گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ مستند 43 روز که چندی پیش، سوم اردیبهشت ماه سال جاری از شبکه اول سیما پخش شد به نقش و جایگاه و چند و چون شخصیت شهید امیر سپهبد ولی ا... قرنی، اولین فرمانده ارتش پس از انقلاب اشاره دارد. این مستند به نویسندگی و پژوهش داود مرادیان که تهیه کننده و کارگردان آن نیز خود وی است با همکاری گروه تلویزیونی ارتش ساخته شده است. عمده مباحث مطروحه در این مستند به فراز و فرود نقش شهید سپهبد قرنی در ارتش پیش و پس از انقلاب اشاره دارد.
از ویژگی های بارز این مستند، موضوع ویژه آن است که تلاش می کند تا خود را بسیار به شخصیت قرنی نزدیک کند و نقش بی بدیل وی در استحکام و پایه گذاری ارتش پس از انقلاب را نمایان سازد؛ چرا که نیک روشن است که ارتش از اصلی ترین موئلفه های حفظ انقلاب اسلامی در سال های پرهیاهوی ابتدایی پس از آن است.
شهید قرنی بنا به دلایلی که متاسفانه هنوز برای افکار عمومی شفاف نیست، طی این سال ها جز در کتاب ها و گفته های شفاهی پراکنده به طور دقیق و مبسوط و موثر به نقش وی اشاره نشده است و این مستند جزء معدود آثار تصویریِ مستند بود که تلاش می کرد تا هرچه بیشتر از میان انبوه نکته و حرف و حدیث، جان کلام پیرامون نقش شهید قرنی در جریان التهاب های سال های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی را بیان کند.
این مستند تلاش می کند تا نقش و مواجه قرنی با یک مسئله سیاسی را مطرح کند، مذاکره و درگیری با نگاه دولت موقت درباره نحوه و وضعیت و شرایط مذاکره با متجاوز و شورشی. از این رو پرداخت به این موضوع در این مستند به نحو جراتمندانه صورت گرفته، چرا که از نکات خاص و کمتر گفته شده تاریخی اما بسیار حیاتی و عبرت آموز در تاریخ ابتدای انقلاب اسلامی است.
مستند 43 روز تلاش می کند تا برداشت و ارائه ای تازه از یکی از رخدادهای مهم ماه های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته باشد، از این رو می توان به ذکر مسئله تمایل دولت موقت به نخست وزیری مهندس بازرگان برای مذاکره با تجزیه طلب های کردستان اشاره کرد که شهید قرنی با تمرکز مطالعاتی و شناختی که از پیش از انقلاب روی حضور و نقش آمریکایی ها در منطقه و کشور داشت خبر از ردپای آمریکا در غائله تجزیه طلبی کردستان داد که البته این نظر قویاً و شدیداً از سوی دولت موقت و شخص مهندس بازرگان رد شد. این مستند تلاش می کند تا منطق مواجه شهید قرنی با مسئله عدم مذاکره در شرایط ضعف نظامی را به تصویر بکشد، همچنان که وی همزمان با غائله کردستان و اختلاف دولت و ارتش پیرامون کمیت و کیفیت مذاکره یا مقابله با تجزیه طلبان کردستان معتقد بود که باید قبل از مذاکرات پشت به یک ارتش قوی و مقتدر داشت تا پس از حاکم شدن امنیت و نظم، برای مذاکره اقدام کرد؛ ضمن آنکه این مستند به خوبی و مبسوط به تصرف پادگان ارتش در مهاباد که به نوعی آغاز شعله ور شدن شورش بزرگ جدایی طلبانه ضد انقلاب در ایران شد و ترور فرمانده پادگان مهاباد و تهدید پادگان ارتش در سنندج می پردازد و تلاش می کند تا به جزئیات بخشی از عملیات روانی چریک های فدایی خلق علیه ارتش مبنی بر انتشار دروغ کشتار مردم کردستان به دست ارتش که دولت موقت نیز تحت تاثیر آن قرار گرفته بود و تلاش شورای حسن نیت برای مذاکره و صلح و عادی سازی اشاره کند.
همچنین این مستند به نحوی تلاش می کند تا به این مسئله بپردازد که در این بحبوحه و شورش بزرگ جدایی طلبان و ضد انقلاب، عملاً و عقلاً وظیفه تأمین امنیت کشور و انقلاب به عهده ارتشی است که همزمان عده ای در گوشه و کنار به انحلال آن اشاره می کردند و در این زمینه به روش نرم تلاش هایی داشتند؛ در این مستند به برجسته سازی نقش ارتش در تأمین امنیت در حالی پرداخت شده است که تنها هشت روز پس از سقوط پادگان مهاباد به دست ضدانقلاب، به تازگی و با دستور امام خمینی (ره) شورای فرماندهی سپاه در حال شکل گیری بوده است و عملاً تا زمان جان گرفتن سپاه عمده تأمین امنیت به دوش ارتش بوده است.
از دیگر مواردی که این مستند با جسارت به آن پرداخته است که برای نقد و ثبت بهتر در تاریخ مفید می باشد، اشاره به تحریکات و بازی روانی ضد انقلاب مبنی بر درگیر کردن مرحوم آیت ا... طالقانی به بازی روانی علیه ارتش است، به گونه ای که وقتی در تقابل ارتش و ضد انقلاب از نوعی خمپاره که بعداً مشخص شده بود که نوعی گلوله منور است استفاده شده بوده، این مسئله خشم آیت ا... طالقانی را بر می انگیزد که البته نیروهای ارتش نسبت به تنویر و آگاهی ذهن ایشان همان موقع اقدام کرده بودند و سپس ایشان در نماز جمعه مواضع خود را پیرامون این مسئله اصلاح کرد اما این مستند به خوبی به این مسئله اشاره می کند که می تواند با وجه عبرت آموزِ آن نوعی اشاره به نقش و تشخیص به موقع و مبصرانهی خواص در لحظات بحران داشته باشد.
...فشارها موجب نامه استعفای شهید قرنی به امام (ره) می شود که وی در آن نامه از عدم مشورت دولت با ارتش و مرجع آگاه کردستان یاد می کند که موجب اشغال و غارت پادگان مهاباد شده است اما امام (ره) با استعفای وی موافت نمی کند و می گوید به کار خود بازگردید. مهندس بازرگان نیز وی را به دفترش فرا می خواند و به ایشان می گوید می خواهم شما را به عنوان سفیر به اسپانیا بفرستم اما شهید قرنی نمی پذیرد و در نهایت مهندس بازرگان به وی می گوید که استعفای او را قبل کرده است اما شهید قرنی با صراحت به وی می گوید که من به شما استعفا نکردم و به هر شکل شهید قرنی توسط مهندس بازرگان عزل می شود.
این مستند با گریزی هرچند کوتاه و محدود به یکی از نقاط عطف تاریخ زندگی شهد قرنی می پردازد که وی یک بار از سوی ارتش شاهنشاهی و یک بار دیگر نیز پس از پیروزی انقلاب و از سوی دولت موقت عزل می شود. این مستند با ذکر این دو روایت تاریخی کمتر شنیده شده در رسانه های جمعی، به زمزمه هایی مبنی بر انحلال ارتش که دوباره از سوی گروه های وابسته به غرب مطرح می شود اشاره می کند که این مستند هوشمندانه به نامه منتشر شده امام خمینی (ره) در روزنامه کیهان 28 فروردین ماه 1358 که خطاب مستقیم به مردم و ارتش بوده توجه بخشی می کند؛ امام (ره) در آنجا از ارتش می خواهد با ساز و برگ کامل در خیابان رژه برود و مردم هم برای حمایت از آنها به خیابان بروند و خصوصاً اینکه در قم ایشان شخصاً به پشت بام منزل خود می رود تا شاهد رژه ارتش در میان جمعیت مردم قم باشد. در واقع این مستند تلاش می کند تا به تلاش های پیدا و پنهان و اختلافات میان دولت و ارتش بپردازد که می رفت تا منجر به انحلال ارتش شود اما مانور اصلی و پایان بندی این مستند روی فصل الخطاب و نامه حیاتی و تاریخی امام (ره) برای روشن شدن تکلیف نهایی ارتش متمرکز می شود تا در افق و درونمای نتیجه گیری مستند به بقای ذخیره انقلاب اسلامی برای روزهای سخت پس از انقلاب در جریان مقابله با ضدانقلاب و جنگ تحمیلی اشاره شود.
برداشت آخر
/انتهای پیام/