زیر و بم سلبریتی ایرانی در گفتاری از علی مؤمنی؛
شرایط فعلی کشور به‌گونه‌ای است که صرفاً تحت‌تأثیر گروه‌های مرجع خاص و پیشینی قرار ندارد؛ بلکه با تأثیرپذیری از شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که خود مردم شروع به انجام برخی فعالیت‌های خاص و تغییرات در کشور می‌کنند. ثمره این کنش‌ها را هم می‌توانیم به‌صورت نرم یا سخت ببینیم.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «جامعه متکثر» وصفی است که در رشته‌های مختلف علوم اجتماعی در توضیح دنیای معاصر ما به‌صورت پر کاربردی استفاده می‌شود. یکی از وجوه این تکثر را می‌توان در تکثر گروه‌های اجتماعی مرجع یافت؛ جایی که مفهومی تحت عنوان «سلبریتی» به سبد گروه‌های مرجع اضافه می‌شود. اما اگر بخواهیم با گستره دید بیشتری به این مقوله نگاه کنیم، این پرسش مطرح می‌شود که وقوع چه تحولاتی در بافتار جامعه منجر به ظهور سلبریتی به‌عنوان یک نخبه اثرگذار اجتماعی شده است. علی مؤمنی به‌عنوان یک شهرت‌پژوه قصد دارد تا در این گفتار به این پرسش پاسخ دهد.

 

سلبریتی، اقتضای دوران ماست

سلبریتی‌ها نه فقط در جامعه ایران بلکه به‌صورت کلی در همه جوامع پر نفوذ هستند

پیرامون وضعیت گروه‌های مرجع در ایران باید گفت که ما برخی کلیشه‌های پژوهشی و آماری را داریم که البته در جای خود درست هستند؛ از جمله آنکه روحانیون، سیاست‌مداران، بعضاً احزاب، معلمان، اساتید دانشگاه، نخبگان و امروزه چیزی تحت عنوان سلبریتی‌ها به‌عنوان مراجع فکری ما لحاظ می‌شوند. این افراد و گروه‌ها به کلیشه‌های مرجعیت فکری در کشور ما تبدیل شده‌اند. البته تا حدودی نیز این مقوله درست است؛ چرا که در ساختارهای فرهنگی و تاریخی این کشور، بسیاری از گروه‌های مذکور نتوانسته‌اند جایگاه مناسبی برای خود پیدا کرده و در بسیاری از وقایع، این گروه‌های مرجع - مخصوصاً روحانیون - بودند که تغییرات اجتماعی را به وجود آوردند و باعث رشد یا پس رفت جامعه ایرانی شدند؛ لذا این مدل‌های گوناگون مراجع فکری قابل‌پذیرش است. اما وضعیت گروه‌های اجتماعی در نسبت با جامعه به چه شکل است؟ در کشور ما برخی تحولات اجتماعی رخ داده که لزوماً به دلیل فعالیت گروه‌های مرجع و نخبگان اجتماعی نیست، بلکه به‌واسطهٔ بسیاری از وقایع مختلف مانند تحولات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی است که صرفاً توسط یک گروه خاص شکل نگرفته و به وجود نمی‌آید، بلکه ناشی از واکنش خود مردم به‌صورت بی‌واسطه به این تحولات است. همین امر باعث می‌شود دیگر این گروه‌های مرجع، پیشران وقایع مختلف در جامعه ما نباشند، بلکه خود مردم یا نسل جدیدی از مراجع فکری می‌توانند برای کلیت جامعه دغدغه سازی کرده و یا حتی جامعه را به سمت خاصی سوق دهند؛ لذا حرف من آن است که شرایط فعلی کشور به‌گونه‌ای است که صرفاً تحت‌تأثیر گروه‌های مرجع خاص و پیشینی قرار ندارد؛ بلکه با تأثیرپذیری از شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است که خود مردم شروع به انجام برخی فعالیت‌های خاص و تغییرات در کشور می‌کنند. ثمره این کنش‌ها را هم می‌توانیم به‌صورت نرم یا سخت ببینیم.

