به گزارش«سدید»؛ خیلی از نوجوانان، جوانان و حتی میانسالان از دیدن صفحات اینستاگرامی تاثیرگذاران مد و لباس لذت میبرند و بیشتر اوقات آنان را روزانه رصد میکنند. این فالوئرها ازتجارت بین اینفلوئنسرها با صاحبان برند درقالب یک رابطه (سفیران برند brand ambassadors) آگاهی دارند و میدانند که درنهایت این افراد برایشان پوشاک را انتخاب و حتی سبک پوشش روز را معرفی میکنند.
در یادداشتی با عنوان «نقش بلاگرها و اینفلوئنسرها در صنعت مد» مورخ ۲۱ آوریل ۲۰۲۱ گفته شده که ۹۵ درصد از افراد ۱۸ تا ۳۴ ساله انگلیسی برای تصمیمگیری در خریدهای خود به بررسیهای اینفلوئنسرهای مد وابستهاند؛ چون آنان با مخاطبان خود، یک جامعه تعاملی معتمد تشکیل میدهند که با صبوری برای تبلیغ یک کالا، تمام نکات مثبت و منفی آن را پوشش داده و همین امر موجب احساس رضایت در فالوئرها میشود.
پس ازاین لحاظ صاحبان کالاها میدانندکه تنها یک شیء هستند، اما بلاگرها یک شخص، با ارتباطات قوی و تاثیرگذار. ارتباطات اینستاگرامی که بنابر مقالهای درسال۲۰۲۱، ماهانه بیش از ۷۰۰میلیون کاربر فعال دارد و همین یک ابزار بازاریابی قدرتمند برای صنعت مد است. شاهد مثال این مسأله هم مقالهای درمجله مطالعات بازاریابی درسال ۲۰۲۳ بود که به بررسی چگونگی تأثیر اینفلوئنسرهای مد بر رفتارهای مشتریان میپرداخت. دراین تحقیق مجموع نظرسنجیهای رفتاری ازسال۲۰۲۰ تا ۲۰۲۳ بر دستههای مختلف ۱۰۰نفره یا بیشتر انجام میگرفت تا میزان تاثیرگذاری بلاگرها بر انتخاب خرید، آگاهی از برند و ترجیحات مد مخاطبانشان معین شود.
بدن ایدهآل
بدن ایدهآل مسألهای است که در سال ۲۰۰۶ با تحقیق بر ۱۰۰ شرکتکننده زن ۹ تا ۱۲ ساله انجام شد. هدف آن بررسی تأثیر رسانهها و عوامل همتا بر نارضایتی از تصویر بدن بود. از شرکتکنندگان خواسته شد تا پرسشنامهای را در مورد مواجهه با رسانهها ازجمله تلویزیون و مجلات، نفوذ همسالان و نارضایتی بدنی تکمیل کنند. نتایج این مطالعه نشان داد که ۴۸ درصد از شرکتکنندگان تمایل به لاغرتر بودن را در نتیجه نفوذ گروه همسالان و نفوذ رسانهها ابراز کردند. یکسال بعد هم موضوع ارتباط تاثیر رسانههای رسمی بر لاغری ذهنی زنان آمریکایی در قالب یک تحقیق رسمی منتشر شد. این پژوهش نشان داد که اکثر زنان آمریکایی در یک مبارزه دائمی فیزیکی و همچنین ذهنی با مسائل مربوط به وزن و تصویر بدن خود بودند تا با استانداردهای ایدهآلی که رسانههای اجتماعی تعیین میکنند، قرار بگیرند. امروزه این موضوع به لطف شبکههای اجتماعی بهویژه اینستاگرام بیشتر است و این تاثیرگذاری درمیان نوجوانان دختر بیش از۴۵درصد است؛ چنانکه در سال ۲۰۲۱، یکی از دختران نوجوان شرکتکننده در تحقیق میزان اثرگذاری بلاگرهای مد بر روان نوجوانان گفت: «من واقعا احساس میکنم پوستم و شکم چاقم به اندازه کافی خوب نیست. چون میبینم که این اینفلوئنسرها دامنهایی با یک بلوز کوتاه بلند میپوشند و خیلی عالی بهنظر میرسند، اما تا به امروز این رویای من بوده و به آن نرسیدهام. عکسهای تمامقد در شبکههای اجتماعی و حتی گاهی اوقات رنگ پوستم را ویرایش میکنم، زیرا به اندازه کافی اعتماد به نفس ندارم که عکسهای ویرایش نشده بگذارم.» این مقایسه اجتماعی برای زنان میانسال شرکتکننده هم بهصورت چاقی یا حسرت گذشته جهت ذخیره پول بود تا زندگی مرفه خود را به دیگران نشان دهند. درتحقیقی دیگر درسال۲۰۱۸ نشان داد که مردان نیز با تاثیرگذاری از شبکههای اجتماعی بهمنظور بدنسازیهای عضلانی، دچار آسیبهایی بر جسم و عزت نفس خود شدهاند؛ بنابراین آسیب به عزت نفس در زنان و مردان بهدلیل بررسی صفحات بلاگرهای فشن مشهود بود؛ از این لحاظ مقالهای در ژانویه ۲۰۲۳ منتشر شد که اسم این آسیب را Fashion Imposter یا سندرم قربانی مد نامیدند. این یک وضعیت روانی «شک به خود است» که در آن درگیر شدن در روندهای مد جدید خارج از منطقه، فرد را از حالت عادی خارج و به او احساس عدماصالت و عدم اعتماد به نفس میدهد. این احساس البته در میان بلاگرها هم وجود دارد چنانکه بنابر اعلام کنفرانس بینالمللی اعتیاد و اختلالات در امسال، افراد در صنعت مد ۲۵ درصد بیشتر از هر صنعت دیگری در معرض ابتلا به بیماریهای روانی هستند. این امر بار ثابتی بر دوش افراد حاضر در صنعت وارد میکند و باعث شک دائمی افراد به خودشان است؛ بنابراین دنبال کردن صفحات بلاگرهای مد همچنان موجبات لذت ما نیست بلکه یک فشار روحی با آثار بلندمدت است.
صنعتگران مد
نتایج یک تحقیق نشان دادکه تقریبا ۷۵درصد ازپاسخدهندگان، یک محصول را پس ازدیدن درصفحات بلاگرها خریداری کردهاند و ۸۰درصد آنان هم از این طریق به شناخت برندهای مختلف رسیدهاند. علاوه براین، نتایج نشان داد که بلاگرها و اینفلوئنسرهای مد ۷۰ درصد بر ترجیحات مد تأثیرگذارند و قدرت تغییر ظاهر فالوئرهایشان را دارند. به این ترتیب شرکتهای بزرگ تجاری بهراحتی میتوانند از آنان برای کسب سود بیشتر استفاده کنند و از طرفی قابلیت ذائقهسازی خود را هم از طریق تاثیرگذاران بر مردم غالب کنند. اما سؤال اینجاست که آیا تنها موضوع بر سبکسازیها متمرکز میشود یا بر فالوئرها قدرت بار روانی مثبت یا منفی هم دارد؟ امروزه تحقیقاتی در حوزه بار روانی مخاطبان اینفلوئنسرهای مد انجام شده که ثابت میکند این موضوع تاثیرات منفی بالایی بر استرس، افسردگی و گوشهنشینی دنبالکنندگان دارد، زیرا تاثیرگذاران تنها تصاویری اززندگی و هیکل ایدهآل را نشان میدادند که سوای ازحسرت خوردن بیننده، موجب کاهش عزت نفس وایجاد حس حسادت یا مقایسه اجتماعی social comparison میشوند.
/انتهای پیام/