سبک زندگی شهدا؛ شهید حاج اصغر جوانی
پس از ازدواج به اتفاق حاج اصغر جوانی راهی کردستان شدیم. در یکی از مسافرت‌ها در محور بوکان - سقز در کمین ضد انقلاب قرار گرفتیم. به طرفمان تیر اندازی می‌شد. ایشان به اتفاق چند نفر از دوستان سریع در اطراف موضع گرفتند و درگیری شروع شد.
به گزارش فرهنگ سدید؛ پس از ازدواج به اتفاق حاج اصغر جوانی راهی کردستان شدیم. در یکی از مسافرت‌ها در محور بوکان - سقز در کمین ضد انقلاب قرار گرفتیم. به طرفمان تیر اندازی می‌شد. ایشان به اتفاق چند نفر از دوستان سریع در اطراف موضع گرفتند و درگیری شروع شد.
من، چون فکر می‌کردم کشته خواهم شد به آقای جوانی گفتم: «اگر درگیری سخت شد، شما مرا بکشید تا به دست این گروهک‌ها نیفتم.»
ایشان با شنیدن این حرف ناراحت شد؛ و گفت: «کسی که هدفش اسلام و قرآن است، برایش اسارت یا شهادت فرقی نمی‌کند.»
او استناد به قیام ابا عبدالله (علیه السلام) کرد و گفت: «شیوه‌ی اسلام این چنین است و حضرت زینب (سلام الله علیها) تمام مصائب را تحمل کردند و ما نیز باید این طور باشیم.»
بعد از آن به طرف دشمن حمله کردند و آن‌ها را مجبور به فرار کردند. ما به سلامت به راه خود ادامه دادیم. در راه بحث شهادت را پیش کشید و اشاره کردند که: «قسمت شهادت من نزدیک است.»

 

 

منبع: ستاد مرکزی راهیان نور

ارسال نظر
captcha