اما در ادامه راجع به میزان نفوذ سلبریتی‌ها باید عرض کنم که سلبریتی‌ها نه فقط در جامعه ایران بلکه به‌صورت کلی در همه جوامع پر نفوذ هستند. ما اگر کلمه سلبریتی و مفهوم آن را بپذیریم و پیشینه نظری و مفهومی آن را قبول کنیم، طبیعتاً باید مرجعیت فکری آن را نیز بپذیریم. ما راهی برای گریز از این موضوع نداریم و نمی‌توانیم بگوییم حالا سلبریتی‌ها باشند اما مرجعیت نداشته باشند. نفس سلبریتی شدن به معنای تبدیل‌شدن به مرجعیت فکری است. حالا اینکه گستره و دامنهٔ نفوذ آن‌ها تا چه میزان است، بحث متفاوتی دارد.

 

تولید سلبریتی، ماحصل جامعهٔ رسانه‌ای

نفس سلبریتی شدن به معنای تبدیل‌شدن به مرجعیت فکری است.

سازوکار این موضوع که سلبریتی‌ها چگونه در جامعه مدرن تبدیل به گروه مرجع می‌شوند را می‌توان با دانش ارتباطات و نظریه‌های آن توضیح داد. برای بیان ریشه نظری این امر باید گفت که سلبریتی از امتداد یک مفهومی تحت عنوان «رسانه‌ای شدن» می‌آید. رسانه‌ای شدن یک رویکرد نهادگرا دارد. یعنی رسانه را تحت عنوان یک نهاد در تعامل با دیگر نهادها می‌بیند، اما قدرت رسانه را آن‌قدر بالا می‌بیند که بسیاری از نهادهای مختلف جامعه همچون گروه‌های نسلی، سنی و... وارد فضای رسانه شده و رسانه برای آن‌ها اقتضائاتی را مطرح می‌کند. مشخصاً در این حوزه، نظریه مذکور پیوند دین و رسانه را طرح می‌کند. این ماحصل رسانه‌ای شدن است که سلبریتی را به وجود می‌آورد. من وارد جزئیات این مباحث نمی‌شوم، اما از خوانندگان می‌خواهم که این موضوع را به‌عنوان یک پیش‌فرض از من بپذیرند که ماحصل رسانه‌ای شدن، سلبریتی را به وجود آورده و سلبریتی، نتیجهٔ این رویکرد نهادی است. زمانی که رسانه به‌عنوان یک نهاد می‌تواند بر دیگر نهادهای اجتماعی اثرگذار باشد و آن‌ها را تحت مرجعیت خود درآورد، طبیعتاً سلبریتی هم می‌تواند این مرجعیت را به دست بیاورد. ما نباید این مباحث را از یکدیگر تفکیک کنیم. در بحث از سلبریتی، صرفاً جنبه اجتماعی را نباید در نظر گرفت، بلکه جنبه‌های ارتباطی و رسانه‌ای را نیز باید لحاظ کرده تا از قبال آن بتوانیم به یک رویکرد جامع برسیم؛ بنابراین سلبریتی‌ها، گروه‌های مرجعی هستند که باید به آن پرداخته شود.

 

مخاطب در برابر سلبریتی منفعل نیست

مردم این آگاهی را دارند که در شرایط و موارد خاص، تحت فرمان گروه‌های مرجع دیگری بوده و آن‌چنان به سلبریتی‌ها در شرایط مهم سیاسی بها ندهند. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سلبریتی‌ها حتی در اعتراضات سال ۱۴۰۱ که تلاش زیادی را نیز به خرج دادند، میزان اثرگذاری بسیار پایینی را داشته‌اند.

