چگونگی برهم‌زدن محاسبات آمریکا توسط حوثی‌های یمن به قلم مایک ویتنی؛
ائتلاف دریایی تشکیل شده از سوی دولت بایدن برای مقابله با حوثی‌ها نه‌تنها موفق نبوده، بلکه اوضاع را به‌مراتب بدتر کرده است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «مایک ویتنی» [1]- تحلیلگر برجسته آمریکایی - در یادداشتی که وب‌سایت «Information Clearing House» آن را منتشر کرده است، به اقدامات انصارالله یمن در دریای سرخ و تنگه باب‌المندب برای حمایت از ملت مظلوم فلسطین می‌پردازد. به گفته وی، راهبرد جنگجویان یمنی که برای تحقق اخلاق و عدالت قیام کرده‌اند، کاملاً در دریای سرخ موفق بوده و هزینه‌های بسیار سنگینی را به اسرائیل و حامیان بین‌المللی آن تحمیل کرده است. «مایک ویتنی» تأکید می‌کند که راهبرد آمریکا و تشکیل یک ائتلاف دریایی برای مقابله با حملات یمن در دریای سرخ کاملاً شکست خورده است.

 

اعتراف دولت بایدن به شکست در مقابل حوثی‌ها

حوثی‌ها موافقت کرده‌اند که اگر اسرائیل اجازه ارسال کمک‌های بشردوستانه به فلسطینی‌ها را بدهد، به حملات خود به نقل و نقل تجاری در دریای سرخ پایان دهند. این فقط یک پیشنهاد معقول نیست، بلکه سیاستی است که اکثریت قریب به اتفاق مردم در سراسر جهان از آن حمایت می‌کنند.

با شروع حملات یمنی‌ها، حمل‌ونقل کانتینری از طریق دریای سرخ تقریباً ۹۰ درصد نسبت به سال گذشته کاهش یافته است.

در ماه ژوئن، آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA) گزارشی را منتشر کرد که در آن تأثیر حملات حوثی‌ها بر کشتیرانی تجاری در دریای سرخ برجسته شده بود. این گزارش، روایتی مخرب از شکست واشنگتن در حفاظت از کریدورهای ترانزیتی مهم در یکی از مهم‌ترین آبراه‌های جهان است. ائتلاف موقت نیروی دریایی دولت بایدن، موسوم به «عملیات نگهبان شکوفایی» [2]، نه‌تنها نتوانسته است عبور امن برای ناوهای تجاری در دریای سرخ را تضمین کند، بلکه در واقع اوضاع را بدتر هم کرده است. حوثی‌ها عملیات نظامی خود را به‌خوبی تنظیم کرده‌اند و درعین‌حال سلاح‌های مرگبار بیشتری را نیز به زرادخانه خود اضافه کرده‌اند. به طور خلاصه، حوثی‌ها نشان داده‌اند که گروه متفاوتی از شبه‌نظامیان هستند و می‌توانند با اجرای استراتژی‌های نامتقارنی که «نظم مبتنی بر قوانین» را تضعیف می‌کند، مجازات‌های پرهزینه‌ای را بر دشمنان خود تحمیل کنند. در اینجا گزیده‌ای از گزارش آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA)آمده است:

«از اواسط فوریه، حمل‌ونقل کانتینری از طریق دریای سرخ تقریباً ۹۰ درصد نسبت به دسامبر ۲۰۲۳ کاهش یافته است. حمل‌ونقل دریایی از طریق دریای سرخ معمولاً حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد تجارت دریایی بین‌المللی را تشکیل می‌دهد. مسیرهای کشتیرانی جایگزین در اطراف آفریقا حدود ۱۱۰۰۰ مایل دریایی یعنی ۱ تا ۲ هفته زمان حمل‌ونقل و تقریباً ۱ میلیون دلار هزینه سوخت را برای هر سفر اضافه می‌کنند. برای بسیاری از شرکت‌های حمل‌ونقل، هزینه‌های اضافی مانند پاداش خدمه و بیمه خطر جنگ، تقریباً ۱۰۰۰ درصد بیشتر از هزینه‌های قبل از جنگ است. از اواسط فوریه، حق بیمه برای ترانزیت در دریای سرخ به ۰.۷ تا ۱.۰ درصد از ارزش کل یک کشتی افزایش یافته است؛ در حالی که قبل از دسامبر ۲۰۲۳ و شروع حملات حوثی‌ها که فشارها بر تجارت بین‌المللی افزایش پیدا کند، کمتر از ۰.۱درصد بود.»

