«لوپتو» انیمیشنی با محتوای آموزنده و دینی و ساختاری جذاب است که به تازگی اکران شده و در یادداشتی به بررسی آن پرداخته‌ایم.

به گزارش «سدید»؛ فیلم‌های کودک در دهه شصت و هفتاد از گونه‌های پر مخاطب سینما بود، اما با گذر زمان این ژانر به فراموشی سپرده شد به‌نحویکه تولیدات این حوزه در سال به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسید! این مسئله باعث شد نسلی تربیت شوند که سینما برایشان دغدغه نیست، اما در دو سه سال اخیر، خوشبختانه شاهد اتفاقات خوبی در سینما هستیم و فیلم‌های این ژانر کمیت و کیفیت بهتری پیدا کرده‌اند. نمایش فیلم‌هایی «پسر دلفینی»، «لوپتو» و «بام بالا» نشان می‌دهد فیلمسازی این ژانر رونق خود را باز یافته و سبب آشتی تماشاگر با سینما شده است.

در این مجال نگاهی به لوپتو داریم.

داستان

فیلم داستان یک آسایشگاه بیماران روانی است. مسئول این آسایشگاه دکتری است که همراه پسر خردسالش تلاش می‌کند راهی جدید برای درمان بیماران بیابد. آن‌ها متوجه ظرفیت بیماران شده و کارگاه اسباب‌بازی‌سازی راه‌اندازی می‌کنند تا وسایل تفریحی وطنی تولید کنند؛ محصولاتی که علاوه بر سرگرمی برخی نکات آموزشی را نیز در خود دارند. موفقیت این کارگاه به مذاق افرادی که اسباب‌بازی‌های خارجی وارد می‌کنند خوش نمی‌آید و تلاش می‌کنند کارگاه اسباب‌بازی را تعطیل کنند...

داستان فیلم تمام شاخصه‌های قصه کودک را در خود جا داده، یعنی در بخش‌هایی از قصه به بحث فانتزی توجه شده و در بخشی دیگر به جذابیت کودکانه. در کنار این امتیازات پیام‌رسانی انیمیشن نیز زبانی کودکانه داشته برای همین مخاطب با آن ارتباط برقرار می‌کند. فیلم‌هایی نظیر «لوپتو» و «پسر دلفینی» نشان می‌دهد در کنار جذابیت بصری می‌توان روایتی از اتفاقات کودکانه داشت که به آموزش ختم شود.

ساختار

عباس عسگری کارگردانی این انیمیشن را انجام داده است. این فیلمساز جوان در کار‌های قبلیش تا حدی ظرفیت‌های خود در این عرصه را نشان داده بود، اما مطمئناً «لوپتو» بهترین کاری وی تا امروز است. البته پرواضح است که به واسطه گرافیک هنوز این کار با استاندارد‌های جهانی فاصله دارد، اما با توجه به بودجه‌ای که ساخت کار شده باید به سازنده تبریک گفت، زیرا هزینه ساخت این فیلم شاید یک صدم انیمیشن‌های مطرح جهان هم نباشد.

سینما‌ها

در ساختار این فیلم، بهره خوبی از رنگ برده شده، چون گوناگونی رنگ در انیمیشن یکی از الزاماتی است که در کار‌های گذشته از آن کمتر سوده برده می‌شد. برای مثال در انیمیشن «ناسور» که روایتی از عاشوراست رنگ‌های تیره و تصاویر خشن نه تنها مخاطب کودک را جذب خود نمی‌کرد بلکه بیننده را از خود فراری می‌داد. نکته بعد در فیلم، استفاده خوب از موسیقی است یکی دیگر از اهرم‌های جذابیت که کارگردان آن را فراموش نمی‌کند.

درباره موسیقی «لوپتو» یک نکته ظریف وجود دارد آنهم اینکه اجرای موسیقی شکلی کودکانه دارد. این رویکرد مغایر برخی آثاریست که در گذشته موسیقی را تنها در سرود می‌دیدند.

درباره شخصیت‌پردازی فیلم هم باید گفت که کارگردان تلاش کرده شخصیت‌های منفی هم به لحاظ بصری جذابیت داشته باشند. این برخلاف بسیاری از کار‌های قبل است که حتماً در آن نقش منفی باید زشت‌ترین تصویر را داشته باشد. این نکات نشان می‌دهد که انیماتور روی شخصیت‌پردازی اشراف داشته است.