اکنون مسئله ما دامنه نفوذ این افراد است. آیا سلبریتی‌ها جزء گروه‌های اجتماعی پر نفوذ هستند؟ نه لزوماً. در نسبت با مسائل مختلف باید پژوهش‌های گوناگونی را انجام داد تا مشخص شود که سلبریتی‌ها چه میزان نفوذ و مرجعیت در حوادث مختلف دارند. تا این کار انجام نشود، نمی‌توان گزاره قطعی و علمی را در این باره مطرح کرد. در مسائل مختلف مانند مد، پوشش، سبک زندگی و ده‌ها مسئله دیگر از طریق پژوهش باید به دنبال این موضوع رفت. به‌واسطه پژوهش‌هایی که در حوزه‌های سیاسی، رفتارهای انتخاباتی و یا مواجهه سلبریتی‌ها با حوادث سال‌های ۱۳۹۶، ۱۳۹۸ و... انجام شده، امروز می‌توان نشان داد که سلبریتی‌ها آن‌چنان که تصور می‌شود بر روی رفتارهای سیاسی مردم اثرگذار نبوده‌اند؛ بلکه مردم این آگاهی را دارند که در شرایط و موارد خاص، تحت فرمان گروه‌های مرجع دیگری بوده و آن‌چنان به سلبریتی‌ها در شرایط مهم سیاسی بها ندهند. نتایج پژوهش‌ها نشان می‌دهد که سلبریتی‌ها حتی در اعتراضات سال ۱۴۰۱ که تلاش زیادی را نیز به خرج دادند، میزان اثرگذاری بسیار پایینی را داشته‌اند. این میزان اثرگذاری پایین شما را به این گزاره می‌رساند که سلبریتی آن‌چنان هم در مسائل مهم زندگی ما اثرگذار نیست.

 توان مرجعیت این گروه‌ها در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... متفاوت است. یعنی ما نمی‌توانیم سطح ثابتی را گرفته و بگوییم در تمام مراتب زیست اجتماعی، سلبریتی‌ها اثرگذار هستند. باید بدانید که اولاً مخاطب، آن‌چنان منفعل نیست و از طرف دیگر سلبریتی نیز چندان توان اثرگذاری ندارد. من ایده‌هایی که به‌صورت فردی و جبرگرا سلبریتی‌ها را به‌عنوان فاعلان مطلق به‌حساب می‌آورند، قبول ندارم. چیزی که در ذهن من وجود دارد این است که سلبریتی‌ها در لایه‌های مختلفی می‌تواند اثرگذار باشند که هر یک با دیگری قصه متفاوتی دارد.

 

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

ما مشکلِ مدرسه نداریم

چگونه دین در عصر بی خدایی دوام می‌آورد؟

کل تاریخ دارد تعیین تکلیف می‌شود!

آمریکا در مسیر فروپاشی قرار دارد؛ درست مانند شوروی

میکروسلبریتی با نوجوان و زندگی روزمره‌اش چه می‌کند؟

محتوا کامل است ما در فرم شکست می‌خوریم

آمریکا سرزمین آزادی؟!

قهرمان‌ها، انسان‌هایی بر فراز سلبریتی‌ها

همیشه تصمیم نهایی با نمره است!

رژیم صهیونیستی، آرامش یهودیان را گرفت

خانواده ایرانی در رفت‌وآمدهای سیاسی سردوگرم می‌شود!

زوال صهیونیسم نزدیک‌تر از همیشه

اینجا کسی نمی‌خواهد خانه‌دار باشد!

میل «مهاجرت» بهانه‌ای برای رفتن یا ناامید از ماندن؟

سلبریتی‌ها چقدر زور دارند؟

ایده فکری نه اما تا دلتان بخواهد منع برای نوجوان در آستین تربیتی خود داریم

شرکت‌های آدمکش در معرکه غزه!

انسانِ ساکن کشور‌ درحال‌توسعه از «هوش مصنوعی» نمی‌ترسد، چرا؟

جمهوری اسلامی؛ سیاست بر بنیاد فرهنگ

جنگجویان صندل پوش، دریای سرخ را به هم ریختند