این یک گزارش تکان‌دهنده است. بر اساس تحلیل خود دولت آمریکا، سیاست بایدن در دریای سرخ یک شکست بزرگ بوده است. حمل‌ونقل کانتینری، ۹۰ درصد کاهش یافته است؛ درحالی‌که حق بیمه، هزینه‌های سوخت‌رسانی و «مایل‌های اضافی دریانوردی» به‌شدت افزایش یافته است. در کل گزارش اثری از خوش‌بینی وجود ندارد. حوثی‌ها اساساً به تمام اهداف استراتژیک خود دست یافته‌اند؛ درحالی‌که مداخله واشنگتن هیچ نتیجه‌ای نداشته است.

 

دشمنی قوی، زیرک و کارکشته

با کمال تعجب، روزنامه‌نگاران در «Business Insider» [3]به همان نتیجه‌ای رسیده‌اند که آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا (DIA)رسیده است؛ در بخشی از مقاله «Business Insider» آمده است: «حوثی‌ها ثابت کرده‌اند که دشمنی زیرک، قوی و کارکشته هستند. پنج ماه پس از حملات هوایی ائتلاف به رهبری ایالات متحده برای برهم‌زدن و تضعیف توانایی‌های آنها، ستیزه‌جویان یمنی همچنان به حملات خود ادامه می‌دهند. آنها همچنان گروه ضربت تحت رهبری ایالات متحده را وادار می‌کنند تا موشک‌ها، قایق‌های بمب‌گذاری‌شده و پهپادهای پرنده آنها را که خطوط کشتیرانی در دریای سرخ و خلیج عدن را به یک دالان خطرناک و مرگبار تبدیل کرده است، رهگیری کند. حوثی‌ها همین اخیراً چندین کشتی را مورد حمله قرار داده‌اند و مقامات آمریکایی می‌گویند بعید است که این حملات به این زودی پایان یابد و این نگرانی‌ها را برانگیخته است که ایالات متحده در بن بستی پرهزینه و ناپایدار گیر کرده است. حوثی‌ها توانسته‌اند واشنگتن را به یک درگیری طولانی، پرهزینه و کاهش‌دهنده منابع کشانده و هزینه‌های حمل‌ونقل را بسیار بالاتر ببرند. درحالی‌که هیچ کشتی جنگی آمریکایی مورد اصابت قرار نگرفته است، ایالات متحده باید هزینه‌های مالی فزاینده و فرسودگی کشتی‌های جنگی خود را متحمل شود. کشتی‌های جنگی نیروی دریایی ایالات متحده در نبردی در دریای سرخ گیر کرده‌اند که نمی‌توانند برای همیشه این جنگ را ادامه بدهند.»

حوثی‌ها ثابت کرده‌اند که دشمنی زیرک، قوی و کارکشته هستند و تمام اقدامات آمریکا برای مقابله با آنها شکست خورده است.

حوثی‌ها اساساً حمل‌ونقل تجاری از طریق یکی از مهم‌ترین نقاط ترانزیت جهان را بسته‌اند و ایالات متحده نمی‌تواند کاری در این مورد انجام دهد. آیا کسی نمی‌توانست این سناریو را قبل از اینکه بایدن به طور ناگهانی یک ناوگان دریایی در دریای سرخ مستقر کند، پیش‌بینی کند؟ بسیاری از افراد بدبین بودند و می‌دانستند استراتژی بایدن هیچ شانسی برای موفقیت ندارد، اما صدای آنها توسط جنگجویان پشت‌میزنشین که جنگی ندیده‌اند و همیشه خط‌مشی‌های دولت آمریکا را تعیین می‌کردند، خفه شد. اینها اعضای ارشد نهاد سیاست خارجی هستند که همواره واقعیت‌ها را نادیده می‌گیرند و با فلسفه «اول شلیک کنید و بعد سؤال بپرسید»، پیشاپیش ایده خود را مطرح می‌کنند. در این مورد، این شاهین‌های سرسخت به‌سادگی نمی‌توانستند بپذیرند که یک گروه  تازه‌کار از شبه‌نظامیان صندل پوش می‌تواند با حمله موشکی و پهپادی به کشتی‌های تجاری که توسط ناوشکن‌های آمریکایی محافظت می‌شوند، ضربه‌ای به منافع ایالات متحده وارد کنند؛ اما این دقیقاً همان چیزی است که اتفاق افتاد و همان‌طور که قبلاً گفتیم به بایدن هشدار داده شد که چنین نتیجه‌ای محتمل است.

