در گفت‌وگو با سجاد نوروزی مدیر پردیس سینمایی آزادی مطرح شد؛
راه‌حل معضلات سینمای ایران، بازگشت به قانون اساسی و عدم تولی‌گری دولت در این حوزه است.

به گزارش «سدید»؛ در آستانه آغاز به کار دولت چهاردهم و تعیین وزرای آن، بحث‌ها درمورد عرصه‌های مختلف حکمرانی کشور بالا گرفته است. حوزه فرهنگ و به تبع آن عرصه‌ی سینما نیز یکی از این موضوعات است که به نظر می‌آید با عوض شدن دولت‌ها تحت تاثیر قرار گیرند.

برای اینکه بدانیم اساسا نقش دولت در سینما چیست و رفت و آمد رؤسای جمهور چه تاثیری بر این حوزه دارد می‌توانیم دوره‌های تاریخی مختلف را بررسی کنیم. در دولت‌های مختلف رویکردها به حوزه سینما متفاوت بوده و هر دولتی سعی کرده مطابق با قواعد مورد قبول خود به این عرصه بپردازد.

برای بررسی بیشتر این موضوع با یکی از فعالان حوزه سینما به گفتگو نشستیم. سجاد نوروزی که به‌عنوان مدیر پردیس سینمایی آزادی تهران فعالیت دارد معتقد است دولت نباید در حوزه سینما تصدی‌گری کند. او همچنین اعتقاد دارد بعد از انقلاب اسلامی همه دولت‌ها با نگاه سیاسی در این عرصه فعالیت کرده‌اند. مشروح این گفتگو در ادامه پیش‌ روی شماست:

 

 نقش دولت در حوزه سینما چیست؟ یعنی این‌که یک دولت برود و دولت دیگر بیاید روی حوزه سینما چه تاثیری دارد؟

نوروزی: تجربه‌ای که ما در چهل و چند سال گذشته داریم این است که هر دولتی که آمده طبعا یک نگاه سیاسی داشته است. ولی متناسب با آن نگاه سیاسی، همکاران خودش را در حوزه فرهنگ هم انتخاب کرده است. یعنی هیچ وقت الگوی ذهنی و عملی نبوده که مثلا ببینیم که آیا کسی که انتخاب شده واقعا می‌تواند در این حوزه پرپیچ وخم و به شدت تخصصی، آن شناخت را از محیط مدنی فرهنگ و هنر داشته باشد و در وهله دوم، بتواند برای ناکارآمدی‌ها و کاستی‌ها راه‌کار عملیاتی و اجرایی داشته باشد؟ این نگاه در این بخش موجود نبوده و از انقلاب تا حالا این ضعف را داشته‌ایم. بنابراین وقتی می‌خواهیم به سوال شما جواب بدهیم و بگوییم وزیرباید چه خصایصی را دارا باشد، باید تحلیل کنیم در این چهل سال گذشته، چه کارهایی را نکردیم و چه کارهایی را که باید ترک می‌کردیم را انجام دادیم و آنها را دیگر انجام ندهیم. حاصل عملکرد مجموعه فعالیت دو جناح در چهل و چند سال گذشته، این بوده که تصدی‌گری و دخالت دولت، به جای این‌که در امور اجرایی و تسهیل‌گری و ریل‌گذاری در حوزه فرهنگ باشد، وارد یک‌جور حالت تولی‌گری در محتوا شده است. این تولی‌گری در محتوا به این معنا است که دولت بگوید من متولی محتوای فرهنگ و هنر هستم. محتوای کالاهای فرهنگی هنری را من - نه که نظارت کنم، عیب‌یابی کنم، تسهیل‌گری کنم در روند تولیدشان-نه! من  متولی محتوا هستم.

 

 یعنی از هر دو جناح سیاسی عمده کشور چنین وضعی حاکم بوده است؟

نوروزی: بله. همه مدعی و متولی محتوا بوده اند. آن جناح آمده گفته من اینطور دوست دارم. یک جناح دیگری آمده گفته نه! من این مدلی دوست دارم. از متن آن‌ها هم هیچ چیزی در نیامده و نتیجه این است که ما از لحاظ اقتصاد فرهنگ و هنر و از لحاظ ایجاد یک اکوسیستم فرهنگی هنری به شدت عقب‌افتاده هستیم و این هم با پول‌پاشی حل نمی‌شود. چون مشکل پول نیست.

