گروه راهبرد «سدید»؛ یکی از نکاتی که در ارتباط با رسانه باید مورد توجه قرار داد تفکیک میان میزان مرجعیت رسانه و میزان مخاطب رسانه است. بالا بودن میزان مرجعیت رسانه ضرورتاً ارتباطی با بالا بودن میزان مخاطبان آن ندارد. در حقیقت اگر آمار مخاطبان و بازدیدکنندگان از یک رسانه زیاد باشد این موضوع به معنای آن نیست که آن رسانه دارای مرجعیت است. بر این اساس در ارتباط با رسانه ملی نیز باید به این نکته توجه داشت و باید بین سنجش میزان مرجعیت این رسانه برای مخاطبان و میزان بازدید از آن تفاوت قائل شد.
از مهمترین بخشهای محتوایی رسانه ملی (که در اینجا تلویزیون مدنظر است)، بخشهای خبری هستند که جمع زیادی از جامعه را به خود جذب میکنند. این بخشها هم بخاطر اطلاعاتی که درباره اتفاقات جدید به مخاطبان میدهند و هم بدلیل تکثر زمانی در طی شبانه روز درگیری زیادی با مخاطب دارند و جمع زیادی از افراد، خواسته یا ناخواسته در معرض آنها هستند و یا آنها دنبال میکنند. ولیکن جای طرح این پرسش است که براستی آیا بالا بودن میزان بازدیدکنندگان رسانه ملی به معنای میزان بالا بودن مرجعیت این رسانه است؟ در حقیقت مفهوم مرجعیت مفهومی فراتر از واژه آن است؛ مرجعیت در اینجا به معنای صرفاً محل رجوع بودن نیست بلکه در ادبیات رسانه، رسانه مرجع به رسانهای گفته میشود که هم از اعتماد مخاطب و هم از صحت مطالب برخوردار باشد و در عین حال ارتباطی مستمر و پیوسته بین آن و مخاطبان وجود داشته باشد، اما چه عواملی باعث افزایش یا کاهش مرجعیت یک رسانه میشود و چگونه میتوان بر این عوامل تاثیر گذاشت؟
گزارش پیش رو با تمرکز بر ساختار خبر تلویزیون، درباره برخی از عوامل موثر بر نگاه مخاطب مباحثی ارائه میشود. پیش فرض آن است که بخش خبر صداوسیما اولاً نقش مهمی در مرجعیت رسانهای دارد، ثانیاً این بخش خبری در عین حال که از تاثیرگذاری پررنگی برخوردار بوده دارای نقائص و مشکلاتی است که ضرورت دارد مورد مطالعه و چاره اندیشی قرار گیرند. خاطرنشان میشود که تمرکز مباحث پیش رو بر بخشهای خبری تلویزیون است و بخشهای غیرخبری تلویزیون و نیز بخشهای خبری و غیرخبری رادیو در محل بحث قرار ندارند.
۱- معرفی بخشها و نهادهای مهم خبر در سیما
به دلیل آن که تکثر بخشهای خبری سیما بالاست، در این جستار، تنها به برخی بخشهای مهم اشاره خواهد شد که عبارتند از:
بخشهای خبری شبکه یک
بخش خبری ۲۰:۳۰
شبکه خبر
خبر سراسری ساعت ۲۴ (شبکه ۵ سیما)
۱-۱- بخشهای خبری شبکه یک
بخشهای خبری شبکه اول سیما مهمترین و اصلیترین جایگاه را در ساختار خبر صدا و سیما دارند و اگرچه شبکه اول، در ذات خود شبکهای خبری محسوب نمیشود، اما به دلیل آن که این شبکه قدیمیترین و اصلیترین شبکه تلویزیون از ابتدا تاکنون بوده، بخشهای خبری آن بسیار مهم و معتبر محسوب میشوند. بخشهای اصلی خبر شبکه اول در ساعتهای ۸ بامداد، ۱۴، ۱۹ و ۲۱ پخش میشوند و در آنها اخبار اصلی پوشش داده میشود. به نظر میرسد که رویکرد خبری بخشهای خبری شبکه اول رویکردی عام و فراگیر است و جنبه خبری و توصیفی وقایع بیش از جنبه تحلیلی در آنها نمود دارد و به همین خاطر جزو موفقترین بخشهای خبری سیما محسوب میشوند. شبکه اول از نظر رسمیت اخبار قابل توجه است.
۱-۲- بخش خبری ۲۰:۳۰
این بخش از سال ۱۳۸۳ توسط واحد مرکزی خبر تحت پوشش معاونت سیاسی صدا و سیما تولید و پخش میشود. قالب این بخش به طور عمده بر مسائل سیاسی متمرکز است و گاهاً در پازل طرحهای کلان عملیات روانی ایفای نقش میکند. البته جدای از بخش عمده این برنامه خبری که اختصاص به انعکاس و مواضع سیاسی و پخش اعترافات مجرمان و متهمان امنیتی است، این برنامه در قسمتهای جنبی خود به مسائل مربوط به ورزش و فرهنگ و هنر و سلامت نیز اشاره دارد و دارای پروندههای خبری و رسانهای تدریجی است. از مجریان مشهور این بخش خبری میشود به آمنه سادات ذبیح پور، علی رضوانی و یوسف سلامی اشاره کرد، البته در گذشته خبرنگاران مشهور واحد مرکزی خبر مانند محمد دلاوری و ایمان مرآتی و کامران نجفزاده نیز با این بخش خبری همکاری کردهاند.