در بخشی از  مقاله «ریسپانسیبل استیت کرفت» [4]در این زمینه آمده است: «تعدادی از صداهای واقع‌گرا، حماقت سقوط مجدد در مارپیچ خشونت تلافی‌جویانه را محکوم کردند؛ چرا که احتمالاً منجر به یک بحران نظامی واقعی و حتی مرگ سربازان آمریکایی خواهد شد. آن حملات کارساز نیستند.» «بن فریدمن» [5]- کارشناس ارشد اولویت‌های دفاعی - می‌گوید: «آن‌ها به اندازه کافی توانایی حوثی‌ها را کاهش نخواهند داد و حوثی‌ها حملات خود را به کشتیرانی متوقف نمی‌کنند. چرا کاری را انجام دهیم که آشکارا بی‌پروایی و بی‌احتیاطی است؟ خویشتن‌داری به ما یادآوری می‌کند که هیچ قانونی نمی‌گوید که باید حملات هوایی انجام دهیم که کارساز نباشد. ما همیشه این گزینه را داریم که از خشونت بیهوده استفاده نکنیم. آمریکا بار دیگر به یمن حمله کرد، اما حملات حوثی‌ها همچنان ادامه دارد.

 

پیش به سوی جنگ

خویشتن‌داری؟ من فکر می‌کنم که نهاد سیاست خارجی ایالات متحده قادر به خویشتن‌داری است. متأسفانه، همه واقع‌گرایان توانا و هوشیار که زمانی در شکل‌دهی سیاست خارجی آمریکا نقش داشتند، مدت‌هاست جای خود را به جنگجویان پشت‌میزنشینی داده‌اند که با همان کاربرد غیرمولد نیروی نظامی، به هر بحرانی واکنش نشان می‌دهند. ما شک نداریم که جنگ‌طلب‌ها ما را درگیر یمن خواهند کرد؛ همان‌طور که در اوکراین این کار را کردند و با کشاندن کشور به عمق یک درگیری، شانسی برای برنده‌شدن وجود ندارد.

این گزیده آشکار از استراتژی امنیت ملی بایدن در سال ۲۰۲۲ را مرور کنید: «ایالات متحده اجازه نخواهد داد که قدرت‌های خارجی یا منطقه‌ای، آزادی دریانوردی در آبراه‌های خاورمیانه از جمله تنگه هرمز و باب‌المندب را به خطر بیندازند. تلاش‌های هیچ کشوری برای تسلط بر کشور دیگر - یا منطقه - از طریق آرایش نظامی، تهاجم یا تهدید را تحمل نمی‌کنیم.»

شاهد از غیب رسید؛ معنی نهفته در استراتژی امنیت ملی آمریکا این است که حوثی‌ها تنها با اعمال کنترل بر آب‌های سرزمینی خود، خطری آشکار و فعلی را برای امنیت ملی ایالات متحده هستند. آیا این بدان معناست که تشدید تنش اجتناب‌ناپذیر است؟ بله درست است. عبارت بالا مساوی با اعلان‌جنگ است. ما باید انتظار داشته باشیم که بایدن با افزایش بمباران شهرها و زیرساخت‌های یمن، تشدید محاصره اقتصادی و در نهایت استقرار نیروهای رزمی برای انجام یک حمله زمینی به شبه‌جزیره عربستان، بر همین اساس عمل کند. باتوجه‌به تجربه گذشته، احتمالاً تصمیمات در مورد این موارد قبلاً گرفته شده است.

حوثی‌ها حمل و نقل تجاری از طریق یکی از مهم‌ترین نقاط ترانزیت جهان را بسته‌اند و آمریکا نمی‌تواند کاری در این مورد انجام دهد.

