به گزارش «سدید»؛ در تقویم جمهوری اسلامی ایران ۸ آبان، روز «نوجوان» نام گرفته است. نوجوانی دوره بسیار پراهمیت و حساسی است و از همین روی والدین باید نسبت به این دوره توجه داشته باشند. یکی از موارد مهم این دوره، تربیت دینی نوجوانان است؛ خاصه آنکه پسران نوجوانان در ۱۵ سالگی مکلف میشوند.
تربیت دینی از موارد پراهمیتی است که باید خانوادهها و آموزش و پرورش نسبت به آن حساس باشند و متناسب با زبان روز فرزندان خود را پرورش دهند. باید توجه داشت شیوه تربیتیای که خود والدین با آن رشد کردند جوابگوی نسل امروز نیست و باید متناسب با تغییر روزگار، زبانها و روشها نیز تغییر کند.
به همین مناسبت در گفتوگو با سیده معصومه طباطبایی، کارشناسی ارشد روانشناسی، دکتری فلسفه و کلام و سطح ۳ تفسیر علوم قرآنی به موضوع تربیت دینی در دوره نوجوانی پرداخته ایم که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانید.
چه حساسیتهایی در روند تربیت دینی نوجوانان باید مورد توجه باشد؟
مؤلفههای بسیاری در تربیت دینی اثرگذار است و توصیههایی در دین اسلام به ضرورتِ تربیت وجود دارد و در سیره اهلبیت(ع) نیز بر این موضوع بسیار تأکید شده است. بحث وراثت، ساختار اجتماعی، نظام آموزش و پرورش و اراده خودسازی که هر فرد دارد بر تربیت عام یک فرد تأثیرگذار است. خانواده با جایگاه خاص خود در تکوین شخصیت کودکان نقش بسیار مهمی دارد. خانواده باید بداند که نسل آنها و فرزندانشان از دو زمان متفاوت با اقتضائات، سلایق و خواستههای مختلف هستند.
باور به این مفهوم و ایجاد آن برای نوجوان میتواند سبب ایجاد یک ارتباط خوب شود. بسیاری اوقات شکاف بین والدین و فرزندان وجود دارد به دلیل به نتیجه نرسیدن والدین است که نمیدانند دوره و بایستههای تربیتی آنها با فرزندانشان متفاوت است و فرزندان آنها نیز از این مسئله رنج میبرند.
این موضوع باعث میشود تا چیزی که والدین به عنوان مسائل تربیتی به خصوص مسائل تربیت دینی ارائه میدهند، یک برداشت ناصحیح و جمود در گذشته باشد و به همین دلیل نوجوانان این موضوعات را نمیپذیرند. همچنین والدین بعضاً مفاهیم دینی را در یک قالب نادرست ارائه میدهند که باعث تعارض میشود.
اگر الگوی صحیح به نوجوانان ارائه نشود، ممکن است که اندیشه و افکار مهاجم آنها را به سمت و سویی که مطلوب والدین نباشد و به نوعی در تعارض با اعتقادات و ارزشهای خانواده باشد هدایت کند؛ زیرا فرزند بدون آموزش در برابر این افکار مهاجم بیدفاع است. در نتیجه ما باید آنها را با ارائه الگوی مناسب تجهیز کنیم
مطلب مهم دیگری که در روانشناسی به آن تأکید داریم این است که اگر بهترین مشاور و درمانگر هم در کنار هر فردی باشد و او را راهبری کند، زمانی به نتیجه میرسد که اراده تغییر در شرایط و ایجاد تحول در روان خود را داشته باشد.
این موضوع مربوط به اراده خودساز شخصیتی مؤثر در تربیت دینی نوجوانان است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل بعضی از آیات به این مطلب اشاره میکنند که آزادیای که همه انسانها به آن قائل هستند، به نوعی یکی از موهبات خداوند است. این موضوع ناشی از یک اصل طبیعی و تکوینی به نام «اراده» است که در وجود همه انسان وجود دارد. اگر انسان به مفهوم آزادی و اراده قائل باشد و از آن درست بهره ببرد، میتواند در مدار تربیتی قرار گیرد.
مربیان تربیتی اعم از والدین، آموزگاران و آموزش و پرورش زمانی میتوانند نوجوان را در مسیر تربیتی راهبری و همراهی کنند که بحث اراده خودساز شخصیت نوجوان را بپذیرند. یعنی با توجه به اقتضائات خاص نوجوان در هر سنی که میخواهد باور شخصیت و هویت خود داشته باشد، با پررنگتر کردن این مسئله او را هدایت کنند نه به صورت نصیحت، کنترلگری، ارعاب و تنبیه بخواهند ورود پیدا کنند.