 

یعنی این‌که یک دولت برود یک دولت دیگر بیاید این به خودی خود در این حوزه تغییری ایجاد نمی‌کند؟

نوروزی: نه! چون قرار است من بروم بگویم من با دوستانم کار می‌کنم. او هم بیاید بگوید من هم این‌ها را دارم با این‌ها کار می‌کنم . این که نشد! این هنر و فرهنگ نیست، قبیله‌ است. این حالت طایفه‌ای است. نتیجه‌اش این می‌شود که مثلا شما صنوفی هم که در حوزه فرهنگ و هنر دارید، آن‌ها هم قبیله‌ای هستند. یعنی شما با این رفتار خودتان در چهل و چند سال گذشته، بخش خصوصی را هم همین‌طور بار آوردید. بخش خصوصی را هم خراب کردید. به جای این‌که بخش خصوصی را یک حالت توسعه‌یافته و مدنی و واقعا ماهیتا دارای ظرفیت‌های گسترده شکل بدهید، تبدیلش کرده‌اید به چهارتا مجمع مواجب‌بگیر که چشم‌شان به جیب دولت است. خب حالا می‌خواهید باز همان راه را بروید؟ بسم الله بروید. می‌خواهید باز همین راه را طی کنید؟

دیروز آقای سعید راد از هنرمندان خوب سینما فوت کرد. سوال مشخص اینکه ایشان از63 تا 83 ممنوع‌الکار بوده. چرا؟ به چه دلیل؟ به تشخیص چه کسی؟ چرا اول انقلاب دادشاه را بازی کرد، عقاب‌ها را بازی کرد، برزخی‌ها را بازی کرد. بعد با چه منطقی بیست سال طرف را حذف کردید؟ با چه منطقی؟ همین منطق و همین سوال را می‌شود باز راجع به دهه هشتاد پرسید، راجع به دهه نود هم پرسید. راجع به دوره اخیر هم پرسید. چرا؟ چون کسی که ناآشنا با محیط فرهنگ و هنر است، اقتضائات فرهنگ و هنر را نمی‌شناسد، از ماهیت هنر شناختی ندارد، می‌آید با تفسیرهای تنگ‌نظرانه و جناحی،  چه تفسیرهای تنگ‌نظرانه شبه روشن‌فکری و چه متحجرانه.، می‌خواهند محیط را دست‌کاری کنند. دست‌کاری کردن محیط، تحول درست کردن نیست. ور رفتن با آدم‌ها، محیط را زخمی کردن  اسمش تحول نیست. اینکه یک روز تو بیایی در دهه شصت بگویی من سینمای معناگرا دوست دارم. حالا سینمای معناگرا چیست؟ ما به ازایش کجاست؟ مگر بقیه سینما بی معنی است که این می‌خواهد معناگرا باشد؟ بعد یکدفعه بیایند یک واژه جعلی به نام سینمای اجتماعی بسازند. خب اجتماعی یعنی چه؟مثلا مگر بقیه فیلم‌هاغیراجتماعی هستند؟ مثلا شما بروید در دنیا ببینید ژانری به نام ژانر social که همان معادل انگلیسی اجتماعی می‌شود داریم؟ نه. بعد می‌آیی جلوتر یک چیز دیگر جعل می‌کنی می‌گویی من سینمای انقلابی دارم. یعنی بقیه سینما غیرانقلابی هستند فقط من انقلابی هستم ؟  با این خاله‌بازی‌ها که سودش هم فقط یک معدود رفقا می‌برند، نمی‌شود کشور را اداره کرد. سینما را هم نمی‌شود اداره کرد.

 

راه حل چیست آقای نوروزی؟ دولت‌ها باید چه‌کار کنند؟

نوروزی: راه حل این است که کسی که می‌خواهد بر مسند فرهنگی هنری بنشیند اولین پیش‌شرطی که دارد این است که باید هنرشناس باشد. هنر در ایران، پیوند عمیق با معرفت دینی دارد. پیوند عمیق با تحول‌خواهی  مدنی دارد. پیوند عمیق با مسایل خاص زیبایی‌شناسانه دارد. باید هنر را بشناسید. هنر را در چهارچوب هویت ملی ایران باید بشناسید. شناختت هم باید از غرب یک شناخت کاملی باشد. یعنی تا غیر را نشناسی خودت را نخواهی شناخت. این اولین ملاک است. ملاک دوم چیست؟ دولت تسهیل‌گر، ناظر، کمک‌کننده است نه متولی. دولت همانطور که می‌گفتند نمی‌تواند تاجر خوبی باشد، نمی‌تواند فیلم‌ساز خوبی هم باشد.

 

منظورتان در حوزه تعیین محتوای فیلم‌هاست؟

نوروزی: من اسمش را نمی‌گذارم تعیین محتوا. من اسم این را می‌گذارم این که شما می‌آیید اصول قانون اساسی را زیر پا می‌گذارید در دولت‌ها.   از سال 59 تا به امروز، قانون اساسی به‌صورت سیستماتیک در فرهنگ و هنر نقض شده است. آمدند گفتند چه بساز، چگونه بساز، کی بفروش، چگونه بفروش، به چه کسی بفروش! این برای کشورهای  کمونیستی است. بعد به جای این‌که بیایند ریل‌گذاری کنند و سر منشاهای هویت ملی را مشخص کنند یا چندتا بسته را  در هویت ملی مشخص کنند که هویت انقلابی ما است، شهدا است، اساطیر ایران هستند و... ؛ بجای اینکه بگویند من می‌خواهم در این حوزه‌ها خلق محتوا کنم، این‌ها را در این 45-46 سال گذشته کنار گذاشتند. چهارتا دوست و رفیق داشتند. آمدند به هر کدام پول و بودجه دادند و گفتند برو این را بساز، آن را بساز. نتیجه‌اش هم شده این وضعیت توسعه نیافته و عقب‌افتاده فعلی.

 

این‌که یک بخش سینما در کنترل حاکمیت و یک بخش آن دست دولت است به نظر می‌رسد یک حاکمیت دوگانه‌ در عرصه سینما بوجود آمده است. این به خودی خود معضل نیست؟

نوروزی: این را من قبول ندارم. اتفاقا در سینما بیشتر از هر چیزی حاکمیت یک‌گانه است. منتها شمایید تصمیم می‌گیرید می‌خواهید کار اصولی بکنید یا کار جناحی. باید تصمیم بگیرید.

 

استراتژی دولت جدید در حوزه سینما چه باید باشد؟

نوروزی:استراتژی دولت جدید باید  بازگشت به قانون اساسی باشد. عدم دخالت، تسهیل‌گری، رگولاتوری، نظارت و کمک. نه متولی بودن و نه دخالت. اجازه بدهند جریانات فرهنگی، جریانات هنری یک جوشش مدنی  و طبیعی داشته باشند و به‌صورت طبیعی فعالیت کنند. مهم‌تر از همه این است که باید بفهمند وزارت ارشاد جای تبلیغ نیست، جای تبیین است. وزارت ارشاد رسالت تبیینی دارد نه رسالت تبلیغی.

 

 پس دولت باید پایش را از سینما بیرون بکشد.

نوروزی: نه اتفاقا باید پایش را بیاورد در این حوزه. بیاید زیرساخت درست کند،  بیاید تسهیلات بدهد. کمک بکند.

 

 منظورم خارج شدن از عرصه تولید فیلم است.

نوروزی: من الگویی که خودم می‌پسندم این‌که دولت بیاید سالی دوتا، سه‌تا بیگ‌پروداکشن مثلا راجع به مسایل کلان هویت ملی و هویت دینی ما بسازد. بیاید مثلا روز واقعه بسازد. رستم و سهراب بسازد. از این چیزها بسازد. این به نظر من یک توقع طبیعی است از دولت. دولت باید کمک بکند به استعدادهای جوان که رشد بکنند. نه این‌که بیاید با آدم‌های تاریخ مصرف گذشته، برای آن‌ها پول‌پاشی کند.

 

شما گفتید حاکمیت دوگانه در عرصه سینما نداریم اما بخشی از فیلم‌ها، بخشی از حتی زیرساخت‌ها دست نهادهایی است که حاکمیتی هستند و دولتی نیستند.

نوروزی: نه دست کدام حاکمیت است؟

 

 مثلا حوزه هنری. خودتان فرمودید که حوزه هنری، سینما می‌سازد.

نوروزی: اتفاقا حوزه هنری از مدنی‌ترین نهادهای انقلابی است. یعنی روند شکل‌گیری و روند کاری حوزه هنری را شما نگاه کنید با همه فرازها و نشیب‌هایش در چهل سال گذشته، محل اجتماع هنرمندان مذهبی بوده. کارش هم در حوزه هنر، دینی است. هیچ وقت مزاحم دولت نبوده. پا داخل کفش دولت هم نکرده و بزرگ‌ترین خدمات را هم مخصوصا در سه، چهار سال اخیر با توسعه سالن‌های سینما برای کشور انجام داده است. مگر در سالن‌های سینما فقط فیلم‌های حوزه هنری نمایش داده می‌شود؟ حوزه مگر چندتا فیلم دارد در سال؟ اکثرا فیلم‌های بخش خصوصی است. کمک بالاتر از این به بخش خصوصی؟ دیگر بالاتر از این می‌خواهد به بخش خصوصی کمک بکند؟ حوزه خودش سالی حداکثر چهارتا فیلم داشته باشد. نود درصد فیلم هایی که در سالن‌های حوزه هنری اکران می‌شود، فیلم‌های مردم است. فیلم‌های بخش خصوصی است. چطور دیگر کمک کنیم به بخش خصوصی؟ بالاتر از این؟

 

نسیم‌آنلاین: حالا بقیه سازمان‌ها هم همین است دیگر. اوج و سراج و... .

نوروزی: اوج سالن ندارد.

 

 بالاخره در حوزه فیلم فعالیت دارند.

نوروزی: زیرساخت فنی و لجستیک فرهنگ و هنر با محتوا، دوتا بحث کاملا مجزا است. من الان راجع به زیرساخت صحبت کردم.

 

درمورد محتوا چطور؟

نوروزی: در خصوص محتوا بحث‌ها زیاد است که در این مقال نمی‌گنجد.

 

سال گذشته میزان فروش بلیط سینماها به نزدیک سی میلیون رسید. این امر حاصل چه چیزی بود؟

بله سال گذشته اتفاق خیلی خوبی افتاد. سه سال کشور درگیر کرونا بود. چیزی که در تحلیل‌های ژورنالیستی و روشن‌فکری‌مان غایب است و همه چیز را فانتزی و انتزاعی می‌بینند این است که نمی‌دانند اگر قرار باشد مثلا یک جا فیلم حتی روشن‌فکری هم ساخته بشود، این فیلم روشن‌فکری موقعی معنای سینما می‌دهد که مخاطبی داشته باشد و بوسیله مخاطب دیده بشود. اساسا قبل از مخاطب، آن موقعی معنا می‌دهد که سالنی وجود داشته باشد که این در آن نمایش داده بشود. خب در کرونا سالن‌های سینما ضرر بسیاری دیدند. در دوره دو ساله کرونا تقریبا نزدیک هشتصد، نهصد میلیارد تومان به سالن‌های سینما زیان وارد شد. این زیان چطور باید جبران بشود؟ یا دولت باید مابه‌ازایش را بدهد یا یک سری‌فیلم‌ها اکران شود که این را جبران کند.

 

 یعنی این رشد، رشد حاصل فیلم‌های جدیدی بود که اکران شد.

نوروزی: بله. رشد خوبی هم بود.

 

/ انتهای پیام / 

منبع: نسیم‌آنلاین

ارسال نظر
captcha