به‌هرحال، عملیات دریایی بایدن، هرگز توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد، کنگره آمریکا یا مردم این کشور تأیید نشده است. این یک مداخله یک‌جانبه دیگر است که راه‌حل دیپلماتیک را از بین می‌برد و تضمین می‌کند که آمریکا در آینده با شکست تحقیرآمیز دیگری از دشمنان خود مواجه خواهد شد. در اینجا «جیم کرین» [6] - همکار مؤسسه مطالعات انرژی - به توضیح تأثیر جهانی حملات حوثی‌ها می‌پردازد: «حملات حوثی‌ها به کشتیرانی دریای سرخ، پدیده جدیدی را در درگیری‌های ژئواکونومیک ارائه می‌دهد؛ یک بازیگر غیردولتی که از جنگ نامتقارن نه‌تنها برای مبارزه با نیروهای مسلح متعارف، بلکه برای اعمال تحریم‌های اقتصادی هدفمند با حمله به شکل گزینشی به کشتیرانی بین‌المللی استفاده می‌کند. حوثی‌ها این اقدام متهورانه را با ترکیب دو عامل انجام داده‌اند: تسلیحات ارزان‌قیمت و با تکنولوژی بالا که می‌تواند کشتی‌های اقیانوس‌پیما را تهدید و حتی غرق کند و کنترل بر قلمرو ساحلی استراتژیک مشرف به یکی از شلوغ‌ترین نقاط گلوگاه دریایی جهان یعنی تنگه باب‌المندب.»

محاصره کشتیرانی دریای سرخ، تجارت بین آسیا و اروپا را به شیوه‌ای نامتوازن تغییر جهت داده است. شرکت‌های کشتیرانی مستقر در کشورهایی که دولت‌های آنها علیه تهاجم اسرائیل به غزه صحبت کرده‌اند، از حملات حوثی‌ها معافیت دریافت کرده‌اند که نتیجه آن، مزیت‌های هزینه‌ای و سود بیشتر است. برعکس، کشتیرانی مستقر در کشورهای حامی اسرائیل، همراه با کشتی‌هایی که محموله‌های اروپا یا آمریکا را حمل می‌کنند، دسترسی به میان‌بر دریای سرخ بین آسیا و اروپا را از دست داده‌اند؛ در نتیجه، هزینه و مدت سفر همراه با تقاضا برای کشتی‌ها افزایش یافته است که به افزایش هزینه‌های بار از جمله در مسیرهایی که از طریق دریای سرخ سفر نمی‌کنند، کمک کرد.

اختلال در حمل‌ونقل جهانی نشان می‌دهد که حوثی‌ها در رسیدن به هدف خود برای تحمیل هزینه بر حامیان اسرائیل موفق بوده‌اند. بر اساس گزارش‌ها، رهبران حوثی مزیت‌های رقابتی را برای کشتی‌های چینی و روسی تقویت کرده‌اند. استراتژی گزینشی به کار گرفته شده توسط حوثی‌ها، اعمال مجازات‌های اقتصادی مشابه تحریم‌های اقتصادی است که به طور نامتناسبی بر شرکت‌های مستقر در اتحادیه اروپا تأثیر می‌گذارد. در واقع اضافه‌شدن هزینه‌های زنجیره تأمین به‌شدت بر پیش‌بینی‌های اقتصادی بدبینانه اتحادیه اروپا و مصر تأثیر می‌گذارد. هرچه حملات طولانی‌تر ادامه داشته باشند، تأثیر منفی بیشتر می‌شود و چشم‌انداز رشد را تضعیف می‌کند.

