به گزارش «سدید»؛ همزمان با درخواستهای مکرر تحلیلگران و کنشگران اجتماعی، نخستین شماره مجله «مصوت» که رویکردی تحلیلی و گفتمانی به موضوعات گوناگون اجتماعی و فرهنگی دارد، در قالب ۶ فصل منتشر شد. این فصلها شامل موضوعات «روایت جهادگران از گفتمان جهادی»، «تحلیل التهابات اجتماعی ۱۴۰۱ و مسیرهای پیش رو»، «انسجام اجتماعی و راهکارهای تحقق آن»، «خط فقر و ضرورت بحث درباره خط ثروت»، «جوانان و شناخت کمترشناختهشده درباره آنها» و «نگاه ایرانیان به سینما» است.
شماره نخست این فصلنامه با عنوان «اینجا؛ میدان انقلاب اسلامی» در تابستان ۱۴۰۲ به صورت مکتوب منتشر شده بود که اکنون نسخه الکترونیک آن نیز در اختیار شما قرار دارد. «مصوت» با تمرکز بر مسائل حیاتی گفتمان انقلاب، در پی ارائه تحلیلهای عمیق از موضوعات اجتماعی و فرهنگی روز است.
این حرفِ صدادار
درباره ایده «مصوّت» و ارتباط آن با مفهوم «مسئله اجتماعی»، در نخستین شماره این فصل نامه آمده است:
«مسئله اجتماعی» از آن دست عناوینی است که نامش تا امروز به گوش همه ما رسیده است. وقتی سخن از مسئله اجتماعی به میان میآید، مقصودمان مسئلهای است که روی کارکرد فرد و اجتماع اثرات مهمی بر جای میگذارد و درصورتیکه مورد بیتوجهی یا غفلت واقع شود، منجر به بروز خطرات و چالشهایی برای همگان میشود.
حال سؤال اصلی اینجاست؛ برای حل یک مسئله اجتماعی، چه باید کرد؟ در ابتدا باید گفت این موضوع بستگی تام و تمامی به ریشهیابی علل مسائل اجتماعی نزد ما و صاحبان اختیار در این حوزه دارد. در واقع انتخاب راهحل و حل مسائل، پیش از هر چیز به چارچوببندی و ریشهیابی صحیح وابسته است. انتخاب راهحلهای منطقی و البته متناسب با شرایط و نیازهای روز هر جامعه، وابسته به چارچوببندی و پایش مسائل نزد اهالی اندیشه و عمل است. چارچوب نظری متقنی که در پی راهحل یابی و تحلیل مسائل یک اجتماع، آنهم از منظری درست و چندوجهی است.
در واقع آنچه مسئله اجتماعی بهعنوان یک واقعیت را از دیگر مسائل جدا میکند، نخست وجه انضمامی یا چندوجهی این مفهوم و دوم عدم تلخیص این مسائل و راهحلهای آن در وجوه سیاسی امور است. به بیان روشنتر اینکه، اهالی دانش اجتماعی و اندیشه باید به این باور رسیده باشند که حقیقت مسائل اجتماعی نه فقط از حوزه سیاست و سیاستورزی که از عرصه سیاستگذاری عبور میکند. در صورت تقویت این نگاه، میتوان هر مسئلهای را در زمینه مرتبط، مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده و البته متناسب با شرایط موجود برای آن چارهای اندیشید. این در حالی است که اغلب گرههای اجتماعی، در فضای رقابتهای سیاسی دیده و شنیده شده یا به دعواهایی میان جریانات سیاسی و جناحی تقلیل داده میشوند.
نکته دیگر اینکه؛ مسائل اجتماعی در سالیان اخیر و خصوصاً در کشور ما، به یکی از میدانهای رقابت برای برچسبزنیهای سیاسی و جناحی تبدیل شدهاند. برخی از اهالی اندیشه بر این باورند که سخنگفتن از مسائل اجتماعی منجر به ارائه یک تصویر سیاه از کلیت جامعه ایرانی و در نهایت منجر به ترویج ناامیدی میان مردم میشود. از سوی دیگر نیز، برخی تنها و تنها بر این دست مسائل متمرکز شده و آنچه در فضاهایی غیر از این جریان دارد را از نظر نمیگذرانند. این در حالی است که راهحل مسائل را نمیتوان میان هیچیک از این دو جست، سیاه انگاری یا سفید پنداری مطلق!
«مصوّت» اما راهی دیگر در پیش دارد. اینجا مجالی برای اندیشیدن با مصوّت است. یک راه سوم. مصوّت، همان حرف صداداری است که با آوازی بلند برمیآید.
دهخدا در تعریف این واژه مینویسد؛ مصوّت که با ارتعاش تارآواها از گلو برمیآید، بیآنکه در جایی حبس شود یا از تنگنایی عبور کند و یا از میان دهلیز دهان منحرف شود، ادا میشود. بدون حبس، تنگنا یا انحراف!
ایده مصوّت از نقش یاریرسانش در زبان فارسی برآمده و در این مجله به بار نشسته است. مصوّت همان یاریگر صامتهای قبل از خود است که آنان را برای تلفظشدن آماده میکند. بانگی بلند که هرآنچه بیصدا در پیشوپس خود دارد را به صدا درمیآورد.
برای دریافت نسخه الکترونیک مجله مصوت «اینجا» کلیک کنید
/انتهای پیام/