گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مرضیه سهامیاحمد: امروزه در زمانهای زیست میکنیم که فقط با یک کلیک ساده، تمام اخبار و اطلاعات داخلی و خارجی در مقابل چشمانمان ظاهر میشود و به راحتی میتوانیم از هر چه بخواهیم آگاه شویم. اما دانستن اینکه پیش از این مردم چطور از اوضاع و احوال شهر و کشور و جهان پیرامونشان مطلع میشدند و چه کسانی این مسیر را هموار کرده و در این راه چه رنجهایی متحمل شدهاند، خالی از لطف نیست.
در میان رسانههای مختلف، روزنامه، رفیق دیرینه آدمهایی است که دنبال شناخت و آگاهیاند. ۴۱۹ سال از انتشار اولین روزنامه چاپی در جهان (به نام «مجموعهای از اخبار قابل توجه و به یاد ماندنی») میگذرد و هنوز هم افرادی هستند هر روز سراغی از این دوست قدیمی میگیرند و به این وسیله، اطلاعات خود را از محیط اطرافشان بهروز میکنند. امروز ۲۵ محرم سال ۱۴۴۶ هجری قمری و سالروز انتشار اولین روزنامه ایرانی است. به همین مناسبت این یاداشت قصد دارد مروری بر اولینهای مطبوعات ایران داشته باشد.
محققان و کارشناسان میگویند روزنامهنگاری فارسی از هند آغاز شده و نشریه «ایندیانا گازت» اولین نشریهای بوده که متن فارسی منتشر کرده. این نشریه در هشت صفحه به زبان انگلیسی عرضه میشد که یک تا دو صفحه آن مربوط به مطالب فارسی بود. نشریه «کلکوتا گازت» هم یک ستون ثابت از چهار ستونش را به زبان فارسی اختصاص داده بود که بیشتر مربوط به آییننامهها، احکام و فرمانها، آگهیهای خصوصی، شعرهایی از دیوان حافظ و آثار سعدی و ترجمه خبرهای خارجی بود.
«مرآتالاخبار» نخستین نشریه فارسی بود که «رام موهان روی» از اصلاحطلبان اهل بنگال، آن را در سال ۱۸۲۲ م (۱۲۳۸ ه. ق) در کلکته راه انداخت. این نشریه جمعه هر هفته منتشر میشد. رام در نخستین شماره هفتهنامهاش به اهمیت و جایگاه والای زبان فارسی در هند اشاره کرد و نوشت که این روزنامه را برای ترویج افکار خود راه انداخته. این نشریه به واسطه بازرگانان، مسافران و مأموران دولتی به ایران راه یافت و شاید اولین روزنامهای باشد که وارد ایران شده، ولی عمر آن یک سال بیشتر نبود.
چنانکه مورخان نوشتهاند بین سالهای ۱۸۲۲ تا ۱۸۳۷ میلادی، در هند نزدیک به ۹ روزنامه کاملاً فارسی و پنج روزنامه دو یا چند زبانه که یکی از زبانهای آن فارسی بود، منتشر میشد، در حالی که هنوز در ایران هیچ خبری از روزنامههای فارسی زبان نبود.
اما اولین کسی که روزنامه چاپی را به معنای امروزی آن در ایران باب کرد، بیشک میرزا صالح شیرازی است که با آوردن دستگاه چاپ به کشور، نشریهای تمام ایرانی به زبان فارسی منتشر کرد. میرزا صالح از دومین گروه فرنگرفتهها بود که در کنار تحصیل، مشغول یادگیری امور چاپ و انتشار روزنامه شد و در فکر این بود که پس از بازگشت به وطن، در راه آگاهی مردم کشورش بکوشد و با این کار، نامش را در تاریخ مطبوعات ایران جاودانه کند.