کارزار حوثی‌ها در خلیج عدن و دریای سرخ، شکل جدیدی از اختلال اقتصاد جهانی را بر اساس نارضایتی از اسرائیل ایجاد کرده و بازدارندگی یا مقابله با آن را دشوار کرده است. کارزار حوثی‌ها همچنین اقدامات متقابل ناکارآمد ایالات متحده و متحدانش در ناتو را آشکار کرده است. حملات آمریکا و انگلیس به مراکز نظامی حوثی‌ها در داخل یمن، نارضایتی‌های جدید و منطقی برای گسترش احتمالی حملات دریای سرخ، چیزی فراتر از آتش‌بس در غزه را ایجاد کرده است. حملات حوثی‌ها به کشتی‌ها در واقع پس از شروع حملات تلافی‌جویانه ایالات متحده و بریتانیا تشدید شد. این گروه شبه‌نظامی جسور در ۱۴ مارس اعلام کرد که حملات خود را فراتر از منطقه باب‌المندب به دریای عرب و اقیانوس هند گسترش می‌دهد تا کشتی‌های مرتبط با اسرائیل و متحدانش را که از طریق دماغه امید نیک منحرف می‌شوند، هدف قرار دهد. حملات حوثی‌ها در دریای سرخ پیامدهایی بر اقتصاد جهانی دارد.

اکنون تأثیر حملات حوثی‌ها در دریای سرخ را خلاصه می‌کنیم؛

  1. فرصت‌های جدیدی را برای بازیگران غیردولتی ایجاد کرد تا جنگ نامتقارن را علیه نیروهای مسلح متعارف انجام دهند.
  2. تحریم‌های اقتصادی هدفمند را علیه حامیان نسل‌کشی اسرائیل اعمال کرد.
  3. تغییر مجدد مسیر تجارت بین آسیا و اروپا به‌گونه‌ای که مزیت‌های رقابتی را برای کشتیرانان چینی و روسی فراهم کرد.
  4. به حوثی‌ها کمک کرد تا بتوانند به هدف خود در تحمیل هزینه بر حامیان اسرائیل دست یابند.
  5. اضافه‌شدن هزینه‌های زنجیره تأمین، تأثیری منفی بر پیش‌بینی‌های اقتصادی بدبینانه اتحادیه اروپا و مصر داشته است و چشم‌انداز رشد را کاهش می‌دهد.
  6. زمینه را برای گسترش عملیات حوثی‌ها فراتر از دریای سرخ تا دریای عرب و اقیانوس هند فراهم کرده است.

کدام یک از این نتایج، منافع ایالات متحده را افزایش یا امنیت ملی آمریکا را تقویت می‌کند؟ هیچ‌کدام و به همین دلیل است که ما سؤال دوم را مطرح خواهیم کرد: آیا افرادی که این تصمیمات کوته‌فکرانه را می‌گیرند، هرگز در مورد تأثیر انتخاب‌های آنها بر کشور یا مردم آمریکا فکر می‌کنند؟ احتمالاً نه. لطفاً حوثی‌ها را به‌خاطر درگیری که دولت بایدن صددرصد مسئول آن است سرزنش نکنیم. هیچ‌کس تفنگی بالای سر جو بایدن نگه نداشته و او را مجبور نکرده است که  نیروی دریایی آمریکا را در دریای سرخ مستقر کند و درگیر تنش‌های بیهوده شود تا از حق اسرائیل در قتل‌عام زنان و کودکان در غزه دفاع کند.

باورش برای غربی‌ها سخت است  که  یمنی‌ها  اعتقادات اخلاقی خود را بالاتر از منافع شخصی یا کسب قدرت بیشتر قرار داده‌اند.

این تصمیمی بود که بایدن به‌تنهایی گرفت. او شور و هیجان بین‌المللی در حمایت از فلسطین، قضاوت‌های سخت‌گیرانه دیوان بین‌المللی کیفری و دیوان بین‌المللی دادگستری و تقریباً همه سازمان‌های حقوق بشری در کره زمین را در این زمینه نادیده گرفت. بایدن تصمیم گرفت که قضاوت اخلاقی کل جهان را نادیده بگیرد تا دستور کار پلید دولت یهود را ترویج کند. این تصمیم اوست! در مقابل، حوثی‌ها فقط تلاش خود را برای توقف نسل‌کشی اسرائیل انجام می‌دهند. آنها مشتاق جنگ با ایالات متحده نبودند. اصلاً این‌گونه نیست. آنها فقط سعی می‌کنند اسرائیلی‌ها را وادار کنند که محاصره خود را بردارند تا تعداد بیشتری از مردم جان خود را به‌خاطر گرسنگی از دست ندهند. آیا این تقاضای زیادی است؟

 

