به گزارش «سدید»؛ حجتالاسلام والمسلمین سیدمرتضی حسینی کمالآبادی، مؤلف کتاب «تشنه دانش» (راهنمای دانشپژوهی براساس زیستنامه حضرت علامه حسنزاده آملی)، شامگاه ۱۹ اردیبهشت در نشست علمی «دانشپژوهی براساس زیستنامه علامه حسنزاده آملی» گفت: فلسفه اصلی تالیف این کتاب این است؛ ره چنان رو که رهروان رفتند. البته این ایده، رقیبی هم دارد که معتقد است تو نگاه نکن که دیگران چه راهی میروند و تو راه خودت را برو. ره چنان رو که رهروان رفتند به انسان میگوید که شما اولین نفری نیستید که قصد سلوک دارید و قبل از شما دیگرانی این راه را رفتهاند. برخی در وادی تحصیل به آزمون و خطا روی میآورند و این کتاب قصد دارد تجربیات تحصیلی بزرگان را در اختیار دیگران قرار دهد. سنتهایی که رهروان و راهبلدها به کار برده و موفق شدهاند مسیری برای موفقیت دیگران است و نیازی نیست هر فردی دوباره آزمودهها را آزمون کند.
مؤلف کتاب تشنه دانش تصریح کرد: ما ملاصدرا، شیخ طوسی، نراقی، خواجه نصرالدین طوسی علامه طباطبایی، حسنزاده آملی، آیتالله بروجردی و امام خمینی داریم؛ نراقیها چه راهی رفتند و چه آثار اخلاقی را نوشتهاند؟ علامه حسنزاده آملی چگونه علامه شد؟ نظام فکری آنها چه بوده است؟ سنتهای فکری به دو بخش تقسیم میشود، روحیات و روشها تا انسان بتواند از پیوند آنها به قله معنویت برسد.
صبر در پیمودن مسیر دانش
وی ادامه داد: کسانی که نمیخواهند راه رهروان را طی کنند قصد دارند زود به مقصد برسند. بنابراین آخرین کتب را اول میخوانند. حال اگر علامه حسنزاده علامه شد از ادبیات شروع کرد و مرحله به مرحله جلو رفت و کتب عالیه را خواند و مؤلف چنین آثاری بود. البته الزاماً پیروی از ره رهروان سبب نمیشود که همه مانند آنها شوند. سنتهای اصیل تحصیلی که بزرگان به آن اهتمام داشتهاند، حاصل صدها سال نظام آموزشی حوزههای علمیه جهان اسلام بوده است؛ روشهایی که بزرگان استفاده میکردند سابقه کهنی دارد. کسانی که نمیخواهند راه رهروان را طی کنند، فکر میکنند مسیر طولانی است در صورتی که اشتباه فکر میکنند و دیرتر به مقصد میرسند و گاهی نمیرسند. فرد گاهی برای تن ندادن به سنتهای اصیل وقت بیشتری را صرف میکند و به نتیجه کمتری میرسد.
حسینی کمالآبادی بیان کرد: مرحوم شعرانی معتقد بود که شناخت اصطلاحات زمان زیادی از دانشپژوه میگیرد و باید چنین باشد، زیرا وقتی فرد اصطلاحات را فرانگیرد، زبان دانش را یاد نمیگیرد و گفتوگو حاصل نمیشود و وقتی کسی با زبان اصطلاحات سخن بگوید، منتقد اوست که چرا از این تعابیر استفاده میشود، در صورتی که زبان آن دانش است. وقتی از برهان انی و لمی استفاده شود آن را دشوار میدانند. یکی از اصول در کسب علم این است که انسان، بزرگتری را به بزرگتری قبول و از تجربیات او استفاده کند؛ کسانی که اهل مشورت با استاد نیستند راه را چنان طی میکنند که رهروان نرفتهاند؛ علامه حسنزاده آملی وقتی قصد داشت درسی را نزد استادی بخواند با علامه شعرانی مشورت میکرد و از تعبیر «آقای مطلق من» برای او استفاده کرده است و علامه شعرانی توصیه میکند که این درس را نرود.
بسنده کردن به نظام آموزشی عامل پیشرفت نیست
وی با بیان اینکه هیچ یک از بزرگان محصول نظام آموزشی نیستند، تصریح کرد: دانشآموزانی را که فقط به تکالیف مدرسه اکتفا میکنند با فردی مقایسه کنید که علاوه بر تکالیف مدرسه، به سراغ موضوعات بیشتری میرود. بزرگان، نظام آموزشی را به عنوان پایه پیشرفت قرار دادند ولی هرگز به آن اکتفا نکردهاند. کتاب تشنه دانش، شامل راههایی است که بزرگان طی کردهاند و شامل مسائل ریز و درشت و مهم است و تعداد آنها کم نیست. اگر انسان بتواند این موارد را فرابگیرد، در بزنگاهها به او کمک خواهد کرد درست، مانند رانندهای که قدم در جادهای میگذارد که میداند فراز و فرودها کجاست؟
وی افزود: جویندگان دانش مانند کوهنوردی هستند که به سمت قله حرکت میکنند و باید در طول مسیر ابزار مورد نیاز را فراهم کنند. کسانی که راه رهروان را میروند، به تبعیت از آنها توشه و ابزار برمیدارند و خود را مجهز میکنند. جوینده دانش هم باید در هر مرحله توشه لازم برای ورود به مرحله بعد را داشته باشد و علامه حسنزاده آملی چنین بود. یکی از مشکلات مسیر رهزنهایی است که نظام فکری انسان را تحت تاثیر قرار میدهند. در گذشته آداب متعلمین را میخواندند و بیشتر با این مقولات آشنا بودند و امروز هم باید کتب مرتبط با مدیریت کسب علم نوشته شود. باید راه رهروان و افراد موفق را طی کنیم و آنها نظام فکری مختص به خود را داشتند و توانستند آثار ارزشمندی را منتشر کنند. المیزان، الغدیر، مجمعالبیان و جواهرالکلام محصول این نظامات فکری است و معارف قرآن و روایات جز با نظام فکری برای مردم قابل تبیین نیست.
جامعیت در علم
حسینی کمالآبادی اظهار کرد: نمیتوانیم اسلامشناس شویم، ولی ادبیات را ندانیم. نمیتوان گفت که فلان فرد اسلامشناس است، ولی تفسیر قرآن بلد نیست یا کلام و فلسفه نمیداند یا در حد اطلاعات عمومی بلد است یا تاریخ اسلام را به اندازه عموم میداند. جامعیتی که علامه حسنزاده به دنبال آن بودند برای ما ضروری است و عالم دینی باید در زمینههای مختلف به خصوص ادبیات عربی، تاریخ اسلام، کلام و اعتقادات، فقه، فلسفه و رجال به جامعیت دست یابد.
وی افزود: البته مغالطهای هم صورت میگیرد و آن مرز دانایی، تخصص و اطلاعات عمومی است که باید از یکدیگر تفکیک شود، زیرا وقتی این مرز مشخص نیست، صحبت از جامعیت زیر سؤال میرود. اگر صحبت از جامعیت است، صحبت از دانایی و اشراف است نه اینکه انسان به اطلاعات عمومی بسنده کند و وقتی از تاریخ اسلام سخن میگوید، پراکنده و آشفته حرف میزند و انسجامی در تحلیل و تبیین او وجود ندارد.
/انتهای پیام/
منبع: ایکنا