به گزارش «سدید»؛ ادبیات از دیرباز یکی از مهمترین و متداول ترین شاخههای هنر بهشمار می آمده است؛ تا جایی که حتی با ظهور هنرهای جدید از رونق نیفتاده و در بسیاری از موارد زیرساخت دیگر هنرهاست. قصه و قصهگویی، یکی از نمودهای بارز هنرهای ادبی است.
قصه منعکسکننده دیدگاه انسان درباره جهان و عوامل ناشناخته پیرامون او، درون او و نیز وسیله انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات و تاریخ و هویت یک نسل به نسلهای دیگر است. با قصه نهتنها می توان انسان را با میراث فرهنگی و آداب جامعه خود و جهان آشنا کرد و قدرت تفکرش را پرورش داد؛ بلکه می توان زمینه خودسازی و جامعه سازی را در او فراهم کرد.
قصه و قصهگویی عمری به درازی پیدایش زبان و گویایی انسان دارد. شرح جنگها و تکاپوهای پدران، تلاش ها، دلهره ها و واگویه های مادران، قصهگوییهای دربار پادشاهان، نقالی افسانه گویان و پرده خوانان، اجرای تعزیهها، روحوضیها و دیگر هنرهای نمایشی نشان می دهد که زندگی انسان هیچگاه از قصه تهی نبوده است.
پژوهندگان بر این باورند که قصه از کلیدی ترین ابزار آموزش غیرمستقیم در دورههای مختلف تاریخی بوده است. میدانیم که یکی از مهمترین ابزارهای هدایت در قرآنکریم نیز قصه گویی است و خداوند در سورههای متعدد قرآن از این شیوه برای بیان مقصود خود استفاده کرده است. پیامبران نیز در تربیت انسانها علاوه بر تأکید بر رفتارهای صحیح انسانی- الهی در قالب الگوی رفتاری، از قصه برای جذب مردم، هدایت غیرمستقیم آنها و اثرگذاری بیشتر کلامشان استفاده کردهاند.
کودکان بهدلیل ماهیت و فلسفه وجودیشان از اصلیترین مخاطبان قصه ها هستند. قابلیت همذاتپنداری و عینی سازی مفاهیم انتزاعی در این نوع ادبی، کودک را بهطور ویژهای به قصه جذب می کند. قصه در کنار ارضای حس کنجکاوی، قهرمانپروری، تخیل، تفکر و جذابیتهای کلامی، بهصورت غیرمستقیم با ارائه الگوهای مثبت و منفی، مبانی شناخت خوبی و بدی را در وجود کودک نهادینه و ناخودآگاه او را برای انتخابهای صحیح در مسیر پرپیچ و خم زندگی تربیت میکند.
قصهها بهعلت زیبایی و نقشی که دربرانگیختن حس پرسشگری دارند و نیز آزادی عملی که به نویسنده، راوی و در مواردی شنونده می دهند، می توانند بسیاری از مفاهیم را به کودکان منتقل کنند. همچنین با توجه به جنبه غیرمستقیم آموزشیشان، نه تنها باعث جذب بهتر و سریعتر مفاهیم به ذهن و زبان کودک میشوند؛ بلکه فهم آن را عینیتر و سادهتر میسازند. به همین دلیل قصهگویی از مهمترین و بنیادیترین روشهای غیرمستقیم برای انتقال مفاهیم به دنیای مخاطبان بهویژه کودکان، بهشمار می آید.
به کمک قصه میتوان مفاهیم ساده، علمی، طبیعی و معنای واژگان و اصطلاحات را گاهی حتی بدون نیاز به توضیح به کودک منتقل کرد. همچنین برای پیشرفت مهارتهای ادبی، شنیداری، دینی، روانشناختی و تقویت رابطه و زیرساخت های اجتماعی میتوان از آن بهره برد.
یادآوری این نکته بجاست که با ظهور تلویزیون، رایانه و فضای مجازی، بسیاری از ما استفاده از تخیلمان را متوقف کرده ایم؛ در حالیکه قصه و قصه گویی به دنیای خیالمان بال و پر میدهد.
می دانیم که استفاده از فانتزی در خلق داستانها برای گروههای سنی مختلف بهویژه کودکان بسیار جذاب است تا جایی که این ژانر ادبی، بخش عظیمی از آثار تولیدی در حوزههای مختلفی، چون سینما، انیمیشن و کتاب را به خود اختصاص داده است. کودک با کمک فانتزی میتواند مرزهای محدود را بشکند و به دنیایی فراتر از چارچوب بسته اتاق و خانوادهاش پا بگذارد. این مهم به رشد خلاقیت و افزایش هوش فیزیونومی کودک کمک میکند و در آینده از او فردی همدل، جسور و تجربه گر میسازد و جرأت و جسارت اختراع، اکتشاف و هنرمندی را در او بیشتر میکند. استفاده از تشخیص و حیوانات مورد علاقه کودکان به شیوه متل ها، فابل ها و داستانهای آموزنده کهن و توجه به شخصیتهای مختلف داستانها و حکایات گوناگون که ارتباطی برونمتنی بین دنیای قصه و دیگر داستانها ایجاد میکند، از دیگر شاخصههای قصههاست.
در سه سده اخیر، کشورهای متعدد با توجه به ارزش انسان و ضرورت توجه به تربیت بهویژه در دوران کودکی و نوجوانی و نقش اساسی ادبیات در این گستره، کوشیدهاند فعالیتهای خود را بهصورت خاص در حوزه ادبیات کودک و نوجوان ازجمله تولید محتوا برای قصهگویی، این گوهر فراموششده در دوره مدرن معطوف کنند.
با توجه به فزونی یافتن ترجمه آثار داستانی غرب و شرق و تلاش برای تغییر نامحسوس هویت ملی در کودکان و نوجوانان، شایسته است فعالان عرصه کودک با توجه به نیازهای فعلی فرزندان ایران و در راه ترویج و تبلیغ ارزشهای والای انسانی و اسلامی در فضایی فانتزی و پرکشش با تأکید بر بایستههای ادبی برای جذب حداکثری کودکان و تقویت هویت ملی آنان در تولید ادبیات کودک به گزارههای زیر توجه کنند تا بتوانند نسل نو را با درایت و همراهی از این بزنگاه تاریخی به سلامت عبور دهند و از میراث فرهنگی معنوی ایران پاسداری کنند:
امکان همذاتپنداری با قهرمانان داستان
امکان حرکت بین متون تاریخی، ادبی و قرآنی (آشنایی با فراداستانها)
آشنا ساختن کودک با قهرمانان و نمادهای بومی و منطقهای
پرداختن به داستانهای عامه مناطق و توجه به اقلیمها و گویشهای مختلف ایران بزرگ
تلاش برای افزایش گنجینه واژگانی کودک
توجه به همسانی دنیای داستان با ویژگیهای ذهنی، کلامی و روانشناسی مخاطب
استفاده از ساختار داستانی مستحکم و پیرنگ قوی در جهت تقویت بنیادهای فکری و فلسفی کودک در گروههای سنی بالاتر و حرکت از قصه به سمت داستان
تقویت تخیل و افزایش حس خودباوری در کودک و...
امید است با توجه ویژه به این مهم، زمینه ساز رشدی فزاینده در تمدن ایران و اسلام باشیم.
/انتهای پیام/