جنگ برای تحقق اخلاق و صلح عادلانه

«محمد البخیتی» [7] - یکی از رهبران حوثی‌ها - نظرش را به شرح زیر بیان کرد: «اقدام برای حمایت از ستمدیدگان، یک آزمون واقعی اخلاق است و هرکس برای توقف جنایت نسل‌کشی اقدامی نکند، انسانیت خود را از دست داده است. ارزش‌های اخلاقی با نژاد و مذهب افراد تغییر نمی‌کند. اگر گروه دیگری از انسان‌ها مانند ظلم و ستم و بی‌عدالتی که فلسطینی‌ها با آن روبه‌رو هستند، مورد بی‌عدالتی قرار می‌گرفتند، باز هم بدون درنظرگرفتن دین و نژادشان برای حمایت از آنها اقدام می‌کردیم. مردم یمن برای دستیابی به صلح عادلانه‌ای که عزت، سلامت و امنیت همه کشورها و مردم را تضمین می‌کند، متعهد هستند.»

اظهارات «البخیتی» ممکن است برای مردم در غرب عجیب به نظر برسد. باورش برای مردم غرب سخت است که رهبری یک کشور، اعتقادات اخلاقی را بالاتر از منافع شخصی خود یا کسب قدرت بیشتر قرار دهد. اما این چیزی است که به جنبش حوثی‌ها انرژی می‌دهد؛ عزم آنها برای عملی ساختن باورهای دینی خود. حوثی‌ها از مبارزه با آمریکا چیزی به دست نمی‌آورند. آنها این کار را انجام می‌دهند چون با وحشیگری سادیستیک و قتل عام مردم غزه توسط ارتش اسرائیل مخالف هستند. به همین دلیل است که آنها خود را در معرض آسیب جدی یا مرگ قرار داده‌اند. به این دلیل است که آنها بر این باورند که این «کار درست» است؛ زیرا عدالت ارزش جان دادن را دارد و چون  همانطور که البخیتی می‌گوید، اقدام برای حمایت از مظلومان، یک آزمون واقعی اخلاق است.

از قضا دیدگاه‌های مردم آمریکا بیشتر با حوثی‌ها هماهنگ است تا با دولت خودشان! اکثریت آمریکایی‌ها از عدالت برای فلسطینی‌ها حمایت می‌کنند. آنها از یک کشور مستقل فلسطینی حمایت می‌کنند، موافق آتش‌بس دائمی هستند و از پایان‌دادن به خشونت و خونریزی استقبال می‌کنند. این تنها دولت آمریکا و اسرائیل هستند که می‌خواهند حمام خون ادامه یابد.

 

[1] . Mike Whitney

[2] . Operation Prosperity Guardian

[3] . Business Insider

[4] . Responsible Statecraft

[5] . Ben Friedman

[6] . Jim Krane

[7] . Mohammed Al-Bukhaiti

 

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

ما مشکلِ مدرسه نداریم

چگونه دین در عصر بی خدایی دوام می‌آورد؟

کل تاریخ دارد تعیین تکلیف می‌شود!

آمریکا در مسیر فروپاشی قرار دارد؛ درست مانند شوروی

میکروسلبریتی با نوجوان و زندگی روزمره‌اش چه می‌کند؟

محتوا کامل است ما در فرم شکست می‌خوریم

آمریکا سرزمین آزادی؟!

قهرمان‌ها، انسان‌هایی بر فراز سلبریتی‌ها

همیشه تصمیم نهایی با نمره است!

رژیم صهیونیستی، آرامش یهودیان را گرفت

خانواده ایرانی در رفت‌وآمدهای سیاسی سردوگرم می‌شود!

زوال صهیونیسم نزدیک‌تر از همیشه

اینجا کسی نمی‌خواهد خانه‌دار باشد!

میل «مهاجرت» بهانه‌ای برای رفتن یا ناامید از ماندن؟

سلبریتی‌ها چقدر زور دارند؟

ایده فکری نه اما تا دلتان بخواهد منع برای نوجوان در آستین تربیتی خود داریم

شرکت‌های آدمکش در معرکه غزه!

انسانِ ساکن کشور‌ درحال‌توسعه از «هوش مصنوعی» نمی‌ترسد، چرا؟

جمهوری اسلامی؛ سیاست بر بنیاد فرهنگ

جنگجویان صندل پوش، دریای سرخ را به هم ریختند