موارد کاربردی در تربیت نوجوانان چیست؟
ابزار مهمی که در سیره اهلبیت(ع) در مسئله تربیتی وجود دارد این است که هویت و شخصیت فرزندانمان را در دوره نوجوانی به رسمیت بشناسیم و با پررنگ کردن این جایگاه، ارائه مسئولیت و راهکارهای مختلف دیگر، آنها را در مسائل مختلف تربیت دینی همراهی و ترغیب به همراهی با خود کنیم. اگر این اتفاق رخ دهد، وجدان روشن فرزندان و ضمیر پاک آنها در این دوره یقیناً آنها به سمت مسیر اصلی تربیت دینی هدایت خواهد کرد.
بحث هویتبخشی و ایجاد هویت در مسیر تربیتی دینی بسیار مهم است. این موضوع در سیره اهلبیت(ع) هم وجود دارد؛ نقل است که حضرت زهرا(س) گهواره فرزندان خود را تکان میدادند و شعرهایی که میخواندند و به حسنین(ع) میگفتند «اِشْبَهْ اَباکَ یا حَسَنُ وَ اخْلَعْ عَنِ الْحَقِّ الرَّسَنَ وَاعْبُدْ اِلهاً ذامِنَنِ وَلا تُوالِ ذَاالْإِحَنِ؛ حسن جان، شبیه پدرت علی باش. حق را به دار آویختهاند و تو طناب را از گردن حق باز کن. خدایی را که منتها بر سرت دارد را عبادت و اطاعت نما و با افراد کینه توز همراه و دوست مباش.»
محتوایی که ارائه میشود به نوعی الگوسازی میکند. در روانشناسی هم بیان میکنند که الگوسازی یکی از مؤلفههای تربیتی در دوره کودکی و نوجوانی است. در دوره نوجوانی بچهها عموماً به دنبال الگو هستند تا خود را شبیه به آن قرار دهند در نتیجه ارائه الگوی صحیح برای فرزندان در دوره نوجوانی بسیار مهم است.
اگر الگوی صحیح به نوجوانان ارائه نشود، ممکن است که اندیشه و افکار مهاجم آنها را به سمت و سویی که مطلوب والدین نباشد و به نوعی در تعارض با اعتقادات و ارزشهای خانواده باشد هدایت کند؛ زیرا فرزند بدون آموزش در برابر این افکار مهاجم بیدفاع است. در نتیجه ما باید آنها را با ارائه الگوی مناسب تجهیز کنیم.
شهید مطهری نکته دقیقی گفتهاند: «اگر ما میخواهیم به دین عمل کنیم ابتدا باید آن را یاد بگیریم.» امام صادق(ع) میفرمایند: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ اَلْوَرَعَ وَ اَلاِجْتِهَادَ وَ اَلصَّلاَةَ وَ اَلْخَيْرَ فَإِنَّ ذَلِكَ دَاعِيَةٌ؛ با غير زبان خويش مردم را دعوت كنيد، مردم بايد ورع،كوشش، نماز و خير شما را ببينند و اينها خود دعوتكننده باشند.»
همچنین در قرآن کریم آمده است: «لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ؛ چرا چيزى میگویید كه انجام نمیدهید» یعنی افراد از جمله والدین باید به آنچه که میگویند ابتدا خودشان عمل کنند. فرد وقتی در مسیر تربیتی میتواند موفق باشد که خود دغدغه این مسئله را داشته باشد. به این معنا که تا باوری در وجود والدین برای مسئله تربیتی دینی ایجاد نشود، نمیتوانند انتقالدهنده خوبی باشند. والدین باید ابتدا با مطالعه و کمک گرفتن از مشاورین دینی، فهم درستی از مسائل دینی داشته باشند تا بتوانند با رفتار و کلام خود فرزندان را در مسیر تربیت دینی هدایت کنند. در چنین شرایطی شاهد خواهند بود که فرزندان نسبت به مسائل دینی علاقه و التزام دارند. التزام به مسائل دینی از روی علاقه باید باشد نه به دلیل ترس از والدین، تنبیه و موارد دیگر؛ زیرا در غیر این صورت بعد از زمانی که آنها مستقل میشوند، مسائل دینی و عبادی را کنار خواهند گذاشت.
چه اشتباهاتی در مسیر تربیت دینی سبب رویگردانی نوجوانان میشود؟
مهمترین مسئله این است که ما جهانبینی صحیحی از اقتضائات زمان نداریم. در سیره پیامبران میبینیم که معجزات هرکدام و زبان ارائه مسائل اعتقادی آنها متناسب با عقل و فهم انسانهای زمان خود بوده است. این در حالی است که آنها یک مفهوم واحد را میخواستند که ارائه کنند. در نتیجه باید در مسیر تربیتی فرزندانمان با توجه به شناخت نیازهای زمانی آنها از رفتارهای نصیحتگونه، عتاب و عقاب پرهیز کنیم.
