حمیدرضا دالوند در نشست «هویت ملی ایران معاصر» مطرح کرد؛
حمیدرضا دالوند گفت: ما امروز باید به شاهنامه برگردیم. شاهنامه کتاب خرد است. باید برگردیم و دریابیم چه قدر در جامعه ما درباره خرد صحبت شده و کدام رفتار ما مبتنی بر خرد است؟ همچنین هر چه قدر از اَشه دور شویم به دروغ نزدیک می‌شویم و هر چه قدر در جامعه دروغ رواج پیدا کند از آرمان اصلی‌مان دور می‌شویم و این رسالتی که به تک تک ما برمی‌گردد.

به گزارش«سدید»؛ پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی چهارمین نشست از سلسله نشست‌های گفت‌وگوی انتقادی را با عنوان «هویت ملی ایران معاصر» را با سخنرانی موسی نجفی، یحیی فوزی، سیدمحمدرحیم ربانی‌زاده، آزیتا افراشی، سیروس نصراله‌زاده، مصطفی شهرآئینی، زهرا حیاتی و حمیدرضا دالوند برگزار شد. دبیری نشست نیز بر عهده مالک شجاعی جشوقانی است.

دکتر حمیدرضا دالوند گفت: تجلی اساطیری در تاریخ ما ظهور پیدا می‌کند. اگر هخامنشیان امروز برای ما دوره شکوه است، تجلی این شهریاری است. اگر دوره ساسانی برای ما تمدن‌سازی بود و در دوره صفوی و حتی امروز نیز در دوره جمهوری اسلامی شعار سعادت انسان را سر دادیم، می‌خواستیم انسانی که آرمانی، انسانی و ایرانی است و در پرتو خداباوری، تساهل و تسامح و شادی به سعادت برسد. 

او افزود: آنچه که از ایران باستان به امروز منتقل شده و در پی استمرار فرهنگی امروز روی دست ما مانده و وارث آن هستیم؛ در یک مثلث طلایی به نام ایرانیت، تفسیر ایرانی از اسلام (چه شیعه چه سنی خاصه تشیع) و زبان فارسی برای ما مانده است. این مثلث ظرفیت‌های عجیبی دارد و بزرگ‌ترین جرم ما در دنیای امروز در خاورمیانه وارث بودن همین زیربنای تاریخی عمیق است.

این استادیار پژوهشکده زبان‌شناسی با نگاهی به مطالبات انسان امروز ایرانی عنوان کرد: اگر بخواهیم دریابیم ایرانی کیست؟ ایرانی انسانی است که اگر در ایران زاده شد فقط عمر زیستی ندارد، بلکه وظیفه انتقال سه هزار بار تاریخ را دارد. اگر سه هزار سال بار تاریخ را فرض کنیم مطالباتی که امروز در جامعه مطرح می‌شود با این کلیشه و چارچوب نگاه کنیم می‌توانیم به حقانیت و نقد آن بپردازیم. من هیچ گونه زاویه‌ای با مسائل اقتصادی ندارم که امروز در جامعه ماست و مردم حق دارند، اما انسان ایرانی را نمی‌شود در چارچوب این مطالبات به حق کوچک اقتصادی و اجتماعی پایین خلاصه کرد. پس شانیت ایرانی چه می‌شود؟

حمیدرضا دالوند گفت: ما چه وظیفه‌ای در برابر مطالبات این انسان آرمانی ایرانی داریم؟ در این روزگار اگر بخواهیم فقط به خودمان نگاه کنیم و این انسان آرمانی و شانیت تاریخی را رها کنیم، آیندگان درباره ما جز خودخواهی توصیف دیگری نمی‌توانند بکنند. اگر بخواهیم واقعا به هویت ایرانی برگردیم باید هر گونه تغییر و تحول هر حرفی را که به ویژه در حوزه دانشگاه می‌زنید ناظر بر این هویت و رسالت تاریخی باشد.  