البته سالیان سال همه گمان میکردند نخستین روزنامهساز ایران، امیرکبیر است. تا اینکه چند محقق و پژوهشگر به نسخهای از قدیمیترین روزنامه ایران در موزه بریتانیا در لندن دست یافتند، از آن عکس گرفتند و در ایران چاپ کردند و بر همگان مشخص شد که اولین روزنامه ایرانی، «کاغذ اخبار» بوده؛ بنابراین میرزا محمد صالح شیرازی طلایهدار روزنامهنگاران یا بهتر است بگوییم روزنامهسازان ایرانی است. میرزا صالح در سال ۱۲۳۰ قمری به لندن رفت و حدود چهار سال در انگلستان بود. او در این مدت زبانهای انگلیسی و فرانسه و لاتینی، و بعضی فنون مثل شیشهسازی و ساختن مرکب چاپ و تهیه حروف مقطعه و حکاکی و... را فراگرفت. میرزاصالح پیش از بازگشت به ایران دستگاه چاپی خرید و به ایران فرستاد و سپس با تجهیزات دیگری که از روسیه آورده بود، در تبریز چاپخانه سنگی تأسیس کرد.
شاید این سوال به ذهنتان برسد که میرزا صالح سال ۱۲۳۵ به کشور بازگشت، اما چرا تاریخ اولین شماره کاغذ اخبار، ۱۲۵۳ قمری است؟ پاسخ این است که شاه و درباریان تصوری از مطبوعات و روزنامه نداشتند و میرزا صالح در تمام این مدت مشغول کسب رضایت شاهان قاجار بود و به تنهایی در صف مجوز نشر ایستاده بود. او بالاخره در دوره محمدشاه و صدارت ملاعباس ماکویی، موفق به انتشار نشریه شد.
نخستین شماره این روزنامه که در اصل ماهنامه بود، در دو ورق به چاپ رسید که بر سرلوحه اولین ورق، نشان دولتی بود و در پایین آن نوشته بود: «اخبار و وقایع شهر محرم الحرام ۱۲۵۳ که در دارالخلافه طهران است انطباع یافته». صفحه اول مختص اخبار ممالک شرقیه شامل اخبار دارالخلافه طهران و صفحه دوم مربوط به اخبار ممالک غربیه بود که خبرهایی از کشورهای ایتالیا، ینگه دنیا (آمریکا)، انگلند (انگلستان)، ترکیه و... را در خود داشت. دقیقاً مشخص نیست این نشریه تا چه سالی منتشر میشده، اما ظاهرا فقط سه سال عمر داشته است.
میرزا صالح علاوه بر نشریه، سفرنامهای نیز داشت که مشاهدات و تجربیات خود را از اقامت در انگلستان، و از نخستین برخوردها و آشناییها و شیفتگیهای ایرانیان با زندگی متجدد اروپایی شرح داده و برداشتها و استنباطهای کلی خودش را درباره این کشور و وضع اقتصاد و صنعت و فرهنگ آن بیان کرده.
میرزا صالح درباره روزنامه در انگلستان نوشته: «در انگلند علیالخصوص در لندن کاغذ اخبار را به تعجیل هر چه تمامتر به ولایت انگلند مصحوب کوچ (یعنی پست) میفرستند. به علاوه اینکه اموراتی که در کل دنیا واقع میشود مجمع مردم انگلند، بلکه اهالی انگریزی در هندوستان، اطلاع مییابند، وجوه عظیمه از بابت مخارج خراج کاغذ اخبار حاصل دولت انگلیس میشود. اولاً هر کاغذی را چهار پول سیاه خراج شاهی به دولت انگریز میدهند و ثانیاً هر که را خانه و اسبابی است که بخواهند به فروش رسانند و یا بخرند و هر کاری دارد بخواهد مردم را اطلاع دهد، در چاپخانه رفته موافق سطور اخبار اجرت به چاپخانه داده مطلب او را در کاغذ اخبار چاپ میکنند و کمترین وجهی که از برای مطالب مزبور به استادان چاپزن دهند، شش شیلینگ و نیم است و هر چه مطلب زیاده دارند زیادة وجه اجرت را به استادان داده و به علاوه اینکه از هر کاغذ اخبار چهار پول سیاه خراج دیوانی میگیرند...»