وقتی نوجوان ببیند که مفاهیم دینی در امورات روزمره آنها به کار میرود، در نتیجه اثر آن بسیار بیشتر از آن است که مدام صداقت، امانتداری و... تذکر داده شود. اگر فرزندی ببیند که پدر یا مادر نسبت به مسائل عبادی التزام و تعهد دارند، به موقع عبادت خود را انجام میدهند، نسبت به زمانهای نماز خود دغدغه دارند، در تعاملات فردی و بین فردی خود صداقت را رعایت و اصول و مبانی رفتاری دینی را رعایت میکنند؛ یقیناً اثر آن بیشتر از آن است که والدین بخواهند یکسری مفاهیم را به فرزندان خود دیکته کنند و دائماً مراقب آنها باشند و کنترل کنند.
چه نسبتی بین تربیت دینی و استفاده از ابزارهای روز وجود دارد؟
گاه خانوادهها تا پیش از همهگیری کرونا از دسترسی فرزندان خود به فضای مجازی و شبکههای اجتماعی جلوگیری میکردند اما در دوران کرونا همه به دلیل شرایط، ناگزیر بودند که از فضای مجازی و ابزارهای مرتبط استفاده کنند. باید توجه داشت که ما میتوانیم استفاده درستی از این ابزارها داشته باشیم.
بحث تربیت دینی به صورت خاص زمانی محقق میشود که والدین به این نتیجه برسند که باید فهم درستی نسبت به آموزههای دینی داشته باشند. باید درون آنها نسبت به مسائل دینی دغدغه وجود داشته باشد و خود به انجام مبانی دینی التزام داشته باشند تا بتوانند در گام بعدی با زبانی فارغ از زبان کلامی، یعنی با استفاده از زبان بدن و زبان تعاملی، آموزههای دینی را متناسب با اقتضائات زمان فرزند خود به آنها منتقل کنند
والدین ابتدا باید خود به فرهنگ استفاده از این ابزار التزام داشته باشند؛ به این معنا که آنها خود زمان زیادی را به وبگردی و گشت و گذار در رسانههای مختلف نگذراند؛ در غیر این صورت نمیتوان از فرزندان خود بخواهند که فرصت محدودی را برای استفاده از این ابزار صرف کنند یا استفاده بهینهای را از این فضا داشته باشند. بنابراین فرهنگسازی استفاده از این ابزارها بسیار مهم است.
ارائه یک سری از اطلاعات متناسب با ذائقه فرزند در گام بعدی است. امروزه وجود محتوای دینی در فضای مجازی در نسبت با گذشته بهتر است اما هنوز با ایدهآل فاصله دارد. همچنین ارسال یکسری پیامهای مفهومی متناسب با ذوق و سلیقه فرزند ما کمک میکند تا از این فضا برای برقراری ارتباط عاطفی مؤثر استفاده کنیم. زیرا اگر فرزندمان را در یک کانال تربیت دینی عضو کنیم، ممکن است که با ذائقه او متمایل نباشد که بخواهد این اطلاعات را بخواند یا استفاده کند.
این فضا و ابزار بهترین امکان برای برقراری ارتباط عاطفی غیرمستقیم والدین با فرزندانشان است. مثلاً مادرانی که کارمند هستند ساعتهایی برای فرزندان خود پیامهای عاطفی بفرستند و مناسبتهای مختلف را به فرزندان خود تبریک بگویند. ما بیشترین استفاده را زمانی میتوانیم از این عرصه ببریم که ارتباط عاطفی خود را به وسیله این فضا ارتقا دهیم و در گام بعدی از این ارتباط عاطفی استفاده کنیم؛ یعنی به طور غیرمستقیم میتوان از این فضا برای اینکه گامی در راستای تربیت دینی نوجوانان برداریم، استفاده کنیم.
سخن پایانی.
ضرورت بحث تربیت برای هیچکس پوشیده نیست و بحث تربیت دینی به صورت خاص زمانی محقق میشود که والدین به این نتیجه برسند که باید فهم درستی نسبت به آموزههای دینی داشته باشند. باید درون آنها نسبت به مسائل دینی دغدغه وجود داشته باشد و خود به انجام مبانی دینی التزام داشته باشند تا بتوانند در گام بعدی با زبانی فارغ از زبان کلامی، یعنی با استفاده از زبان بدن و زبان تعاملی، آموزههای دینی را متناسب با اقتضائات زمان فرزند خود به آنها منتقل کنند.
باید باور کنند که دورههای تربیتی در نسلهای مختلف و زمانهای متفاوت با یکدیگر متفاوت است و در نتیجه اقتضائات این نسل هم با یکدیگر تفاوت دارد؛ پس زبان ارائه مفاهیم هم باید متفاوت باشد.
وقتی این باور را در وجود خود ایجاد کردیم و آن را به فرزندمان ارائه دادیم که نسبت به جهان آنها شناخت داریم و باور داریم که جهانبینی ما متفاوت است، در نتیجه این شناخت است که میتوان با هم گفتوگو کرد. یعنی در گفتمان ما نسبت به مسائل دینی با فرزندانمان باید به دنبال زبان، بیان و علایق مشترک بگردیم.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا