اقتصاد جنگ غزه در تحلیلی از اسپنسر اکرمن؛
شرکت‌های تسلیحاتی و فناوری آمریکا، بدون توجه به کشتار مردم فلسطین در نوار غزه به همکاری خود با اسرائیل ادامه می‌دهند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «اسپنسر اکرمن» [1]- خبرنگار مسائل امنیتی، برنده جایزه «پولیتزر» و نویسنده کتاب «حکومت وحشت؛ چگونه یازده سپتامبر آمریکا را بی‌ثبات کرد و ترامپ را سر کار آورد؟» [2] - در یادداشتی که مجله آمریکایی «The Nation» آن را منتشر کرده است به موضوع برندگان و بازندگان جنگ غزه می‌پردازد. وی می‌نویسد: «آمریکا و اسرائیل در این جنگ برای به زانو درآوردن حماس موفق نخواهند شد و شکست آنها حتمی است؛ اما این جنگ برنده بزرگی نیز دارد و آن شرکت‌های تسلیحاتی و فناوری آمریکایی است که اسلحه و خدمات هوش مصنوعی را به این رژیم ارائه می‌دهند.»

 

جنگی که تنها یک پیروز دارد

اسرائیل یا حامیان آمریکایی آن در ویرانی بی‌رحمانه غزه، قادر به کسب پیروزی نخواهند بود. این امر در ماه اکتبر هم مشهود بود؛ زمانی که بسیاری از ما هشدار دادیم که یورش اسرائیل همة نشانه‌های جنگ‌های همیشگی آمریکا را در خود دارد. اما به هر حال، وحشت و هرج و مرج چند هفته اخیر باید هر شک و تردید باقی‌مانده را برطرف کرده باشد. خود حماس، جاه‌طلبی‌های اعلام شده اسرائیل را به سخره گرفت؛ آنها علی‌رغم تضمین‌های اسرائیل مبنی بر اینکه شهر جنوبی رفح آخرین پایگاه این گروه است، حملات چریکی را در ماه می به ارتش اسرائیل در شمال انجام دادند و از شورشی خبر دادند که اگر صهیونیست‌ها بیشتر در غزه بماند، انتظار آنها را خواهد کشید. با وجود این، بنیامین نتانیاهو - نخست‌وزیر اسرائیل - همچنان بر «پیروزی کامل» پافشاری می‌کند و از پاسخی روشن به پیشنهاد آتش‌بس جو بایدن - رئیس‌جمهور جو آمریکا - طفره می‌رود؛ این در حالی است که راست‌گراهای اسرائیل نیز به‌سادگی آتش‌بس را رد می‌کنند.

بایدن همچنان در دام آشفتگی‌هایی که به ایجاد آنها کمک کرده گرفتار است. او هنوز به دنبال آتش‌بس می‌گردد؛ درحالی‌که آتش‌بس به همان اندازه که بعید به نظر می‌رسد صلح را به ارمغان بیاورد، کمپین انتخاب دوباره او را نیز نجات نخواهد داد. در تمام این مدت، فلسطینی‌ها همچنان رنج می‌برند و گرسنگی و بمب‌ها را تحمل می‌کنند. اسرائیل تاکنون بیش از ۳۷۰۰۰ نفر را کشته است؛ بااین‌حال، این که در یک جنگ نمی‌توان پیروز شد، به این معنا نیست که آن جنگ برنده ندارد. در ۱۴ ماه می، چند روز پس از اینکه اسرائیل در حمله خود به رفح موفق بود، بایدن به کنگره اطلاع داد که دولت او همچنان با ارائه تسلیحاتی به ارزش یک میلیارد دلار دیگر به اسرائیل حمایت‌های خود را از دولت نتانیاهو ادامه خواهد داد. این بخشی از بیش از ۱۲.۵ میلیارد دلار کمک نظامی است که ایالات متحده از ۷ اکتبر به اسرائیل داده بود و این یک تغییر کامل از تصمیم قبلی بایدن برای توقف ارسال تسلیحات به اسرائیل به دلیل حمله قریب‌الوقوع آن به رفح بود. یک کارشناس صادرات تسلیحات به وال‌استریت ژورنال گفت: «این تنها نمونه دیگری از دولت بایدن است که پیام خود را مبهم می‌فرستد و هر قدرت واقعی را در پشت این کنترل تضعیف می‌کند.» 