همچنین راجع به خرید و تهیه اسباب چاپ برای خود و آوردن آنها به ایران نوشته است:
«استماع افتاد که در دهم ماه جولای (۲۲ شوال ۱۲۳۴) عازم ایران هستیم. بنده به دیدن مستر داتس رفتم. چون در این مدت مستمراً یعنی هر روزه دو ساعت در کارخانه او رفته، الحق از ابتدا الی انتهای کار از او آموخته، و مشارالیه از راه خیرخواهی و نیک ذاتی و صداقت و راستی و درستی کار خود را به من نموده و مرکبسازی را با وجود اینکه قاعدة کسبه آن ولایت است که مرکب چاپ را مخفی داشته به هیچ کس نشان نمیدهند، معهذا به بنده نشان داده خود او و زن او نوع رفتاری با من کرده، مبالغ معتدی اجناس چاپسازی آن را با پرس (press) کوچکی از برای من خریده و هر چه ابتیاع نمود در نهایت ارزانی بود و قدری از وجه اسباب چاپ باقی بود از سرگور اوزلی قرض کرده و قدری دیگر نیز به مستر داتس قرضدار شده».
پس از تعطیلی کاغذ اخبار، چند سالی طول کشید تا فرد دیگری دست به کار شود و بالاخره در دوره سلطنت ناصرالدین شاه (سال ۱۲۶۵ ق) دومین روزنامه ایران- که نخستین روزنامه محلی بود- با نام «زاهریرادی باهرا» به معنای پرتو روشنایی در ارومیه منتشر شد و علت اینکه این روزنامه را در ذیل اولینها یاد نکردهاند این است که به زبان آشوری بوده است.
سپس نوبت به نشریه «وقایع اتفاقیه» رسید که امیرکبیر، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار منتشر کرد. میرزا تقی خان در کنار تمام اصلاحاتی که برای آبادانی و پیشرفت کشور انجام داد، روزنامه وقایعالتفاقیه را هم راه انداخت تا گام مهمی در جهت بالا بردن فرهنگ مردم بردارد. البته در آن زمان هنوز بسیاری از مردم سواد نداشتند و همانها هم که داشتند نمیتوانستند به سادگی از اخبار و اوضاع کشور و جهان مطلع شوند؛ بنابراین انتشار این نشریه از ملزومات آن روزگار بود.
اولین شماره این نشریه به نام «روزنامچه اخبار دارالخلافه طهران» در ۱۲۶۷ ق (۱۲۲۹ ش) منتشر شد و از شماره دوم، نام آن به «وقایع اتفاقیه» تغییر یافت. این روزنامه بعدها مجددا به «روزنامه دولت علیه ایران» تغییر نام داد و تصاویری نیز به آن افزوده شد و به این ترتیب توانست عنوان نخستین نشریه مصور ایران را از آنِ خود کند.
امیرکبیر درباره این روزنامه گفته است:
«عوام نمیدانند که مصرف و حسن این وقایع اتفاقیه در چیست، یا خیال میکنند که دیوانیان عظام شروع به این کردهاند به جهت منافع و مداخل. لکن اینطور نیست و نباید باشد. این اخبار چیزی است. اینها به جهت تربیت خلق است و اینکه اینها از امور دیوانی و اخبار و مناسبات دول و منافع خاص و عام و مقتضیات عصر عالِم باشند؛ و اینکه تا روزی که من هستم نمیشود که این اطلاع به عامه نرسد. این روزنامه منصبی نیست که به کسانی که از دیوان اعلی اسامی ایشان تعیینشده، به اینها برسد و به دیگران نرسد».
این نشریه در واقع هفتهنامه بود که ابتدا پنجشنبهها و سپس جمعهها منتشر میشد. اخبار درج شده در این نشریه به طور کلی اخبار داخلی و خارجی بود. اخبار داخلی شامل خبرهای پایتخت (اخبار دارالخلافه)، دربار و سفرهای ناصرالدینشاه، عزل و نصبها و اعطای مقامها، نشانها و امتیازات بود. در برخی شمارهها، اعلانهای رسمی دولتی در یک ورق جداگانه چاپ و همراه روزنامه توزیع میشد که به آن اشتهارنامه میگفتند. در برخی شمارهها نیز اخبار و رویدادهای شهرستانهای ایران به چاپ میرسید (اخبار ولایات). اما از همان شماره اول، خبرهای مربوط به امنیت کشور در صدر خبرها قرار داشت؛ مثلاً درباره سرکوب فتنه فرقه بابیه یا تار و مار کردن راهزنان مناطق مختلف، گزارشهای مبسوطی نوشته و در صفحه نخستن ارائه میشد.
در بخش اخبار خارجی، بیشتر اخبار مربوط به دگرگونیهای سیاسی و اقتصادی کشورهای اروپایی، و ترجمه فارسی مقالاتی بود که از روزنامههای اروپایی برگرفته میشد و بسیاری از این ترجمهها کار صنیعالدوله بود. در بیشتر شمارههای روزنامه، قیمت اجناس موردنیاز مردم به نرخ رسمی دولتی (نرخ ارزاق) و در برخی شمارههای آن، اعلان فروش کتابهای تازه چاپشده منتشر میشد. خبرهای مربوط به کودکان و نوجوانان هم در این نشریه جای خود را داشت؛ ازجمله اخبار مدرسه دارالفنون، گزارشهای بیماریهای کودکان و آبلهکوبی ایشان، خبرهایی پیرامون کودکان فرنگی، گزارشهای مربوط به حوادث کودکان، کودکان بزهکار و حتی اخبار و آگهیهای کتاب کودک.
اما به طور کلی این نشریه دو اشکال بزرگ داشت که باعث کاهش مخاطبانش میشد: یکی اینکه قیمت آن فراتر از جیب مردم عادی بود. بهای روزنامه وقایع اتفاقیه ده شاهی بود که معادل نیم من (یک و نیم کیلو) گوشت و قیمت یک مرغ زنده بود. به همین دلیل، عموم مردم توان خرید آن را نداشتند و رغبتی به خرید نشان نمیدادند؛ بنابراین امیرکبیر دستور داد تمام متمولان و صاحبمنصبان را مشترک اجباری روزنامه کنند و پول آن را هم به زور از آنها بگیرند! در ولایات هم حاکمان مأمور بودند تمام شمارههای دریافتشده روزنامه را به فروش برسانند و آنچه باقی ماند، به مشترکان اجباری بدهند؛ و همین موضوع باعث شد مخاطب این نشریه، قشر خاصی از جامعه باشند؛ و دومین اشکال آن که شاید مهمتر از اولی است، این بود که اخبار پیرامون ناصرالدین شاه به طرز اغراقآمیزی بیان میشد و یک صفحه و نیم از شش صفحه آن به ستایش شخص شاه و جزئیات کارهای او اختصاص داشت. چنانکه حتی تغییرات جوی و گرم شدن هوا را نیز به «یمن وجود مبارک» ربط میدادند. برای نمونه در شماره سومش چنین آمده: «از یمن طالع فیروزی مطالع و اقبال بیهمان سرکار اعلیحضرت پادشاهی هوای دارالخلافه طهران در این اوقات به طوری خوب و خوش میگذرد که برف به آن شدت در سه چهار روزه به کلی از اطراف و حول و حوش رفت».
آنچه تا اینجا بیان شد، مربوط به روزنامههایی است که به صورت دورهای و یک روز در هفته یا ماه منتشر میشد و در واقع بهتر است نام نشریه، هفتهنامه یا ماهنامه را برای آنها به کار ببریم. اما اگر بخواهیم از روزنامه با تعریف درست آن که هر روز در اختیار مردم قرار میگیرد، یاد کنیم، اولین روزنامه یومیه ایران «خلاصهالحوادث» است که در ۱۳۱۶ ق (۱۲۷۷ ش) منتشر شد. خلاصهالحوادث روزنامهای دولتی بود و در هیچ کدام از شمارههای آن به مدیر مسئول و مؤسس اشاره نشده، اما ظاهراً وزارت انتباعات وقت، به انتشار آن پرداخته.
خلاصهالحوادث روزنامهای تکورقی بود و مطالب آن، تنها بر یک روی آن چاپ میشد. این روزنامه که تمام روزهای هفته به غیر از یکشنبه و جمعه منتشر میشد، در ابتدا رایگان بود و دانشآموزان دبستانی بعدازظهرها آن را به دست هموطنان میرساندند، ولی بعدها قیمتی بسیار پایین (ماهانه سه قران) برای آن در نظر گرفته شد.
آنچه در این روزنامه به چاپ میرسید، اخبار داخله و خارجه بود. اخبار خارجه، همان خبرهای تلگرافی بود که خبرگزاری رویتر به هندوستان مخابره میکرد، و سفارت انگلیس در تهران هم با استفاده از خط تلگراف، این اخبار را میگرفت و نسخهای از آن را به دربار، برای مطالعه شاه میفرستاد. سپس وزارت انطباعات با استفاده از نسخه دربار، اخبار را دستچین میکرد و در خلاصه الحوادث به چاپ میرساند.
در شماره اول این روزنامه، هدف از انتشار چنین آمده است:
«چون در این عصر، اطلاع و آگاهی از اوضاع و احوال عالم برای هر فردی از افراد، کمال اهمیت هم رسانیده و امروز روزی نیست که مردم با چشم و گوش بسته آسوده و خاموش نشسته، غفلت و هوشیاری و خواب و بیداری و عقل و جهل و باخبری و بیخبری را یکسان تصور نمایند و وسیله برای این آگاهی جز روزنامهجات عالم نیست و از آن طرف، مشتری روزنامهجات عمده شدن برای هم کس مقدور نمیباشد و گذشته از این روزنامهجات تا به دست شخص میرسد، مطالب عمده مفیده آن غالباً کهنه است، لهذا اداره انطباعات ایران محض خدمت به عمومی ابناء وطن عزیز خود، این جریده مختصر یومیه را که حاوی خلاصه اخبار مهمه یومیه تمام عالم و هم مختصری از وقایع عمده داخله مملکت میباشد، به عنایت و یاری الله و توجهات خاطر خطیر همایون شاهنشاه جهان پناه- خلدالله سلطانه- احداث و ایجاد نمود و از امروز که روز میلاد سعات بنیاد اعلیحضرت قوی شوکت همایون شاهنشاه مظفرالدین شاه قاجار- روحنا فداه- و اسعد تمام ایام است، به مبارکی و میمنت افتتاح و شروع به روزنامه خلاصه الحواث شد؛ امید به یاری خدای ذوالمنن و مددکاری یاران و ابناء وطن که همواره پاینده و فزاینده باشد».
آنچه گفتیم و تمام نامهایی که برشمردیم به این منظور است که مشخص شود کدام یک از اینها موفق به دریافت عنوان اولین روزنامه ایرانی میشوند و مدال افتخار اولین روزنامهساز ایرانی باید بر گردن کدام شخص آویخته شود، اما واقعیت این است که تمام این روزنامهها و افرادی که نام بردیم در دورانی ظهور یافتند که هنوز عده کثیری از مردم نه با این اثر مکتوب آشنایی داشتند و نه حتی سواد خواندن و نوشتن داشتند، بنابراین همه اینها اولینهای مطبوعات ایران و شایسته تکریم و احترامند.
/انتهای پیام/