«لوپتو» برای تمام شخصیت‌های صدا‌های خوب دارد. یعنی صدا جذابیت شنیداری دارد و اصطلاحا برای گوش آزاردهنده نیست. البته در کنار تمام نکات مثبت یک آیتم منفی هم در «لوپتو» وجود دارد؛ آنهم به تدوین کار برمی‌گردد، زیرا مونتاژ بهتر در برخی از لحظات فیلم، می‌توانست ضرباهنگ بهتری برای کار داشته باشد.

محتوا

این بخش از نقد به موضوعاتی بر می‌گردد که سال‌ها تبدیل به پاشنه آشیل آثار کودک شده بود. معمولاً در تولیدات سینمایی کودک به ویژه آثار تلویزیون راحت‌ترین کار توصیه اخلاقی به شکلی مستقیم بود. این روش باعث شده بود سال‌ها مخاطب کودک از آثار داخلی گریزان باشد، اما در «لوپتو» به هیچ وجه چنین اتفاقی را نمی‌بینیم. در کلامی دیگر در این فیلم، اشاره‌ای مستقیم به نکات اخلاقی نمی‌بینیم در حالیکه اثر به وفور موضوعات دینی – میهنی دارد. یکی از این توجهات، پرداختن به بحث شعار سال است. حمایت از تولید ملی اصلی‌ترین پیام «لوپتو» است. راه‌اندازی کارخانه اسباب‌بازی‌سازی نمود بارز این اتفاق است. در کنار این موضوع، اشاراتی دیگر به مباحث دینی را هم شاهدیم. برای مثال موضوع «نفس اماره» که در قالب فرشته به آن اشاره شده، یکی دیگر از ظرایف فیلم است.

سینما‌ها

نوع رابطه کودک با پدرش و همچنین روابط پدر با او، یکی دیگر از نکات آموزشی فیلم است. درضمن در «لوپتو» تذکرات اخلاق هم مورد توجه است. برای مثل نقد محصولات خارجی و استفاده از شخصیت‌های فرنگی در کارتون‌های کودک.

نکته بعدی که شاید کمتر به آن توجه شود شکل معماری در «لوپتو» است. آسایشگاه که یک مکان امن برای بیماران است معماری اسلامی – ایرانی دارد. این اشاره غیر‌مستقیم در حقیقت قادر است ذهن مخاطب را با داشته‌های وطنی آشنا کند بدون اینکه بخواهد مستقیم‌گویی داشته باشد.

فیلم‌هایی نظیر «لوپتو» جز الزامات برنامه‌سازی کودک است، زیرا در جهانی که تولیدات متنوع کودک روانه پرده و آنتن می‌شود به توجهی به این حوزه مثال روشن ازخودباختگی فرهنگی است که آسیب‌هایش به وفور جامعه را دچار لطمه خواهد کرد.

 

انتهای پیام/

منبع:ایکنا

ارسال نظر
captcha

چگونه رژیم‌صهیونیستی نابود می‌شود؟

طرحی که با طوفان الاقصی به کما رفت

آیا فقاهت شیعی اجازه حمله نظامی به مناطق مسکونی اسرائیل را می‌دهد؟

مشروعیّت مقاومت؛ از احکام اسلامی تا قوانین جهانی

افزایش صد برابری آثار دفاع مقدس عزم ملی می‌طلبد

دیالوگ‌های فرهنگی مبتنی بر سوءتفاهم شده است

ایده هویت‌گرایی؛ پاسخ به چرایی دین‌ستیزی در عصر حاضر

آیا موفقیت نظامی تل‌آویو به شکست سیاسی اسرائیل می‌انجامد؟

راهبرد رسانه‌ای؛ رمز موفقیت حزب‌الله

از بمب‌گذاری تا ترور

نویسنده‌ای که از قلمش لطافت و عشق می‌بارید

نصرت الهی حتمی است ولی جای کم‌کاری را نمی‌گیرد

امت و نقطه عطف تاریخ ایرانی

سند موسیقی راهگشا است

رتبه ۸۸ در قابلیت‌های سالمندی، شایسته ایران نیست

اطلاعات فروشی تلگرام برای از ما بهتران

زوال رژیم صهیونیستی در برابر مقاومت

سنجشی که به کمک آموزش نیاید، مفت گران است!

عبرت جبهه عربی دیروز، درس جبهه مقاومت امروز

اتحاد، اراده، مبارزه و توجه به تروریسم رسانه‌ای