فارغ از هر بحثی که در مورد افول هژمونی آمریکا مطرح می‌شود، اما بازار جهانی تسلیحات، جایی است که در آن قدرت آمریکا در حال رشد است.

این اقدام همچنین مسیر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه را نشان داد. از سال ۱۹۴۵، هدف اصلی ایالات متحده در منطقه، تضمین دسترسی به نفت ارزان بوده است. آنها مایل هستند از هر حاکم مستبد و ظالمی که می‌تواند این منافع را تأمین کند، حمایت کنند. اخیراً سیاست خارجی ایالات متحده یکپارچگی و همگرایی منطقه‌ای را به این ضرورت اضافه کرده است که به دنبال دستیابی به آن نه از طریق توافق‌های صلح‌جویانه، بلکه از طریق معاملات تسلیحاتی بوده است. این معاملات کلید چشم‌انداز بایدن برای پایان بازی در غزه است. بایدن با تکیه بر «توافق‌نامه آبراهام» که توسط دولت ترامپ که با F-35 مهروموم شده، در صدد است تا وعده‌های مبهم اسرائیل مبنی بر پذیرش یک کشور فلسطینی در ازای عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی را تضمین کند. آمریکا به «محمد بن سلمان» - ولیعهد عربستان - در ازای برقراری روابط با اسرائیل، وعده دستیابی به  برنامه هسته‌ای را داده است. بن سلمان - مردی که به محوکردن بخش‌هایی از یمن و تکه‌تکه کردن یک روزنامه‌نگار منتقد معروف است - قول داده که به چنین برنامه‌ای فقط به‌عنوان جایگزین انرژی علاقه‌مند باش! مگر اینکه ایران نیز هسته‌ای شود. این طرح، برنامه بایدن برای خاورمیانه تا قبل از ۷ اکتبر بود و  همه چیز را در مورد پویایی اساسی سیاست خارجی ایالات متحده می‌گوید. اما طرح مذکور هیچ چیزی برای فلسطینی‌ها نداشت. بایدن با ترغیب اسرائیل به پذیرش ابتکار آتش‌بس، اسرائیل را به‌عنوان «بخشی از یک شبکه امنیتی منطقه‌ای برای مقابله با تهدید ناشی از ایران» مطرح کرد که اشاره‌ای به توافق پیش‌بینی‌شده ایالات متحده و عربستان سعودی بود.

فارغ از هر بحثی که در مورد افول هژمونی ایالات متحده مطرح می‌باشد، اما  بازار جهانی تسلیحات جایی است که در آن قدرت آمریکا در حال رشد است. بر اساس گزارش مؤسسه «سیپری» [3] - یک مؤسسه تحقیقاتی مستقل - ایالات متحده مسئول ۳۴ درصد از کل صادرات تسلیحات از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ بوده است. تا سال ۲۰۲۳، این عدد به ۴۲ درصد افزایش یافته است. حدود ۳۸ درصد از صادرات اسلحه توسط ایالات متحده در آن زمان به خاورمیانه و مخصوصاً ۳.۶ درصد به اسرائیل بوده است. اسرائیل ۶۹ درصد از واردات تسلیحات خود را از واشنگتن تأمین می‌کند.

این که جنگ‌های امپریالیستی آمریکا با شکست‌های دردناکی همراه بوده است، این واقعیت را نادیده می‌گیرد و آن را پنهان می‌کند که  در این جنگ‌ها برندگانی هم وجود داشته است و همین امر، در مورد این حمله اخیر مورد حمایت آمریکا نیز صدق می‌کند. این برندگان در اتاق‌های هیئت‌مدیره شرکت‌هایی هستند که بر اساس آماری که توسط «کمیته خدمات دوستان آمریکایی» [4] جمع‌آوری شده است، در اینجا نشان داده شده‌اند. حتی برخی از آنها عمدتاً به‌عنوان سازنده سلاح شناخته نمی‌شوند. به هر میزان که اسرائیل نسل‌کشی خود را در غزه ادامه می‌دهد پیروزی این شرکت‌ها نیز بیشتر و بیشتر می‌شود.

 

شرکت «کلت»

از آنجایی که در ۹ ماه گذشته همه نگاه‌ها به غزه دوخته شده است، شهرک‌نشینان اسرائیلی از فرصت استفاده کرده و حملات خودسرانه خود را به فلسطینیان در کرانه باختری، اغلب با کمک سلاح‌های ساخت آمریکا، تشدید کرده‌اند. در ماه نوامبر، دولت اسرائیل ۲۴۰۰۰ تفنگ نیمه اتوماتیک و اتوماتیک را به شرکت‌های آمریکایی سفارش داد که بیشتر آنها از شرکت «کلت» [5]  بود. اسرائیل اعلام کرده است که حداقل برخی از تفنگ‌های ساخت این شرکت به غیرنظامیان می‌رسد و احتمالاً به‌عنوان بخشی از طرح «ایتامار بن گویر» - وزیر امنیت ملی اسرائیل - برای توزیع اسلحه بین جوخه‌های «امنیتی» شهرک‌نشینان استفاده خواهد شد.

اگرچه «نیویورک‌تایمز» نگرانی وزارت امور خارجه آمریکا در مورد استفاده از این تسلیحات برای غیرنظامیان را به‌عنوان بخشی از تلاش‌های شهرک‌نشینان برای بیرون‌راندن فلسطینی‌ها از سرزمینشان گزارش کرد، اما دولت بایدن در نهایت این توافق را تأیید کرد. در اول ماه می، وزارت دفاع آمریکا یک قرارداد ۲۶.۶ میلیون‌دلاری با «کلت» برای تحویل این اسلحه‌ها منعقد کرد.

«کلت» مطابق با سنت‌های شهرک‌نشینان عمل می‌کند. سازنده اسلحه، در گذشته هفت‌تیر برای مرزبانان آمریکایی را می‌ساخت. زمانی که «تگزاس» از تفنگ‌های این شرکت برای سرکوب سرخ‌پوستان «کومانچی» در دهه ۱۸۴۰ استفاده کرد، به  اسطوره  شهرک‌نشینان تبدیل شد. در دهه ۱۸۷۰، هفت‌تیر افسانه‌ای «صلح ساز» [6] آن‌چنان به یکی از وسایل زندگی مرزی تبدیل شده بود که گاهی از آن به‌عنوان «تفنگی که غرب را پیروز کرد» یاد می‌شود. همان‌طور که «لی وینسل» [7]- استاد فناوری در ویرجینیا - در مقاله‌ای در سال ۲۰۲۰ با مرور تاریخ اجتماعی اسلحه‌سازی نوشت: کلت، «فناوری دکترین سرنوشت محتوم[8] آمریکا» را ارائه کرد. کلت با فراهم‌کردن ابزاری برای ربودن سرزمین فلسطین برای اسرائیلی‌ها، صرفاً به میراث خود ادامه می‌دهد.

 

شرکت «فورد موتور»

ممکن است طعنه‌آمیز به نظر برسد که شرکتی که توسط بدنام‌ترین یهودی‌ستیز ایالات متحده تأسیس شده است، وسایل نقلیه زرهی به یک دولت یهودی ارائه می‌دهد؛ اما ناسیونالیسم قومی خشمگینی که هم «هنری فورد» [9] و هم دولت کنونی اسرائیل را به حرکت وامی‌دارد، کمک می‌کند تا غیرممکن‌ها، ممکن شود. این خودروساز آمریکایی، وانت‌های تجاری خود را برای ارتش اسرائیل به زره‌پوش مجهز کرده است. در ۶ دسامبر یک هواپیمای باری آمریکایی، ده‌ها خودروی شرکت فورد را که به امکانات زرهی مجهز شده بودند، به اسرائیل تحویل داد. در ماه دسامبر، وزارت دفاع اسرائیل اعلام کرد که محموله جدیدی از تجهیزات نظامی از تولیدات این شرکت را دریافت کرده است و تصویری از یک ابروانت فورد F-350 را منتشر کرد. به گفته ارتش اسرائیل، ابروانت‌های F-350  به سنسورها و دوربین‌های پیشرفته‌ای مجهز هستند تا به‌عنوان یک وسیله نقلیه زمینی بدون سرنشین عمل کنند. اسرائیل برای بیش از یک دهه از آن وسیله نقلیه غول‌پیکر برای گشت‌زنی در مرزهای غزه استفاده می‌کند.

فورد اولین کارخانه مونتاژ خود را اندکی پس از جنگ شش‌روزه ۱۹۶۷ در اسرائیل ساخت. کسب‌وکار چند دهه‌ای آن در اسرائیل، جهت زدودن لکه یهودی‌ستیزی بنیان‌گذارش بسیار مهم بوده است. نوه و جانشین «هنری فورد» درباره تصمیم خود برای افتتاح کارخانه در اسرائیل این‌گونه توضیح  می‌دهد: «من بدم نمی‌آید بگویم که تا حدی تحت‌تأثیر این واقعیت بودم که شرکت هنوز هم از رنجش نسبت به یهودی‌ستیزی در گذشته‌های دور رنج می‌برد». روزنامه «جروزالم پست» در سال ۲۰۱۹ اشاره کرد که روزنامه بدنام فورد تحت عنوان «دیربورن ایندیپندنت» [10] «بی‌تردید یهودی‌ستیز» بود، اما «به نظر می‌رسد که حاوی نوعی احترام واضح و آشکار برای صهیونیسم نیزهست».

 

شرکت کاترپیلار 

«کاترپیلار» [11] یک شرکت اسلحه‌سازی نیست؛ اما وقتی نوبت به تلاش برای ایجاد آنچه اسرائیل «حقایق روی زمین» می‌خواند رسید، آنها جنایت‌های اسرائیل را روی زمین تسهیل کردند. بولدوزرهای آنها به‌ویژه مشغول حفر بزرگراه وسیعی شدند که از حصار مرز شرقی غزه در نزدیکی «کیبوتص نهال اوز» [12]تا خیابان «الرشید» که در امتداد سواحل مدیترانه قرار دارد، کشیده شده است. هدف از این بزرگراه که به گذرگاه «نتزاریم» [13]معروف است، تسهیل دسترسی ارتش اسرائیل به سراسر غزه برای سال‌های آینده و درعین‌حال دو قسمت‌کردن نوار غزه است. «وال‌استریت ژورنال» گزارش داده است در همان زمان، ارتش اسرائیل از «بولدوزرها و انفجارهای کنترل شده» برای ایجاد یک منطقه حائل در امتداد مرزهای خود در غزه که به طور یک‌جانبه ترسیم شده است، استفاده می‌کند و قلمرو مجاز برای فلسطینیان را کوچک می‌کند. این بولدوزرهای ترسناک مجموعه استاندارد ماشین‌آلات سنگین نیستند. برای سال‌ها، اسرائیل از «کاترپیلار D9» که یک بولدوزر زره‌پوش بود، برای مقاومت در برابر شلیک موشک و آرپی‌جی، تقویت شده و استفاده کرد و همچنین برای تخریب خانه‌های فلسطینی‌ها در کرانه باختری و غزه نیز مورد استفاده قرار داد. یک «کاترپیلار D9» بود که «راشل کوری» [14] - فعال دانشجویی آمریکایی - را در سال ۲۰۰۳ در رفح درحالی‌که سعی داشت مانع از ویران کردن خانه یک فلسطینی شود، کشت. سال بعد، در روزهای روبه‌پایان انتفاضه دوم، دیده‌بان حقوق بشر از «کاترپیلار» خواست تا فروش این بولدوزرهای زره‌پوش را به اسرائیل که از آنها برای «ویران کردن خانه‌های فلسطینی‌ها، تخریب کشاورزی و خردکردن جاده‌ها بر خلاف قوانین جنگ» استفاده می‌کند، متوقف کند. «جیمز اونز» [15] - مدیرعامل کاترپیلار - در آن زمان در پاسخ گفت که این شرکت «توانایی عملی یا حق قانونی برای تعیین نحوه استفاده محصولات خود پس از فروش را ندارد». اکنون گزارش شده است که بولدوزرهای کاترپیلار برای عملیات‌های ارتش اسرائیل از سوی این شرکت تجهیز می‌شوند.

 

شرکت پالانتیر

در سال ۲۰۲۱، گوگل و آمازون قراردادی ۱.۲ میلیارددلاری برای سیستم محاسبات ابری به نام «پروژه نیمبوس» با دولت اسرائیل منعقد کردند.

درحالی‌که گوگل، یکی دیگر از شرکت‌هایی که روابط نزدیک با ماشین جنگی اسرائیل دارد، با نارضایتی داخلی بر سر همکاری با اسرائیل تحت‌فشار قرار گرفته است، شرکت هوش مصنوعی «پالانتیر» [16]با افتخار همکاری خود را با این دولت توسعه می‌دهد. در ماه ژانویه، «الکس کارپ» [17] - مدیرعامل این شرکت - با رئیس‌جمهور اسرائیل - «اسحاق هرتسوگ» [18] - دیدار کرد و از اشتهای اسرائیل برای خرید محصولات پالانتیر تعریف کرد. اگرچه «کارپ» در آن زمان مشخص نکرد که کدام یک از محصولات این شرکت موردتوجه اسرائیل قرار گرفته اما پالانتیر تأیید کرده است که اسرائیل از یک اکوسیستم داده فناوری دفاعی به نام «خدمات وب دولتی پالانتیر» استفاده می‌کند. «کارپ» در مصاحبه‌ای با بلومبرگ گفت که در شرایط عادی، با فراخوان‌هایی برای محدودکردن برنامه‌های هوش مصنوعی مورد استفاده ارتش موافقت خواهد کرد. او گفت: «اما واقعیت زندگی ما در حال حاضر، همان‌طور که اسرائیل می‌داند، این است که دشمنان ما واقعی و خطرناک هستند و از هنجارهای رفتاری فراتر می‌روند.».

وضعیت «کارپ» به‌عنوان یک  فروشنده  ناراضی هوش مصنوعی نظامی، سزاوار شک و تردید است. «پالانتیر» یکی از شرکت‌های امضاکننده جنگ علیه ترور است. این شرکت به‌عنوان یک استخراج‌کننده داده در اواسط نیمه نخست قرن ۲۱ با کمک تزریق سرمایه از شرکت «اینکیوتل» [19]- بازوی سرمایه‌گذاری سیا - شروع به کار کرد. از این به بعد محصولات این شرکت تا حدی به لطف فشار یک ژنرال گمنام ارتش به نام «مایک فلین» [20] به میدان‌های جنگ افغانستان راه یافت. در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، «پالانتیر» یک قرارداد داده‌کاوی با ارتش به ارزش بیش از ۸۰۰ میلیون دلار و دیگری با اداره مهاجرت و گمرک به ارزش ۴۲ میلیون دلار را به دست آورد. این شرکت به انتقادات از نقش خود در کشتار مهاجران پاسخ داده و خود را میهن‌پرست‌تر از بقیه بخش‌های اکوسیستم فناوری عنوان کرده است. حالا می‌توانید بفهمید که چرا نتانیاهو این افراد را دوست دارد!

 

گوگل

در سال ۲۰۲۱، گوگل و آمازون قراردادی ۱.۲ میلیارددلاری برای سیستم محاسبات ابری دولت اسرائیل به نام «پروژه نیمبوس» [21] را برنده شدند. اگرچه اطلاعات عمومی کمی در مورد نحوه کار «نیمبوس» در دسترس است، اما «سام بیدل» [22]- خبرنگار «اینترسپت» - که اسناد داخلی گوگل را به دست آورده، نقش این شرکت را در ارائه پیشرفت‌های حیاتی در زمینه هوش مصنوعی به اسرائیل  مهم توصیف کرده است. قابلیت‌های هوش مصنوعی که در پروژه «نیمبوس» به اسرائیل ارائه شده است شامل «قابلیت‌هایی برای تشخیص چهره، دسته‌بندی خودکار تصاویر، ردیابی اشیا و حتی تحلیل احساسات که ادعا می‌کند محتوای احساسی تصاویر، گفتار و نوشتار را ارزیابی می‌کند» می‌باشد.

قابلیت‌های هوش مصنوعی که گوگل به اسرائیل ارائه داده است در تشخیص چهره و ردیابی موقعیت اهداف ارتش اسرائیل در نوار غزه استفاده می‌شود.

«پروژه  نیمبوس» از همان ابتدا، اعتراض کارکنان گوگل را برانگیخت. «آریل کورن» [23] - مدیر بخش بازاریابی شرکت گوگل - که اعتراضات علیه پروژه نیمبوس را سازماندهی کرده بود، از سوی مدیران این شرکت مورد آزار قرار گرفته و مجبور به استعفا شد. او در نامه‌ای در توضیح استعفای خود نوشت: «گوگل به طور سیستماتیک صداهای فلسطینی، یهودی، عرب و مسلمان را که نگران همدستی گوگل در نقض حقوق بشر فلسطینی هستند، ساکت می‌کند.» در اوایل سال جاری، «یووال آبراهام» [24] - روزنامه‌نگار اسرائیلی - تحقیقی حساس و پر سروصدا درباره راه‌های شوم استفاده ارتش اسرائیل از هوش مصنوعی در حمله به غزه منتشر کرد. یک برنامه جهنمی به نام «اسطوخودوس» [25] اهدافی را برای ارتش بر اساس میزان پذیرش ستیزه‌جویانه ارزیابی شده توسط هوش مصنوعی ایجاد می‌کند. آبراهام گزارش داد که این ماشین کشتارجمعی، حدود ۳۷۰۰۰ هدف را در مراحل اولیه تهاجم ایجاد کرد؛ اکنون محصول نهایی، داده‌های نظارتی گسترده‌ای است که اسرائیل از فلسطینی‌ها نگهداری می‌کند. معلوم نیست که آیا «نیمبوس» به «اسطوخودوس» کمک می‌کند یا خیر، اما اسطوخودوس نشان می‌دهد که اسرائیل قصد دارد قابلیت‌های هوش مصنوعی خود را در چه مسیری استفاده کند.

 «اکسس ناو» [26] - یک سازمان حقوق دیجیتال - در ماه می، به «ساندار پیچای» [27] - مدیرعامل گوگل و «آلفابت» - نامه نوشت تا از او بخواهد توضیح دهد که گوگل چه نقشی در نقض حقوق بشر اسرائیل در غزه داشته است. این گروه خاطرنشان کرد: «استفاده وحشتناک از هوش مصنوعی در جنگ غزه و گسترش روابط گوگل با دولت اسرائیل این سؤال را مطرح می‌کند که ارتش و دستگاه اطلاعاتی اسرائیل تا چه حد از محاسبات ابری و خدمات هوش مصنوعی، زیرساخت‌ها و سیستم‌های گوگل برای کشتارجمعی غیرنظامیان بی‌گناه ساکن نوار غزه استفاده می‌کند؟» این گروه همچنان منتظر پاسخی از سوی مدیرعامل گوگل است.

 

صنعت صادرات اسلحه اسرائیل

ممکن است طعنه‌آمیز به نظر برسد که شرکتی که توسط بدنام‌ترین یهودی‌ستیز ایالات متحده تأسیس شده است، وسایل نقلیه زرهی به یک دولت یهودی ارائه می‌دهد.

همان قدر که توجه دولت‌ها به طور قابل‌توجهی معطوف به تدارک تسلیحات ایالات متحده به ماشین جنگی اسرائیل شده است، اسرائیل صنعت صادرات نظامی پررونقی نیز برای خود دست‌وپا کرده است. بر اساس تحلیل اخیر مؤسسه «سیپری»، اسرائیل نهمین فروشنده بزرگ تسلیحات در جهان است و طبق گفته دولت اسرائیل، فروش آن به ۱۲.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۲ رسیده است. مشتریان اصلی تسلیحات اسرائیل عبارتند از: هند (۳۷ درصد از صادرات دفاعی)، فیلیپین (۱۲ درصد) و ایالات متحده و سایر امضاکنندگان توافقنامه آبراهام و سایر کشورهایی که به نقض حقوق بشر شناخته شده‌اند. هاآرتس در سال ۲۰۲۲ گزارش داده بود «درحالی‌که بسیاری از کشورها پس از حملات مستند به بیمارستان‌ها و دیگر اهداف غیرنظامی، از تأمین سلاح برای حکومت نظامی میانمار خودداری می‌کنند، اسرائیل از سال ۲۰۱۸ حداقل چهار محموله سلاح به میانمار ارسال کرده است.»