او ادامه داد: این رسالت در شاهنامه به خوبی تجلی پیدا کرده است، ما امروز باید برگردیم به شاهنامه، کتاب خرد که این مفاهیم را برای ما مشخص کرده است. باید برگردیم و دریابیم چه قدر در جامعه ما درباره خرد صحبت شده و کدام رفتار ما مبتنی بر خرد است؟ همچنین هر چه قدر از اَشه دور بشویم به دروغ نزدیک می‌شویم و هر چه قدر در جامعه دروغ رواج پیدا کند از آرمان اصلی‌مان دور می‌شویم و این رسالتی که به تک تک ما برمی‌گردد.

این پژوهشگر فرهنگ و زبان‌های باستانی اظهار کرد: امروز مشکلاتی که ما داریم نه فقط مشکلات داخلی است بلکه ما در صحنه یک نبرد بین‌المللی هستیم. گناهی که ما داریم وارث بودن همین ظرفیتی سه‌گانه ایرانیت، تفسیر ایرانی از اسلام (چه شیعه چه سنی خاصه تشیع) و زبان فارسی است امروز این مثلث را نشانه گرفتند. اگر ما امروز هر گونه نظر اصلاحی و نگاه تحولی درباره وضعیت کشور داریم باید به گونه‌ای باشد که این مثلث طلایی صدمه نبیند. در آن بستری ایرانی و ایرانی که مدنظر داریم در طول تاریخ قهرمان و پرچم اهمیت دارد. نگرانی امروز من به عنوان یک پژوهشگر در این است چرا باید به پرچم ایران و تاریخ‌مان توهین بکنیم؟ چرا امروز برای مطالبات کوچک بنیان‌های کهن ملی و میهنی را زیر پا بگذاریم.

حمیدرضا دالوند گفت: نگرانی این روزهای من برای تشیع است، تشیع و ایرانیت دو وجوه توامان است که کمرنگ شدن هر کدام از اینها به نابودی دیگری منجر می‌شود. این نکته مهم را نباید فراموش کنیم. حالا که امروز بحث مطالبات مطرح است، جامعه فرهیخته دانشگاهی باید مطالباتش را مبتنی بر تاریخ مطرح کند. ما هم مطالبه داریم، مطالبه ما هم به احیای هلال شیعی، اقتدار و شکوه هخامنشی است به همین دلیل که تورانیان امروز کشورهای تورانی را درست می‌کنند. چرا ما این قدر به مسائل کوچک فکر می‌کنیم. چرا ما نباید به فکر مسائل کلان ملی باشیم.

فرصت‌ها و تهدیدهای تاریخی حلقه پیوند ایرانیان 

در ادامه این نشست دکتر یحیی فوزی، استاد تمام علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی گفت: در ایران شاهد یکسری ارزش‌های مشترک دیرپای هستیم از جمله تاکید بر همزیستی بین اقوام مختلف ایرانی، تاکید بر وفق و مدارا، عدالت‌گرایی که جوهره اندیشه و فرهنگ ایرانی است. تاکید بر مبارزه با ظلم، سلطه‌گری، دروغ و خیلی از مسائل سوء اخلاقی جوهره ایرانی‌ها بوده که تحت تاثیر ارزش‌های کهن قرار داشت.

او افزود: اقوام مختلف ایرانی توجه خاصی به حافظ، سعدی و مولوی کاملا دیده می‌شود یعنی شخصیت‌های فرهنگی موضوعی است که اقوام بر آنها اشتراک نظر دارند. افتخار، همراهی و هم‌سویی در یکسری از آئین‌ها و مناسک خاص مانند نوروز، جشن‌های سده و مراسم مذهبی مانند محرم و عاشورا جزء هویت‌های مشترک همه ایرانیان است که در طول تاریخ شکل گرفته است. 

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بیان کرد: این همسویی و اشتراکات یک وضعیت خاصی را ایجاد کرده که به نوعی هم‌سرنوشتی را بین ایرانیان شکل داده است. بالاخره حضور در این جغرافیا باعث شده فرصت‌ها و تهدیدهای مشترک داشته باشند و این فرصت‌ها و تهدیدهای مشترک ایرانیان را به هم پیوند داده است.     

منبع: ایبنا

ارسال نظر
captcha
پرونده ها