سطح استنادی این برنامه در داخل برای مخاطبی که متمرکز بر حوزه سیاست و پژوهشگر این عرصه است از اهمیت زیاد برخوردار است و معمولاً مخاطب عام برای پیگیری آنچه بیشتر در فضای مجازی به روند تبدیل شده به این بخش خبری گرایش دارد و همچنین بسیاری از مسئولان اثر کنشگرانهی این برنامه را بعضاً متوجه حوزه مسئولیتی و مدیریتی خود میدانند و از این رو سازمان صدا و سیما و معاونت سیاسی و خبر و این بخش خبری، به کررات از سوی نهادهای مسئول تذکر دریافت کردهاند و یا نسبت به برخی پوششهای خبری جنجالی، نسبت به این بخش خبری نقد و واکنش انتقادی نشان دادهاند؛ به طور مسائل در سال ۱۳۸۸ مسئله پوشش دیدار میرحسین موسوی با برخی از مراجع تقلید در قم حاشیهساز شد.
از دیگر کارویژههای این بخش خبری تمرکز و پوشش خاص رسانهای و خبری روی موضوعاتی است که مستقیماً به مسائل امنیتی و نظامی کشور مرتبط است و در واقع گاهاً شروع کننده یک روند و جریان خبری پیرامون حوزههای امنیتی و نظامی از این برنامه آغاز میشود و یا اگر یک رخداد ضد امنیتی در داخل کشور و خصوصاً فضای مجازی به یک روند جدی تبدی شود، بخش خبری ۲۰:۳۰ به عنوان یک واکنشگر خبری وارد عمل میشود و عمدتاً فضا و جهت خود را در داخل یک پازل و برنامه مهندسی شدهی عملیات روانی پیش میبرد. از این رو این بخش خبری در میان بخشهای خبری رسانههای فارسی زبان مانند بی بی سی فارسی و منوتو و ایران اینترنشنال دارای اهمیت است و در بسیاری از موارد بر آنچه این بخش خبری انعکاس داده، مانور عملیات روانی معکوس توسط رسانههای فارسی زبان خارجی بر علیه دستگاههای نظامی و حاکمیتی و دولتی کشور صورت گرفته است.
۱-۳- شبکه خبر
شبکه خبر از آبانماه ۱۳۷۸ به طور آزمایشی شروع به کار کرد و یکماه بعد در آذرماه همان سال به طور رسمی کار خوب را آغاز کرد و آنچنان که در اهداف این شبکه قید شده، گردآوری، دریافت، تهیه و تنظیم و پخش اخبار و گزارشهای خبری و برنامههای سیاسی در چهارچوب خط مشیها و ضوابط کلی سازمان صدا و سیما و سیاستهای جمهوری اسلامی از جمله وظایف این شبکه در نظر گرفته شده است. شبکه خبر دارای ۶۱ بخش خبری است و در مجموع به مدت ۹:۳۰ دقیقه در حال خبررسانی است و پخش آن در ۲۴ ساعت شبانه روز انجام میشود. از ویژگیهای این شبکه زیرنویس دائمی آن است که به طور ۲۴ ساعته اخبار تازه با موضوعات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، ورزشی، هواشناسی، مذهبی و... را پوشش میدهد.
از ابتکارات این شبکه در فضای خبری صدا و سیما از ایام پس از انقلاب تاکنون، با هدف سرعتِ پردازش خبری و اطلاعرسانی، ایجاد استودیوهای خاص و تخصصی و حرفهای در نهادهای خاص در نهادهای بیرون است سازمان صدا و سیما است. از این رو این شبکه به تدریج اقدام به تأسیس و راهاندازی استودیوی خبری در مرکز فوریتهای پلیس ۱۱۰، سازمان حمل و نقل ترافیک تهران، سازمان آتشنشانی و خدمات ایمنی تهران نموده است که در ایام انتخاباتهای سراسری در کشور نیز این روند در نهادهای مربوطه مانند ستاد انتخابات در وزارت کشور و نهاد نظارت شورای نگهبان ادامه دارد. از این رو این شبکه با این روش ضمن ایجاد استناد خبری به واسطهی تقویت فضای تولید خبر، میزان استنادپذیری اخبار و اطلاعرسانی را افزایش داده است.
این شبکه به عنوان اولین شبکه خبری در کشور با دسترسی از خارج از کشور شروع به کار کرد که ضمن بالا بردن میزان حساسیت کاری و اطلاعرسانی این شبکه، موجب شده است تا به عنوان یکی از بازوهای رسانهی کلان صدا و سیما تاثیر بینالمللی داشته باشد؛ همچنین اخیراً این شبکه اقدام به بازپخش مستندهای اثرگذار با غنای محتوایی برای مخاطب داخلی و خارجی در خلال بخشهای خبری خود، ابتکار جدیدی را ایجاد کرده است تا این روند در کنار سایر سیاستها و روشهای این شبکه، فضای مدیریت افکار عمومی و اطلاعرسانی برای آن و در مقاطعی تسهیل و تسریع در روند عملیات روانی را به نحو بهتر ممکن سازد.
این شبکه در مقاطعی به فراخور حساسیتهای خبری و اطلاعرسانی به پخش زنده رویدادها و رخداهایی مانند سخنرانیهای مهم شخصیتهای سیاسی داخلی و خارجی، کنفرانس خبری هفتگی سخنگوی وزارت امور خارجه و برخی جلسات مهم مجلس شورای اسلامی مانند جلسات رأی اعتماد یا استیضاح وزرا اقدام میکند. از این رو یکی از مهمترین و حساسترین پوششهای زنده سیاسی طی چند دهه اخیر در شبکه خبر، پخش زندهی جلسه کنگره ایالات متحده آمریکا در خصوص بررسی متن توافق برجام با ایران بود.
۱-۴- خبر سراسری ساعت ۲۴ (شبکه ۵ سیما)
بخش خبری سراسری شبکه پنج در واقع مجموعهای از اخبار ۲۴ ساعت گذشته شبانه روز است که هرشب ساعت ۲۴ پخش میشود. این بخش خبری تلاش میکند تا ماحصل کلی اخبار یک روز را در یک بخش عنوان کند. این بخش خبری از بخشهایی است که مورد نظر بسیاری از مسئولین است و مخاطب آن بسیاری از مسئولین تراز اول و ارشد کشور هستند. این بخش خبری که نسبتاً کوتاه است تلاش میکند تا در مجموع به گزیدهای از اخبار سیاسی، فرهنگی و هنری، ورزشی، اقتصادی و... اشاره کند.
۲- نقد و بررسی
مهمترین نکاتی که با رویکرد انتقادی نسبت به ساختار خبر تلویزیون میتوان مطرح نمود، به اختصار در جدول زیر آورده شده اند که پس از آن درباره آنها به تفکیک و به اختصار توضیحاتی ارائه خواهد شد.
۲-۱- رویکرد کنترلگرایانه به جای اقناع ساز
با بررسی فضای اخبار سیما، یک مدل دوگانه مورد نظر و توجه قرار میگیرد. در این که فضای خبر و رسانه دارای یکی از کارکردهای اصلی و مهم کنترل افکار عمومی و مدیریت عملیات روانی جامعه است شکی نیست و از سویی نیز در دنیا و حتی در میان رسانههای غولپیکر خبری جهانی رسانه بیطرف یافت نمیشود و سرانجام همهی رسانهها از یک کانون و مرکز اندیشهای و فکری آبشخور میگیرند و هدایت میشوند. در این بین آنچه مورد نظر است کارکرد موثر این رسانههای خبری است که آیا روند تاثیرگذاری بر مخاطب را از جنبهی کنترلگرایانه اِعمال میکنند و یا اقناعساز؟ مسیر هردو روش در نهایت به یک منزل میرسد و یک هدف را محقق میسازد، اما آنچه هردو را از هم تفکیک میکند هزینهای است که پرداخته میشود.
در مدل کنترلگرایانه در انتقال خبر ذهن مخاطب با یک گزاره روبرو است و رسانه خبری تلاش میکند تا در جوانب مختلف آن یک گزاره را به مخاطب تفهیم کند و او را از این دایرهی بسته خارج نمیسازد. اگر مخاطب پیشتر به لحاظ فکری و ذهنی و گرایشی در زمین این مدل انتقال خبر قرار داشته باشد، پذیرش برای وی ممکن است، اما نکته در آن است که همه مخاطبهای یک رسانه خبری مانند خبر صدا و سیما با اینکه ممکن است مخاطب خبر باشند، اما ضرورتاً بدین معنا نیست که با مرکز تولید و انتقال خبر موافق باشند و به آن اطمینان و اعتماد داشته باشند. از این رو در این جریان، هرقدر مدل کنترلگرایانه برای مخاطب همفکر و همسو مورد پذیرش بیشتر است برای مخاطبی که در زمین فکری و ذهنی تولید کننده و انتقال دهنده خبر قرار ندارد و گرایش به آن ندارد جنبه سلب کننده دارد و اعتماد وی را بیشتر نسبت به این سبک انتقال خبر برانگیخته میکند.
اما در روش اقناعساز، در فضای کلی انتقال خبر، تمرکز بر یک سوال چالشی است و همه اقمار پیرامون موضوع خبر حول محور آن یک سوال چالشی قرار میگیرد. در این بین با حفظ صورت آن سوال چالشی در بستر بخشهای مختلف یک خبر برای انتقال، جوانب مختلف مسئلهای که پیرامون آن خبر منتقل میشود و شکل میگیرد مورد بررسی قرار گرفته و به آن پرداخته میشود. جوانب مختلف آن مسئله که خبر ریشه در آن دارد، میزان فراوانی در گستره گرایشی مخاطب را افزایش میدهد و در وهله اول از دایره کنترلگر برای جریان خبرسازی (گاهاً خبرپراکنی) خارج شده و همین مسئله در انتقال و بررسی و تحلیل و بسط و گسترش خبر در یک فضای باز و فراخ و نه بسته موثر میاُفتد و در وهله دیگر ذهن مخاطب را از یک گارد بسته نسبت به رسانهای که در حال انتقال خبر است باز میکند و او را به زمین خود دعوت میکند. در واقع ریشه این مسئله متمرکز بر اصل مخاطب شناسی و توجه فعال به ویژگیهای او استوار است. به همین جهت در این مدل اصل اعتماد سازی برای مخاطب شکل گرفته و وقتی مخاطب به یک رسانه اعتماد نسبی کسب کند، به آن مرجعیت داده و در جریان کنجکاوی ناشی از میل به جستجوی خبر به آن رسانه نسبت به سایر رسانهها اولویت بیشتر میدهد. از این رو آن رسانه از این امتیازِ اکتسابی برای سایر مقاصد مانند تحریک فکری مخاطب، ایجاد حساسیت در مخاطب پیرامون یک خبر، جابجایی اولویتهای خبری و... بهره میبرد.
