمانان و اقوام عروس و داماد به عنوان هدیه تهیه میشود، در اختیارشان قرار میدهد. این فروشگاه دارای دپارتمان عروسی است که ثبتنامکنندگان در آن میتوانند از تجهیزات و لوازم آن برای آغاز زندگی استفاده کنند. این دپارتمان اقوام، آشنایان و دوستان عروس و داماد را از طریق ایمیل در جریان مراسم و فهرست مورد نیازشان قرار میدهد. البته این شیوه شبیه همان اعطای جهیزیه در کشور ماست که با مدلی دیگر انجام میشود. فروشگاههای بزرگ کشور میتوانند از این الگو استفاده کنند و اجناس درجهیک و فاقد هرگونه تقلب را در اختیار زوجهای جوان قرار دهند. امام علی(ع) میفرمایند: «انسان باید از تجربه موفق دیگران استفاده کند». استفاده از این روش میتواند لوازم درجهیک را در اختیار زوجهای جوان قرار دهد تا آنان به سمت خرید لوازم تقلبی در بازار نروند.
یکی از معضلات کشور تقلب و فروش اجناس تقلبی است که مشکلات فراوانی را برای زوجهای جوان ایجاد میکند و موجب ایجاد حس ناامنی در آنان میشود. در کشور ما نیز رسمی با عنوان پاتختی وجود دارد که فردای روز عروسی، میهمانان و اقوام عروس و داماد هدایایی را به آنان تقدیم میکنند که یکی از مشکلات آن این است که احتمال دارد بدون هماهنگی هدایایی شبیه به هم در اختیار عروس و داماد قرار گیرد و حتی ممکن است هدایایی به آنها داده شود که جزء ضروریات زندگیشان نباشد. بنابراین، اشکالی وجود ندارد که از تجارب اروپاییها و آمریکاییها و حتی رسوم گذشته خود استفاده و به منظور یاری جوانان در برپایی ازدواج و تشکیل خانواده اقدام کنیم.
چگونه دوباره به دگردوستی و نوعدوستی، که در گذشته از زوجهای جوان دستگیری میکرد، دست پیدا کنیم؟
ایجاد وزارت خانواده موجب طراحی چنین برنامههایی برای زوجهای جوان میشود. امروزه در دنیا اتفاقات زیبایی در رابطه با ازدواج جوانان رخ میدهد که میتوانیم از تجارب کشورهای مختلف استفاده کنیم. هیچ تردیدی در حل مشکل ازدواج جوانان وجود ندارد، منتها شلوغکاری صورت میگیرد، یعنی یکباره احداث دو میلیون مسکن را اعلام میکنیم که در نهایت ۱۰۰ هزار خانه نیز ساخته نمیشود و آنها نیز مشکلات فراوانی همانند عدم تأمین برق، آب و ... دارند.
بسیاری از افراد مسکنهای اعطایی را پس از شش ماه یا یک سال رها میکنند و آنها را اجاره میدهند و یا میفروشند و هیچ نظارتی بر آنها وجود ندارد؛ در صورتی که در کشورهای اروپایی فقط عروس و داماد میتوانند از این خانهها استفاده کنند و هیچ زوجی حق اجاره دادن و فروش آنها را ندارد. باید به گونهای بر این موضوع نظارت کرد تا مسکن فقط به زوجهای جوان داده شود؛ همانند هتلهای مختلف که اتاقهای خود را فقط در اختیار افرادی قرار میدهد که آنها را رزور کردهاند. اکنون طرحهای احداث مسکن در کشور پاسخگوی نیاز زوجهای جوان نیست. طرحهای زیادی همچون مسکن مهر و ... در کشور اجرا و نیز زحمات زیادی برای آنها کشید، اما در نهایت پاسخگوی نیاز جوانان نبود. بسیاری از افراد مسکنهای خود را به دلیل مشکلات فراوانی همچون فقدان آب، برق و گاز فروختند و هیچ نظارتی بر ساخت آنها وجود نداشت. همچنین، مسکنهای احداثشده با مشکلات فراوانی همچون عدم استحکام و ... مواجه هستند؛ در صورتی که طرحهای مسکن در کشورهای اروپایی برای احداث مسکنهایی با عمر صد سال در نظر گرفته میشود.
متأسفانه بسیاری از مجتمعهای مسکونی کشور با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. عدم استحکام، فقدان امکانات اولیه و ... از جمله آنها هستند. این مسئله ناشی از اقدامات عجولانه برای تولید مسکن در کشور است. نمیتوان با اقدامات ضربالاجلی و بدون اندیشه و برنامهریزی طرحهای موفقی را اجرا کرد. باید این طرحها حداقل ۱۰۰ سال دوام داشته باشد و خانهها از استحکام لازم برخوردار و در برابر زلزله مقاوم باشند.
زوجهای جوان برای ماندگاری زندگی مشترک و دستیابی به آرامش چگونه باید رفتار کنند؟
ازدواج در دنیا یک هدف بیشتر ندارد و هدف اصلی آن رسیدن به آرامش به معنای تجربه خوشبختی است. انسان خوشبخت کسی است که از سویدای قلبش احساس آرامش کند. آرامش لحظهلحظههای امروز و مسیر است نه مقصد. ما از خدا در نماز طلب مسیر میکنیم. مسیر خوب ما را به مقصد خوب میرساند. دیروز تاریخ است و ما باید از تاریخ عبرت بگیریم. فردا راز ناگشوده است و باید به فردای بهتر امید داشته باشیم و قدر لحظههای امروز را بدانیم. چون غایت ازدواج رسیدن به آرامش است و نتیجه قهری آن، ارضای مشروع غرایز جنسی است و فرزندآوری و از تنهایی درآمدن نیز نتیجه آن محسوب میشود. متأسفانه وقتی میخواهیم ازدواج کنیم به نتایج و فروع آن همچون سن، قد، وزن، تحصیلات، مسکن، اقتصاد، چهره پدر و مادر و ... میاندیشیم.
اصل در ازدواج، دختر و پسر و نیز قدرت و قابلیت آرامشبخشی آنهاست. چنانچه زوجین به یکدیگر آرامش ندهند، به نزاع با هم میپردازند. مواردی همچون اقتصاد، زیبایی و ... در زندگی جزء فرعیات است. سن زیستی مهمتر از سن تقویمی و سن روانی مهمتر از هردوی اینهاست. متأسفانه بسیاری از افراد هنگام ازدواج فقط به فکر فرعیاتی همچون تحصیلات، ثروت و ... هستند. یعنی با فروع ازدواج و زندگی میکنند که نادرست است. زوجهای جوان باید طبق اصول با یکدیگر ازدواج کنند تا مطمئن باشند که طرف مقابل آنها آرامشدهنده است. زمانی که این اصل در ازدواج فراموش میشود، فراوانی طلاق بالا میرود؛ در حالی که در انتخاب باید به قابلیت آرامشآفرینی یکدیگر توجه کنیم.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا