گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ فرزانه داودآبادی: تئاتر هنری وارداتی بود که خود تمایل داشت این برچسب وارداتی بودن را با خود به همراه داشته باشد. البته این نگاه مخالفانی هم دارد و برخی از کارشناسان معتقد هستند که تئاتر یک سیر تکاملی و تطابقی داشته و هنوز هم متوقف نشده است. برخیها نیز پا را فراتر گذاشته و تئاتر را نمایشی تکاملی برگرفته از آیین و رسوم ایرانی دانستهاند که در ادامه در سیر تاریخی خود دچار تغییراتی شده است! با این مقدمه میکوشیم تا در گفتگو با علی گودرزی، فعال حوزه تئاتر و نمایش آیینی، ساختارهای موجود را مورد نقد و بررسی قرار دهیم.
علی گودرزی، نویسنده، گوینده شبکه صداوسیمای آفتاب و کارگردان نمایشهای «بانوی بینشان»، «تا اشکستان»، «آیه در آتش» و نمایشهای میدانی «حماسه مردان آفتاب» و «امضای خدا» و کارگردان هنری «یک ماه مانده» شبکه سوم سیما است. مشروح گفتگو با گودرزی در ادامه از منظر شما میگذرد:
مطلبی که برای شروع بحث مدنظر است، وضعیت سنجی نمایش در ایران است. از منظر شما وضعیت تئاتر و نمایش به چه صورت است؟
گودرزی: با توجه به دگرگون شدن جامعه بعد از پیروز انقلاب اسلامی و پوستاندازی فرهنگی جامعه بعد از دوران دفاع مقدس و باز شدن درها به سمت فضای نوین اجتماعی و فرهنگی باید کار دیگری صورت میگرفت و گونه دیگری از نمایش را آغاز میکردیم که گونه نمایش مذهبی شکل گرفت. اگر این موج بخواهد بهعنوان یک جریان و یک مسیر، ماندگاری شود مستلزم زمان است تا به هدف خودشان برسد. برای اینکه آشتی بین عامه مردم و هنر نمایش ایجاد شود باید اثبات کنیم هنر نمایش تمام قد در خدمت نشر معارف است و باید اثرهایی در این مسیر تولد شود. برای نمونه در اراک از اواسط دهه ۷۰ کارهایی مثل نمایش «خورشید کاروان» اتفاق افتاد و توانست تا حدودی دید مردم را به نمایش عوض کند و آنها را با نمایش مذهبی آشنا کند. تمام تلاش ما این بود که اثبات کنیم که عرصه نمایش میدانی برای عرض ادب به اهلبیت است.
اگر ممکن است برداشت و تعریف خود را از هنر نمایش بیان کنید.
گودرزی: هنر نمایش و تئاتر عرصه ظهور و بروز عقدههای فروخفته آدمی است و همچنین امروز عرصهای برای خدمت و انجام تعهد است. البته درام، هنر نمایش و تئاتر کارکردهای مختلفی در طول تاریخ تا به امروز داشته است.
عنوان کردید که نمایش و تئاتر عرصهای برای خدمت است، هنر نمایش در چه حوزههای میتواند به جامعه خدمت کند؟
گودرزی: هنر نمایش به دو صورت شخص و اجتماعی میتوانند در خدمت جامعه باشد. در عرصه شخصی اثری برای خدمت و تعهد و بعد اجتماعی آن ساخت بنیانهای فکری و اندیشهای جامعه است. در واقع در بحث شخصی عرصهای برای ظهور و بروز عقده فروخفته درون آدمی است. عقدههایی که از قدیم الایام در وجود هر انسان وجود داشته و نویسنده و کارگردان یک عرصهای را در تخیل و ذهنش تصویر میکند و همه را به ظهور و بروز میرساند و چون نمایش مجموعهای از قرار داد و آموزهها است کار را برای هنرمند راحت میکند.
هنر نمایش چه میزان در کارکردهای خود موفق بوده است؟
گودرزی: در عرصه نمایش به راحتی میتوان نقد فضای اجتماعی و مشکلات جامعه را بیان کرد. کارکردی که از هنر نمایش نیاز داریم، نشر و اشاعه اعتقادات است. زمانی هنر نمایش معطوف به نمایش در کابارهها، نمایشهای قدیمی و یا نمایشهایی که در عروسیها، سیاه سیاه بازی میشد، اما امروز هنر نمایش تمام قد در خدمت نشر و ترویج اخلاق، اعتقادات و ارزشهای جامعه است. کارهایی که در چند دهه اخیر انجام شده همه نشان دهنده این است که زبان هنر نمایش میتواند بهعنوان یکزبان گویا، ناشر اندیشه و معارف باشد.
از منظر روانشناسی اجتماعی و تأثیرات روانشناختی، پدیده زندهبودن نمایش به نسبت سینما چه تأثیری بر روی مخاطب دارد؟
گودرزی: ساختار و ماهیت هنر نمایش این است که مخاطب محدود دارد و آنچنان به جهت گستره مخاطب وسیع نیست. ماهیت نمایش این است که نفس به نفس با مخاطب ارتباط برقرار میکند و هنر نمایش زیبایش این است که مخاطبش زنده حضور داشته باشد و احساس بازیگر، گروه نمایش و عوامل اجرا کننده را از نزدیک میبیند و برایش قابل حس و لمس است بر خلاف سینما که در کاری ساخت میشود و بعدها به صورت فیلم به مخاطب عرضه میشود.
اگر بخواهید یک تقسیمبندی بین تئاتر و نمایش داشته باشید.
گودرزی: تئاتر کارکردهای خودش را با آن شیوههای مختص درام و تعریف موجود از درام در منطق ارسطویی، دارد، اما نمایش هم کارکرد خودش را دارد، ولی آنچه بیشتر سراغ آن رفتیم امروز به گونههای مختلف نمایش نزدیکتر است تا تئاتر. متأسفانه آنقدر زبان تئاتر را این چند سال سخت کردهایم و تکلف انداختهایم که مخاطب عادی را آن گرفتهایم و همه تلاشها در سالهای اخیر این بوده که یک آشتی بین مخاطب عام و هنر نمایش ایجاد کنیم.
هنرهای نمایشی چه مقدار توانستهاند با بدنه جامعه ارتباط برقرار کنند؟
گودرزی: با سطح ایدهآل خودش خیلی فاصله دارد چراکه اگر نمایش میخواست به شکل تئاتر شهری، نگاه فرهیختگی و با استفاده از بیان پر تکلف پیش برود خیلی فاصله داشت تا مردم را به خودش جذب کند، اما واقعیت امر هنر نمایش یک رسالت دیگری دارد و آن این است که هنر نمایش فقط برای قشر فرهیخته و نخبه جامعه نیست. در عصر سرعت و دادهها قرار داریم ووقتی وارد فضای جامعه میشویم مردم به قدری در آماج این دادهها هستند که متوجه میشویم در حال از دست دادن فرصتها هستیم؛ باید آنقدر بیان را لطیف و بدون تکلف اجرا کنیم که مخاطب بتواند ارتباط برقرار کند. وقتی وارد کاری میشویم که پر از المانها و نمادها است باید از روشهایی استفاده کنیم که در کوتاهترین زمان مفاهیم را به مخاطب انتقال دهیم. باید در دنیای امروز ادبیات و بیان را عوض کنیم و راه را به سمت مردم باز کنیم؛ نمایش مذهبی این امکان را به ما میدهد.
نمایش در ایران به چه بخشهایی دستهبندی میشود و کدام بخش از اقبال بیشتری برخوردار است؟
گودرزی: گونههای مختلفی از نمایش داریم و در هر اقلیم به سکانداری که در آن منطقه فعالیت میکند بستگی دارد. اهالی هنر خوزستان بر نمایش کودک و نوجوان خیلی خوب کار میکنند و در شهر قم هنرمندان بزرگ و قابلی را تحویل جامعه هنری کشور داده است. در حال حاضر نمایشهای کودک و نوجوان خیلی خوب توانسته اند بین مخاطب جا باز کنند و نمایشهای مذهبی به شرط حمایت خیلی میتوانند موثر باشند و باری را از روی دوش عرصه فرهنگ بردارد و جایی را بین قاطبه مردم باز کنند.
نقش آموزشگاهها در تربیت و ترویج نمایش چگونه بوده است؟
گودرزی: دانشکدههای هنر و نمایش و گروههای نمایشی کارکردهایی در شهرها و در کشور داشته اند، ولی متاسفانه کارکردی که مد نظر بود حاصل نشده، هر چند در یک عرصهای و دورهای خوب کار کردند.
عنوان کردید آموزشگاهها در سالهای اخیر در تربیت هنرمندان موفق نبوده اند علت چیست؟
گودرزی: مشکلی که دامن گیر این بخش شده، نگاه سلبریتی ساز به عرصه هنر است. زمانی که جوانی قصد دارد وارد فضای هنر شود بیش از انکه به روح هنر، هویت اصلی و کارکرد را نگاه کند، به افراد و سلبریتیها نگاه میکند. متاسفانه ظاهر بیشترین کارکرد را دارد تا باطن و ماهیت؛ چون ظاهر را نگاه میکنند میخواهند سریع به جایگاهی در عرصه هنر برسند در حالی که بزرگان این عرصه با چه سختی و مشقتی به این جایگاهها رسیدند. متاسفانه در حال حاضر سینما و تلویزیون یک میان بر زده که چندان زیبنده نیست؛ آن میانبر هم تمرکز بر چشم، ابروها و اندام است که به نام هنر و هنرمند عرضه میکنند؛ جوان سریع میخواهد مشهور و معروف شود خیلی خودش را درگیر یادگیری نمیکند به همین دلیل افرادی وارد این عرصه میشوند که چندان نمیتوانند به آن کمک کنند؛ مردم نیز درگیر همین هنر و نگاه هنرمندان شوند. به همین دلیل معتقدم آموزشگاهها خیلی نتوانستند در این مسیر موفق باشند و در کنار این موضوع افرادی مدیریت را به دست گرفتند که در قد و قواره این کار نیستند.
برای اینکه بتوان این نوع نگاهی که امروز به هنرمند وجود دارد را تغییر داد چکار باید کرد؟
گودرزی: این اتفاق حمایت ارکان جامعه و حمایت مردمی میخواهد تا با حضورشان و نفسشان این مسیر را تغییر دهند. مهم این است که مسئولین هم یک نگاه عمیق فرهنگی داشته باشند و بدانند که این هنر بسیار تاثیر گذار در فضای جامعه است. لازم است که مسئولین از این عرصه حمایت کنند تا مسئولیت اجتماعی وبینش اجتماعی بیش از پیش بالا برود.
/انتهای پیام/