خبر سیما در عمل و بر اساس آنچه در مجموع از جریان خبری آن برمی آید بیش از آنکه به مدل اقناعساز گرایش داشته باشد، مایل است تا مخاطب را در یک دایره کنترلگرایانه با تمرکز بر متغیرهای محدود جنبی در جریان انتقال خبر قرار دهد، حال آن که امروزه در میان رسانههای خبری دنیا جنگ اصلی بر سر این مسئله است که هر یک چگونه اصل اقناعسازی را با جوانب و اوصافی که در سطور بالاتر ذکر آن رفت بر مخاطب اِعمال کنند.
۲-۲- رویکرد کمّی در تولید خبر
یکی از نقدهای وارده به بخشهای خبری تلویزیون، فراوانی اخبار است. فراوانی اخبار به دو صورت رخ میدهد؛ یکی آن که بخشهای خبری متکثرند و در طول شبانه روز بخشهای زیادی از زمان تولید محتوای رسانه ملی به اخبار اختصاص دارد؛ دیگر این که بالا بودن تعداد خبرهای تولیدی در هر بخش خبری است. به بیان دیگر به نظر میرسد که بین نیاز واقعی جامعه به خبر و میزان اخبار تولیدی از نظر کمی تناسبی وجود ندارد و این میزان در طول دهههای اخیر همواره یا ثابت بوده و یا افزایش یافته است. به نظر میرسد پیش فرض رسانه ملی آن است که هر چه اخبار بیشتر و پرتکرارتر به جامعه منتقل شوند، آگاهی جامعه بیشتر میشود و تاثیرگذاری خبر نیز افزایش مییابد در حالی که ضرورتاً تاثیرگذاری و افزایش آگاهی، ارتباط مستقیمی با کمیت اخبار ندارد، بلکه آن چه مهم است وجوه کیفی و میزان کیفیت اخبار تولیدی است؛ بنابراین میتوان با حجم نسبتاً محدودی از خبر بر ذهن مخاطبان تاثیر عمیق تری به جای گذاشت تا این که با پمپاژ خبری در مقیاس بالا ذهن آنها را به تسخیر درآورد، بی آنکه از نظر منطقی اقناع شده باشند. در چنین شرایطی میزان اعتماد به رسانه کاهش مییابد و مخاطب خود را در سیطره رسانه احساس خواهد کرد، به گونهای که از آن دلزده خواهد شد و رسانه را متهم به مقاصد از پیش تعیین شده خواهد کرد. این مقاصد از پیش تعیین شده البته در هر رسانهای وجود دارد، اما نکته اینجاست که میزان بالای اخبار این امکان را برای مخاطبان بوجود خواهد آورد که به طور مشخص به این مقاصد پی ببرند و در این صورت دیگر عملیات رسانهای و تکنیکهای جنگ نرم اثرگذاری خود را از دست خواهند داد؛ زیرا مخاطبان نسبت به اهداف خبر و تولیدکنندگان خبر آگاه شده اند و هر خبری را دارای غرض مشخص تفسیر نموده و نسبت به پذیرش محتوای آن دچار نوعی سوگیری و مقاومت میشوند. این مقاومت و سوگیری گاه به اندازهای زیاد است که سبب میشود مخاطبان حتی نسبت به اخبار معمول و اخبار بدیهی رسانه نیز دچار شک و تردید شوند.
۲-۳- پمپاژ خبری و کم توجهی به امنیت روانی
بالا بودن تعداد بخشهای خبری و نیز بالا بودن تعداد اخبار تولیدی به نوعی پمپاژ خبری را به ذهن جامعه منتقل میکند و این پمپاژ خبری به نوبه خود امنیت روانی جامعه را به خطر میاندازد. جامعهای که مدام در معرض اخبار باشد اولاً حساسیت بیشتری نسبت به مسائل پیدا میکند و این حساسیت بیشتر اگرچه از جنبههای سازنده است، اما وقتی از حد تعادل خارج شود سبب نوعی شرطی شدن خواهد بود. به گونهای که حتی مسائل بی اهمیت نیز مهم میشوند. نکته دیگری که پمپاژ خبری باعث آن میشود افزایش حیطه دخالت افکار عمومی در مسائل است. برخی مسائل ضرورتاً نیازی به آن ندارند تا افکار عمومی از آنها مطلع شود، اما اطلاع افکار عمومی خواه ناخواه آنها را درگیر مسئله ساخته و تبعات بعدی ار به دنبال دارد. همچنین اخبار به طور ذاتی دارای جنبههای احساسی نظیر تنش، هیجان و عاطفه هستند و پمپاژ اخبار میتواند این فاکتورها را در روان مخاطبان دستکاری کرده و تحت تاثیر قرار دهد البته در زمانی که این دستکاری از پیش کنترل شده باشد و تحت برنامه قبلی انجام شده باشد قابل قبول است، اما نکته اینجاست که چنین دستکاری اساساً در رسانه ملی مورد توجه و برنامه ریزی قرار نگرفته است و به همین خاطر پمپاژ خبری بیش از آن که دستاوردی بر مبنای آگاهی و رفع شک و شبهه داشته بادشد به نوعی باعث آزرده شدن روان مخاطبان خواهد شد. این آزردگی زمانی افزایش مییابد که یک خبر چندین بار از بخشهای خبر رسانه ملی پخش میشود. طبیعی است که تکرار خبر به طور ذاتی باعث دلزدگی و آزردگی مخاطبان خواهد شد و بویژه زمانی که این اخبار خوشایند نباشند یا نسبت به آنها از سوی عمده مخاطبان سوگیریهای مطلوبی وجود نداشته باشد میتوانند آرامش روانی جامعه را برهم بزنند. پیامد پمپاژ خبری به این شکل دو چیز خواهد بود. یا این که مخاطبان بدون آنکه نسبت به این موضوع آگاه باشند همچنان پیگیر اخبار خواهند بود و در نتیجه روان آنها در معرض تهدیدهایی قرار میگیرد و نکته دوم آن است که مخاطب ممکن است دلزده شود و اعتماد و اعتبار رسانه را زیرسوال ببرد. به همین خاطر دیگر رسانه را به هیچ وجه دنبال نکند. کما این که بخشی از کاربران در طول سالهای اخیر تحت تاثیر عوامل مختلف تصمیم گرفته اند اساساً نه فقط بخشهای خبری تلویزیون بلکه به طور کلی اخبار را دنبال نکنند. در این صورت رسانه جمعی از مخاطبان خود را از دست خواهد داد. خواه این مخاطبان موافق باشند یا مخالف و، اما از مرجعیت رسانه هم به طور کمی و هم به طور کیفی کاسته خواهد شد.
۲-۴- رویکرد امنیتی-یکجانبهگرایی
با بررسی برخی از بخشهای خبری سیما و یک برآورد نسبی حاصل از بررسی فراوانی موضوعات در اخبار، مسئله امنیت و بحرانهای داخلی و خاورمیانه و جهانی معطوف به شرایط کشور از جایگاه خاص برخوردار است و خبر رسانه صدا وسیما ناگزیر است تا به واسطه گستره و فراوانی این جنس اخبار که مبتلا به شرایط حال حاضر کشور در یکی از مناطق کانونی بحرانهای جهان یعنی خاورمیانه است تمرکز داشته باشد؛ اما این مسئله که در موضوعات فراوان است در برخی موارد در اخبار سیما به سوی نوعی نگرش و زوایه دید سیاسی و امنیتی نیز رفته است، از این رو برخی اخبار و تحلیلهای رسانه صدا و سیما در مواردی با نوعی نگرش و زاویه دید امنیتی و سیاسی عجین شده است، حال در شرایطی که برخی اخبار مثلاً در حوزههای فرهنگ و هنر و ورزش اساساً هیچ استعداد بالقوه امنیتی و سیاسی نیز ندارد. تداوم این نگرش منجر به آن میشود تا مخاطب از اخبار رسانه صدا و سیما بیشتر یک وجهی و نوعی از یکجانبهگرایی را ببیند که در این شرایط روند اقناعسازی مخاطب در اخبار و تحلیلهای سیما دشوار شده است.
۲-۵- استفاده از تکنیکهای نخ نما شده
یک رسانه حرفهای تکنیکهای خبری خود را به گونهای تنظیم میکند که مخاطبان نتوانند از پیش به قصد و غرض تولیدکنندگان اخبار پی ببرند. البته در دنیای امروز به واسطه تعدد رسانهها و افزایش فضای گفتگوی جمعی در شبکههای اجتماعی به هرحال آگاهی نسبت به پدیده کلی رسانه و اهداف آن بیشتر از قبل شده است، اما آنچه مهم است اولاً به روزرسانی تکنیکهای خبری و ثانیاً بالا بودن میزان پیچیدگی آنهاست که این دو عامل سبب میشود مخاطبان به راحتی نتوانند درباره رسانه قضاوتی از پیش ترتیب دهند. اما مشاهده میشود که این دو موضوع مهم در رسانه ملی چندان مورد توجه قرار نگرفته است؛ یعنی اولاً تکنیکهای خبری مورد استفاده از چندین سال پیش تا به امروز تغییر قابل توجهی نکرده اند و ثانیاً این تکنیکها از پیچیدگی هم برخوردار نیستند. به همین دلیل میتوان از آنها به عنوان تکنیکهای نخ نما شده یاد کرد که دیگر کارایی خود را از دست داده اند و توان اقناع مخاطب را ندارند؛ بلکه در برخی موارد حتی دستمایه طنز قرار میگیرند و مورد تمسخر واقع میشوند. برای نمونه ساختن دشمن فرضی، سانسور، کلی گویی، تحقیر، مبالغه، تظاهر به بیطرفی باورناپذیر و استفاده از عبارات و واژههای احساسی، واژههای ارزش گذارانه ساده و سیاست زدگی در مواجهه با موضوعات از جمله این تکنیکها هستند که مخاطبان نسبت به آنها آگاهی کافی پیدا کرده اند و کمتر تحت تاثیرشان قرار میگیرند. این نخ نما شدن هم در خود تکنیکها و هم در قالبهای خبری و تولید محتوا وجود دارد. برای نمونه اعتراف گیری از برخی افراد که جرائمی را مرتکب شده اند کارایی خود را از دست داده، اما همچنان رسانه ملی و برخی از بخشهای خبری نظیر ۲۰:۳۰ از این قالب استفاده میکنند، علی رغم این که استفاده از این قالب تاثیر قابل توجهی در اقناع مخاطب نیز ندارد. همچنین باعث میشود تصویری امنیتی از بخش خبری القا شود. وجه دیگری از نخ نما شدن استفاده از برخی چهرهها و اخبارگویان است که اعتبار خود را به هر دلیل برای مخاطب از دست داده اند و یا همان اعتبار قبلی را ندارند.