در کنار صادرات ارزنده‌ای مانند هواپیماهای بدون سرنشین و سیستم‌های دفاع هوایی، اسرائیل به طور فزاینده‌ای فناوری نظارتی پیچیده خود را به کشورها عرضه کرده است. بدنام‌ترین مثال، نرم‌افزار جاسوسی «پگاسوس» [28] ساخت شرکت اسرائیلی «ان‌اس‌او» است که از آسیب‌پذیری‌های سیستم «iMessage» شرکت اپل بهره می‌برد تا اطلاعات را از گوشی‌های  کاربران ناآگاه استخراج کند.  علی‌رغم انکار شرکت «ان‌اس‌او»، پگاسوس روی تلفن‌های افرادی که مسئول قتل «جمال خاشقچی» - روزنامه‌نگار منتقد سعودی - بودند نصب بود. در سال‌های بعد، شرکت «ان‌اس‌او»، پگاسوس را به اکثر امضاکنندگان عرب توافق‌نامه آبراهام فروخت و زمانی که مجوز پگاسوس عربستان سعودی منقضی شد، نیویورک‌تایمز گزارش داد که بن سلمان با نتانیاهو تماس گرفته و با موفقیت آن را تمدید کرده است. این مطمئناً پیش‌نمایشی است از آنچه که اکنون اسرائیل از هوش مصنوعی برای ایجاد اهدافی جهت اجرای عملیات نظامی استفاده می‌کند. آنچه در غزه اتفاق می‌افتد برای مدت طولانی در غزه نخواهد ماند.

 

[1] . Spencer Ackerman

[2] . Reign of Terror: How The 9/11 Era Destabilized America and Produced Trump

[3] . SIPRI

[4] . American Friends Service Committee

[5] . Colt's Manufacturing Company

[6] . Peacemaker

[7] . Lee Vinsel

[8] . Manifest destiny: دکترین «سرنوشت محتوم» یک باور امپریالیستی در قرن نوزدهم در آمریکا بود مبنی بر اینکه رسالت آمریکایی‌های سفیدپوست برای سکونت در کل قاره آمریکای شمالی مقرر شده بوده است. سه اصل اساسی در پس این دکترین  وجود داشت:  فرض فضیلت اخلاقی منحصربه‌فرد ایالات متحده،  تأکید بر مأموریت خود برای رستگاری جهان با گسترش حکومت جمهوری و به طور کلی‌تر «شیوه زندگی آمریکایی» و سوم، ایمان به تقدیر الهی ملت آمریکا برای موفقیت در این رسالت.

[9] . Henry Ford

[10] . Dearborn Independent

[11] . Caterpillar

[12] . Nahal Oz kibbutz

[13] . Netzarim Corridor

[14] . Rachel Corrie

[15] . James Owens

[16] . Palantir

[17] . Alex Karp

[18] . Isaac Herzog

[19] . InQTel

[20] . Mike Flynn

[21] . Project Nimbus

[22] . Sam Biddle

[23] . Ariel Koren

[24] . Yuval Abraham

[25] . Lavender

[26] . Access Now

[27] . Sundar Pichai

[28] . Pegasus

 

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

ما مشکلِ مدرسه نداریم

چگونه دین در عصر بی خدایی دوام می‌آورد؟

کل تاریخ دارد تعیین تکلیف می‌شود!

آمریکا در مسیر فروپاشی قرار دارد؛ درست مانند شوروی

میکروسلبریتی با نوجوان و زندگی روزمره‌اش چه می‌کند؟

محتوا کامل است ما در فرم شکست می‌خوریم

آمریکا سرزمین آزادی؟!

قهرمان‌ها، انسان‌هایی بر فراز سلبریتی‌ها

همیشه تصمیم نهایی با نمره است!

رژیم صهیونیستی، آرامش یهودیان را گرفت

خانواده ایرانی در رفت‌وآمدهای سیاسی سردوگرم می‌شود!

زوال صهیونیسم نزدیک‌تر از همیشه

اینجا کسی نمی‌خواهد خانه‌دار باشد!

میل «مهاجرت» بهانه‌ای برای رفتن یا ناامید از ماندن؟

سلبریتی‌ها چقدر زور دارند؟

ایده فکری نه اما تا دلتان بخواهد منع برای نوجوان در آستین تربیتی خود داریم

شرکت‌های آدمکش در معرکه غزه!

انسانِ ساکن کشور‌ درحال‌توسعه از «هوش مصنوعی» نمی‌ترسد، چرا؟

جمهوری اسلامی؛ سیاست بر بنیاد فرهنگ

جنگجویان صندل پوش، دریای سرخ را به هم ریختند