۲-۶- هویت برند مخدوش
مسئله دیگری که در ارتباط با مرجعیت رسانه ملی باید مورد توجه قرار گیرد، هویت این رسانه است. در حقیقت بخشهای خبری مختلف از کارکردهای متفاوتی برخوردار هستند و در طول سالهای اخیر این موضوع برای مخاطبان نیز روشن شده است. برای نمونه کارکرد بخش خبری ۲۰:۳۰ با کارکرد بخش خبری ۱۴ متفاوت است و یا شبکه خبر به شیوههای متفاوتی اخبار را دنبال میکند تا شبکه اول سیما؛ اما آن چه اهمیت دارد نگاه مخاطب نسبت به بخشهای مختلف خبری است؛ این که مخاطب از این تفاوت کارکردها تا چه اندازه آگاه است و آیا آگاهی مخاطب از این تفاوت کارکردها برای سیاست گذاران رسانه مطلوب است یا خیر؟ برای نمونه بخش خبری ۲۰:۳۰ از ابتدا در جهت پیشبرد برخی اهداف سیاسی برنامه ریزی شده و در عین حال سویه منتقدانه آن نسبت به سایر بخشهای خبری بیشتر است. چنین کارکردی البته به خودی خود بسیار مطلوب بوده و به طور ویژه میتوان موفقیت آن را در سالهای اولیه پس از راه اندازی مشاهده کرد، اما به تدریج هم تکنیکهای این بخش خبری و هم محتوای آن دچار نوعی تکرار شده اند. به طوری که پس از مدتی، مخاطبان به راحتی میتوانستند درباره برخی مسائل زاویه نگاه ۲۰:۳۰ را حدس بزنند و این برای یک رسانه به خودی خود امری مطلوب نیست، زیرا در حقیقت نگاه هر رسانه، بیان کننده رسالتها و اهداف آن است و رسالت و اهداف رسانه اساساً موضوعی نیست که مخاطبان از آن با اطلاع باشند؛ بلکه هر چه این رسالت پوشیدهتر باشد احتمال تاثیرگذاری روی مخاطبان بیشتر خواهد بود. بین رسالت رسانه و هویت برند آن باید تفاوت قائل شد و برای تبلیغ هویت برند، نباید رسالتهای خصوصی آن را لو داد. به نظر میرسد هویت برخی از بخشهای خبری صداوسیما مخدوش شده است. بخش خبری ۲۰:۳۰ که در ابتدا بخش منتقدانه خبر تلویزیون به حساب میآمد در حال حاضر به بخش امنیتی اخبار تلویزیون تبدیل شده است و به ویژه با تصویرسازیهایی که رسانههای معاند از وجوه مختلف این برنامه و مجریان آن انجام داده اند، اعتبار آن در نزد افکار عمومی کاهش یافته است. اهمیتی ندارد این تصویرسازی تا چه اندازه درست است یا نادرست، و یا این که احساس مخاطب نسبت به یک برنامه تا چه اندازه واقعی است یا غیرواقعی؛ در هر حال در فضای واقعی جامعه بین احساس افراد از یک چیز با واقعیت آن چیز چندان در عمل تفاوتی وجود ندارد؛ بنابراین لازم است سیاست گذاران رسانه بیش از آنکه بر مبنای واقعیات برنامه ریزی کنند، بر مبنای احساس مخاطبان از واقعیات برنامه ریزی کنند. برای نمونه انگارههایی نظیر بازجوخبرنگار بودن مجریان ۲۰:۳۰ در حال حاضر در فضای رسانه برجسته شده است؛ اهمیتی ندارد که این انگاره درست است یا نادرست، اما صرف وجود این احساس در مخاطبان میتواند بر میزان تاثیرگذاری بخش خبری موثر باشد؛ بنابراین ضروری است که رسانه در این موضوع از انعطاف لازم برخوردار باشد. همچنین حتی اگر این انگارهها وجود نداشته باشند، تنوع در بخش خبری و مجریان به کارگرفته شده و سایر بخشهای تولید محتوای تلویزیون امر ضروری است. مخاطبان از این که برای مدت طولانی یا سالهای زیاد برنامهای را با شکل و ظاهر ثابت و با مجریان ثابت دنبال کنند خسته میشوند و چنین موضوعی انگیزه لازم را برای دنبال کردن برنامههای تلویزیون بویژه بخشهای خبری در مخاطبان از بین خواهد برد. این در حالی است که ظاهراً رسانه ملی در این باره هیچ گونه تصمیمی برای تغییر ندارد و سعی ندارد تا هویت برند خود را در بخش خبری به طور کلی و هویت برند هر کدام از بخشهای خبری را به طور جزئی مورد بازنگری و به روزرسانی قرار دهد. به نظر میرسد در طول سالهای اخیر انعطاف بخشهای خبری رسانه ملی در برابر تغییر بسیار کم بوده است و به همین خاطر به نوعی به یکنواختی و تکرار دچار شده است که باعث شده به تدریج در برابر رسانههای غیررسمی داخلی و خارجی برجستگی خود را از دست بدهد. به نظر میرسد در حال حاضر با توسعه فضای تکنولوژیکی و فضای رسانهای و آشنایی مخاطبان با رسانههای متعدد داخلی و خارجی، بخشهای خبری تلویزیون از قدرت رقابت بالایی در برابر سایر رسانههای داخل و خارج برخوردار نیستند و ضروری است که این موضوع مورد توجه تصمیم گیران و سیاست گذاران این رسانه قرار گیرد.
۲-۷- ادبیات خبر و شعارزدگی
با یک تحلیل مقایسهای میان اخبار در دهه ۹۰ با جریان انتقال خبر در دهه ۶۰ نوعی از تکرار روشها مشاهده میشود. بدین شکل که در دهه ۶۰ گسترش و فراوانی و تکثر مدیومهای رسانه از جمله شبکهها و فضای مجازی مانند دهه ۹۰ تا این حد فراوان نشده بود و نوعی تکصدایی که گاهی بر اساس تحلیلهای فعلی و اقتضای فضای به شدت ملتهبِ دهه ۶۰ ادبیات خبر به سوی کلی گویی و شعارزدگیها تمایل داشت؛ همچنین خبر از یک کانال و مسیر خاص که عمدتاً از جانب صدا و سیما بود به افکار عمومی منتقل میشد، اما در زمانهی فعلی، شبکههای مجازی همپای خبر صدا وسیما به پمپاژ وانتقال خبر مشغول هستند و در مقاطعی به ایجاد روند و جریان خبری ضد جریان خبری صدا و سیما اقدام میکنند. این مسئله از آن جنبه دارای اهمیت است که مخاطب فعلی خبر سیما تفاوت اساسی از جنبهی فکری و اندیشهای با مخاطب دهه ۶۰ خبر دارد و علاوه بر آن دسترسی به منابع متکثرِ داخلی و خارجی پخش و انتقال خبر برای مخاطب امروز جامعه ایران ممکن شده است و هر لحظه مخاطب غیرفعال خبر و رسانه با یک جریان مستقل خبری مواجه میشود. به طور مثال این فرآیند شعارزده و برجسته در جریان خبر که با قالبی کنترلگرایانه و به دور از مهندسی و برنامهریزی اقناعی هدفمند و پلکانی اقدام به تولید و پخش خبر میکند در برخی از گزارشهای واحد مرکزی خبر که بیشتر در گزارشهای خبری بخش ۲۰:۳۰ متمرکز است مشاهده میشود. این فرآیندها در یک جریان سریع و بعضاً شتابزده به یک رویداد و رخداد یا به یک ظرفیت رسانهای در دل یک اتفاق میپردازند، اما همان یکجانبهگرایی موضوعی با ترکیبی از جملات و کلمات درشت مفهومی در شکل کلی آن با هم پیوند خورده را تبدیل به خبر اصلی سناریوی خبر میکنند و لاجرم به تکرار علنی این فرآیند (و نه تکرار تدریجی در بستر فرمی سناریوی خبر) اقدام میکنند، در حالی که به نسبت سطح اهمیت خبر و اولویت آن لازم است تا به دور از شتابزدگی و بیحوصلگی، آن رویداد در قالب یک خبر از جوانب مختلف در یک فرم مشخص مفهومی برای مخاطب ارائه شود. این شکل از پرداخت و مهندسی خبری را بی بی سی فارسی بارها با هدف جهت دادن به افکار عمومی اخل ایران و خصوصاً فعالان رسانهای همسو در داخل ایران به کار بسته است و با استفاده از عنصر سطحبندی اولویت در انتخاب خبر، با این فرآیند در اصطلاح از یک کاه کوه میسازد.
۲-۸- بازی در زمین رسانههای دیگر
بنا بر آنچه در بند سه بررسی موضعی مطرح شود، گاهاً برخی از رسانههای فارسی زبان خارجی اقدام به ایجاد یک روند خبری میکنند و بخش مهمی از توان خود را مصروف ایجاد یک زمین بازی رسانهای میکنند تا رسانه خبری صدا و سیما را در یک روند واکنشی وادار به ورود به آن زمین بازی رسانهای کنند. این در حالی است که طی فعالیت خبری چند دههای واحد مرکزی خبر، این واحد رسماً دارای مرجعیت خبری و مواضع از سوی نظام و حاکمیت مطرح شده است و به همین دلیل در اکثر مواقع و با وجود کثرتِ وجود دستگاههای خبری مجازی در داخل، مخاطب داخلی و خارجی در بزنگاه رویدادها، خبر صدا وسیما را مرجع اعلام مواضع رسمی حاکمیت و نظام جمهوری اسلامی ایران میداند. از این رو اساساً اگر بر رسانه صدا و سیما خود را در مقابل هر مسئله داخلی و خارجی مسئول نداند شاید این ورود به زمینهای طراحی شدهی رسانهای ممکن نشود، البته که با توجه به همان مسئله مرجعیت گرفتن تدریجی خبر صدا وسیما در طی چند دهه تاکنون، پوشش خبری و ایجاد جریان رسانهای از این رسانه انتظار برود و نمونهای از آن در پوشش خبری مطلوب رخداد حمله سایبری به شبکه پخش بنزین در کشور باشد، اما آنچه حائز اهمیت است همان مسئله اولویتبندی پوشش خبری رویدادها بر مبنای سطح اهمیت آنها در سطح و قامت رسانه خبری صدا و سیما باشد. دقت در مسئله اولویتهای پوشش خبری در کنار مسئله کنشگرا بودن نسبت به رویدادهای دارای سطح اهمیت بالا منجر میشود تا انتظار از خبر صدا وسیما نیز ترمیم شود و در مقابل نیز خبر این رسانه مجبور نیست تا پیرامون هر جریان خبری ورود پیدا کند و در این بین در زمین بازیهای رسانهای رسانههای خصوصاً خارجی و عملیات روانی آنها گرفتار شود.
۲-۹- حجم زیاد اخبار سیاسی و میلِ به سیاستزدگی
پیرو آنچه در سطر قبلی به آن اشاره شد و با توجه به بررسی چند بخش اصلی خبر سیما، آنچه در کنار سایر موارد خود را نشان میدهد، حجم بالای اخبار سیاسی در نوبتها و بخشهای زیاد خبری در شبکههای سیما است. این در حالی است که مسئله موقعیت ایران در منطقه و جهان که به طور طبیعی آبشخور حوادث و رویدادهای مختلف سیاسی و امنیتی است شاید فراوانی اخبار سیاسی را توجیه کند، اما این حجم پرداخت به اخبار سیاسی ان هم به طور متکثر و مکرر و پرتکرار در خبر شبکههای سیما میتواند از جنبه مخاطب محور، مخاطب را به نوعی از برداشت از این رویه سوق دهد که گویی هیچ خبری برای خبر سیما به اندازه اخبار سیاسی اهمیت ندارد که این مسئله از مواردی است که میتواند گرایش مخاطب را از به طور کل جریان خبر دور کند. مسئله فراوانی اخبار سیاسی در شبکههای سیما در حالی رقم میخورد و مستمر است که رسانه صدا و سیما شبکه خبر را دارد که منحصراً روی خبر و جریان انتقال خبرمتمرکز است که طی سالهای اخیر به نسبت گذشته تخصصیتر و هوشمندانهتر پیش رفته است و مخاطب خود را هم در داخل از میان اقشار مختلف وهم مخاطب عادی و فعال خود را در جهان دارد و میتواند به صورت تخصصی و خاص بار بیشتر خبر سیما را به دو بکشد و اثبات کرده است که این ظرفیت را به این منظور دارد.
آنچه باید کرد، اینکه...
تکثر بخشهای خبری تلویزیون خواه و ناخواه مخاطبان را در معرض اتفاقات مهم و غیرمهم قرار میدهد و افکار عمومی را بیش از آن که اقناع کند، حساس میکند؛ بنابراین باید در این فرضیه که بالا بودن تولید خبر سبب شفاف سازی و آگاهی بیشتر برای جامعه میشود، تامل بیشتری نمود و در صورت لزوم در آن تجدیدنظر کرد.
رویکرد سیاسی در تولید خبر در حال حاضر بر سایر رویکردها (نظیر فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی) غلبه دارد و همین مسئله به طور غیرمستقیم از تمام مسائل غیرسیاسی، مسئله سیاسی میسازد و باعث سیاست زدگی هرچه بیشتر جامعه میشود؛ بنابراین لازم است تا در این موضوع دقت لازم به عمل آید و متناسب با آن تدابیری اتخاذ شود.
خبر سیما در عمل و بر اساس آنچه در مجموع از جریان خبری آن برمی آید بیش از آنکه به مدل اقناعساز گرایش داشته باشد، مایل است تا مخاطب را در یک دایره کنترلگرایانه با تمرکز بر متغیرهای محدود جنبی در جریان انتقال خبر قرار دهد، حال آن که امروزه در میان رسانههای خبری دنیا جنگ اصلی بر سر این مسئله است که هر یک چگونه اصل اقناعسازی را با جوانب و اوصافی که در جستار ذکر آن رفت بر مخاطب اِعمال کنند.
هویت برند برخی بخشهای خبری نظیر ۲۰:۳۰ برای مخاطبان مخدوش شده و بلازم است تا هم از نظر فرم و هم از نظر رویکردهای خبری به این موضوع دقت بیشتری گردد. استفاده از تکنیکهای رسانهای جدید، به کارگیری چهرههای جدید به عنوان خبرنگار و مجری خبر و طراحی و به روزرسانی هویت برند جدید از جمله مسائل مهمی هستند که نیاز است مورد توجه قرار گیرند.
رسانه ملی با وجود تمام نقدهای وارده به آن، هنوز هم مرجع مهمی برای مطالب و اخبار به شمار میرود، زیرا انعکاس دهنده نگاه اصلی حاکمیت نسبت به مسائل است و این مسئله هم فرصت است و هم تهدید؛ فرصت از آن جهت که حاکمیت فرصتی را در اختیار دارد تا بی واسطه نگاه خود به مسائل را بیان کند و تهدید از این جهت که پیامدهای هرگونه بی دقتی و خطای سهوی، میتواند به پای کل حاکمیت نوشته شود.
سطح رسانه ملی به دلیل رسمیتی که دارد، بسیار بالاتر از رسانههای غیررسمی داخلی و خارجی و نیز شبکههای اجتماعی است. در سالهای اخیر حجم انعکاس مطالب و روندهای خبری رسانههای غیررسمی در سیما بسیار زیاد شده و این موضوع از یک جهت سبب ابتذال آن شده و از سوی دیگر از میزان رسمیت آن کاسته است. لازم است تا رسانه ملی در پوشش مطالب دست چندم و یا پاسخگویی به شبهات رسانههای غیررسمی احتیاط بیشتری به خرج دهد و پوشش برخی مطالب رسانههای غیررسمی را از دستور کار خارج کند. زیرا این پوشش، به طور غیرمستقیم مرجعیت بیشتری به این رسانهها خواهد داد.
/انتهای پیام/